
به گزارش تابناک؛رووی eRX5 هیبرید که حالا با نام پارسخودرو پایش به بازار ایران باز شده، از آن دست خودروهایی است که قبل از نشستن پشت فرمانش، تصویر روشنی از آن در ذهن شکل نمیگیرد. نه آنقدر شناختهشده است که پیشفرض مثبت یا منفی قطعی داشته باشی و نه آنقدر گمنام که بیاهمیت از کنارش عبور کنی. برای من هم دقیقاً همینطور بود. قبل از رانندگی، فقط با یک کراساوور هیبرید چینی طرف بودم؛ بعد از رانندگی، تصویر شفافتری شکل گرفت، تصویری که هم نکات قابل دفاع داشت و هم ضعفهایی که نمیشود نادیدهشان گرفت.
eRX5 در کلاس کراساوورهای کامپکت قرار میگیرد؛ نه کوچک است، نه بزرگ. طول بدنه کمی بیش از ۴.۵ متر است و فاصله محوری حدود ۲.۷ متر، که روی کاغذ یعنی خودرویی مناسب استفاده شهری و خانوادگی. در عمل هم وقتی سوار میشوی، فضای کابین آزاردهنده نیست. ردیف جلو راحت است، صندلیها فرم قابل قبولی دارند و در ردیف عقب هم برای سرنشینان قدبلند مشکل جدی وجود ندارد. البته باتریهای سیستم هیبریدی بخشی از فضای زیر کف را اشغال کردهاند و این موضوع روی حجم صندوق عقب تأثیر گذاشته، اما نه آنقدر که استفاده روزمره را مختل کند.

طراحی بیرونی خودرو نه هیجانزده است و نه بیسلیقه. بیشتر شبیه محصولی است که تلاش کرده کسی را ناراضی نکند. جلوپنجره بزرگ، چراغهایی با گرافیک مدرن و خطوط بدنهای که نه تیزند و نه کاملاً نرم، همه نشان میدهند که طراحان به دنبال جلب حداکثری بازار بودهاند، نه ساخت یک امضای بصری خاص. این یعنی اگر دنبال خودرویی هستی که از دور فریاد بزند متفاوت است، eRX5 آن گزینه نیست؛ اما اگر خودرویی میخواهی که در خیابان توی ذوق نزند، این طراحی قابل دفاع است.
داخل کابین اما داستان کمی فرق میکند. اینجا ردپای تفکر دیجیتال کاملاً دیده میشود. نمایشگر مرکزی بزرگ، صفحه کیلومتر دیجیتال و حذف بخش زیادی از دکمههای فیزیکی، فضایی مدرن ایجاد کردهاند. در نگاه اول، کابین جذاب است. متریال استفادهشده ترکیبی است؛ بخشهایی از داشبورد نرم و خوشدستاند، اما هنوز پلاستیک خشک هم حضور دارد. کیفیت مونتاژ در نمونهای که من رانندگی کردم قابل قبول بود، هرچند نمیشود درباره دوام بلندمدت با قطعیت حرف زد.

وقتی پشت فرمان این خودرو می نشینیم اولین نکتهای که جلب توجه میکند سکوت نسبی کابین است. در حالت حرکت برقی، خودرو تقریباً بیصدا حرکت میکند و این حس آرامش، بهخصوص در ترافیک شهری، تجربه خوشایندی است. وقتی موتور بنزینی وارد مدار میشود، صدایش به کابین نفوذ میکند، اما آزاردهنده نیست. عایقبندی صوتی در حد متوسط رو به بالاست.
قلب اصلی eRX5 یک موتور ۱.۵ لیتری توربوشارژ چهار سیلندر خطی است که کنار سیستم هیبریدی کار میکند. این موتور بهتنهایی قرار نیست شگفتزدهات کند، اما وقتی با موتور یا موتورهای الکتریکی همراه میشود، خروجی ترکیبی قابل قبولی شکل میگیرد. روی کاغذ، اعداد جذاباند، اما آنچه مهم است حس واقعی رانندگی است. در حرکتهای اولیه، خودرو چالاک به نظر میرسد. گاز را که فشار میدهی، تأخیر آزاردهندهای حس نمیشود و این همان جایی است که نقش موتور برقی خودش را نشان میدهد.

