ماهان شبکه ایرانیان

بررسی سریال ممنوعه؛ قسمت اول

اولین قسمت «ممنوعه» در حالی پخش شد که تا حد زیادی توانست انتظارات را برآورده سازد و سر قولش بماند که متفاوت‌ترین مجموعه شبکه نمایش خانگی خواهد بود. حقیقتاً، تاکنون، در میان آثار شبکه نمایش خانگی، چنین فضا و قصه‌پردازی را شاهد نبودیم و «ممنوعه» بیش از آنکه ساختار تلویزیونی داشته باشد، درزمینهٔ تکنیک‌های مربوط به ساخت، استانداردهای یک اثر سینمایی را دارد و درعین‌حال، خصوصیاتی مثل ایجاد تعلیق، کاراکترها و خرده روایت‌ها و ایجاد حس تداوم در عین چندقسمتی بودن را برآورده کرده است.
در اولین قسمت، بیش از آنکه شاهد پرداخت قصه و جلو بردن روایت‌ها باشیم، شاهد فضاسازی امیر پورکیان، کارگردان این مجموعه هستیم. شروع اولین قسمت، بیننده را به فضایی تاریک و خفه‌کننده می‌برد و شخصیت اصلی، سامی (میلاد کیمرام) را در حال آماده شدن برای یک مبارزه مشت‌زنی نشان می‌دهد. فضای این سکانس در کنار خشونتی که در مبارزه شاهد هستیم به همراه روایت سامی از زندگی‌اش، نشانگر ذهن مشوش و شخصیت تلخ او است که بعداً بیشتر با آن آشنا می‌شویم. در سکانس بعدی، مهمانی به مناسبت پیروزی سامی در حال برگزاری است و مخاطب با دوستان، زندگی و مهم‌تر از همه همسر سامی آشنا می‌شود. محل مهمانی که احتمالاً خانه سامی و همسرش است بارنگ‌های سرد و خنثی آراسته‌شده تا یک‌بار دیگر، فیلم‌ساز به‌جای تأکید بر روی کاراکترها و اتفاقات، با کمترین دیالوگ و بیشترین عناصر بصری دراماتیک، زندگی زناشویی سرد و در آستانه فروپاشی سامی را به تصویر بکشد.
در ادامه روایت، این تأکید بر فضاسازی کمتر می‌شود و با ورود کاراکترهای متعدد، بیننده درگیر، روایت پیچیده‌ای می‌شود که هرکدام از کاراکترها با خود به قصه خواهند آورد و در اولین قسمت فقط به آن‌ها اشاره می‌شود. در نیمه دوم قسمت اول، شاهد دورهمی‌های دوستانه گروهی از جوانان هستیم که به نظر می‌رسد تنهایی، ترس و گذشته‌هایی آشفته آن‌ها را گرد یکدیگر آورده است، اما فیلم‌نامه از معرفی دقیق کاراکترها و ارتباط آن‌ها با یکدیگر خودداری می‌کند تا حس کنجکاوی مخاطب را برانگیزد. در این سکانس‌ها، سامی را به همراه دوستانش می‌بینیم که دور یک میز جمع شده‌اند و بازی می‌کنند و می‌خندند، اما آشکار است ورای این خوشی‌های لحظه‌ای، رازهای بزرگ و دردهای فراموش‌نشدنی است.تنها پیشرفتی که در قصه در اولین قسمت صورت می‌گیرد، در میان روایت سامی به‌عنوان دانای کل است که از جدایی از همسرش و دل باختن به برکه (الهه حصاری) صحبت می‌کند. بیننده با کاراکترهای دیگری ازجمله پدر و مادر برکه آشنا می‌شود اما هنوز نمی‌تواند جایگاه درستی برای آنان در قصه تعیین کند و جالب‌تر اینکه در قسمت‌های بعدی شاهد ورود کاراکترهای بیشتری خواهیم بود و باید دید این زنجیره از شخصیت‌های متعدد چگونه به هم متصل خواهد شد که همین پرسش نشان از هوشیاری نویسندگان «ممنوعه» در پرداخت قدم‌به‌قدم قصه‌شان دارد.
قسمت اول، با یک سکانس شوکه کننده تمام می‌شود تا با ایجاد حس تعلیق، بیننده را وادار به دنبال کردن ادامه روایت کند. در پایان قسمت اول، بیننده هنوز تکلیفش با کاراکترها مشخص نیست و نمی‌داند باید در جبهه چه کسی باشد و برای چه کسی هورا بکشد، اما همین کاراکترهای معماگونه با داستان‌های راز مانندشان، ذهن او را درگیر می‌کنند و گره‌گشایی از این روایت را به عهده او می‌گذارند. عاملی که در حفظ ریتم یک مجموعه چندقسمتی از اهمیت بالایی برخوردار است.همچنین بخوانید:
معرفی سریال ممنوعه

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان