شناسه : ۱۱۵۳۲۱ - چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۵۳
آیا اسکار «فروشنده» یک جایزه سیاسی بود؟
شبیه به هر موضوع مد روز دیگری که در کسری از ثانیه دهانبهدهان میچرخد و سرتاسر صفحه اینستاگرام یا ترندهای توییتر را پر میکند، شبیه به اظهارنظرها درباره برجام، برای پاریس دعا کنیدها، آلودگی هوای اهواز و۸۲۳۰;
شبیه به هر موضوع مد روز دیگری که در کسری از ثانیه دهانبهدهان میچرخد و سرتاسر صفحه اینستاگرام یا ترندهای توییتر را پر میکند، شبیه به اظهارنظرها درباره برجام، برای پاریس دعا کنیدها، آلودگی هوای اهواز و….، اسکار گرفتن اصغر فرهادی و «فروشنده» اش هم سوژه روز رسانههای مجازی شده و شبکههای اجتماعی پر است از ستایش و مدح اصغر فرهادی و یا بدوبیراه گفتن به او.
بگذارید کمی در مواجهه دو قشر مختلف جامعه با مقوله اسکار گرفتن فیلم تحسینبرانگیز «فروشنده» دقیقتر شویم. از مردم شروع کنیم. مردم که همیشه مردماند و روی موجی از احساسات جمعی سوار، اما درگذر تاریخ پرماجرای ایران همیشه نشان دادهاند که در بزنگاههای مهم تاریخ، تصمیمات درست را گرفتهاند و تأثیر مستقیمی در آنچه امروز از ایران میشناسیم داشتهاند.
مردم گرم و مهربان ایران با روحیهای که گرمای مجاورت با کشورهای عربی و داغ را در خود دارد و عرفان و معرفتی که از شرق دور پذیرا شده، معلوم است که اصغر فرهادی را چون قهرمان هم خون خود بستایند و از کسب این افتخار بزرگ برای سینمای ایران و شخص اصغر فرهادی بهعنوان یک هموطن به خود ببالند. جدای از آن عده معدودی که تنها و تنها ساز مخالف میزنند و از هر خوشآمدی عصبانی و کینهای میشوند. مردم در برخوردی قابل پیشبینی از اصغر فرهادی یک قهرمان میسازند.
کمی که پیشتر برویم به اهالی و دوستداران سینما میرسیم. جایی که نداهای مخالف خوانی بیشتری به گوش میرسد. اگر در اینستاگرام، فیسبوک و یا توییتر روشنفکران، منتقدان و فیسبوک نویسان بچرخید به نامهای مهم و مطرحی برمیخورید که به فروشنده بدوبیراه گفتهاند یا در نمونههای ملایمتری از اسکار گرفتن فروشنده انتقاد کردهاند و در بسیاری از موارد انگ «سیاسی بودن» مراسم اسکار را به فیلم زدهاند و ربطش دادهاند به دونالد ترامپ رییس جمهور بامزه ایالت متحده.
پیش از آنکه از اسکار و سیاسی بودن یا نبودنش که جدیترین انتقاد واردشده به«فروشنده» از طرف مخالفان فیلم است، برسیم بگذارید از عده معدود و کوچکی از جماعت مثلاً روشنفکر و آرتیست آشناییزدایی کنیم. آنان که پیش از آنکه نقد کردن و اتفاق دیالکتیکی که میان فیلم و مخاطب میافتد و کیفیت فیلم را تا حد زیادی مشخص میکند، برایشان واجد کمترین اهمیتی باشد، از دست اسکاری که در دستان فرهادی است، عصبانی و شاکیاند! از اینکه یکی پیداشده و بعد از مدتهای مدید بار دیگر نام ایران را در مجامع بینالمللی سینما زنده کرده است، خشمگیناند و در آتش بدجنسی و حسادت خود، شعلهور. آنانی که داعهی اپوزسیون و روشنفکر بودن را بر سینه میزنند اما دقیقاً طوری برخورد میکنند که بعضاً روزنامه نه دی یا خیل عظیم تندروهای دیگر.
اما اسکار…آیا اسکار جشنی سیاسی است؟ معلوم است که هست! کدامیک از فستیوالهای سینمایی مهم دنیا را میشناسید که سیاستهای خودش را نداشته باشد؟ کدام جشنوارهای که متأثر از هزاران هزار واسطه و اتفاق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نباشد؟ کن؟ برلیناله؟ ونیز؟ ساندانس؟ مشخصا هر جشنوارهای سیاستهای خودش را دارد. بهرام بیضایی در سخنرانیاش، درباره هیچکاک در جواب جوان خامی که به استاد برچسب سرمایهداری و هالیوودی بودن را میزند، میخندد و پاسخ میدهد: مگر میشود از کارگردانی که در هالیوود و در حوالی جنگ سرد فیلم میسازد انتظار داشت از مارکسیسم و کمونیسم حرف بزند؟ حتی فرض اینکه جشن اسکار و انتخاب اعضای آکادمی اسکار (که مثلاً رابرت دنیرو و بسیاری دیگر از اعضای آکادمی را با چنین مخالفتهای تندرویانهای با دونالد ترامپ شامل میشود) آبستن سیاست نشود به یک شوخی بامزه میماند. شاید اگر کلینتون رییس جمهور آمریکا بود، «تونی اردمان» الان برنده جایزه بود و یا یک فیلم دیگر؛ اما اساساً چه چیز دیگری را در جهان اطرافمان میشناسیم که در مواجهه همیشگی با سیاست نباشند؟
بهشخصه به نظرم «فروشنده» بهترین و کاملترین فیلم اصغر فرهادی و یکی از غریبترین و وحشیانهترین تجربههای سینمای ایران است. فیلم غنی و پرمایهای که فراتر از زمانه خودش ساختهشده، اما بااینوجود «تونی اردمان» را بیشتر شایسته اسکار میدانستم که صد برابر غریبتر و هیجانانگیزتر است؛ اما حقیقتاً نظر من یا شما یا هرکس دیگری در مقیاس تاریخ سینما هیچ اهمیتی ندارد. تاریخ را چه فاتحان و سردمداران بنویسند و چه تاریخ نویسان، سالها بعد من و شما معلوم نیست کجای تاریخیم اما نام اصغر فرهادی بهعنوان یکی از مشاهیر سینمایی و قابلتوجه ایران، ماندگار است. همین و بس!
Post Views:
209