ماهان شبکه ایرانیان

حیوانات را دست کم نگیرید!

آئین پاک اسلام برای رفتار با حیوانات نکته های بسیاری را گوشزد کرده است و از طرفی هم گفته شده که انسان ها مافوق حیوان هستند و باید کاری کنند که شبیه حیوان نشوند

حیوانات را دست کم نگیرید!
آئین پاک اسلام برای رفتار با حیوانات نکته های بسیاری را گوشزد کرده است و از طرفی هم گفته شده که انسان ها مافوق حیوان هستند و باید کاری کنند که شبیه حیوان نشوند.

در این مقاله دو عنوان زیر به صورت اختصار بررسی می شود:
 

الف: روایات و آیات درباره ی حیوانات.
 

ب: چرا انسان باید حیوان نشود؟
 

الف: روایات و آیات درباره ی حیوانات
 

بخش عظیمی از آیات قرآنی را بیان آفرینش،نحوه ی زندگی،خصوصیات،احکام و منافع حیوانات تشکیل می دهد.
برای مثال:
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلا یَشْکُرُونَ (سوره ی مبارکه یاسین،آیه 73)
و براى آنان بهره هاى دیگرى در آن (حیوانات) است و نوشیدنیهاى گوارا; آیا با این حال شکرگزارى نمى کنند؟!
(سوره ی مبارکه انعام،آیات 146-145-144-143-142-141-140-139-119)
وَمَا لَکُمْ أَلا تَأْکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَکُمْ مَا حَرَّمَ عَلَیْکُمْ إِلا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیْهِ وَإِنَّ کَثِیرًا لَیُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِینَ (١١٩)
وَقَالُوا مَا فِی بُطُونِ هَذِهِ الأنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ یَکُنْ مَیْتَةً فَهُمْ فِیهِ شُرَکَاءُ سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ (١٣٩)
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهًا بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ (١٤٠)وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ (١٤١)وَمِنَ الأنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ (١٤٢)ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأنْثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الأنْثَیَیْنِ نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (١٤٣)وَمِنَ الإبِلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الأنْثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الأنْثَیَیْنِ أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاکُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (١٤٤)قُلْ لا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلا أَنْ یَکُونَ مَیْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (١٤٥)وَعَلَى الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِکَ جَزَیْنَاهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ (١٤٦)
چرا از چیزها (گوشت ها)ئى که نام خدا بر آنها برده شده نمى خورید؟! در حالى که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بیان کرده است! مگر این که ناچار باشید; (که در این صورت، خوردن از گوشت آن حیوانات جائز است،) و بسیارى از مردم، به خاطر هوا و هوس و بى دانشى، (دیگران را) گمراه مى سازند; و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر مى شناسد.(119)
و گفتند: «آنچه (از بچه) در شکم این حیوانات است، مخصوص مردان ماست; و بر همسران ما حرام است; اما اگر مرده باشد (مرده متولد شود)، همگى در آن شریکند». به زودى (خدا) کیفر این توصیف (و احکام دروغین) آنها را مى دهد; او حکیم و داناست.(139)
به یقین آنها که فرزندان خود را از روى جهل و نادانى کشتند، گرفتار خسران شدند; (زیرا) آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحریم کردند; و بر خدا افتراء بستند. آنها گمراه شدند; و (هرگز) هدایت نیافته بودند.(140)
اوست که باغ هاى معروش (باغ هائى که درختانش روى داربست ها قرار دارد)، و باغ هاى غیر معروش را آفرید; همچنین نخل و انواع زراعت را، که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند; و (نیز) درخت زیتون و انار را، که از جهتى با هم شبیه، و از جهتى تفاوت دارند; (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است، ولى طعم میوه آنها متفاوت مى باشد.) از میوه آن، به هنگامى که به ثمر مى نشیند، بخورید! و حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!(141)
(او کسى است که) از چهارپایان، براى شما حیوانات باربر، و حیوانات کوچک (براى منافع دیگر) آفرید; از آنچه به شما روزى داده است، بخورید! و از گام هاى شیطان پیروى ننمائید، که او دشمن آشکار شماست!(142)
هشت جفت از چهارپایان (براى شما آفرید); از میش دو جفت، و از بز دو جفت; بگو: «آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده، یا ماده ها را؟! یا آنچه شکم ماده ها در برگرفته؟! اگر راست مى گوئید (و بر تحریم اینها دلیلى دارید،) به من خبر دهید»!(143)
و از شتر یک جفت، و از گاو هم یک جفت (براى شما آفرید); بگو: «کدام یک از اینها را خدا حرام کرده است؟! نرها یا ماده ها را؟! یا آنچه را شکم ماده ها در برگرفته؟! یا هنگامى که خدا شما را به این موضوع توصیه کرد، شما گواه (بر این تحریم) بودید؟! پس چه کسى ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ مى بندند، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هیچ گاه ستمگران را هدایت نمى کند».(144)
بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هیچ غذاى حرامى نمى یابم; به جز این که مردار باشد، یا خونى که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک ـ که اینها همه پلیدند ـ یا حیوانى که به گناه، هنگام سر بریدن، نام غیر خدا بر آن برده شده است». اما کسى که مضطرّ (به خوردن این محرمات) شود، بى آن که خواهان لذت باشد و یا زیاده روى کند (گناهى بر او نیست); زیرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است.(145)
و بر یهودیان، هر حیوان ناخن دار (حیواناتى که سم یکپارچه دارند) را حرام کردیم; و از گاو و گوسفند، پیه و چربیشان را بر آنان تحریم نمودیم; مگر چربى هائى که بر پشت آنها قرار دارد، و یا در دو طرف پهلوها، و یا آنها که با استخوان آمیخته است; این را به خاطر ستمى که مى کردند به آنها کیفر دادیم; و ما راست مى گوئیم.(146)
أَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاءِ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلا اللَّهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ *وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَنًا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الأنْعَامِ بُیُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ إِقَامَتِکُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ*وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبَالِ أَکْنَانًا وَجَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذَلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ*فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاغُ الْمُبِینُ*یَعْرِفُونَ نِعْمَةَ اللَّهِ ثُمَّ یُنْکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ (سوره مبارکه نحل،آیات 83-79): آیا آن پرندگان رام شده در جو آسمان را نمی بینند؟ هیچ کس جز خدا آنها را در هوا نگاه نتواند داشت و در این برای مردمی که ایمان می آورند عبرتهاست*خدا خانه هایتان را جای آرامشتان قرار داد و از پوست چهارپایان برایتان خیمه ها ساخت تا به هنگام کوچ و به هنگام اقامت از حمل آنها در رنج نیفتید. و از پشم و کرک و مویشان، برای مدتی، اثاث خانه و اسباب زندگی ساخت* خدا برای شما از چیزهایی که آفریده است سایه ها پدید آورد و در کوهها برایتان غارها ساخت و جامه هایی که شما را از گرما حفظ می کند و جامه هایی که در جــنگ نگهدار شماست. خدا نعمت های خود را این چنین بر شما تمام می کند. باشد که تسلیم فرمان او شوید* اگر رویگردان شدند، جز این نیست که وظیفه تو تبلیغی روشنگر است* نعمت های خدا را می شناسند، باز هم منکر آن می شوند، زیرا بیشترشان کافرانند.
»»» در آیه 79 از سوره مبارکه نحل با پرسشی انتقاد آمیز از کسانی که فکرشان را به کار نمی اندازند، یکی از نشانه های خلقت را که مثل همه نشانه ها شگفت انگیز است، معرفی می فرماید و از آن پرواز پرندگان در آسمان است که چگونه با غلبه بر جاذبه زمین در آسمان نگه داشته می شوند. و سپس این حقیقت را گوشزد می کند که این خداست که شرایط پرواز را برای پرندگان ایجاد کرده است.
و در پایان پرواز پرندگان و قدرت انجام حرکت های گوناگون در آسمان را برای اهل ایمان نشانه هایی از قدرت و علم خداوند معرفی می کند. که البته موجب افزایش ایمان آنان خواهد بود. پس طبق ای آیه، آیات الهی و سایر مخلوقات جهان با خلقت انسان، رشد و تعالی او رابطه ای مستقیم دارند. در آیه 80 و 81 به بیان نشانه ها و نعمت های مهم دیگری مانند خانه های ثابت و سیار، ساخت اثاث و و سایل زندگی از پوست چهارپایان و نیز وجود سایه ها، ساخت انواع لباس عل با کارکردهای مختلف می پردازد که همگی با انسان و آرامش و آسایش زندگی او ارتباط دارند.
در پایان این آیه فهم انسان ها از نعمت ها و نشانه های خدا را عاملی برای تسلیم شدن انسان ها در برابر دستورات خداوند می شمارد. پس تعمق و تفکر در مخلوقات الهی در تنظیم رابطه انسان با خالق ندبر خود نقش اساسی دارد.
در دو آیه بعدی یعنی آیات 82 و 83 دریای شگفت انگیزی از انسان شناسی و خودشناسی بر روی ما می گشاید. طبق آیه قبلی حالت طبیعی انسان این است که با دیدن و دقت در معلول به علت آن و با دیدن مخلوق به خالق و صفات او پی می برد. در این دو آیه به یک انحراف و بیماری بسیار بزرگ که در بسیاری از انسان ها ظهور می کند، می پردازد و این واقعیت را گوشزد می کند که عده ای از انسان ها که متأسفانه اکثریت را تشکیل می دهند، از حالت طبیعی انسان منحرف شده و با دیدن این همه نعمت ها و نشانه های خدا و حتی با تذکر و تعلیم پاک ترین و عالم ترین و برجسته ترین انسان ها یعنی انبیاء علیهم السلام نیز دست از لجاجت خود برنمی دارند و با این که تعلیم و تذکر انبیاء روشن ترین تعالیم، آن هم بر اساس یکی از بدیهی ترین اصول یعنی اصل پی بردن از معلول به علت است، ولی آنان با اختیاری که خداوند به آنان داده از این تعالیم و نشانه ها روی برمی گردانند.
در آیه ی 83 می فرماید اینها با این که نعمت های خدا را دقیقاً می شناسند، آنها را انکار می کنند. به عبارت دیگر انکار آنها از روی نادانی نیست، بلکه با وجود آگاهی، روی شعور و وجدان خود پرده می اندازد. پناه بر خدا از عناد و لجاجت و پناه بر خدا از این که انسان به شعور و وجدان انسانی خود پشت کند.
طبق این آیا نوع برخورد انسان و نوع نگاه او به پدیده های جهان، هم چنین نوع برخورد وی با شعور و بینش خود، نقش مهمی در رشد و تعالی و نیز سقوط و انحراف او دارد.
و آیاتی دیگرمثلاً « در سوره های بقره(ماجرای گاو بنی اسرائیل،مثال به خری که بار کتاب حمل می کند...،مثال به پشه،سگ...)، یوسف(گرگ)،نمل(مورچه)، نحل (زنبور عسل،پرواز پرندگان...) و... »
البته یاد کرد حیوانات در قرآن یا مقارن با حوادث تاریخی معینی است که در رابطه با رسولان الهی مطرح می شود یا برای آن است که انسان نعمت ها و کرامت های خداوندی را به دست فراموشی نسپارد،یا بدان ها«مثل» زده که این مثال ها برای مردم«حکمت» و «موعظه ی حسنه» است، یا آن که با آن ها کفّار و سرکشان را به مبارزه طلبیده است.
در قرآن کریم از تمامی حیوانات نام برده شده است، یعنی از هر گروه از حیوانات مثلاً در دسته ی ماهی ها، پرندگان،پستانداران و... که در زیر آورده شده است:

