ایران از نظر خطرپذیری که شاخص آن براساس فوتیها و مصدومشدگان حوادث تعیین میشود از 10 در جایگاه هشتم قرار دارد. همچنین 6,84 درصد از درآمد تولید ناخالص ملی کشور برای حوادث هزینه میشود که با این میزان هزینه و سطح خطرپذیری، به گفته معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر کشور، میزان آمادگی مردم و خانوار ایرانی در مجموع مخاطرات و حوادث 9,3 از صد نمره است. سیدحمید جمالالدینی حتی بهطور خاص به آمار پرداخته و با لحاظ قراردادن حوادث طبیعی، هزینه آن را سالانه 10 هزار میلیاد تومان اعلام میکند.
به گزارش ، وقایع اتفاقیه نوشت: همه اینها در حالی است که در دو دهه گذشته براساس شاخصهای قابل ارزیابی، به نظر میرسد که در حوزه آموزش همگانی موفق نبودهایم. موقعیتی که معاون آموزش جمعیت هلالاحمر کشور دلیل آن را کاهشنیافتن آمار مرگومیر و میزان هزینه در حوادث و بلایا متناسب با منابع صرفشده میداند، هرچند معتقد است این عوامل تنها شاخصههای موفقیت یا عدم موفقیت در این مسئله نیست. در راستای مدیریت این وضعیت به نسبت وخیم بود که جمعیت هلالاحمر کشور، طرح «خانواده آماده در مخاطرات» موسوم به «خادم» را کلید زد؛ طرحی که شاید روزنه امیدی برای ارتقای آمادگی خانوارهای ایرانی در برابر حوادث و بلایا باشد. به مناسبت 18 شهریور روز جهانی «کمکهای اولیه» که شعار امسال آن «کمکهای اولیه برای حوادث خانگی» تعیین شده است، به سراغ سیدحمید جمالالدینی، معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر کشور میرویم تا به وضعیت ایران در حوزه آمادگی مردم در برابر مخاطرات و میزان توانمندی آنها در رساندن کمکهای اولیه بپردازیم.
استاندارد کمکرسانی، آموزش 30 درصد جامعه است
او ابتدا به ارائه تعریفی از آموزش همگانی در حوزه حوادث و بلایای طبیعی میپردازد و آن را تغییر و ارتقای دانش مردم با هدف شناخت و درک خطر، عواملی که موجب بروز بلایا میشوند و اقداماتی که افراد میتوانند به صورت انفرادی یا جمعی برای کاهش مواجهه یا آسیبپذیری در برابر مخاطرات انجام دهند، بیان میکند. براساس توضیح جمالالدینی، این آگاهسازی عمومی 15 شاخص یا سنجه دارد که یکی از آنها آموزش کمکهای اولیه است اما بهطور کلی شاخصهای آمادگی در دو قسمت «دانشی» و «مهارتی- رفتاری» تقسیم میشوند. دنباله توضیحات او به اینجا میرسد که «هدف از ارتقای آمادگی خانوار، تغییر رفتار خانواده است، یعنی باید آموزش را با تغییر باور توسعه بدهیم؛ باور دیدن آموزش برای نجات جان انسان.» جمالالدینی همچنین با اشاره به نتایج حاصل از تحقیقات، تأکید میکند: «اگر 30 درصد از جمعیت جامعهای آموزش کمکهای اولیه را با این باور و به صورت دانشی و مهارتی آموخته باشند، میتوانیم اطمینان داشته باشیم که هر زمان نیاز به کمکهای اولیه وجود داشته باشد، فردی برای کمک حاضر است.» این مقام مسئول در سازمان جمعیت هلالاحمر کشور برای روشنترشدن ضرورت و اهمیت فراگیری درست و اصولی کمکهای اولیه به ارائه نمونهای میپردازد: «انسداد راه هوایی انسان شایعترین علت مرگومیر ناشی از حوادث جادهای در کشور است. در این حالت اگر در کمتر از چهار دقیقه به فرد اکسیژن نرسد، میمیرد، این درحالی است که زمان رسیدن سریعترین سیستم اورژانس و امدادونجات کمتر از هشت دقیقه نیست.» یا حتی خونریزی بهعنوان یکی دیگر از علل مرگومیر ناشی از حوادث جادهای است که با فشاری ساده و اصولی در محل خونریزی میتوان جان فرد را نجات داد که همه اینها با آموزش همگانی قابل مدیریت است.
طرح خادم و آموزش رایگان 25 میلیون خانوار ایرانی
اما اینکه هدف طرح «خادم» از اساس چیست و چگونه اجرا میشود، سؤالی است که جمالالدینی اینگونه به آن پاسخ میدهد: «هدف طرح خادم تحت پوشش قراردادن 25 میلیون خانوار ایرانی است که شاخص آمادگی آنها در مخاطرات حداقل سه برابر وضع موجود ارتقا یابد.» این طرح که به صورت چهره به چهره و با شعار «خدمت را در منازل میآوریم» توسط افراد داوطلب جمعیت هلالاحمر با مراجعه به در منازل مردم انجام میشود، 15 سنجه آموزش همگانی در حوزه حوادث و بلایای طبیعی را توضیح داده و مردم را تشویق به آموزش و انجام آنها میکنند.
بر اساس گفته معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر کشور، 250 هزار خانوار در طرح «خادم» پایلوت شدهاند که تا پایان سال به یک میلیون خانوار میرسند. او با یادآوری اینکه طرح «خادم» پیوست مشارکت سازمانهای مردمنهاد و بنگاههای اقتصادی را در راستای مسئولیتپذیری اجتماعی دارد، تصریح میکند: «هزینه اجرای این طرح درحالحاضر برای هر خانوار صد هزار تومان است که بدون دریافت مبلغی از آنها و کاملا رایگان انجام میشود.»
نکتهای که در این بین اهمیت دارد این است که براساس محاسباتی که جمالالدینی از آن سخن به میان میآورد، اگر هر خانوار ایرانی روزانه هزار و 500 تومان برای آمادگی حوادث و بلایا هزینه کند، شاخص آمادگی خانوار به سه برابر وضع موجود ارتقا مییابد؛ استدلالی هم که برای این محاسبه بیان میکند این است که «چون بعد خانوار در ایران تقریبا 3,4 تا 3,6 است اگر جمعیت ایران را تقسیم بر این میزان کنیم، همین 30 درصد الزام آموزش کمکهای اولیه به دست میآید. به بیانی سادهتر با اجرای خوب این طرح به پوشش 30 درصدی کمکهای اولیه جمعیت نیز دست مییابیم.»
کاهش 25 درصدی هزینه حوادث و 50 درصدی مصدومیت با آموزش
بخش دیگری از صحبتهای او به مسئله میزان تأثیر آموزش در کاهش هزینهها اختصاص مییابد: «بر اساس تحقیقات به ازای یک واحد سرمایهگذاری در آموزش، در فاز پیشگیری چهار واحد در هزینهها کاهش به وجود میآید؛ به عبارتی میتوانیم با برنامهای مشخص، 25 درصد از هزینههای حوادث و نزدیک به 50 درصد از شدت مصدومیت را با پوشش کامل کمکهای اولیه کاهش دهیم.»
البته این مقام مسئول در سازمان هلالاحمر این نکته را یادآوری میکند که «فقط 25 تا 30 درصد چرخه پیشگیری بهطور مستقیم مربوط به آموزش مردم در حوزه ارتقای یک مهارت است.» برایناساس بخشی از چرخه پیشگیری مربوط به مسئولان و وظیفه دستگاههاست: «بخشی از پیشگیری مربوط به کاهش آسیبپذیری و بخشی افزایش ظرفیت است، یعنی میتوانیم مردم را برای کمکردن مواجهه با خطر یا چگونه رفتارکردن هنگام قرارگیری در معرض خطر و کاهش شدت آسیب، آموزش بدهیم اما بخشی دیگر مربوط به وظایف قانونی دستگاههاست.»
او نوسازی بافت فرسوده، وجود وسایل و استانداردهای ایمنی، اجرای صحیح قانون و مواردی از این دست را در حیطه وظایف دستگاهها بیان میکند و میگوید: «برای نمونه براساس قانون باید راهنمایی و رانندگی برای رانندگان پایه یک، چهار ساعت کلاس کمکهای اولیه استاندارد و صحیح برگزار کند که کلا خوب اجرا نمیشود.»
بحث به اینجا که میرسد، درباره پیشرفت کمی آموزشدهی برای مواجهه با مخاطرات و بلایا جویا میشوم که این مقام مسئول در پاسخ با اظهار اینکه البته از بعد کمی نیز فاصله زیادی داریم، تصریح میکند: «تقریبا روزانه هزار نفر به صورت حضوری و غیرحضوری از آموزش کمکهای اولیه هلالاحمر استفاده میکنند.» به گفته او، اگر به این آمار، طرح دادرس شاخه جوانان هلالاحمر، سالی 20 هزار نفر جهاد دانشگاهی و همین تعداد سازمان پرستاری، افراد دریافتکننده گواهینامه پایه یک و آموزشهای ضمن خدمت کارکنان دولت را اضافه کنیم، خوشبینانه در مجموع حدود یک میلیون نفر آموزش کمکهای اولیه نوآموزی و بازآموزی دریافت میکنند. این در شرایطی است که به تأکید جمالالدینی برای رسیدن به شاخص فرد آموزشدیده در یک سال گذشته باید به 25 میلیون خانوار برسیم، درحالیکه برخی از کشورهای توسعهیافته شاخص چهار یا پنج سال گذشته را برای فرد آموزشدیده کمکهای اولیه تعیین کردهاند.
معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر کشور در توضیح این مطلب یادآوری میکند: «یعنی با تقسیم 25 میلیون بر پنج به این نتیجه میرسیم که باید حداقل پنج میلیون آموزش ببینند اما ما نسبت به پنج میلیون نیز 75 درصد عقب هستیم که این نیازمند آن است که آموزش را دغدغه مردم کنیم و در برخی موارد اجبار قانونی، نظارت، استاندارد و اعتباربخشی و بستری برای حضور انجیاوها و بخش خصوصی ایجاد کنیم.»
متناسب با نیاز مردم تولید علم نداشتهایم
اما مشکلی که در این مسیر وجود دارد به گفته جمالالدینی، معیوببودن همه حلقههاست: «با وجود اینکه امسال نسبت به سال پیش 18 درصد میزان جستوجوی مردم در کلیدواژههای کمکهای اولیه و همچنین تعداد مدرک علمی این حوزه افزایش یافته، متأسفانه سرعت رشد ما نسبت به سال گذشته کاهش داشته است.» این به آن معناست که متناسب با نیازی که در مردم به وجود آمده، هنوز دانشگاهها، پژوهشگاهها و دیگر مکانهای تولیدکننده علم نتوانستهاند به آن میزان خروجی داشته باشند.
این درحالی است که به گفته او پرکارترین دانشگاه در حوزه کمکهای اولیه دانشگاه هاروارد است که بیشترین مدرک علمی در مرز دانش را نیز تولید میکند و به این نتیجه رسیده که چرایی حضورش را با ادبیات قابل فهم برای مردم با هدف حل معضلات ملی و منطقهای تعریف کند.
اگر در این حوزه بخواهیم شمایی از کشورمان ترسیم کنیم، چیزی میشود که این مقام مسئول ارائه میدهد: «تعداد آدمهایی که در کشورمان در حوزههای کمکهای اولیه یا مفاهیم آموزشهای همگانی یا مدلهای آموزش همگانی تولید مدرک علمی کرده باشند که به 10 مدرک علمی برسد، به 10 نفر نمیرسد.» اما به گفته او، این به معنای نداشتن تولید علم در چرخه مدیریت بحران نیست اما باید سهم کاربرد کوتاهمدت خود از علم که در درازمدت تبدیل به فناوری میشود، از تولید علم در معرض دانش افزایش یابد.
ضعف مستندسازی علمی از وقایع و حوادث کشور
مشکل دیگری که معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر کشور یادآوری میکند، ضعف مستندسازی علمی از وقایعی است که در کشورمان به وجود میآید: «یعنی متناسب با میزانی که مخاطرات طبیعی و حوادث در کشورمان وجود دارد مدارک علمی نداریم، درحالیکه هر جایی که به این موضوع توجه داشتهایم مقالات علمی پراستناد تولید کردهایم که نمونه آن موضوع زلزله بم است.» جمالالدینی رصدکردن، تهیه نقشه راه، داشتن نظام بودجهریزی مبتنیبر ورودی، خروجی و اثربخشی و داشتن عزم و دغدغه ملی در حوزه مدیریت بحران را لازمه فعالیت دراینزمینه میداند و میگوید: «در کشور ما همبستگی خوبی داریم اما پیوستگی ضعیف است. برای نمونه اتفاقی باعث میشود دانشگاه با نگاه دولت در بحث پلاسکو ورود کند و شعار پلاسکو را فراموش نکنیم را ترویج دهد اما از آن زمان تاکنون ادبیات کمی این فراموشنکردن ما کجاست؟»
او با طرح این سؤالات که آیا تعداد پایاننامههای دانشجویان ارشد و دکتری مرتبط با موضوع پلاسکو افزایش محسوسی داشته، اصلاح قوانین و نوع آموزش، مانور و تجهیزات به صورت محسوس تغییر یافته و آیا نگاه رسانهای ما به صورت پایدار تغییر کرده است، تصریح میکند: «وقتی میگوییم پلاسکو را فراموش نکنیم، باید شاخص آن را دربیاوریم، یعنی بگوییم فراموشنکردن پلاسکو این شاخصها و اقدامات بوده است.»
انگیزه مردمی برای آموزشدیدن، زیر 30 درصد
نکته دیگری که در این گفتوگو مطرح میشود این است که با وجود حوادثی وسیع در کشور، در بهترین تحقیقات نشان داده است زیر 30 درصد مردم ما انگیزه پیدا میکنند که بروند آموزش ببینند اما اوضاع به همین جا ختم نمیشود زیرا به گفته جمالالدینی، براساس ارزیابی انجامشده درباره بررسی اینکه کلمه زلزله بم با کدام کلیدواژهها در ایران جستوجو شده است، «عکس» دارای بیشترین واژه اعلام شده، درحالیکه کلیدواژههای درسآموخته، آموزش و آموزشها جزء پنج کلیدواژه جستوجوی اول نیز نبودند. حال در مقام مقایسه، استرالیا بهعنوان کشوری پرکار که بهطور تخصصی به موضوع کمکهای اولیه میپردازد، در یکی از پایگاههای علمیاش واژه «دوره» بیشترین کلیدواژه بوده است.
نتیجهای که معاون آموزش، پژوهش و فناوری جمعیت هلالاحمر کشور از این مسئله میگیرد این است که «وقتی جامعه دنبال دوره و آموزش میرود متناسب با این نیاز، بازار تقاضای خود را جهتدهی میکند، یعنی دانشگاه آن نیز تولید علم میکند اما جامعهای که دنبال عکس میگردد دانشگاهش هم نقش علمی ایفا نمیکند.»
برایناساس، به تأکید او، آگاهسازی عمومی بسیار مهم است که در طرح خادم این امر را دنبال میکنند؛ البته در ماه گذشته دولت مصوب کرد که جمعیت هلالاحمر ظرف دو سال طرح جامع آموزش همگانی برای مقابله با حوادث و بلایا را با تعیین نقش و مسئولیت دستگاههای اجرایی و نهادها تهیه کند؛ بنابراین با این تصمیم، آن نیز به لزوم بازبینی در اصول مدیریت بحران رسیده است.