ماهان شبکه ایرانیان

گلگشتی در الطراز (۳)

قرینه های منفصل   منشأ قرآن و سنّت یکی است. از این رو، برای فهم حدیث می توان از آیات قرآن بهره گرفت

گلگشتی در الطراز (3)

قرینه های منفصل
 

منشأ قرآن و سنّت یکی است. از این رو، برای فهم حدیث می توان از آیات قرآن بهره گرفت. چرا که از معصوم (علیه السلام) نقل شده است که هر آنچه را از سخنان ما شنیدید، به قرآن عرضه کنید؛ اگر موافق قرآن نبود، آن را دور بیندازید که از ما نیست. همچنین، برای تفسیر و شرح حدیثی، از احادیث دیگر می توان استفاده کرد. پس این نکته مسلم است که قرآن و احادیث با هم هماهنگ و همسو هستند. سید علی خان کبیر نیز از این دو قرینه استفاده کرده است و حتی استفاده از احادیث به ظاهر معارض را هم در دستور کار خود قرار داده است:

1. آیه
 

ایشان در توجیه حدیث امیرالمومنین (علیه السلام) که آن حضرت، به سبّ خود اجازه داده است، از قرآن بهره می برد و می گوید:
و الغرض أنّه رخّص فی سبه عند الإکراه؛ لإمکان إیقاعه بلا اعتقادٍ، کما قال تعالی "إلّا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان. (نحل: آیه ی 106)
مقصود آن است که آن حضرت هنگام اکراه، به ناسزای به خود اجازه داده است؛ چرا که امکان سب، بدون اعتقاد به محتوای آن، وجود دارد چنانکه خدا فرموده است: "مگر آن که به ناخواه وادار شود [که سخنی خلاف ایمانش بگوید] در حالی که دلش به ایمان آرام است." (الطراز الاول: ج 1 ص 29)

2. روایات هم خانواده
 

استفاده از روایات مشابه و دارای یک موضوع، برای فهم حدیث بسیار کارساز است که عالمان، همیشه بدان توجه داشته اند. مرحوم سید علی خان هم با بهره گیری از این گونه روایات، حدیث را شرح می دهد. درباره ی حضرت موسی (علیه السلام) آمده است که «أمّا موسی فجعد» ممکن است در اولین نظر، این معنا از روایت به ذهن برسد که موی ایشان پیچیده بوده است؛ ولی سید، آن را دارای بدنی جسیم معنا کرده است نه به معنای خلاف موی نرم؛ زیرا روایت شده است که موی او نرم و فروهشته بود (همان: ج، ص 281).

3. توجه به حدیث به ظاهر معارض
 

اگر میان دو یا چند روایت، تعارض و تنافی در نظر عرف مستقر نباشد، بلکه یکی از دلیلها، قرینه ای بر تفسیر مقصود شارع برای دلیل دیگر باشد، در این صورت، باید بین هر دو جمع کرد چنانچه سید در روایت ذیل همین گونه عمل کرده است:
"أفضل الصدقة جُهدُ المقل" بالضم ای قدرته و استطاعته و لا ینافیه حدیث "أفضل الصدقة ما کان عن ظهر غنی" إذ لابدَّ للمتصدق من غنی ما، إمّا غنی النفس ثقةً بالله، أو غنی المال الحاصل بیده، و الأوّل أعلی الیسارین.
"برترین صدقه جهد بینواست" یعنی توان و قدرت او؛ و این، با حدیث برترین صدقه آن است که از روی توانگری باشد" منافات ندارد؛ زیرا صدقه دهنده باید حداقل بی نیازی را داشته باشد: یا بی نیازی نفس، به خاطر اعتماد به خدا و یا بی نیازی مالی که دسترنج وی باشد؛ و اولی آسان تر است (همان: ص 305)

توجه به دانش های بشری در فهم معنای حدیث
 

دانستن دانش های بشری گوناگون، در فهم حدیث راهگشا است و فهم آنها می تواند باعث تبیین و ابهام زدایی از حدیث شود. برخی از علومی که از آنها در راستای امر فوق استفاده شده، به قرار زیر است:

1. جغرافی
 

شناخت مکان های نام برده شده در حدیث، ابهام را از آن می زداید و ما را به فهم روشن تری از حدیث رهنمون می سازد. سید، نیز به این نکته واقف است و از آن استفاده می کند. وی در بیان روایتی که مکانی به نام «جُعدان» در آن آمده، آنجا را کوهی میان ینبُع و عیص دانسته که همان بیابان ازرق است (همان: ص 293).

2. علم پزشکی
 

سید علی خان، گاه در شرح حدیث از دانش پزشکی استفاده کرده است. به عنوان نمونه، در حدیثی آمده است: «کره مباحتة الماء» سید، حدیث را کراهت نوشیدن آب، قبل از ته نشین شدن معنا کرده که قبل از نوشیدن چنین آبی باید کمی نان یا خرما بخورد؛ زیرا آب این چنینی، برای معده ضرر داشته، سبب استسقاست و طبیبان گفته اند که نوشیدن چنین آبی با معده ی خالی مضر است، مگر در تابستان برای کسی که گرم مزاج است یا در زمان طاعون (همان: ج 3ص 179).

و. آگاهی از موانع فهم حدیث
 

پرهیز از خلط لغت با اصطلاح
 

اصطلاح یعنی اتفاق گروهی بر لفظی معین که از معنای لغوی اش جدا شده است و میان این دو معنا، تناسبی وجود دارد. پس لازم است در هر متنی، بویژه حدیث، به اصطلاحات توجه شود تا با معنای لغوی خلط نشود. ایشان در هر ماده، عنوان الاصطلاح را قرار داده است تا معنای لغوی را از اصطلاح تمایز دهد و معنای اصیل، از معنای مختص به گروهی از مردم، خلط نشود. به عنوان مثال، در ماده ی جهد به اصطلاح الاجتهاد اشاره می کند و آن را این گونه معنا می کند:
الاجتهاد: استفراغ الفقیه وُسعَه لیحصل له ظنُّ الحکم الشرعی.
اجتهاد نهایت تلاش فقیه است تا ظن شرعی برای او حاصل شود (همان: ج 5 ص 306).
ولی درباره ی معنای لغوی اجتهاد می نویسد:
اجتهد فی الامر: بذل وُسعَه و طاقته فی طلبه لیبلغ نهایته، کتجاهد و [اجتهد] الشیء: بلغ أقصی ما یمکن منه (همان: ص 302).

آگاهی از تصحیف
 

شناخت تصحیف و تصحیح کلمه ی مُصَحَّف، راهنمایی است به سوی فهم بهتر حدیث. سید علی خان نیز برای شناسایی موارد تصحیف شده، سعی وافری از خود بروز داده و آن موارد را شناسانده است. مانند:
1. از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: "و یجزی الغسل للجمعة کما یکون للزواج؛ کیفیت غسل جمعه همانند غسل جنابت است (روضة المتقین: ج 1ص 290). ولی نسخه های این روایت، مختلف است و در برخی نسخه ها، للرواح (من لا یضحره الفقیه: ج 1 ص 112) ضبط شده است. سید علی خان این ضبط را تصحیف للزواج می داند (الطراز الاول: ج 4 ص 117).
2. در روایتی چنین آمده است: "نهی أن یُدبِّحَ الرجلُ فی صلاته کما یُدبِّحُ الحمارُ؛ رسول خدا نهی کرد از اینکه انسان سرش را در رکوع از پشتش پایین تر قرار دهد چنانکه الاغ چنین می کند." سید در اینجا تذکر می دهد که آنانی که این حدیث را یذبح یا یدبج روایت کرده اند، به تصحیف گرفتار شده اند (همان: ص 301).

منابع الطراز: غریب الحدیث و غریب القرآن
 

از موفقیت های یک نویسنده، آگاهی از آثار پیشینیان و استفاده بجا از آنها و تکمیل آنها در تألیف اثر جدید است. هیچ دانشمندی اثری ماندگار پدید نیاورد مگر آن که توانسته باشد بر شانه دانشمندان پیشین قدم گذارد و با رعایت امانت و دقت، اثر جدیدی عرضه نماید. مرحوم سید علی خان به خوبی توانسته بر این امر فائق آید. او در نگاشتن الطراز در دانش غریب الحدیث از آثار زیر بهره برده است:
غریب الحدیث ابوعبیده قاسم بن سلّام، غریب الحدیث ابن قتیبه، غریب الحدیث خطابی، غریب الحدیث هروی، غریب الحدیث ابن جوزی، الفائق فی الحدیث، مجمع البحرین، المفردات راغب اصفهانی، النهایه ابن اثیر، اصلاح المنطق، تهذیب الاسماء و اللغات نووی، صحاح اللغة، المحکم و المحیط الاعظم، المغرب، البیان و التبیین، ربیع الابرار، عروس الافراح فی تلخیص المفتاح، مجمع الامثال، حیاة الحیوان و بسیاری دیگر از کتب حدیثی، تاریخی، تراجم و تفاسیر.
اما در این میان، وی در دانش غریب الحدیث توجه ویژه به مجمع البحرین دارد. اعتماد ایشان بر مجمع البحرین چنان است که گاهی در شرح فقره ای از حدیث، شرح مجمع البحرین را
بدون هیچ تغییری نقل می کند. مثلاً در شرح "لا أرزا من فیئکم درهماً" می نویسد: "لا أنقص منه شیئا و لا درهماً (همان: ج صفر ص 329) که همین توضیح در مجمع البحرین (مجمع البحرین: ج 1ص 183) آمده است.

نتیجه
 

الطراز یکی از منابع دانش غریب الحدیث به شمار می رود. سید علی خان مدنی در این کتاب به نقد و استدراک بر منابع پیشین پرداخته است. ایشان در این کتاب، از ریاض السالکین (شرح خویش بر صحیفه سجادیه) و مجمع البحرین بهره برده و برای فهم حدیث سیری منطقی را پیموده است. بدین گونه که ابتدا به دنبال یافتن نسخه هایی از یک حدیث است تا از شناخت تصحیف به تصحیح برسد. صرف و دانش لغت را برای تفسیر مفردات حدیث، به کار می گیرد. از علوم نحو و بلاغت برای فهم ترکیبات استفاده می کند.همچنین به قرینه های متصل مانند دلالت سیاقی و سبب ورود توجه کرده است. از قرینه های منفصل همچون آیات و روایات مشابه و حتی معارض هم برای شرح حدیث سود جسته است. از علوم و دستاوردهای انسانی مانند جغرافی، تاریخ، تراجم، پزشکی و شروح دیگران برای تبیین بهتر روایات بهره گرفته است.
ایشان از موانع فهم حدیث آگاه است. از خلط با اصطلاح پرهیز می کند. با کلمات مُصحَّف آشنا است. وی در «الاثر» الطراز از منابع بسیاری بهره برده است. کتابهای مفردات قرآن، غریب الحدیث، لغت، کتاب های حدیثی شیعه و سنی، تاریخ، تفسیر، رجال، ادل، فقه، طب و حیوان شناسی از عناوین مورد استفاده ایشان است.
پی نوشت ها:
1.دانش آموخته ی مقطع کارشناسی ارشد دانشکده علوم حدیث قم.
کتابنامه:
1. قرآن کریم
2. اصول کافی، محمّد بن یعقول کلینی، مترجم: محمّد باقر کمره ای، قم: اسوه، 1375ش.
3. امل الآمل، محمد بن الحسن الحر العاملی، بغداد، مکتبة الاندلس، 1385 هـ .
4. تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی علّامه حلی، تحقیق: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت (علیه السلام)، قم: موسسة آل البیت (علیه السلام) لاحیاء التراث.
5. خاتمة مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، قم، موسسة آل البیت (علیه السلام) لاحیاء التراث، اول، 1414 هـ .
6. الذریعة إلی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، بیروت، دارالاضواء، سوم، 1403هـ .
7. روش فهم حدیث، عبدالهادی مسعودی، تهران: سمت و دانشکده علوم حدیث، 1384ش.
8. روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، علّامه محمّد تقی مجلسی، تحقیق: سید حسین موسوی کرمانی و شیخ علی پناه اشتهاردی و سید فضل الله طباطبایی، تهران: کوشانپور، 1406 هـ .
9. سیر تدوین غریب الحدیث، عبدالهادی مسعودی، علوم حدیث، ش 13 پاییز 1378 ش.
10. شرح المختصر، سعد الدین تفتازانی، قم: دارالحکمه، 1377 ش.
11. الطراز الاول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، سید علی خان مدنی شیرازی، مشهد، موسسة آل البیت (علیه السلام) لاحیاء التراث، اول، 1426 هـ تا 1428 هـ .
12. الطراز لأسرار البلاغة و علوم حقائق الإعجاز، یحیی بن حمزه علوی، بیروت: مکتبة عنصریه، 1423 هـ .
13. مبلغ النظر فی حکم قاصد الأربعة من مسائل السفر، سید مهدی بحر العلوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اول، 1423 هـ . (در ضمن کتاب مفتاح الکرامة ج 10 از ص 333 إلی ص 435).
14. مجمع البحرین و مطلع النیرین، فخرالدین طریحی، تصحیح: سید احمد حسینی، تهران: مرتضوی، 1416هـ .
15. مقابس الأنوار و نفائس الأسرار فی أحکام النبی المختار و عترته الأطهار، شیخ اسد الله کاظمی تستری، بی جا، بی تا.
16. نبرد جمل، حسن شانه چی، قم: دلیل ما، 1381ش.
17. النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، مجد الدین أبی السعادات المبارک بن محمّد ابن الاثیر الجزری، تحقیق: أبوعبدالرحمه صلح بن محمّد بن عویضه، بیروت، منشورات محمّد علی بیضون دارالکتب العلمیة، بی تا.

منبع:نشریه حدیث اندیشه، شماره7
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان