ماهان شبکه ایرانیان

نگاهی به جشنواره سی و پنجم فیلم فجر

جشنواره سی و پنجم هم به پایان رسید

جشنواره سی و پنجم هم به پایان رسید. جشنواره‌ای که از حیث بی‌کفایتی و بد کیفیتی، یکی از عجیب‌وغریب ترین دوره‌های جشنواره تاکنون محسوب می‌شود، سرشار از بی‌نظمی و ناهماهنگی و البته کلی فیلم بد و کسل‌کننده و بی‌معنی!
بعد از سال امیدوارکننده‌ای که سینمای ایران پشت سر گذاشت که هم در گیشه موفق و هم کیفیت هنری و فنی فیلم‌ها قابل‌توجه بود، جشنواره سی و پنجم به تجربه یک سقوط آزاد می‌مانست که سیر صعودی و پیش‌رونده سینمای ایران را که در سال گذشته شاهدش بودیم، به زمین زد.
مسعود کیمیایی که تنها نماینده فیلم‌سازان موج نوی سینمای ایران بود با فیلم سردرگم و بی‌معنی‌اش، «قاتل اهلی»، خاطره کدرمان از فیلم‌سازان آن نسل را چرکین‌تر کرد.
فیلم‌سازان متأخرتر از پوران درخشنده (زیر سقف دودی) و همایون اسعدیان (یک روز به‌خصوص) بگیرید تا مازیار میری (سارا و آیدا) و مهدی کرم پور (سوفی و دیوانه که با اختلاف بدترین فیلم جشنواره بود)، با آثار ضعیف و منفعلشان از خود ناامیدمان کردند و فیلم‌های فیلم‌سازان جوان‌تر هم نشان داد که نسل جدید بیش از آنکه به دنبال بی‌نهایت و فراتر از آن بگردد، ترجیح می‌دهد تا روی آثاری معمولی اما زیاد تحویل گرفته‌شده مانور دهند(باز تولید کنند فیلم‌های موفق این چند‌ساله) شاید که نظر مثبت منتقدان و جوایز جشنواره‌ها را به دست بیاورد.

بگذارید دل‌مرده و رنجور، فیلم‌های قدیمی‌ترها را کنار بگذاریم و به فیلم‌سازان جوان‌تر، بپردازیم تا رعشه بیشتری از مسیری که سینمای ایران طی می‌کند و نسخه‌های شومی که سازمان سینمایی، وزارت ارشاد و دیگر نهادهای فرهنگی دولتی و مرتبط با سینما، برای آن می‌پیچند، بر تنمان بیفتد و بیشتر بترسیم…
اکثر فیلم‌های اول، مانند «ایستگاه اتمسفر»، «بن‌بست وثوق»، «کوپال» و «شنل» به‌سختی تا انتها قابل‌تحمل بودند و مجرب‌ترها مانند رامبد جوان، هاتف علیمردانی، وحید جلیلوند، محسن قرایی با ساخت فیلم‌های بد، بی‌بخار یا بی‌معنی «نگار»، «آباجان»، «بدون تاریخ بدون امضاء» و «سد معبر» نشان دادند که بیش از آنکه به دنبال هنر، سینما و فیلم خوب بگردند، ترجیح می‌دهند ادای خوب بودن را دربیاورند.
جالب اینجاست که همان چند فیلم معدود قابل‌اعتنایی هم که در جشنواره حضور داشتند در انتهای آن مورد غضب و بی‌توجهی هیئت‌داورانی قرار گرفتند که بی‌اغراق می‌توان آن را یکی از محافظه‌کارترین تیم‌های داوری تمام ادوار جشنواره دانست! هیئت‌داورانی که آن‌طور از لیست نامزدهایشان برمی‌آمد، حقیقتاً تمیز دادن فیلم خوب از شبه روشنفکرانه را بلد نبودند و با جوایزی هم که به فیلم‌ها دادند نشان دادند که شاید بیشتر به دنبال دهن‌کجی و قدرت‌نمایی نسبت به کسانی‌اند که در چند روز اخیر از انتخاب‌های آن‌ها انتقاد کرده‌اند.

محمدحسین مهدویان که یکی از بهترین فیلم‌های سیاسی/جنایی سینمای پس از انقلاب را ساخته و ماجرای نیمروزش (احتمالاً به خاطر”سیمرغ کیلویی چند؟” ی که خطاب به همکارانش در ماجرای نیمروز که علی‌رغم شایستگی‌شان حتی کاندید هم نشده بودند، نوشت.) تعمداً از داوری کنار گذاشته شد و سیمرغ بهترین کارگردانی که به وحید جلیلوند اهدا شد بیشتر به یک شوخی و دهن‌کجی به او می‌مانست. سیمرغ مردمی که نصیب «ماجرای نیمروز» شد آن‌هم در شرایطی که دو فیلم کمدی «خوب، بد، جلف» و «گشت ٢» که پرفروش‌ترین فیلم‌های سال آینده سینمای ایران هم خواهند بود، رقیبان اصلی‌اش بودند، نشان داد که مردم و عشق فیلم‌برداری و مانند همیشه از هیئت‌داوران و سازمان سینمایی جلوترند، فراتر فکر می‌کنند و سینما را می‌شناسند و خب برای یک کارگردان چه چیزی بهتر و خوشایندتر از آنکه مردم را در جبهه خود داشته باشی؟

«رگ خواب» حمید نعمت‌الله دیگر فیلم مهم اما کم تحویل گرفته‌شده توسط هیئت‌داوران بود که سیمرغ بهترین بازیگر زن را برای لیلا حاتمی به ارمغان آورد اما بازهم سیمرغ هم‌زمانی که به مریلا زارعی برای بازی اغراق‌شده و نچسباش در «زیر سقف دودی» اهدا شد مهر تأکیدی بر محافظه‌کاری و سرسپردگی فراتر از حد تصورهییت داوران، زد.
اوج این محافظه‌کاری و رویکرد عقب‌مانده و دهاتی اما در نامزدی‌های باورنکردنی فیلم بسیار بد «تابستان داغ» بود، ترکیبی نتراشیده از «درباره الی» و «ابد و یک روز» که همان حرف‌های کلیشه‌ای و تکراری را در ستایش فقر و بدبختی میزند و دقیقاً مثال عینی همان دست فیلم‌هایی است که از روی دست فیلم‌های موفق (مشخصاً ابد و یک روز) کپی می‌کنند تا سری در سرها دربیاورند. هومن بهمنش، در جایگاه مجری طرح فیلم، در مراسم اختتامیه ضمن انتقاد از موج تند گلایه‌ها علیه هیئت داوری‌ها، خطاب به هیئت‌داوران، طوری که در اصل مخالفان فیلم بشنوند، گفت:

من معذرت می‌خواهم که ما فیلمی ساخته‌ایم که شما دوست داشته‌اید.

درد بزرگ و شکنجه دهنده درست در همین است، اینکه هیئت‌داوران چنین فیلمی را دوست داشته‌اند و گول این محصول ضعیف، توخالی اما پرمدعا و مد روز را خورده‌اند و بدون کوچک‌ترین شم سینمایی ترجیح دادند، به سیاق جشنواره پارسال یک فیلم اولی معمولی را در بوق و کرنا کنند! مردم اما در زمان اکران فیلم‌ها بازهم نشان خواهند داد که به دنبال فیلم خوب، هنر و سینما می‌گردند، آنچه در جشنواره سی و پنجم گوهری کمیاب بود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی