از فرار کلاهبردار ٧٠٠ میلیاردی تا ٨ ماه اسارت در جنوب

ماجرای یک آدم‌ربایی پیچیده

متهمان یکی از عجیب‌ترین پرونده‌های آدم‌ربایی کشور در دام پلیس افتادند. با دستگیری این متهمان، آخرین پازل این پرونده آدم‌ربایی میلیاردی هم به سرانجام رسید

ماجرای آدم‌ربایی پیچیده 
 
متهمان یکی از عجیب‌ترین پرونده‌های آدم‌ربایی کشور در دام پلیس افتادند. با دستگیری این متهمان، آخرین پازل این پرونده آدم‌ربایی میلیاردی هم به سرانجام رسید. این چهار متهم که پسرجوانی را در ازای دریافت دو‌میلیارد تومان ربوده بودند، پس از ٩ماه کار اطلاعاتی و پیچیده پلیس و با کمک سرنخ‌های به دست آمده از جوان ربوده‌شده، روز یکشنبه در مجیدیه تهران شناسایی و دستگیر شدند. این متهمان در بازداشت ماموران آگاهی هستند و در اعترافات اولیه به گروگانگیری چند ماه این پسر جوان اقرار کرده‌اند.
 
این پرونده از اوایل تابستان ‌سال ٩٥ کلید خورد. ٩ تیرماه بود که خبر ناپدیدشدن جوان ٢٨ساله به نام سهیل به پلیس اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که سهیل حوالی عصر آن روز برای انجام کاری از خانه نامزدش خارج شد. او قرار بود با یکی از دوستانش به نام شهرام به لواسان بروند، اما سهیل سر قرار حاضر نشد. شهرام چندبار با موبایل سهیل تماس گرفت، اما تلفن‌همراه خاموش بود. شهرام با نامزد و خانواده سهیل تماس گرفت اما آنها هم هیچ خبری از سهیل نداشتند. با گذشت چند ساعت خبر فقدانی این پسر جوان به پلیس اعلام و تحقیقات برای یافتن او آغاز شد.
 
شهرام به‌عنوان صمیمی‌ترین دوست سهیل احتمال می‌داد که او برای زندگی به خارج از کشور رفته و برای این‌که خانواده‌اش مانع او نشوند، به صورت مخفیانه و در بی‌اطلاعی آنها این کار را انجام داده است. او در اظهارات اولیه به پلیس گفت: «به احتمال زیاد سهیل به ترکیه رفته است. شب حادثه من و او با هم قرار داشتیم و تنها دلیلی که می‌تواند باعث شود او به سر قرار نیاید، همین مسأله است. سهیل همیشه دوست داشت خارج از ایران زندگی کند، چندوقت قبل هم می‌خواست از خانواده‌اش ٢٠٠میلیون تومان پول بگیرد تا سرمایه‌ای برای کار و زندگی در خارج داشته باشد، اما خانواده سهیل با این تصمیم او مخالف بودند.» شهرام معتقد بود که دوستش این پول را از طریق دیگری فراهم کرده و برای همیشه از ایران رفته است، اما تحقیقات ابتدایی و استعلام پلیس از مرزهای کشور نشان می‌داد که سهیل به صورت قانونی از کشور خارج نشده است.
 
مشخص‌شدن انگیزه آدم‌ربایان
درحالی ‌که کارآگاهان به دنبال ردی از سهیل بودند، چند تماس تلفنی از سوی افراد ناشناس با خانواده سهیل، مسیر این پرونده را به کلی تغییر داد. پدر و مادر سهیل با مراجعه به پلیس مدعی شدند که پسر آنها پس از ربوده‌شدن به کشور کره یا پاکستان منتقل شده است و گروگانگیران در ازای آزادی او چند ‌میلیارد تومان درخواست کرده‌اند: «چند روز پس از ناپدیدشدن سهیل، از چند شماره ناشناس با تلفن‌همراه و خط خانه تماس گرفتند. مدعی بودند که پسرمان را ربوده‌اند و برای آزادی‌اش دو میلیارد تومان خواسته‌اند. شماره‌ها با کد کشورهای خارج بود، وقتی پیش‌شماره‌ها را بررسی کردیم، متوجه شدیم از کشور کره و پاکستان با ما تماس گرفته‌اند. چندبار هم اجازه دادند تا با پسرمان صحبت کنیم. سهیل به ما گفت که او را به پاکستان برده‌اند.»
 
