هنوز مدتی از انعکاس گسترده گزارش و عکسهای گورخوابها و مسایل حاشیهای آن در رسانهها و افکار عمومی نمیگذرد که هفته گذشته شاهد برخورد خودروی یکی از پیمانکاران شهرداری در خیابان مولوی با جمعی از معتادان و کارتنخوابها بودیم. حادثهای که در نهایت امر منجر به کشته شدن دو نفر و زخمی شدن قریب به 10 نفر از کارتنخوابهایی شد که هنگامه روز کنار دیواری نشسته بودند.
به گزارش ، روزنامه جهان صنعت در ادامه می نویسد: اگرچه به تصور برخی، عمدی بودن این رویداد تلخ بود، اما پس از پیگیریهای رسانههای موثق خبری و انتظار به منظور ارائه خبر درست، معلوم شد که به الزام نمیتوان از آن به عنوان یک حرکت عامدانه و باغرض در حق این قشر سرخورده اجتماعمان تلقی کرد. حرکتی که اگر ذرهای شدت وقوعش بیشتر از وضعیت فعلیاش بود بدون شک روزهای پایانی سال میتوانست برای شهری مانند تهران سوگنامهای دیگر را رقم بزند اما در اندازه خودش وضعیتی بسیار دردناک است و نفس ماجرا به همین اندازه که در یک سانحه این تعداد از افراد در میان چرخهای خودرویی گیر کنند به اندازه کافی میتواند یکی از دهشتناکترین فجایع تهران در سالی که روزهای پایانیاش سپری میشوند، باشد. بماند که تهران تبدیل به شهری شده که هر روز یا هر هفته در آن ماجرایی تلخ را میتوان دید یا خبرش را شنید اما از هر راه و از هر ظرفیتی که به بروز این حادثه نظر میشود، متوجه میشویم که نمیتوان ضعف در سیستم اجرایی مدیریت پیمانکاری شهرداری تهران را مقصر و مسبب بسیاری از رویدادهایی اینچنینی ندانست.
نوع و طرح توجه شهرداری تهران به عنوان نهادی که بیشترین آمار پیمانکاران بخشخصوصی را در خود پرورش داده و هم اکنون به عنوان یکی از مهمترین کارفرمایانی تلقی میشود که باعث توسعه پیمانکاران متعدد در زمینههای شهری شده است، نهتنها باعث توجه مردم، منتقدان و کارشناسان شهری میشود بلکه در مواقع بروز چنین معضلاتی سلامت بخشخصوصی زیرمجموعه شهرداری و نحوه انتخاب و گزینش نیروهای شاغل در این بخش و حتی مدیران اصلی این شرکتها به یکباره زیر سوال میرود. پیمانکاران این نهاد اجرایی و شهری به راستی چه کسانی هستند و چگونه و با التزام به چه ویژگیهایی برای ارائه خدمات شهری به شهروندان یا ایجاد محیطی بهتر برای زندگی شهروندان، انتخاب میشوند؟ هنوز کسی فاجعه بزرگ درگیری ماموران شهرداری با علی چراغی در مردادماه 93 که منجر به وارد آمدن جراحات شدید به او و درنهایت کشته شدن مضروب، آن هم در برابر چشمهای پسرش شد را فراموش نکرده است. یا اگر بخواهیم قدری از دایره تمرکز بیرون برویم، کسی سیلی مامور شهرداری فومن به زن دستفروش و ندامتنامه مامور در برابر اذهان عمومی و همچنین فحاشیهای شرمآور مامور سد معبر شهرداری قم به جوانان دستفروش در خودرو را فراموش نکرده است و دهها برخورد دیگری که در جای جای شهر تهران با دستفروشان انجام میشود. از جمله ضرب و شتم و جمعآوری همین چند روز پیش دستفروشان در چهارراه ولیعصر. همه این موارد، اگرچه نشاندهنده وضع نامناسب اخلاقی ماموران و ضابطان شهری است، اما بیان این مساله نیز هیچ دردی را دوا نخواهد کرد، مگر آنکه این پرسش برای مدیران شهری ایجاد شود که جایگاه اخلاق در وضعیت مواجهه با مردم در کجای این فرآیند ارتباطی نهفته است؟
در این وضعیت اگر بتوان منطقی به اصل کارکرد شهرداری نظر کرد به الزام و بدون هیچ اغماضی نمیتوان بخشخصوصی را متهم محض دانست. به عبارت بهتر وقتی که در سطح جامعه و در خیابانها ناگاه از سوی مردم عادی کسبه یا دستفروشها عنوان میشود که ماموران شهرداری آمدند و جمع کردند، کسی در میان مردم نیست که تصویر یا تصور فردی و شخصی از مامور داشته باشد. مردم فقط فرد یا افراد مذکور را در مقام مامور یا ضابط شهرداری میشناسند. اینکه این فرد متعلق به شرکت پیمانکاری است که آن شرکت با عقد قرارداد برای شهرداری، برای مدت معینی کار میکند و در ازای ارائه صورت وضعیت پیمانکاری بر اساس اصل مبلغ تعیین شده در قرارداد، مبلغی پول دریافت میکند و به میزان قراردادهای زیرمجموعه به این افراد حقوق میپردازد، مواردی است که مورد توجه قرار نمیگیرد و هیچ یک از افراد عمومی جامعه در برخوردشان با فرد دست فروش، آن را لحاظ نمیکنند. مردم و عموم افراد جامعه فقط چهره و ویترینی از شهرداری را در برابر دیدگانشان تصور میکنند. به همین اندازه وقتی که سطح شهر تهران در روزهای بهاری مملو از گلهای زیبای کاشته شده در فضای سبز شهری توسط ماموران شهرداری است، همه از شهرداری تهران تشکر میکنند و هیچکس به این فکر نمیکند که بخشخصوصی توانسته با عقد قرارداد با شهرداری باعث زیبایی شهر شود. همانطور که میبینید نام شهرداری به عنوان عامل اصلی در هر دو صورت به زبان مردم و دیدگاه عمومی جامعه جاری میشود و پیمانکاران به تنهایی هیچگاه در عملکرد چنین نهادی به هیچ عنوان مطرح نبوده و نخواهند بود.
از این روی مساله مهم دقیقا در همین جا شکل میگیرد که شهرداری تهران به هیچ عنوان به شکل ظاهری، ادب، مدرک، تخصص و نحوه مراودات اجتماعی نیروهای پیمانکار زیرمجموعهاش توجه ندارد. وقتی میبینیم شهرداری تهران غالبترین و پرتعهدترین ارگان در قبال وضعیت آراستگی و حل مشکلات عمومی شهری مانند تهران است، بیشک وظیفه افزایش سطح ارتباطی مطلوب در میان پرسنل پیمانکار نیز بر عهده شهرداری تهران است. اما این مساله که چه کسی، نهاد یا ارگانی درون سازمانی متولی این امر است یا برای مثال آیا پیگیری این مساله باید بر عهده شورای شهر تهران باشد، به نوبه خود از مهمترین چالشهایی است که در زمان بروز فجایعی اینچنینی، باید پاسخی مناسب برای آنها یافت. شاید به نظر برسد از مهمترین وظایف شورای شهر تهران به مثابه یک نهاد ناظر بر عملکرد شهرداری، طرحریزی قوانینی در راستای افزایش سطح رفتار مدنی شرکتهای پیمانکار طرف قرارداد شهرداری با مردم باشد. اما در این رابطه نیز هیچگاه این نهاد اظهار نظری نکرده است.
در فاجعه اخیر زیرگیری کارتنخوابها نیز، نبود رفتار مناسب مدنی و اجتماعی صحیح از سوی نیروهای پیمانکار و تعیین و ارتقای سطح تخصص نیروهای در اختیار پیمانکار نیز قابل مشاهده است. کافی است فیلم مصاحبه با مدیر یا سرپرست بخش پیمانکاری شهرداری که خودرو و نیروی کار این سرپرست در بروز این فاجعه نقش داشت را در شبکههای اجتماعی یا پایگاه آپارات ملاحظه کنید. اگرچه لحن گفتار نامناسب این فرد در برابر دوربین بسیار شرمآور است اما درعین حال نشان میدهد که چه افراد بیتخصصی در حال حاضر متولی امر ساماندهی و انضباط شهری و نظافت کلانشهری مانند تهران هستند. کسی که نیروی در اختیارش را افغانی بیتخصص خطاب میکند و سعی دارد برخورد خودرو با مصدومان و مقتولان را به بهانه حمام آفتاب گرفتن معتادان توجیه کند، فردا به راحتی میتواند کارکرد نامناسبش را به گردن متولیان اصلی شهر یعنی مدیران شهری بیندازد. وقتی افرادی با رعایت نکردن مسایل اخلاقی و عدم آگاهی از نحوه برخورد با افراد آسیبدیده اجتماعی، با لابی و پارتی، سهم مهمی از فعالیتهای پیمانکاری شهرداری تهران کسب میکنند، به همان راحتی نیز ملاحظه میشود که فارغ از اعمال تعهدات کاری، مرتکب این فاجعه و باعث کشته شدن کارتنخوابها میشوند.
با این اوصاف میتوان گفت، هیچ الگوی رفتاری صحیحی برای سطح سلامت نیروهای پیمانکار در شهرداری لحاظ نشده است. آیا زمان آن فرا نرسیده که شهرداری تهران به مصوبات و موارد اخلاقی مناسب با شهروندان در زیرمجموعههای پرسنلی- اجرایی خود و پیمانکارانش طرحی جامع تدارک ببیند؟
اگر نیروهای استخدام شده در شرکتهای پیمانکاری شهرداری تهران تست اخلاق و ادب و تعهد به رعایت رسوم اجرایی کار و حین کار را بدهند، میتوان به کاهش فجایعی که چهرهای کریه از اقدامات شهرداری نشان میدهند، امیدوار بود. حادثه اخیر که درآن فرد راننده حتی توانایی راندن صحیح خودرو را نداشته، از یک طرف، پیمانکار بیتخصص و بینزاکت که در30 ثانیه مصاحبه به چند نفر توهین میکند، کارتنخوابهایی که در ساعات وسط روز هنوز در انظار عمومی حضور دارند و چهره غمزده تهران را بیشتر نشان میدهند، به عنوان معضلاتی است که همه از شهرداری انتظار رسیدگی به آنها را دارند اما هیچ اقدامی نیز از سوی این نهاد و در این راستا صورت نمیگیرد. متاسفانه این رویداد ناگوار، نشاندهنده قصور شهرداری و بدنه غیرتخصصی این نهاد در مواجهه با مسایل شهری است. طرح جامع الگوسازی رفتاری برای پرسنل زیرمجموعه اجرایی شهرداری تهران و ارائه نظامنامه سلامت رفتاری و اخلاقی برای پرسنل پیمانکار شهری به عنوان دو طرح مهم و مورد نیاز، اگرچه هیچ وقت از سوی این مقامات جدی گرفته نشده اما دست کم بیان آن نشان میدهد که مشکلات، فجایع مذکور و به وقوع پیوسته، همیشه قابلیت حل شدن و تکرار نشدن را داشته و دارند.