سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دردسرهای "انزوای نخبگان" برای دولت و اقتصاد

رئیسجمهور پزشکیان در بخشی از سخنان خود در اجلاسیه مجلس خبرگان پیرامون وضعیت مدیریت در کشور گفته است: اگر کشور قرار است اصلاح شود، این مسیر فقط از طریق نخبگان ممکن است. کسی که تنها ادعای مسلمانی دارد اما کار بلد نیست، در عمل به کشور خیانت میکند. تقوا یعنی تصمیمگیری درست، اجرا با بهرهوری و حرکت برای خدا. کسی که 10 تومان میگیرد و 100 تومان هزینه میتراشد، متقی نیست.
به گزارش ایسنا، او میافزاید: دولت آماده است به افراد توانمند مسئولیت واگذار کند. هر کس ادعا دارد که میتواند محلهای را مدیریت کند، معیشت مردم را سامان دهد، فرهنگ منطقه را ارتقا دهد، بیاید و مسئولیت بگیرد. رقابت باید در خدمت باشد، نه در قدرت. دعوا نکنیم که چه کسی کجا بنشیند، هر کس اهل کار است بیاید میدان را به دست بگیرد.
وی تصریح کرد: نزدیک به 700 تا 1000 بنگاه و شرکت زیر نظر تأمین اجتماعی داریم. تا میخواهیم ترکیب هیئتمدیره را تغییر دهیم، میگویند تو فلانی را گذاشتی، چرا این یکی را برداشتی، چرا حزباللهی نیست، چرا مذهبی نیست. شما بفرمایید چه کسی را بگذارم، من همان را میگذارم، اما این بنگاه نباید ضرر بدهد.
پزشکیان با اشاره به وضعیت زیانده برخی از بنگاههای اقتصادی گفت: برخی مدیران، فوقالعاده مدیریت دریافت میکنند، در حالی که بنگاه تحت مدیریتشان زیان میدهد. این چه منطقی است که من به مدیری که ضرر میزند، پاداش بدهم.
وی ادامه داد: وقتی میخواهیم مدیری را تغییر دهیم، حرفهایی زده میشود که چپ گذاشتی، راست برداشتی، مذهبی گذاشتی، غیرمذهبی برداشتی؛ من میخواهم بنگاه اقتصادی اداره کنم، نه جناح سیاسی. هر کس بلد است اداره کند، بسمالله. پیامبر اکرم وقتی بتهای کعبه را شکست، کلید را داد به همان کسی که تا آن روز مسئول نگهداری بتها بود، چون بلد بود چطور در کعبه را باز کند. الان این تفکر وجود دارد که چون ما آمدهایم، باید حتماً فلانی مدیر باشد، حتی اگر بلد نیست. این خیانت به منابع کشور است. قانون، سیاستهای کلان و چشماندازی که از سوی مقام معظم رهبری تعیین شده، باید اجرا شوند. هرکس این مسیر را اجرا کند، ما به او کار میدهیم، اگر اجرا نکرد، نمیدهیم.
رئیسجمهور با تأکید بر لزوم شفافیت در واگذاریها خاطرنشان کرد: خصوصیسازی نباید بهصورت رها شده انجام شود. باید بدانیم به چه کسی میسپاریم، با چه سازوکار و چه نظارتی. اگر بدون دقت واگذار کنیم، منابع کشور بهراحتی از دست میرود و نتیجهای هم حاصل نمیشود.[1]
*ما قضاوت درباره گفتههای رئیسجمهور پزشکیان را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
ذکر این پیوست در اقتفای سخنان رئیسجمهور ضروریست که نخبگی به معنی برخورداری از معدل بالای درسی و دانشگاهی نیست بلکه نخبه کسی است که راه حلها را میداند و یا از کارنامه خوب برخوردار است.
توجه به این نکته مهم؛ راهگشای بسیاری از دغدغهها و نگرانیها نسبت لزوم استفاده از نخبگان در مساند و مصادر کشور است.
***
توافق خوب از نظر اصغرزاده و ترامپ!

ابراهیم اصغرزاده، از فعالان ستادی اصلاحات در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین درباره مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا گفته است: به عنوان یک اصلاحطلب همیشه پیشنهادم این بوده است که مذاکرات جامع باشد، یعنی فقط محدود به پرونده هستهای ایران نباشد؛ درمورد همه مسائل باشد تا بتوانیم رابطه خود را با غرب و آمریکا اصلاح کنیم. مذاکرات موقتی، سرکاری، مذاکره برای مذاکره یا توافقهای کوتاه برد – به خاطر مزاحمتها و کارشکنیهایی که برخی از مخالفین مذاکرات چه در داخل ایران و چه در آمریکا و چه در منطقه مانند اسرائیل دارند - آسیب پذیرند. آنها بعدا مزاحمت ایجاد خواهند کرد. برای اینکه این اتفاق نیافتد به نظرم مذاکرات باید فوری و هم جامع باشد. باید به همه حوزهها برسد، در سطوح عالیه باشد و به سمت باز کردن راههایی برود که ایران بتواند از مواهب این مذاکرات برخوردار شود.