اول: بی مهرگان: مرجان
 

دوم: نرم تنان: لؤلؤ(مروارید)
 

سوم:بند پایان عنکبوت و حشرات.
 

که حشرات هم به دسته های زیر تقسیم می شوند:
 

1.الجَراد(ملخ) سوره ی مبارکه اعراف آیه 33 ،که به دسته ی راست بالان بازمی گردد.
2. قمَّل(پشه،کنه، نوعی آفت گیاهی ) سوره ی مبارکه اعراف آیه 33، که به دسته ی شپش مکنده بازمی گردد.
3. دابَّةُ الارض(موریانه) سوره ی مبارکه نمل،آیه 82، که به دسته ی شبیه بالان بر می گردد.
4. الفَراش(پروانه)،سوره ی مبارکه قارعة،آیه 4،که به دسته ی فلس بالان بر می گردد.
5. النَّحل(زنبورر عسل)، سوره ی مبارکه نحل آیه 68، که به دسته ی نازک بالان بر می گردد.
6. النَّمل(مورچه)، سوره ی مبارکه نمل آیه 18، که به خود زنبور عسل بر می گردد.
7. الذُّباب(مگس)،سوره ی مبارکه حج آیه 73، که به دسته ی جفت بالان برمی گردد.
8. البَعُوض(پشه)،سوره مبارکه بقره آیه 26، که به خود مگس برمی گردد.
تذکر: در بعضی از سوره ها و یا آیات نام این حشرات تکرار شده است و در موارد بالا در آنجایی که در قرآن برای اولین بار ذکر شده، آورده شده است.

چهارم: مهره داران
 

ماهیان(شامل تمام ماهی ها)
تذکر: در زبان عربی کلمه ای وجود دارد به نام اَسماک که به معنای هر چیزی است که شنا می کند و محل زندگی اش در آب است. پس اگر در قرآن از امساک و خانواده ی این کلمه استفاده شده به معنای تمام ماهیان می باشد.
دوزیستان:
قورباغه
خزندگان:
مار،مار بزرگ،مار سمّی خطرناک(افعی) و اژدها(در داستان حضرت موسی علیه السلام)
طیور:
هدهد،غراب(زاغ یا کلاغ سفید و سیاه)، بلدرچین(در داستان قوم بنی اسرائیل) ،جوارح و ابابیل.

توضیحی درباره ی جوارح:
 

جوارح، جمع جارح به معنای جانوران شکاری از درندگان،پرندگان و سگ ها است. و از این واژه حیواناتی مانند صقر(چرع،هر پرنده شکاری به جز عقاب و کرکس را گویند)،باز ،سگ و یوزپلنگ و... را که انسان به منظور شکار آموزش می دهد،اراده می کند.
نکته: قرآن در یک آیه، اسمی از صافات برده است؛ یعنی پرندگانی که هنگام پرواز کم تر بال می زنند و بیشتر، بالهایشان را ثابت نگه می دارند که جوارح نیز از آن دسته اند.

توضیخی درباره ی ابابیل:
 

در حقیقت معلوم نیست که این پرندگان چه بوده اند. شاید عنوان مجازی است که به هر حیوان پرنده ای،اعم از حشرات و خفاش،علاوه بر پرندگان حقیقی اطلاق می شده است.

پستاندران:
 

1.راسته جفت سمان:
نشخوار کننده و غیر نشخوار کننده:
نشخواره کننده: چهار پایان(میش،گوسفند،بز،شتر )
غیر نشخوار کننده: خوک
2. راسته فرد سمان:
خانواده ی اسب ها: اسب،الاغ و قاطر(استر).
3.راسته گوش خواران:
خانواده سگ ها: سگ و گرگ.
خانواده گربه ها: گربه،یوزپلنگ و شیر.(ازاین گروه به صورت مستقیم در قرآن یاد نشده اند.)
4. راسته ی فیل ها
5. راسته ی حیوانات پیشرفته:
انسان ،میمون و بوزینه.
بوزینه شامل: گوریل،اورنگ اوتان،شامپانزه و الکابون است.
و ملائکه،جن و شیاطین.
در زمینه ی روایات و احادیث امامان معصوم مربوط به حیوانات ،به چند مورد زیر اکتفا می شود:
پیامبر صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم می فرمایند :
للدّابهِ على صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ : یَعْلِفُها إذا نَزلَ ، ویَعْرِضُ علَیها الماءَ إذا مَرَّ بهِ ، ولا یَضْرِبُها إلاّ على حقٍّ ، ولا یُحَمّلُها ما لا تُطیقُ ، ولا یُکلّفُها مِن السَّیرِ إلاّ طاقَتَها ، ولا یَقِفُ علَیها فُواقا .
حیوان شش حق به گردن صاحب خود دارد : هر گاه از آن پیاده شد علفش دهد ، هرگاه از آبى گذشت آن را آب دهد ، بى‏دلیل آن را نزند ، بیشتر از قدرتش آن را بار نکند ، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدّت زیادى روى آن درنگ نکند .
مستدرک الوسائل : 8 / 258 / 9393
و همچنین:
للدّابهِ على صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ : یَعْلِفُها إذا نَزلَ ، ویَعْرِضُ علَیها الماءَ إذا مَرَّ بهِ ، ولا یَضْرِبُها إلاّ على حقٍّ ، ولا یُحَمّلُها ما لا تُطیقُ ، ولا یُکلّفُها مِن السَّیرِ إلاّ طاقَتَها ، ولا یَقِفُ علَیها فُواقا .
پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :
حیوان شش حق به گردن صاحب خود دارد : هر گاه از آن پیاده شد علفش دهد ، هرگاه از آبى گذشت آن را آب دهد ، بى‏دلیل آن را نزند ، بیشتر از قدرتش آن را بار نکند ، بیشتر از توانش آن را راه نبرد و مدّت زیادى روى آن درنگ نکند .
مستدرک الوسائل : 8 / 258 / 9393-منتخب میزان الحکمة : 170

ب: چرا انسان باید حیوان نشود؟
 

همه انسان ها در جست و جوی سعادت و کمال هستند و این کمال به علت اینکه همه افراد دارای فطرت واحد و روح انسانی واحدی هستند،کمال ویژه ای است. به عبارت دیگر آن چه که کمال همه انسان هاست با وجود اختلاف ظاهری و عرفی آنها یک چیز است،و بر خلاف تصوّر بعضی ها این طور نیست که به واقع کمال هر کس در چیزی جدای از کمال دیگران باشد، هر چند هر یک از افراد کمال را در چیز خاصّی بداند.کمال ویژه انسان، به علت برتری او از حیوانات و گیاهان، باید چیزی غیر از کمالات حیوانی و گیاهی باشد.اموری از قبیل زیبایی و قدرت بدنی، تولید مثل، نیاز به مسکن،کار،تولید و مصرف،خواب و تفریح و... جزء کمالات انسانی نیستند. چرا که این گونه امور در حیوانات و گیاهان نیز یافت می شود. پس کمال انسان از نوع امور مادی و ظاهری نیست و آنچه او را خوشبخت می سازد، کمالات حیوانی و گیاهی نمی باشد.کمال واقعی و معشوق حقیقی انسان مربوط به روح انسانی اوست، که همان رسیدن به کمال مطلق و اکتساب کمالات بی نهایت است. انسان تشنه ی کمال بی نهایت است و امور محدود هرگز او را قانع و راضی نمی سازد. هر چند به علت جهل و یا اسارت در بند شهوات چیز دیگری را کمال بپندارد.حرکت به سمت کمال مطلق و معشوق و محبوب حقیقی مانند هر حرکت دیگری نیاز به آگاهی و شناخت دارد.از آنجا که انسان در این حرکت با غیر خود، یعنی افراد،جامعه و محیط طبیعی، در ارتباط است و هریک از این ها در شکل گیری شخصیت و حرکت او به سمت کمال نهایی تاثیر به سزایی دارد، لذا در بر قراری ارتباط با هر یک از این امور نیازمند به آگاهی است و اگر ارتباط بدون آگاهی صورت گیرد، حرکت موفّقی نخواهد داشت.تنها کسی که صلاحیت و قدرت راهنمایی بشر در حرکت به سمت سعادت را دارد همانا خداوند است که خالق او و دیگر انسا نهای جهان است. او بهتر می داند که انسان باید با هر چیز چگونه و چه مقدار ارتباط برقراری نماید تا به رشد و تعالی ویژه خود نایل شود:«هر چیزی در نزد او اندازه ای دارد.» ‍[رعد،8].خداوند از آنجا که اوّلاً خالق انسان و آگاه به همه زوایای وجودی اوست و او را برای کمال ویژه ای (که نیاز و استحقاق انسان است) خلق کرده، و در ثانی خود بی نیاز مطلق است و هرگز به انسان ظلمی روا نمی دارد، پس هرگز از ارائه شده از سوی خداوند با توّجه به خالق بودن،علیم بودن، حکیم بودن و مهربان بودن او نسبت به انسان، کامل ترین و مترقّی ترین برنامه برای انسان می باشد:« کیست که حکم (وآیینش) بهتر از خدا باشد.» [مائده/50] و چون خداوند غنی مطلق و کمال مطلق است و هیچ منفعت و کمبودی در او راه ندارد و اساساً نقص و کمبود خاص انسان هاست، از طغیان و تمرّد بندگان آسیبی به او نمی رسد و از طاعت بندگان بهره و سودی نمی برد، لذا اثر طاعت یا عدم طاعت مستقیماً متوجّه بندگان است نه خداوند:«هر کس حدود خدا را رعایت نکند به درستی که به خودش ظلم کرده است.» [طلاق،1] «هر کس عمل صالح انجام دهد پس برای خود کرده و هرکس بد کند، پس به ضرر خویش کرده است.» [فصلت،46]از آنجا که خداوند خالق انسان و جهان است و هیچ گونه جهلی نسبت به آن ها در خداوند وجود ندارد و با توجّه به تاثیر محیط انسان(یعنی هر چیز غیر از خودش) در حرکت او به سمت کمال، برنامه ای که خداوند برای هدایت انسان ها ارائه داده است مبتنی بر شناخت کامل انسان و جهان و رعایت مصالح و مفاسد مربوط به انسان است. پس اگر چیزی را نهی کرده حتماً آن چیز برای انسان مُضر است، هر چند انسان از انجام دادن آن کار یا بهره بردن از آن چیز لذّت ببرد و اگر چیزی را واجب کرده حتماً برای انسان لازم و مفید بوده است؛ به عبارت دیگر واجب همان ارزش و کمال، و حرام همان ضد ارزش و نقص است هر چند آن عمل و یا محروم کردن خود از لذت برای انسان سخت باشد و برای همین است که نتیجه طاعت و یا عدم طاعت متوجه بندگان است.میزان کمال، رشد و ارزش هر کس بسته به میزان تبعّیت او از کامل ترین و برنامه زندگی و میزان کمال کسب کرده از اجرای این قوانین است.همچنین میزان عقل و جهل هرکس یا هر جامعه ای بسته به میزان تبعیّت آن ها از قانون خداست. چرا که تبعیّت از کامل ترین قانون و پرهیز از قوانین ناقص و غیر جامع، حکم قاطع و سریح عقا است:« عاقل ترین شما مطیع ترین شماست.»[غررالحکم،ج2،ص369]

انسان چه موجودی است؟
 

انسان موجودی است که نیمه حیوان و نیمه فرشته متولد می شود و اگر خویشتن دار باشد و مراتب نفس را بشناسد و خودشناسیِ قویی داشته باشد به اصل خودش که همان فوق حیوانی باشد بر می گردد.
لازم به یاد آوری است که انسان ها در این دنیا در حال رفتن نیستند بلکه در حال برگشتن هستند.

حیوانات را دست کم نگیرید!
 

نویسنده مشهور ترکیه ای به نام عزیز نسین کتابی به نام «حیوانات را دست کم نگیرید!» را به نگارش در آورده است که در قبل از انقلاب ترجمه شده است. (این نویسنده الان فوت شده است، البته تفکرات او در کتابهای دیگرش مانند خری که مدال گرفت،بچه های آخرالزمان،قطعات یدکی تمدن و... آورده شده است اما در این کتاب خیر.)
کتابی که از حوادث واقعی شخص نویسنده و سایر مردم نوشته شده است.(در مقدمه ی کتاب آورده شده است که در داستان ها اضافات و کم کاری صورت نگرفته است).
در ذیل خلاصه ای از آنچه در این کتاب و داستان های واقعی اش گذشته ، برایتان شرح داده می شود تا به زندگی حیوانات کمی آشنا شوید و فکر کنید که انسان نباید ناامید نباشد،بی غیرت نباشد،بدبین نباشد، هوشیار باشد، به یاد مرگ باشد و...:
1.موشهایی که در یک انباری خانه کرده بودند و از بس زیاد شده بودند که با مرگ موش و حتی گربه ها از بین نمی رفتند، با فکر یک نفر مبنی بر اینکه کاری کنند موش ها همدیگر را بخورند آنها را به جان هم می اندازند و نسل موش های انباری توسط خودشان منقرض می شود!
2. توله سگی که از مادرش جدا شده بود و هر روز دلتنگی می کرد، روزی به صاحب شخص، متخصص حیوانی می گوید که ساعت گونی پیچ شده را در کنار توله سگ بگذار وقتی آن شخص این کار را می کند. توله سگ ساعت گونی پیچ شده را بغل می کند و فکر می کند که صدای قلب مادرش است و با آرامش می خوابد و دلتنگی نمی کند!
3. سگی که فرزند خانواده را مدام بیرون می برده و بی قراری می کرده است و صاحبخانه عصبانی می شود و سگ را بیرون می اندازد، بعد زلزله ای می آید. صاحبخانه و خانواده اش در زیر آوار می مانند. سگ به داد صاحبخانه می رسد و با بو کردن اعضای دیگر را پیدا می کند، لازم بذکر است که نوزاد توسط سگ قبل از زلزله بیرون گذاشته شده بود!
4. مرغ هایی که از بس تشنه بوده اند کرم ها و حشرات باغچه را نوک می زنند و خون آنها را می خورند و همین باعث می شود خونخوار شوند و مرغ های ضعیف را پس از اینکه از طریق نوک زدن به شکم دریدند محتوایت درون آن را بخورند!(نام این بیماری کانی بالیسم است).
5. خرس ها رفتار مخصوصی دارند که اگر انسان ها نسبت به آنها انجام دهند این رفتار را نشان می دهند، مثلاً: اگر انسان در جایی که خرس در آن آب می خورد بول کند ویا به محبت خرسی بی وفایی کند و یا خیانت در امانت کند خرس به انسان سیلی می زند و تف می اندازد!(البته در بیشتر موارد شخص را می کشد!!)
6. قاطر چموشی که عاشق اسب ماده ای می شود، اما برای اسب ماده اتفاقی می افتد و قاطر دیگر نمی تواند اسب ماده را ببیند، به همین دلیل وحشی می شود و خودکشی می کند!(قاطرها حیوانات خوبی برای کوهستان می باشند)
7. وقتی لک لک ماده تخم می گذارد و روی تخم می خوابد لک لک نر هیچوقت او را تنها نمی گذارد وقتی هم که بچه ها از تخم بیرون می آیند لک لک نر برای بزرگ کردن بچه ها به ماده اش کمک می کند. اگر از توی تخم هایی که لک لک ماده روی آنها خوابیده بچه عقاب یا پرنده ای دیگر غیر از جنس خودش در بیاید لک لک نر ماده اش را با وضع فجیعی می کشد و تیکه و پاره می کند!
8. در سال 1961 در آمریکا در دانشکده یاله، پس از سال ها تحقیق و بررسی و تعقیب غازها بوسیله هلیکوپتر و فیلم برداری از فاصله ی دور دانشمند این زمینه متوجه می شود که پیشقراول غازهای وحشی یک غاز بخصوص نیست بلکه در ضمن این پرواز مخروطی شکل غازها مرتباً جایشان را عوض می کنند. غازی که در نوک هرم است کنار می رود و غاز عقبی جای او را می گیرد!
9. فردی که شتری را خیلی بد کتک می زند، شبی که می خواسته بخوابد توسط دوستش راهنمایی می شود که تو با زدن شتر بلا سر خودت آورده ای. امشب نزد شتر نخواب و در جایت صورتی از خودت را بگذار(بالشت و...)، وقتی طرف صبح با صدای شتر بلند می شود می بیند که شتر دارد جایی که او به صورت دروغ (به عنوان جای خودش گذاشته است) له می شود!
10. و... .

منابع :
 

قرآن کریم
تفسیر نمونه؛آیت الله مکارم شیرازی
تفسیر نور،آیت الله قرائتی
نگاهی به دنیای حیوانات،جلیل ابوالحبّ،تقی متّقی
دُرّ و صدف،محمد شجاعی
سخنرانی روان شناسی جاهل،محمد شجاعی
سخنرانی نسیم حیات،محمد شجاعی
حیوانات را دست کم نگیرید!،عزیز نسین
ضرورت خودشناسی،محمد شجاعی.
 

ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : vbolandi
ae
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان