چکیده:
طرح امامت که از نظر اعتقادی- فرهنگی از اصیل ترین مبانی ایدئولوژیکی اسلام و از نقطه نظر سیاسی- اجتماعی از بارزترین پایه های انقلابی فقه اسلام می باشد در تجزیه و تحلیل های سنتی بیشتر در دو بخش: شرایط امام و مسئولیت های امامت مورد بحث قرار گرفته و می گیرد. بی شک بررسی این دو بخش می تواند پاسخگوی بسیاری از سوالاتی باشد که در زمینه امامت مطرح می گردد.
ولی توجه به این نکته جالب تر خواهد بود که شرایط و مسئولیت های امامت تنها در صورتی مشخص خواهد شد که ماهیت امامت و عناصر تشکیل دهنده این طرح ایدئولوژیکی و انقلابی معین گردد زیرا این چگونگی و مشکل خاص امامت است که شرایط امام و مسئولیت های امامت را دقیقاًً تعیین خواهد کرد.
اگر ما در بحث های سنتی دو یا چند نوع شرایط و چند گونه مسئولیت ها را برای امام مشاهده می کنیم بخاطر اختلاف نظری است که در شناخت ماهیت این طرح وجود دارد و هر کدام از یک نوع و شکل خاص امامت جانبداری می کنند و به همین دلیل است که در بحث امامت ابتدا باید سیستم این طرح و مفهوم و ماهیت آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد تا شرایط و حدود مسئولیتهای امام خود به خود مشخص گردد. از آنجا که نهج البلاغه به عنوان برگزیده سخنان امام بیانگر اسلام راستین و ترجمان وحی خدا و برگردان شیوایی از قرآن است ما مسئله امامت، این اصیل ترین و انقلابی ترین و در عین حال عمیق ترین طرح (ایدئولوژیکی سیاسی فرهنگی حقوقی ) اسلام را از دیدگاه امام در نهج البلاغه که پس از وحی اصیل ترین منبع جهت دستیابی به اسلام راستین شناخته ایم مورد بررسی قرار داده و سخنان امام را در این زمینه به دقت مطالعه می نمائیم.
مقدمه:
اختلاف مذهبی بین مسلمین سه ریشه اصلی دارد. نخستین اختلاف بر سر جانشینی پیامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شیعه و سنی تقسیم کرد.
دومین اختلاف مسلمین در اصول دین و مسائل اعتقادی است که سبب پیدایش مکاتب مختلف کلامی گردید که مهمترین آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شیعه است. سومین اختلاف در احکام و فروغ دین است که در نتیجه آن مذاهب مختلف فقهی مانند شافعی، حنبلی، مالکی، حنفی و جعفری پدیدار شد و اگر با دقت و تامل به ریشه اختلافات مذکور توجه کنیم روشن خواهد شد که اصل و ریشه اختلاف دوم و سوم از اختلاف اول نشات گرفته است. بعضی پنداشته اند که اختلاف بر سر جانشینی پیامبر اسلام در اولین ساعات رحلت پیامبر اسلام، مسلمین را به دو دسته تقسیم کرد. عده ای طرفدار حضرت علی ( ع) شدند و آن حضرت را شایسته خلافت و جانشینی پیامبر می دانستند و عده ای به انتخاب جانشینی پیامبر اقدام و ابابکر را به عنوان جانشین حضرتش برگزیدند و این مسئله باعث شد تا طرفداران حضرت علی ( ع) به نام شیعه از جمع مسلمین جدا شوند.
اما با اندک تامل در تاریخ اسلام متوجه می شویم که این سخن نادرست است زیرا اعتقاد به شایستگی حضرت علی (ع) برای جانشینی رسول گرامی اسلام (ص) از چیزهایی نیست که بعد از رحلت پیامبر بوجود آمده باشد بلکه این مسئله نزدیک به هشت سال پیش از هجرت پیامبر اسلام (ص) صورت گرفته است. در روایات و کتب تاریخی آمده است هنگامیکه آیه شریفه نازل شد پیامبر خویشان و نزدیکان خود را که حدود چهل تن بودند دعوت کرد، بعد از صرف طعام از آنان خواست که به دعوت و رسالت آسمانی او پاسخ دهند و به حضرتش ایمان بیاورند. از جمله سخنانی که به آنان فرمودند، این بود:
به خدا هیچ کس از مردم عرب چیزی بهتر از آنچه من آورده ام برای قوم خویش نیاورده است. من برای شما خیر دنیا و آخرت آورده ام و خدای تعالی مرا فرمان داده که شما را به سوی آن بخوانم. کدام تان مرا در این کار یاری می کنید که برادر و وصی و جانشین من باشید؟ این سخنان را چندین بار تکرار کردند. همه قوم خاموش ماندند و تنها حضرت علی (ع) که خردسال بودند قدم پیش نهادند و فرمودند: ای پیغمبر خدا، من پشتیبان تو خواهم بود. پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفتند و فرمودند: این برادر و وصی و جانشین من است، مطیع وی باشید.
این رویداد نخستین بذر انتخاب جانشین رسول گرامی
اسلام را کاشت و پیامبر اسلام در طول عمر خویش از آن مواظبت می کردند و آن را تقویت می نمودند تا رشد یافت و در دل گروهی از مسلمانان جای گرفت.
دلایل انتخاب تحقیق:
موضوع امامت و بحث بر سر جانشینی پیامبر اسلام هم زمان با اسلام و نزول قرآن می باشد و جزء دعوتی است که قرآن مردم را به آن فرا خوانده است، نه این که بعد از رحلت پیامبر بوجود آمده باشد، گر چه بعد از وفات حضرتش شدت گرفت و در زمان پیامبر کسی جرأت نداشت در برابر پیامبر اسلام ابراز عقیده نماید. با گذشت زمان این مسئله به خود گرفت و صاحبان زور و قدرت برای به دست گیری و زعامت سیاسی مردم از هیچ کاری فروگذاری نکردند.
و به همین خاطر بعضی توهم کرده اند مسئله امامت یک بحث تاریخی و پیگیری آن در زمان ما و عصر حاضر هیچ فایده ای ندارد، جز این که اختلاف و تعصبات بین فرق مختلف اسلامی را برمی انگیزد و وحدت و همدلی بین مسلمین را از بین می برد، پس به جای این که به این مسئله بیشتر دامن بزنیم سزاوار است از بحث درباره آن بپرهیزیم. در پاسخ به این فک باید گفت مسئله امامت از دو زاویه مختلف قابل طرح است. اول این که جانشین پیامبر اسلام بعد از رحلت حضرت در اداره جامعه اسلامی و حکومت بر مسلمین چه کسی بوده است؟ دوم این که جانشین و خلیفه پیامبر برای بیان احکام و تفسیر قرآن و حفظ دین از انحراف بعد از رحلت حضرتش کیست ؟ پیامبر اسلام بعد از خودش این وظایف مهم و حساس را به چه کسی سپرده است ؟ و مردم بعد از رحلت پیامبر برای فراگیری مسائل دینی و شرعی خود به چه کسی باید مراجعه کنند ؟
از آنجا که بعضی تشیع را متهم به اعتازل می نمایند ،تحقیق چنین موضوعی ضروری به نظر می رسید تا کاملاً روشن شود تشیع یک مکتب مستقل و پویاست و پیرو اعتازل نیست بلکه اصول و معارف خویش را از امیر المومنین علی (ع) و فرزندان وی گرفته است.
روش تحقیق:
اینجانب پس از جستجوی بسیار در اینترنت و بدست آوردن اسامی کتب مورد استفاده در مورد تحقیق خود، به کتابخانه قیطریه مراجعه نمودم ولی به علت کمبود منابع در دسترس به کتابخانه ملی رفته و در آنجا به چندین ترجمه نهج البلاغه و منابع نامبرده شده دیگر در قسمت منابع مراجعه کردم و پس از مطالعه چندین کتاب، این تحقیق را ارائه نمودم.
اکثر کتب نوشته شده در این زمینه، به طور کلی در مورد امامت صحبت نموده و به نهج البلاغه اشاره زیادی نشده بود.
متاسفانه در مورد موضوع این تحقیق، منابع گسترده ای وجود نداشت ولی بهترین منبع که قابل دسترس و کامل می باشد. نهج البلاغه است.
کلیات:
ریشه لغوی امامت
کلمات زیر با کلمه امامت از یک ریشه اند:
1- ام: اصل، ریشه، مبدا تولد، مادر، چیزی که با اشیاء اطراف خود مرتبط است، محل بازگشت، مقصد، رئیس ، ستون، وسط، مرکز
2- امام: هدف، مقصد، مرجع، ماخذ، رهبر، فرمانبردار، نمونه، راه، کتاب، مقتدی.
3- امت: مردمی که اصل مشترکی آن ها را گرد هم آورده باشد، گروهی که توجه و قصدشان در یک جهت و در یک چیز متمرکز باشد، گروهی که هدف و نمونه برای دیگر گروه ها است، قامت، مدت زمان ( حین )، دین و مرام. به روال مفاهیم کلمات یاد شده معنی لغوی امامت چنین می شود:
در موضع اصل و ریشه و مرکز امتی قرار گرفتن، مقصد و هدف و نقطه توه امتی شدن، به صورت ستون و مرجع و رئیس و رهبر جامعه در آمدن، مسئولیت نمونه بودن و رهبری و جهت دادن به حرکت جامعه را تقبل کردن، شاخص وحدت جامعه. بر اساس چنین اطلاعاتی نقش امامت در یک امت از یک سو به گونه ستون فقرات و از سوی دیگر به منزله روح و از دید دیگر چون قلب و بالاخره حرکت دهنده و تنظیم کننده کلیه ارگان ها به دستگاه های تشکیل دهنده امت خواهد بود و همین نقش را نیز به صورت پیچیده تری در اصل دین که راه امت است ایفا خواهد نمود.
حساسیت و اهمیت و پیچیدگی این نقش فعال بوده که مسئله امامت را در میان برخی از گروه های افراطی به صورت خدا گونه مطرح کرده و از امام موجودی فوق بشر و دور از دسترس انسان ساخته و تا آنجا پیش رفته است که کلیه احکام و فرامین و حقایق قرآن و دین را چون پوسته ظاهری دور افکندنی و باطن و حقیقت قرآن و دین را چون مغز محافظت شده به قشر غیر قابل استفاده این ظواهر فقط امامت معرفی کرده است. نظری به عقاید مذاهب باطنیه بالاخص اسماعیلیه نشانگر این واقعیت انحرافی می باشد، کلمه ی امام با عیار معنی عامش در مورد رهبران گمراه و گمراه کننده نیز به کار می رود یا به به خاطر ادعای خودشان و یا به جهت اینکه اینان نیز در جامعه خود ریشه و اصل و مادر ستون و مرجع و فرمانبردار در راه ظلم و فساد می باشند. لذا در حدیث مشهور پیامبر اکرم می فرماید: افضل الجهاد کلمه عدل عند امام جائر و قرآن نیز اینان را امام تعبیر می کند: و جعلناهم ائمه یدعون الی النار.
ابعاد و عناصر تشکیل دهنده امامت
بررسی مجموعه گفتار امام در ارائه و ترسیم مفهوم امامت در نهج البلاغه نشان دهنده آن است که امامت از دیدگاه نهج البلاغه از آنچنان پیچیدگی برخوردار است که مشکل بتوان آن را در یک تعریف ساده بیان نمود. اصولا امام مسئله را به صورت یک مفهوم یک بعدی مطرح نمی کند و امامت را مجموعه پیچیده چند بعدی و تشکیل یافته از عناصر مختلفی می داند که تا همه آن ابعاد و عناصر در جامعه عینیت نیابد امامت به معنی واقعیتش در امت پیاده نخواهد شد.
امامت در چند بعد پیچیده و حساس با امت مرتبط می شود و در چند بعد دیگر پیچیده تر با خدای جهان آفرین ارتباط پیدا می کند.
تا آنجا که ما در مجموعه کلام امام در نهج البلاغه در مورد این مسئله توانسته ایم بررسی و تتبع نمائیم چهار بعد و عنصر زیر را در تحقق امامت از متون نهج البلاغه استخراج کرده ایم بی شک بررسی و تحقیق بیشتر در این زمینه ممکن است ابعاد و مسائل دیگری را در رابطه با امامت روشن نماید.
بعد اول و هسته مقاوم امامت: مرکزیت امام در امت و به تعبیر نهج البلاغه قطبیت در جامعه اسلامی نه به صورت تشریفاتی و یا ذهنی بلکه بطور عینی و عملی در روند کلیه حرکت ها و جهت گیری ها و همه جریانات و مسائل جامعه.
بعد دوم وعنصر تعیین کنند: گزینش خدایی براساس خصایص برتر.
بعد سوم وعنصر نقش دهنده: بیعت امت و پذیرش از طرف مردم.
بعد چهارم: امامت به عنوان یک مسئولیت بزرگ، نه یک مقام.
اکنون باید به دقت مسائل فوق را از دیدگاه نهج البلاغه مورد بررسی قرار داده و سخنان امام را در این زمینه ها به مطالعه و میزان امکان استخراج این مطالب از متن کلام امام بدست آورد.
آنچه برای ما دراین بحث مهم است بررسی موضوع از دیدگاه امام و نهج البلاغه می باشد و تجزیه و تحلیل استدلالی آن موکول به سلسله بحث های دیگری است که از قلمرو بحث ما خارج است و نیز باید توجه داشت که در این بررسی صرفاً نهج البلاغه را به عنوان سند و ماخذ استنتاج انتخاب کرده ایم و تحقیق موضوع از دیدگاه امام و نهج البلاغه می باشد و تجزیه و تحلیل استدلالی آن موکول به سلسله بحث های دیگری است که از قلمرو بحث ما خارج است و نیز باید توجه داشت که در این بررسی صرفاً نهج البلاغه را به عنوان سند و ماخذ استنتاج انتخاب کرده ایم و تحقیق موضوع از دیدگاه قرآن و احادیث حتی سخنان امام در غیر نهج البلاغه مطرح نشده و مورد بررسی و استناد قرار نگرفته است.
منبع: فصلنامه فکر و نظر شماره 14و15