این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت ادبیات در سال 95 گفت: فکر نمیکنم در سال 95 در حوزه ادبیات بهویژه ادبیات داستانی اتفاق خاصی افتاده باشد؛ اتفاقی که ما سالهاست منتظر آن هستیم، اتفاقی مانند پرداختن به موضوعات جدید و برجسته شدن تعدادی نویسنده در جمع نویسندگان. یک دهه است که اتفاق خاصی در ادبیات نیفتاده و جریان ادبیات داستانی جریانی بیتحرک، لَخت و تخت است که فراز و نشیب خاصی در آن نمیبینیم. کماکان نویسندگان مثل سابق مینویسند و جشنوارههای ادبی مانند سابق برگزار میشود. ناشران هم کتابهای ادبی را چاپ میکنند. اما فکر میکنم نه در حوزه فرم، نه در حوزه محتوا و نه در پیدایش تعدادی نویسنده جدید در عرصه ادبیات در سال گذشته اتفاق خاصی در جامعه ما رخ نداده است.
او دلایل رکود ادبیات را عوامل مختلفی از قبیل شرایط اجتماعی، فرهنگی و وضعیت نویسندگان دانست و تصریح کرد: بخشی از رکود ادبیات به خاطر مسائل اجتماعی است، اگر ما در جامعهای زندگی کنیم که در آن تحرک و پویایی جود دارد در همه حوزهها تغییراتی در ساختار اجتماعی شکل میگیرد و به تبع ادبیات که بخشی از اجتماع است نیز تغییر میکند. بخشی دیگر از رکود ادبیات به دلایل شرایط فرهنگی است. ما در دهه اخیر شرایط فرهنگی بالنده و پرتکاپویی نداشتهایم؛ شرایط فرهنگی خیلی معمولی بود و اتفاق خاصی در حوزه فرهنگی رخ نداد که زمینه جوشش، تحرک و پویش ادبی را فراهم کند.
حسنبیگی افزود: بخش دیگری از رکود ادبیات میتواند به خود نویسندهها برگردد. درکنار شرایط اجتماعی و فرهنگی شأن و شخصیت نویسندهها مهم است، که در جامعه ما خیلی نویسندگی در جامعه مورد توجه و اکرام نبوده است و نویسندگان از نظر معیشت و وضعیت اقتصادی مشکلاتی دارند؛ زیرا در ایران نوشتن یک حرفه و شغل نیست و نویسنده خواه ناخواه برای معیشت زندگی خود باید کار دیگری غیر از نویسندگی انجام دهد. شرایط نامطلوبی که در جامعه وجود دارد، مثلا در زمینه اشتغال و درآمدزایی، نویسندگان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و شادابی و بشاشی را از نویسنده میگیرد. بخشی از فراغت نویسنده که باید صرف نوشتن شود، صرف این موضوعات میشود.
او درباره وضعیت نشر کتاب نیز گفت: در سال 95 مانند سالهای گذشته وضعیت نشر اصلا مطلوب نبود. با توجه به افزایش جمعیت کشور، تیراژ کتابها همچنان پایین میآید و تقریبا در یکی دو دهه قبل تیراژ 2000 نسخه کتاب معمول بوده است اما امروزه تیراژ به 1000 نسخه، 500 نسخه و حتی 200 نسخه کاهش یافته است. اینها نشان میدهد که شرایط برای کتاب اصلا مناسب نیست. البته زمانی که شرایط مناسب تولید نداریم شرایط نشر هم مطلوب نخواهد بود. فکر میکنم در نشر افت داشتهایم که این آزاردهنده است.
حسنبیگی درباره تعداد عناوین بالا در بازار کتاب نیز اظهار کرد: کارشناسان معتقدند تعداد عناوین بالا در بهتر شدن وضعیت بازار کتاب تأثیر دارد، اما به نظر من افزایش عناوین کتاب در بازار نشر خیلی تأثیرگذار نیست. همیشه تعداد عناوین کتاب ما بالا بوده و زیر 60 هزار عنوان کتاب نداشتهایم.
او درباره راهحلهای برونرفت از وضعیت رکود ادبیات اظهار کرد: بحث کهنه و قدیمی که در اینباره وجود دارد افزایش سرانه مطالعه در کشور است. این موضوع بحث تازهای نیست و همهساله در هفته کتاب، ایام نمایشگاه و در طول سال به شکلهای مختلف مطرح میشود. مشکل جدی ما کتاب نخواندن مردم است. همه این مسائل مانند افت تیراژ ، وضعیت رکود ادبیات و... همگی به کتاب نخواندن مردم بازمیگردد. اگر افراد کتابخوانی داشتیم قطعا تیراژ کتابها بالای 10 هزار نسخه بود. اگر مردم کتابخوانی داشتیم ناشران فعالیت مضاعفی داشتند و نویسندگان برای امرار معاش به شغلی غیر از نوشتن نیاز نداشتند. متولیان باید به این مسئله توجه کنند که چه کار باید انجام دهند تا مردم کتابخوان شوند.
این داستاننویس تأکید کرد: زمانی که تعداد عناوین کتاب بالا برود و تیراژ کتاب پایین بیاید نشاندهنده این است که کار خروجی مطلوبی نداشته است و مردم استقبالی از کتابها نکردهاند.
او کتابهایی را نیز برای مطالعه پیشنهاد کرد: کتابهایی از حسین پاینده در حوزه ادبیات خوب بوده است و همچنین رمان «لمیزرع» از محمدرضا بایرامی.
حسنبیگی درباره کتابهای جدید خود نیز گفت: رمانی دینی با عنوان «نشانه» که توسط انتشارات قدیانی منتشر خواهد شد، مجموعه 10 جلدی داستان کودکان که انتشارات بهنشر آن را منتشر خواهد کرد و کتاب 12 جلدی برای کودکان درباره پیامبران (ع) که توسط انتشارات جمکران منتشر خواهد شد، کارهای تازهام هستند.