در سواری شهر eRX5 خوشرفتار است. فرمان سبک است، دید اطراف مناسب است و ابعاد خودرو بهگونهای است که مانور دادن در خیابانهای شلوغ مشکلساز نمیشود. ترمزها عملکرد مناسبی دارند، هرچند بهخاطر سیستم بازیابی انرژی، حس پدال ترمز همیشه یکسان نیست. گاهی ترمزگیری نرم و یکنواخت است و گاهی حس میکنی واکنش پدال کمی تغییر کرده. این موضوع خطرناک نیست، اما نیاز به عادت دارد.
گیربکس مورد استفاده در این خودرو از نوع اختصاصی سیستمهای هیبریدی SAIC است. اگر انتظار گیربکس اتوماتیک کلاسیک با تعویض دندههای محسوس را داشته باشی، احتمالاً در ابتدا گیج میشوی. این گیربکس بیشتر شبیه یک واحد مدیریت انرژی عمل میکند تا یک جعبهدنده سنتی. در رانندگی آرام، همهچیز نرم و بیدردسر است، اما وقتی ناگهان تصمیم به شتابگیری میگیری، واکنش خودرو همیشه قابل پیشبینی نیست. نه کند است و نه سریع، بلکه متفاوت است.
شتابگیری خودرو برای استفاده روزمره کاملاً کافی است. نه حس اسپرت میدهد و نه کُند و تنبل است. در سبقتگیریها، بهویژه زمانی که باتری شارژ مناسبی دارد، خودرو بدون تقلا شتاب میگیرد. اما این نکته را نمیشود نادیده گرفت که با افت سطح شارژ باتری، وزن خودرو بیشتر خودش را نشان میدهد و عملکرد کمی افت میکند.
سیستم تعلیق تنظیمی دارد که بیشتر به نفع راحتی شهری است. دستاندازهای کوچک بهخوبی جذب میشوند، اما در برخورد با دستاندازهای تند یا مسیرهای ناهموار، ضربهها به کابین منتقل میشوند. این خودرو برای جادههای خراب یا رانندگی پرشتاب طراحی نشده و چنین انتظاری هم نباید از آن داشت. در پیچها، بدنه کمی متمایل میشود، اما کنترل از دست نمیرود.

یکی از بخشهای مهم در eRX5، باتری سیستم پلاگینهیبرید آن است. ظرفیت باتری در حدی است که امکان رانندگی تمامبرقی محدود را فراهم میکند. در شرایط ایدهآل، میشود بخشی از مسیرهای روزانه را بدون مصرف بنزین طی کرد، اما این موضوع در ایران بهشدت به زیرساخت وابسته است. نبود ایستگاههای شارژ عمومی و وابستگی به برق خانگی، استفاده کامل از قابلیت پلاگین را محدود میکند. اگر خودرو مرتب شارژ نشود، عملاً با یک هیبرید سنگین طرف هستی که پیچیدگی بیشتری نسبت به نسخههای بنزینی دارد.
از نظر تجهیزات ایمنی و کمکراننده، eRX5 لیست قابل توجهی ارائه میدهد. سیستمهایی مثل هشدار خروج از خط، ترمز اضطراری خودکار، کروز کنترل تطبیقی و رادار نقطه کور روی کاغذ جذاباند. در عمل، عملکردشان وابسته به شرایط محیطی و کیفیت کالیبراسیون است. در تست رانندگی، این سیستمها عملکرد بدی نداشتند، اما نمیشود گفت بینقصاند.

نکتهای که نمیشود نادیده گرفت، بحث خدمات پس از فروش و نگهداری است. سیستم هیبریدی پیچیده، قطعات الکترونیکی متعدد و وابستگی به نرمافزار، این خودرو را نسبت به کراساوورهای بنزینی رایج حساستر میکند. این موضوع نه ضعف ذاتی خودرو، بلکه واقعیتی است که در بازار ایران اهمیت دوچندان دارد.
با همه اینها، تجربه رانندگی من با eRX5 تجربهای منفی نبود. اتفاقاً خودرو را دوست داشتم. نه به این معنا که بینقص است یا فراتر از انتظار ظاهر میشود، بلکه چون در عمل، آن چیزی که وعده میدهد را ارائه میکند. حس رانندگی آرام، شتاب مناسب شهری، کابین مدرن و سکوت نسبی، نکات مثبتی هستند که نمیشود نادیده گرفت. در کنار آن، وابستگی به شارژ، رفتار خاص گیربکس، وزن بالا و ابهام در نگهداری، ضعفهاییاند که باید دیده شوند.
راستش را بخواهید رووی eRX5 نه معجزه است و نه فاجعه. خودرویی است با مجموعهای از ویژگیها، مزایا و محدودیتها که فقط با شناخت واقعبینانه میشود دربارهاش تصمیم گرفت.