درحالی‌ که هر لحظه بر پیچیدگی‌های این پرونده افزوده می‌شد، ماموران آگاهی در ادامه تحقیقات به نتایج تازه‌ای دست یافتند که تا حدودی انگیزه‌های این آدم‌ربایی را مشخص کرد. بررسی‌ها نشان می‌داد که سهیل پسرخواهر زن مردی است که چندوقت پیش طی یک کلاهبرداری چند‌میلیارد تومانی به خارج کشور گریخته است. در واقع «خسرو» صاحب یک شرکت کلاهبرداری لیزینگ خودروهای خارجی بود که پس از مدتی با ٧٠٠‌میلیارد تومان پول مردم به آمریکا گریخته بود. همچنین در ادامه تحقیقات معلوم شد که سهیل هم در آن شرکت کار می‌کرده است. درنهایت با بررسی‌های بیشتر، انگیزه آدم‌ربایی میلیاردی را برملا کرد.
 
تلاش برای یافتن سرنخ
درحالی ‌که رسیدگی به این پرونده ادامه داشت، کارآگاهان مطلع شدند که «خسرو» دوباره به ایران بازگشته است. درنهایت هم با اقدامات اطلاعاتی این کلاهبردار در مخفیگاهش در حوالی دماوند شناسایی و دستگیر شد. مرد میانسال در بازجویی‌های اولیه به کلاهبرداری چند صدمیلیاردی‌اش اعتراف کرد: «بعد از اجرای نقشه‌ام از کشور خارج شدم و منتظر بودم تا پول‌هایی که از این طریق به دست آورده بودم را از کشور خارج کنم اما متوجه شدم که نمی‌توانم همه این پول را از کشور خارج کنم. می خواستم با پول‌هایی که به دست آورده بودم، در آمریکا یک شرکت لیزینگ دیگر راه‌اندازی کنم. به همین دلیل به ناچار به ایران برگشتم.»
 
اما این اظهارات «خسرو» هم کمکی به حل معمای ناپدیدشدن سهیل نمی‌کرد. درحالی که تماس‌های تهدیدآمیز برای آزادی سهیل ادامه داشت و خانواده او نگران سرنوشت پسرشان بودند، خسرو از ماجرای سهیل و ربوده‌شدن او اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد. همزمان این پرونده در دادسرای جنایی تهران هم به جریان افتاد و ماموران آگاهی به دستور مسئولان قضائی به دنبال ردی از محل اختفای آدم‌ربایان بودند.
 
درحالی ‌که چند ماه از ربوده‌شدن سهیل می‌گذشت و ماموران هم عملا به بن‌بست رسیده بودند، جوان ربوده‌شده موفق شد از دست آدم‌رباها فرار کند. اوایل فروردین‌ماه‌ سال‌جاری بود که سهیل پس از ٨ماه خودش را از چنگ گروگانگیران رها کرد. او با استفاده از تاریکی شب و غفلت آنها از مخفیگاه خارج شد و از بی‌راه و بیابان‌های منطقه سیستان‌وبلوچستان موفق به فرار شد. سهیل چند ساعت به سرعت می‌دوید تا مبادا دوباره گرفتار آدم‌رباها شود. او درنهایت خودش را به یک پاسگاه پلیس رساند.
 
آزادی از چنگ گروگانگیران پس از ٨ماه
با آزادی سهیل، تیم بررسی این پرونده به سرنخ‌های جدیدی دست پیدا کردند. سهیل در اظهاراتش به ماموران گفت: «من آن روز با دوستم شهرام قرار داشتم، از خانه نامزدم خارج شدم، در جاده لواسان بودم که یک خودروی زانتیا جلوی راهم را بست، خواستم فرار کنم که یک پژو٤٠٥ هم از پشت مانع من شد. بعد ٤نفر از این دو خودرو پیاده شدند و من را به زور و تهدید سوار زانتیا کردند. بعد از چند دقیقه از صحبت‌های آنها متوجه شدم به سمت سیستان‌وبلوچستان می‌رویم. البته دست‌هایم بسته بود و با یک پارچه مشکی هم چشمانم را پوشانده بودند، ولی از صدای خودرو‌ها و سرعت خودرو می‌دانستم که در جاده هستیم. وقتی به سیستان رسیدیم، آنها مرا به یک منطقه کوهستانی بردند. چیزی شبیه خانه بود، اما تا شهر خیلی فاصله داشت. آنها در این مدت مرا کتک می‌زدند. تهدید می‌کردند که اگر خانواده‌ام ٢‌میلیارد تومان به آنها ندهد، من را می‌کشند، اما پدر و مادر من این پول را نداشتند. در این مدت خیلی سعی کردم دلیل این کار آنها را متوجه شوم، اما رفتار آنها چیزی را نشان نمی‌داد. من فکر می‌کنم آن چهار مرد مرا با یک جوان پولدار اشتباه گرفته‌اند و می‌خواستند از خانواده‌ام باجگیری کنند.»
 
شناسایی و دستگیری متهمان
به دنبال آزادی سهیل و بیان جزییات حادثه، رسیدگی و تحقیقات درخصوص شناسایی عاملان این آدم‌ربایی سرعت بیشتری پیدا کرد. حالا ماموران اطلاعات زیادی از نحوه گروگانگیری داشتند. آنها با استفاده از دوربین‌های نزدیک محل ربوده‌شدن سهیل، شماره پلاک خودروی متهمان را شناسایی کردند و درنهایت پس از ٩ماه از آزادی سهیل، ماموران کلانتری ‏مجیدیه تهران صبح ‏یکشنبه ‏یکی از متهمان را ‏شناسایی و در یک غافلگیری او را دستگیر کردند.
 
مرد جوان در بازجویی‌های اولیه منکر همه اتهامات بود. او خودش را بی‌گناه معرفی می‌کرد، اما وقتی در برابر شواهد متعدد کارآگاهان قرار گرفت، درنهایت لب به اعتراف گشود: «من همه زندگی را به «خسرو» دادم. ٥‌میلیارد تومان پول خودم و فامیل را به شرکت این کلاهبردار دادم. من در یک آگهی با شرکت خسرو آشنا شدم، سود خیلی کمی می‌گرفت. من هم فریب همین را خوردم. همه پول‌ها را طی چند چک بانکی به حساب خسرو واریز کردم. چند روز گذشت، اما از خودرو‌ها خبری نشد، چندبار با او تماس گرفتم؛ هربار یک بهانه‌ای می‌آورد، تا این‌که یک روز متوجه شدم او با پول‌ها از کشور فرار کرده است.
 
من هم می‌دانستم یکی از اقوام نزدیکش در همان شرکت کار می‌کند. من هم برای بازپس‌گیری پول‌هایم این نقشه را کشیدم. چهار نفر از دوستانم را برای این کار انتخاب کردم، قرار شد وقتی پولم را گرفتم، ١٠٠‌میلیون تومان هم به آنها بدهم، اما «خسرو» هیچ پولی به من نداد. از طرف دیگر ٨ماه گذشته بود و دوستانم هم پولشان را می‌خواستند. درنهایت هم فکر می‌کنم او را آزاد کردند، یا کاری کردند او بتواند فرار کند. پس از اعتراف این متهم، ‌بررسی‌‏ها در این خصوص با دستور قاضی محمد شهریاری سرپرست  ‏دادسرای جنایی تهران آغاز شده ‏‏است و تحقیقات ماموران همچنان ادامه دارد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر