«إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ ؛(1) خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد».
و شجره خبیثه ای است که همه اخلاق ناپاک و عقاید باطل و اعمال زشت ، ثمره ها و میوده های این درخت خبیث هستند:
«وَ مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرار؛ (2) (همچنین) «کلمه خبیثه» (کلمه شرک در مقابل کلمه خبیثه که همان کلمه توحید است ) را به درخت ناپاکی تشبیه کرده که از روی زمین برکنده شده، و قرار و ثباتی ندارد».
بنا بر این باید از شرک در همه چهره هایش فرار کرد؛ اما مهم این است که شرک را بشناسیم و مصداق های مختلفش را بشناسیم تا ناآگاهانه به چهره هایی از آن گرفتار نشویم و غیر آن را شرک نشماریم.
"شرک" یعنی در الوهیت ، عبادت ، خلقت ، اطاعت و محبت برای خدا شریک بتراشیم. کسی که غیر خدا را خالق ، فریاد رس مستقل ، محبوب ، معبود و مطاع قرار می دهد ، گرفتار شرک در چهره های مختلفش شده است.
اما کسی که فقط خدا را خالق بداند و فقط به خدا محبت بورزد و فقط مطیع خدا باشد و فقط خدا را عبادت کند و غیر خدا را فقط زمانی اطاعت کند یا محبوب بگیرد که خدا امر کرده باشد، او موحد است.
با توجه به این تعریف و توضیح، اگر ما غیر خدا را مؤثر مستقل بدانیم و او را مانند خدا بخوانیم و از او کمک بطلبیم ، برای خدا در تاثیر گذاری و قدرت شریک قایل شده ایم و این شرک است. اگر ما به برداشت و فکر خودمان کسی را مقرب درگاه خدا شمرده و از او کمک بطلبیم ، مانند مشرکان برای خدا شریک تراشیده ایم ؛ زیرا آنان نیز الهه های خود را مقربان درگاه خدا شمرده و از آنان شفاعت می طلبیدند و می گفتند:
َ«ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی ؛ (3) اینها را نمیپرستیم مگر بخاطر این که ما را به خداوند نزدیک کنند».
اما اگر خدا بنده ای را بر گزیند و به او قدرت خلق و تاثیر بدهد و تقاضا و دعایش را پذیرفته و اعلام کند و ما را به محبت و اطاعت او فرابخواند و ما در اجابت این دستور خدا به او متوسل شویم و از او تقاضای زنده کردن یا ایجاد یا شفا یا آمرزش آخرت بخواهیم و محب و مطیع او گردیم ، آیا اینجا کار ما شرک آلود است؟
خداوند در قرآن به صراحت از زبان حضرت عیسی (ع) می فرماید :
ْ «أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ؛ (4) من از گِل، برای شما چیزی به شکل پرنده میسازم، سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسی] را بهبودی میبخشم و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم و از آنچه میخورید، و در خانههای خود ذخیره میکنید، به شما خبر میدهم مسلماً در اینها، نشانهای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید!
در این آیه می فرماید: "من برای شما این کارها را انجام می دهم" یعنی اگر بخواهید این کارها را می کنم و از حضرت شفا می خواستند و شفا می داد.
ایا این شفاطلبی از حضرت عیسی کفر بود؟!
مگر اطاعت غیر خدا شرک نیست و مگر خداوند یهود و نصارا را به خاطر اطاعت غلط و بی برهان از احبار و رهبان مذمت نمی کند و مشرک نمی شمارد:
«اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ ؛ (5) (آن ها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند».
در روایات تصریح شده که این احبار و رهبان حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال می کردند و مردم در این تحریم و تحلیل بی دلیل تابع آنان شدند. (6)
حالا آیا اطاعت بدون قید و شرط از رسول خدا که در قرآن به آن امر شده ، شرک است؟
بنا بر این ما اگر به پیامبر و اهل بیت ایشان محبت داریم و مطیع بی قید و شرط آن ها هستیم و از آنان شفاعت در برآورده شدن حاجات دنیا و آخرت می طلبیم، بدان جهت است که خدا به این کارها امر کرده و ما چون مطیع خدا هستیم ، این کارها را می کنیم و کسانی که این کارها را شرک می پندارند، مشرک شده اند؛ زیرا نه مطیع خدا، بلکه مطیع برداشت های خود شده اند.
