ماهان شبکه ایرانیان

مقصر واقعی تصادف‌ها کیست؟

در جامعه شهری معمولاً قوانینی وضع می‌شود تا بتوان به رفت‌و‌آمد و زندگی روزمره نظمی داد و از بسیاری از دعواها و مشکلات جلوگیری کرد

در جامعه شهری معمولاً قوانینی وضع می‌شود تا بتوان به رفت‌و‌آمد و زندگی روزمره نظمی داد و از بسیاری از دعواها و مشکلات جلوگیری کرد. اما این قوانین با حقیقت ماجرا متفاوت است. به طور مثال ممکن است قانونی در مجرم شناختن یک فرد وجود داشته باشد و طبق شواهد فردی در دادگاهی مجرم شناخته شود اما حقیقت ماجرا نوع دیگری باشد که قانون جاری مملکت و یا هر کشور پیشرفته‌ای نتواند اصل ماجرا را متوجه شود و یا در یک دعوای دو طرفه حتماً یک طرف را مقصر بشناسد اما ممکن است مقصر واقعی ماجرا جای دیگری باشد.
همه این‌ها را گفتیم تا به یک موضوع فرهنگی اشاره کنیم. موضوعی که روزانه بارها و بارها در خیابان‌های شهرهای کشور اتفاق می‌افتد و متاسفانه سطح پایین فرهنگ رانندگی و ضعف قوانین و ده‌ها مشکل دیگر نمی‌توانند جلوی آن‌ها را بگیرد.
یادم می‌آید چند هفته پیش در خیابان شریعتی تهران مشغول رانندگی بودم که به یکباره راننده جلویی احساس کرد که می‌خواهد و می‌تواند دور بزند آن هم وسط خیابان و از روی خط ممتد! لذا بی‌درنگ و بدون توجه به اطراف روی ترمز مبارک زده و شروع به دور زدن کرد. بنده که خوشبختانه فاصله نسبتاً مناسبی داشتم خودرو را کنترل کردم و به واسطه این حرکت چند خودرو پشت سر من روی ترمز زدن که صدای تصادف را از پشت شنیدم و از آینه میانی تکان‌های دردناک برخورد خودروهای پشت سرم را نظاره‌گر بودم. حقیقتاً آنقدر عصبانی بودم که شیشه را پایین کشیده و به راننده نامحترم جلویی خودم اعتراض کردم که این فاجعه‌ای که میبینی را در اصل شما مقصرید! او هم که اصلاً انگار حرف من را نشنیده، سرش را به جلو برگرداند و راهش را ادامه داد و رفت! شاید طبق قانون خودروی پشتی باید فاصله ایمنی را رعایت می‌کرد که قطعاً هم همینطور است اما آیا واقعاً تنها مقصر این اتفاق رعایت نکردن فاصله است یا این راننده نامحترم هم باید به سزای عمل زشت خود برسد؟ متاسفانه قانون توانایی مجازات او را ندارد و شاید در دنیای پس از مرگ پاسخگو باشد، اما در حال حاضر متاسفانه کاری نمی‌توان کرد و باید تنها فرهنگ رانندگی را افزایش داد و به قانون احترام گذاشت تا نظم جامعه رعایت شود.
باید با تاسف گفت که این موارد روزانه به مراتب تکرار می‌شوند. چاله‌هایی که به یکباره وسط خیابان سبز می‌شوند و برای غرق نشدن در آن‌ها مجبورید به کنار بکشید و تصادف می‌کنید! یا عابرینی که بدون توجه به خط‌کشی مخصوص عابر پیاده از وسط اتوبان‌ها می‌گذرند و باعث تصادف‌های مرگباری می‌شوند و به خود نیز آسیب‌های جدی می‌رسانند. و یا موتورسوارانی که به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شوند و هر کاری که دلشان می‌خواهد وسط خیابان می‌کنند و کوچک‌ترین برخوردی با آنها مساوی است با وارد شدن صدمه جدی به موتورسوار و به صورت پیش فرض مقصر بودن راننده بیچاره! و هزاران مثال دیگر که گمان کنم باقی آن‌ها را شما در قسمت کامنت‌ها یاری می‌کنید.
همانطورکه اشاره شد اصل این مشکلات، فرهنگ بسیار ضعیف رانندگی ما است که متاسفانه گویا به این زودی‌ها اصلاح نمی‌شود و شاید فرزندانِ فرزندان ما شاهد درست استفاده کردن از چراغِ راهنما و فرزندانِ فرزندانِ فرزندان ما شاهد رانندگی بین خطوط باشند، البته اگر تا آن موقع خطوط خیابان‌ها به درستی کشیده شده باشند.
شاید در انتها باید تنها امید به فرهنگ‌سازی راهنمایی و رانندگی، هر چه بهتر شدن مهندسی خیابان‌ها و تلاش برای آموزش فرزندانمان باشیم تا در آینده‌ای دور لااقل وقتی یک توریست وارد کشور می‌شود، از طرز عجیب رانندگی ما انگشت به دهان نماند و ما را افرادی کم‌صبر و بی‌نظم در رانندگی نخواند.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی