به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، با وجود تاکید اغلب کارشناسان برای افزایش ظرفیت صادرات گاز به کشورهای همسایه، هنوز عده ای بر این باورند که باید به سمت اجرای پروژه های ال ان جی رفت؛ یکی از استدلال های قابل توجه این گروه، میزان سرمایه گذاری کشورهای استرالیا و قطر در این حوزه است در حالی که سایر عوامل مهم در سناریوهای صادرات گاز را در نظر نمی گیرند.
یکی از تفاوت های اساسی ایران و قطر در رویکردهای صادرات گاز، تعداد همسایگان این کشور هاست؛ ایران با 15 کشور همسایه است و بازارهای مصرف متنوعی را در اطراف خود می بیند برخلاف قطر که به جز صادرات گاز به امارات با خط لوله دلفین، هیچ راه دیگری به جز صادرات ال ان جی ندارد.
از سوی دیگر، ایران براحتی می تواند با احداث و تقویت خط لوله های صادراتی به کشورهای همسایه به سمت افزایش صادرات گاز حرکت کند و با توجه به مزیت نسبی خود، سهم صادرات را از سبد مصرف گاز همسایگانش افزایش دهد. هم اکنون کشورهای ترکیه و عراق مصرف کننده گاز ایران هستند و قراردادی هم با پاکستان امضا شده که هنوز اجرایی نشده است.
پرونده کویت زیر خاک
صادرات گاز به کویت و عمان هم دو پرونده صادرات گاز هستند که صادرات گاز به کویت کاملا به کما رفته است و صادرات گاز به عمان نیز هنوز در مراحل تفاهمنامه و امور ابتدایی خود گرفتار است. ظرفیت بازارهای ذکر شده بیش از 100 میلیارد مترمکعب در سال است که رقم بسیار مطلوبی برای صادرات به شمار می رود.
حسین کریم پور، کارشناس حوزه گاز با بیان اینکه وظیفه اصلی وزارت نفت در این زمینه، برنامه ریزی و سیاست گذاری برای افزایش صادرات گاز به این کشورهاست، گفت: سال 92 بود که ترکیه به ایران پیشنهاد افزایش دو برابری واردات گاز را مطرح کرد، پیشنهادی که توسط وزارت نفت جدی نگرفته نشد تا در نتیجه این کشور برای افزایش واردات گاز با کشورهای روسیه و آذربایجان به توافق رسید.با توجه به پایان قرارداد گازی میان دو کشور طی 7 سال آینده، عملا ترکیه هیچ تعهدی برای واردات میزان فعلی گاز - 25 میلیون متر مکعب در روز – ندارد.
وی ادامه داد:بازار عراق هم به دلیل طرح بزرگ جمع آوری گازهای همراه میادین نفتی این کشور که در حال اجراست؛ چندان جالب نیست و میزان وابستگی گازی این کشور به ایران در حال کاهش است. به این ترتیب می توان گفت صادرات گاز ایران به بصره در خطر بزرگی قرار دارد و چنانچه دیپلماسی انرژی در این بخش فعال تر نشود، بازار عراق هم از دست خواهد رفت.
کریم پور با اشاره به اینکه بازار پاکستان هم به عنوان یک بازار بکر مورد غفلت چند ساله قرار گرفته است، افزود: عدم تکمیل خط لوله صادراتی ایران به پاکستان و فشارهای آمریکا به اسلام آباد، این کشور را به خط لوله تاپی متمایل کرده در حالی که پاکستان با ایران قرارداد رسمی خرید گاز امضا کرده است.
ظرفیت بازارهای اطراف
به گفته این کارشناس بازار گاز، هم اکنون ترکیه می تواند سالانه 12 میلیارد مترمکعب گاز از ایران دریافت کند ولی میانگین واردات این کشور حدود 8 میلیارد مترمکعب در سال است. با توجه به نیاز این کشور برای واردات گاز ،این رقم می تواند به رقم 20 میلیارد مترمکعب در سال نزدیک شود.
وی اظهار داشت: بازار عراق هم ظرفیتی 22 میلیارد مترمکعبی دارد که از این میزان تنها 12 میلیارد مترمکعب فعال است؛ دو خط لوله بغداد و بصره شاهراه های صادرات گاز ایران به عراق هستند که خط لوله بصره هنوز عملیاتی نشده است.همچنین با توجه به نیاز 20 میلیارد مترمکعبی کویت به واردات گاز برای مصارف نیروگاهی و تزریق گاز به چاه های نفتی، با اضافه کردن 100 کیلومتر به خط لوله بصره براحتی می توان نیازهای گازی کویت را هم تامین کرد.
کریم پور ظرفیت خط لوله صادراتی به پاکستان هم 30 میلیارد مترمکعب در سال عنوان کرد و بیان داشت: با وجود این ظرفیت فعلا یک مترمکعب هم صادرات صورت نگرفته است. عمان هم می تواند سالانه 15 میلیارد مترمکعب گاز از ایران دریافت کند که رقم جذابی برای صادرات گاز محسوب می شود.
افزایش تقاضای گاز تا ٢٠٢٠ میلادی
این اعداد را زمانی می توان نزدیک به واقعیت دانست که نگاهی به گزارش های کلیدی بازار انرژی جهان بیاندازیم؛ پلاتس در یکی از گزارش های خود نوشته است کشورهای مصر، اردن، بحرین، کویت، امارات و پاکستان تا سال 2020 با کسری 40 میلیارد مترمکعبی گاز مواجه خواهند شد که سهم همسایگان ایران از این کسری، 35 میلیارد مترمکعب در سال خواهد بود. این بدان معناست که اگر ایران برای بازاریابی گاز خود، روی کشورهای همسایه خود تمرکز کند می تواند میزان صادرات گاز را از رقم 20 میلیارد مترمکعب فعلی حداقل به 80 میلیارد مترمکعب برساند. این به معنای سهم 7 تا 8 درصدی ایران در تجارت گاز جهان است که سال ها مورد غفلت قرار گرفته است. این در شرایطی است که برخی کارشناسا ن معتقدند ظرفیت بازارهای در دسترس ایران از طریق خط لوله حدود 100 میلیارد مترمکعب در روز است.
در این میان و با توجه به اهمیت احیای بازارهای موجود، هنوز مشخص نیست چرا محمد حسین عادلی دبیر کل سابق مجمع کشورهای صادرکننده گاز معتقد است باید با هر هزینه ای که شده به فکر ورود به بازار ال ان جی بود ؛ بازاری که نه تنها مزیت نسبی کشور نیست بلکه اگر قرار باشد به مدل قرارداد جنجالی FLNG نزدیک باشد، چیزی جز خسران نصیب منافع ملی نمی کند.
نقش آفرینی تزارها در تجارت گاز
اصولا برای تعریف پروژه های صادرات گاز، عوامل سیاسی و اقتصادی دوگانه های ماهیت صادرات هستند که در هر دو قالب ذکر شده، ال ان جی نمی تواند حرفی برای گفتن داشته باشد و چنانچه وزارت نفت به چنین رویکردی اعتقاد دارد، باید خود به این پرسش پاسخ دهد که دلیل رها شدن 5 ساله پروژه ایران ال ان جی چیست؟
محمد حسین عادلی که برای جای انداختن موضوع ال ان جی روی افزایش سهم گاز روسیه در سبد مصرفی اروپا تاکید دارد باید به این نکته هم توجه می کرد که تنها 6 درصد صادرات گاز روسیه از طریق ال ان جی انجام می شود، چیزی حدود 15 میلیارد مترمکعب در سال و این در حالی است که روس ها در سال 2017 موفق به صادرات 215 میلیارد مترمکعب گاز از طریق خط لوله شده اند و به واسطه توجه ویژه به خط لوله، به این موفقیت دست پیدا کرده اند.
از سویی دیگر به گفته کارشناسان برای ایران به عنوان کشوری که سایه تحریم ها همواره بر سر آن سنگینی می کند، ورود به حوزه تولید ال ان جی که علاوه بر هزینه بالای تولید تحریم پذیری بیشتری دارد، منطقی به نظر نمی رسد.