او تصریح میکند: حکومت باید دنبال آن باشد که بعد از انجام مذاکرات دستاوردی داشته باشد تا به مردم خود بگوید پیروز شدهام و توانستم تحریمها را بردارم. این برداشتن تحریم هم باید در لایههای مختلف بر روی زندگی مردم اثر بگذارد. از سوی دیگر آمریکا هم بتواند به مردم خود بگوید توانستهام به دستاوردی برسم و صلح به ارمغان بیاورم این نگاه باعث پایداری توافق میشود. اما اگر توافق به عنوان یک بازی تاکتیکی و مرحلهای تلقی شود تا فقط مقداری بحران را مدیریت کنیم و در واقع مدیریت تنش کنیم که اوضاع بدتر نشود؛ توافق خیلی زود شکست میخورد.
این فعال ستادی اصلاحطلب همچنین میافزاید: ارادهای در تهران و واشنگتن به عنوان شرط لازم مذاکرات وجود دارد که این مذاکرات با انعطاف لازم شکل بگیرد و به نتیجه ملموس برسد. مردم این نتیجه ملموس را تشخیص میدهند. نتیجه ملموس این نیست که فلان وزیر یا نیروی نظامی خوشحال باشند، بلکه مردم باید با گوشت و پوست خود درک کنند که اتفاقی دارد میافتد و همراه با گشایشهای اقتصادی است.
اصغرزاده گفته است: گشایشهای اقتصادی بدون کانالهای بانکی و تجاری و مالی و اقتصادی و بخصوص کنسولی امکان ندارد. برای اینکه از مواهب اقتصادی مذاکرات بهره بگیرید، ناچارید به این سمت بروید که روابط کنسولی خود را تقویت کنید و گشایش رابطه برقرار شود. امیدوارم که مسئولین به این نتیجه رسیده باشند. به عنوان یک اصلاحطلب معتقدم که نباید مذاکرات را در پرونده هستهای و یک پرونده توافق موقتی محصور کنیم. این فایده ندارد.[2]
*اظهارات اصغرزاده جدای از اینکه حاوی تحلیلها و محاسبات بسیار غلط است اما در منتهای خوشبینی افراطی نیز بیان شدهاند.
تحلیل غلط مثلا از این رو که اصغرزاده متوجه ذات استکباری آمریکا نیست و تصور میکند بین ما و آمریکا سوء تفاهمهایی وجود دارد که قابل رفع شدن است!
و یا ایضا تصور اصغرزاده از تأثیرگذار بودن مذاکرات بر معیشت مردم که بر اساس واقعیتهای سیاسی و دانش اقتصادی میدانیم چنین فرضی اساسا وجود خارجی ندارد زیرا عمده مشکلات اقتصادی مربوط به معیشت و جامعه در ایران؛ مشکلاتی هستند که ریشه داخلی دارند و به سوء مدیریتها مربوط هستند نه به تحریمها. ضمن اینکه همان تأثیر حدود 20 درصدی تحریمها نیز عموما بر بخش کلان و قسمتهایی از اقتصاد است که توسط جامعه قابل لمس نیست. و البته همین مشکلات نیز قابل مدیریت شدن و دور زدن دارند.
خوشبینی افراطی اصغرزاده نیز آنجاست که تصور میکند آمریکا با حسن نیت وارد مذاکره با ایران شده و اگر ما مدبّر باشیم یا مذاکرات را به سطوح غیر هستهای نیز بکشانیم؛ آنگاه خواهیم توانست از مواهب حسن نیت آمریکا استفاده کنیم!
ما علت بروز این خوشبینیهای افراطی را به مخاطبان محترم واگذار میکنیم اما به این نکته مهم اشاره میکنیم که این خوشبینی حتی از ابتداییترین مبانی منطقی هم برخوردار نیست.
آمریکا طی 45 سال گذشته در قول و فعلش نشان داده که با ایران و ایرانی دشمن است، هرکاری که منجر به ضرر ایرانیها باشد را انجام میدهد و به هیچ وعدهای هم در قبال ایران پایبند نیست.
کما اینکه در مذاکرات برجام و یا مذاکرات پیرامون افغانستان دیدیم که آمریکا به وعدههایش با ایران عمل نمیکند و نه تنها عمل نمیکند بلکه در این خلف وعدهها اصرار به دشمنی بیشتر هم دارد.
اکنون آیا با این سابقه رواست که به چنین دشمنی خوشبین باشیم؟ آنهم در سطحی که حتی خواستار توسعه مذاکرات به ابعاد مختلف نیز باشیم؟
ما قضاوت در این زمینه را هم بر عهده مردم و مخاطبان محترم میگذاریم.
لازم به ذکر است که اظهارات اصغرزاده همان تأکید بر تحقق "برجام 2 و 3" است که عقلای نظام آنرا رد کردهاند.
گره زدن معیشت مردم به مذاکرات و تأکید بر اینکه مذاکرات باید برای مردم هم نتیجه ملموس داشته باشد نیز بازی خطرناکی است که حتما بایستی با آن در عرصه تبیینی و امنیتی مقابله شود زیرا موجب گره خوردن اقتصاد به مذاکره میشود.
در مقابل باید در جامعه تبیین شود که مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا بخشی از فعالیتهای روزمره وزارت خارجه است که نتایج آن –در صورت تحقق- همانند نتایج دستاوردهای عضویت ایران در شانگهای، بریکس و سایر پیمانهای بینالدوّلی است.
***
1_ isna.ir/xdTm5R
2_ khabaronline.ir/xnvxn