آیا کسانی که بعد از پیامبر قرآن و عترت را کنار نهاده و قرآن را نه از طریق عترت و اهل بیت رسول خدا ، بلکه از طریق فهم و درک دیگران دریافت کردند و اطاعت نمودند ، مشرکند یا شیعه که قرآن را به فهم اهل بیت دریافت داشت؟
شیعه با توجه به حدیث متواتر ثقلین برای فهم و درک قرآن بعد از رسول خدا به عترت ایشان مراجعه کرد؛ ولی غیر شیعه از خلفای اول و دوم و چهارم و همسر پیامبر (عایشه ) و ابوهریره و ... قرآن را دریافت ؟ اهل سنت بر این اطاعت چه دستوری از پیامبر داشتند و چرا در موارد اختلاف به اهل بیت مراجعه نکردند؟ آیا اطاعت از اهل بیت ، عین توحید و اطاعت از غیر اهل بیت ، عین شرک نیست؟
بنا بر این شیعه به امر خدا و پیامبر بعد از رسول خدا تابع فهم و دستور و تفسیر اهل بیت شد و این تعالیم، تفسیر اهل بیت از قرآن و سنت است. آیا این تعالیم که از اهل بیت گرفته شرک آمیز است؛ اما دیگران که اهل بیت را که دستور خدا و پیامبر اطاعت از آنان بود ، وانهادند و تابع دیگران شدند ، موحدند؟
پرسشگر محترم!
کدام مسئله در مذهب شیعه شرک و ساخته غیر خداست تا آن را وانهیم؟ اگر موردی یافتید که مستند به برهان قطعی از کتاب و سنت نبود، ما آن را به عنوان شرک پذیرفته و وامی گذاریم. پس لطف کنید و مورد هایی که شرک است را معرفی کنید.
توسل که شما آن را شرک آمیز می خوانید، مورد قبول قشر عظیم بلکه قاطبه اهل سنت است و جز محدودی سلفی و وهابی آن را شرک نمی شمارد. چگونه شما علاوه بر شیعه قاطبه اهل سنت را هم مشرک می دانید و فقط ابن تیمیه و پیروان او را موحد می شمارید؟ همه اهل بیت و همه عالمان اسلام از زمان رسول خدا تا به امروز مشرک بوده اند و فقط ابن تیمیه و معدود پیروان او توحید را درک کرده اند؟
اگر شما و غیر شما سنی شوید، بر دامن کبریایی خدا گردی نمی نشیند و شیعه هم از جلوه و استحکام سقوط نمی کند. ولی شمایید که محروم می شوید. ما شما را به حاکمیت عقل و برهان دعوت می کنیم و از شما می خواهیم که فارغ از پیشداوری ها ، در باره تعالیم شیعه بررسی کنید و اگر موردی را شرک آمیز دیدید ، سؤال کنید و توضیح بخواهید و اگر توضیح قانع کننده و مبتنی بر قرآن و سنت و برهان نیافتید ، آن گاه آن را رها کنید.
در آخر این جمله را متذکر می شویم که:
اگر هر نوع تقاضا و کمک گرفتن از غیر خدا را شرک بدانیم ،باید بگوییم از اول خلقت تا به حال یک موحد هم در عالم وجود نداشته و ندارد!! چون روزانه همه انسان ها از همدیگر کمک می گیرند
..پس خواستن از غیر خداوند به این نیت که او در عرض خداست و مستقلا (نه به اذن الهی )کار می کند، شرک است؛
در حالی که هیچ کدام از شیعیان به کسانی که به آن ها متوسل می شوند به عنوان یک موثر مستقل نگاه نمی کنند.
پی نوشت ها:
1. نساء (4) آیه 48.
2. ابراهیم (14) آیه 26.
3. زمر (39) آیه 3.
4. آل عمران (3) آیه 49.
5. توبه (9) آیه 31.
6. ابوحیان اندلسی، البحر المحیط ، - ، بیروت ، دار الفکر ، 1420 ق ، ج 3 ، ص 233.