ماهان شبکه ایرانیان

چطور در قرآن مسئله کنیزان پیامبر عادی جلوه داده شده است و حتی این کنیزان به ایشان حلال هم شده اند؟

در زمان نزول قرآن و بعثت پیامبر، کنیز و غلام (برده) در همه جامعه ها از جمله در حجاز امری رایج و شایع بود

چطور در قرآن مسئله کنیزان پیامبر عادی جلوه داده شده است و حتی این کنیزان به ایشان حلال هم شده اند؟

در زمان نزول قرآن و بعثت پیامبر، کنیز و غلام (برده) در همه جامعه ها از جمله در حجاز امری رایج و شایع بود و بردگان به وفور خرید و فروش می شدند. حالا پیامبر مبعوث شده و قرآن دارد نازل می شود. پیامبر و قرآن یا باید با این مساله رایج و شایع برخوردی مصلحانه پیش گیرند که به تدریج و در گذر ایام این مساله ناخوشایند جمع شود یا باید قاطع و یک باره با آن مبارزه کرده و آن را منع کننند یا آن را به طور کامل بپذیرند.

قرآن و اسلام راه سوم را قبول نمی کرد. زیرا تایید کامل بردگی و اجازه دادن راه های برده گرفتن و ... با عدل و انسانیت همخوانی ندارد و اسلام دین عدل و داد است.

مبارزه قاطع هم نتیجه بخش نبود. زیرا اولا هنوز اسلام مورد قبول قرار نگرفته و در حجاز هم همه با قدرت با آن مبارزه را شروع کرده بودند و لغو برده داری فقط به پذیرندگان اسلام ضربه می زد. زیرا مجبور بودند بردگان خود را به یکباره آزاد کنند و این حکم مانع اسلام آوردن بسیاری می شد زیرا با اسلام آوردن مجبور می شدند بردگان خود را آزاد کنند ومتحمل ضرر سنگین گردند.

برده ها هم از لحاظ روحی و اقتصادی، قدرت زندگی مستقلانه را نداشتند و اگر بدون به وجود آمدن زمینه های لازم، آزاد می گشتند، معنایش رها شدن آنان بدون سرپناه و نان و زندگی بود که به نابودی آنان منجر می گشت. و یک مشکل بزرگی برای جامعه اسلامی می شد

از این رو اسلام راه مبارزه تدریجی و آرام را پیش گرفت و راه های برده شدن را به شدت محدود کرد و در مقابل راه های فراوان قهری، وجوبی و استحبابی برای آزاد شدن قرار داد و چون این مبارزه در گذر ایام نتیجه می داد و اصل مسأله تا مدت مدیدی ادامه می یافت، پس چاره ای نبود جز این که برای برده ها و کنیزان احکامی وضع شود، از این رو از برده و کنیز و کنیزان پیامبر سخن به میان آمده و کتابی که برای هدایت بشر به سعادت دنیا و آخرت نازل شده، نمی تواند نسبت به مسأله رایجی مثل برده و کنیز ساکت باشد.

اما سمت و سوی احکام قرآن در این باره به سوی آزاد شدن و هدایت بردگان است از این رو ما "کتاب العتق= کتاب آزاد شدن بردگان" داریم نه کتاب بردگان.

پیامبر هم یک انسان است مثل دیگر انسان ها و همین طور که صاحب کنیز می تواند کنیزش را به دیگری ببخشد و دیگری حق دارد این هبه را قبول کند، پیامبر هم این گونه است و دیگران می توانند به وی کنیزی را ببخشند یا می تواند کنیزی را بخرد یا اگر زنانی در میدان جنگ اسیر شده اند و مصلحت در به بردگی گرفتن آنها است، می تواند کنیز میدان جنگ را تصاحب کند. این ها احکام عمومی هستند و پیامبر هم به عنوان یک فرد مانند دیگران می تواند مصداق و مورد این احکام باشد.

احکام قرآن راجع به بردگی و بردگان احکامی و معقول و عادلانه است و طریق صحیح برخورد با مساله ای است که علی رغم خواست ما وجود دارد.

اگر نسبت به این احکام و سمت و سوی کلی آن که به سوی از بین رفتن بردگی است، ایرادی دارید، مطرح کنید تا توضیح دهیم.

مساله بعد این که پیامبراکرم(ص) با رفتار خویش با کنیزان طریقه برخورد با آنها را به مسلمانان گوشزد می کردند از این رو می بیینیم با برخورد صحیح برخی مسلمانان چه شخصیتهایی برجسته ای از میان این برده ها و کنیزان تربیت شدند امثال: فضه، جون غلام ابوذر که از شهدای کربلاست. در ضمن مادر چند امام معصوم هم از میان همین کنیزان بودند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان