عطاالله خرم چهره مشهور موسیقی ایرانی که موسیقی جاز را وارد رادیوی ملی کرد. پس از سالها دوری از موسیقی در فروردین 1393 در سکوت خبری در لس آنجلس آمریکا درگذشت.
خرم متولد 1305 در رضائیه تبریز بود که در جریان اتفاقات سال 1320 به تهران آمد. در آن سالها به فراگیری موسیقی پرداخت و از سال 1350 وارد رادیو شد. او چند سال پس از انقلاب اسلامی ابتدا به فرانسه، سپس به آمریکا مهاجرت کرد. وی پس از مهاجرت کتابی را با عنوان گلستان موسیقی در سال 1363 منتشر کرد. این کتاب به حرفها و خاطرههای از سال 1350 میپردازد.

وی دو کتاب دیگری با نامهای «ترانههای ملی ایران» و «گلچینی از گوشههای ردیفی موسیقی ایران» را در دو جلد منتشر کرد. این دو کتاب در تهران منتشر شده و به چاپ هفتم رسیده است. او در این دو کتاب هر چه را درباره هر چیز و هر فردی در حافظه داشته آورده است. او وصیت کرده بود که در مراسم ختمش آهنگ «غنچه بیارید، لاله بکارید» از ویگن، با آهنگسازی و تنظیم کنندگی خود این موسیقیدان پخش شود. روزنامه اطلاعات در دهه 50 با این موسیقی دان گفتوگویی انجام داده است که خواندن آن خالی از لطف نیست.
روزنامه اطلاعات در تاریخ 1 دی ماه 1350 گفت وگویی با عطاالله خرم منتشر کرد.
این گفت وگو را می خوانید:
میپرسم درباره سابقه موزیک فعلی که به اسم موزیک جاز همه گیر شده چه نظری داری؟
میگوید: قبل از این که از موزیک جاز ایران صحبت کنیم بهتر است به تاریخ جاز بپردازیم؛ در حوالی 1917 کلمه جاز به آهنگهای محزون سیاه پوستان که در حین انجام کارهای طاقت فرسا در مزارع خوانده میشد، اطلاق گردید. این گروه غالبا اشعاری فیالبداهه میسرودند و بر طبل میکوفتند بعدها این خوانندههای بومی متشکل شدند و ارکستر ترتیب دادند. روزی که در رادیو جاز را راه انداختیم، هیچوقت به آن جاز یا موزیک جاز نگفتیم چون جوانان ما از آهنگهای خارجی استقبال میکردند، لازم بود ما نیز تحولی در موسیقی به وجود آوریم پس از مطالعات زیاد آهنگهائی ارائه دادیم که با الهام از مایههای ایرانی و تم ایرانی رنگ و روئی تازه نیز داشت.
برای این تحول از نظر ساز نیز تغییراتی داده شد. مثلا به جای تار، ماندلین را آوردیم و از طبل مخصوص ارکستر جاز نیز استفاده کردیم، نسبت به شعر نیز این تعصب را داشتیم. اولین آهنگ جازی که ساخته شد آهنگ «بارونه» بود که از یک آهنگ کردی الهام گرفته شد و لازم بود برای آن شعری گذارده شود که تم محلی خود را نیز از دست ندهد.
چون به جای تمبک از همان جاز استفاده میکردیم همه خیال کردند که ما نیز جاز موزیک داریم. در صورتیکه انگیزه ما تحول در موسیقی بود و ایجاد یک «دانس موزیک ملی» برای آن عده از جوانان که طرفدار آهنگهای خارجی بودند. بعضی آمدند و تقلید کردند و چون آشنائی کامل با گوشههای موسیقی ملی ما نداشتند و اغلب نیز سازهای فرنگی مینواختند آهنگ هائی ساختند که از همان ریتم آهنگهای خارجی سرچشمه می گرفت یا به طور سادهتر آهنگی با تغییرات چند ضرب کپی میکردند و با یک شعر فارسی اسمش را رقص میگذاشتند.
خوانندهای اشعار حافظ را با لهجه شکسته دهقانی بر روی یکی از همین آهنگهای متبذل اجرا میکرد. سازنده آهنگ نمیدانست که اگر اشعار شکسته دهقانی را بر روی آهنگهائی که مایه اصلی آنها از اهنگهای اصیل ایرانی گرفته شده است، تطبیق میدهیم. اولا از وجود افرادی استفاده میکنیم که در این راه تبحر کامل دارند؛ مثل دکتر سیروس آرینپور و آن اشعار را بر روی آهنگی گذاشتهایم که اصل آن دهقانی بوده است.
مدتی گذشت گفتیم موسیقی شاد بسازیم مطالعه کردیم تا از زوایای موسیقی خودمان ریتمهای شاد بیرون بیاوریم و موفق هم شدیم. دیدیم که موسیقی آذربایجانی خودمان مملو از این ریتمهای شادیآفرین است. باز با همان موسقی محلی خودمان آهنگهای شاد ساختیم که با ریتم شش و هشت اجرا شد و از اولین نمونههای آن میتوان آهنگهای جشن تولد، دستبند طلا، قالیباف، و بالاخره قناری را نام برد. بدون آنکه ادعائی داشته باشیم نام موسیقی جاز را بر آنچه میساختیم، میتوانیم اطلاق کنیم.
پرسیدم؛ قدرت سازندگی یک آهنگ ساز بر چه معیاری است و حداقل در ماه یک آهنگساز چند آهنگ می تواند بسازد؟
گفت: مطلب بسیار جالبی است. وقتی میشنوم فلان آهنگ ساز هر چند روز یکبار یک آهنگ تازه ارائه میدهد غرق در تعجب میشوم. لااقل شما میدانید که من غیر از این طریق حرفه دیگری ندارم و تمام روز را نیز در دفتر کارم سرگرم تهیه آهنگ هستم و حداکثر محصول کارم در سال از ده تا دوازده آهنگ تجاوز نمیکند. ولی قضاوت این که اینها چطور و چگونه به این سرعت آهنگ میسازند، برای آنها که دست اندر کار آهنگ و آهنگ سازی هستند باعث تعجب است.
منبع: اطلاعات آنلاین