یکی از ویژگیهای انسانی که در مدیوم سینما و حتی بازیهای ویدویی آن را مشاهده کردهایم، رویا پردازی و خلق داستانیهایی است که دوست داریم در آینده آنها را مشاهده کنیم یا حدس میزنیم که روزی به واقعیت تبدیل میشوند. نمونهی بارز برای این گفته دنیای زامبیها و دنیای آخرالزمانی که است که یکی از سبکهای مورد علاقه مخاطبان نیز به حساب میآیند. از طرفی در سالهای گذشته انسان دوست داشت به فضا برود که شاهد فیلمهایی نظیر اودیسه فضایی بودیم و خب در حال حاضر سفر به فضا به واقعیت تبدیل شده است اما زندگی در آن چطور؟ در معرفی انیمه امروز به سراغ اثری رفتهایم که در دهه 90 میلادی ساخته شده است و زندگی انسانها در سالیان دور را به تصویر میکشد. انیمه Cowboy Bebop برگرفته از یک مانگا به همین نام است که در سال 1998 به کارگردانی شینیچیرو واتانابه و نویسندگی کیکو نوبوموتو روی شبکههای تلویزیونی ژاپن به نمایش درآمد. یکی از ویژگیهای مهم انیمیشن ژاپنی کابوی بیباپ روایت داستانی و شخصیت پردازی آن است که نشان میدهد در دهه 90 چه آثار خوبی در مدیوم سینما و تلویزیون وجود داشتند و در حال حاضر، به خاطر عوض شدن دید مخاطب، چقدر این صنعت افت کرده است.
Cowboy Bebop سرشار از لحظات خندهدار و تلخ است که هرکدام به نحوی ذهن شما را درگیر میکند
انیمه کابوی بیباپ را میتوان اولین تجربه شینیچیرو واتانابه دانست که به صورت مستقل وظیفه کارگردانیاش را برعهده داشته است. وی در تمامی کارهای قبلیاش با کمک یک کارگردان دیگر انجام وظیفه کرده است و در اینجا سعی کرده است از ایدههای مخصوص به خودش در ساخت کابوی بیباپ استفاده کند. از این رو یکی از مشخصههای داستانی این انیمیشن ژاپنی نحوه خاص روایت داستاناش است. در هر قسمت شاهد یک داستان خاص هستیم که همانند یک فیلم سینمایی 20 دقیقهای میماند. داستان انیمه حول شخصیتهایی به نام جت بلک و اسپایک اسپیگل میچرخد که به عنوان جایزه بگیر در یک سفینه فضایی به نام بیباپ زندگی میکنند. شروع کابوی بیباپ خود موردی است که سبب میشود به صورت مرموزانهای به این اثر قدیمی نگاه کنید. در سکانسهای ابتدایی جت و اسپایک را میبینیم که در یک سفینه فضایی زندگی میکنند و از طریق سیستم ویژهای که پلیس در نظر گرفته است، میتوانند اطلاعات خلافکارها را دریافت کنند و با دستگیریشان، جایزه دریافت کنند. با مشاهده اولین قسمت با خود میگویید که کابوی بیباپ داستان سادهای دارد و آن چنان که باید و شاید مخاطب را در خود محو نمیکند؛ تا حدی با این گفته موافقم ولی رفته رفته و با اضافه شدن شخصیتهای دیگر حرف خود را پس خواهید گرفت. منظور از شخصیتهای دیگر صرفا شخصیتهای اصلی نیستند؛ بلکه داستان پردازی شخصیتهای فرعی و حتی مجرمهای هر قسمت نیز به شکلی است که جذبشان میشوید.
اسپایک اسپیگل شخصیت درون گرایی است که گذشتهاش همانند یک زالو است که روح وی را میبلعد
یکی از ویژگیهای انیمههایی که هر قسمت داستانی مجزا را روایت میکنند، این است که رفته رفته گذشته و داستان شخصیتها را نیز به تصویر میکشند تا یک انگیزه برای مخاطب به وجود آید. در انیمه کابوی بیباپ نیز این روند وجود دارد اما تنها شخصیتی که داستان اصلی حول آن میچرخد، اسپایک است. اسپایک از همان ابتدا مرموز بودن خود را نشان میدهد. همان سکانسهای ابتدایی قسمت اول به ما میگوید که اسپایک یک گذشته دردناک و غمانگیز دارد؛ این گذشته چیست؟ چرا اسپایک هیچ وقت از گذشته خود نمیگوید؟ از قسمت پنجم نویسنده کابوی بیباپ یک شخصیت منفی را معرفی میکند که ارتباط مستقیمی با اسپایک دارد. به عبارتی این قسمت از انیمه شروع جواب دادن نویسنده و کارگردان به سوالهای ذهن مخاطب است و فصل جدیدی از اتفاقات انیمه 24 قسمتی کابوی بیباپ آغاز میشود. در ابتدا از این صحبت کردم که شخصیت پردازی شخصیتهای انیمه Cowboy Bebop خاص و منحصربهفرد است. هر شخصیت که در دنیای انیمه به آن پرداخته میشود، هدفی دارد که برای رسیدن به آن هدف تلاش میکند. از طرفی شخصیتهای انیمه کابوی بیباپ، اکثرا بر این باورند که انسانها از بدو تولد بیهدف هستند و دنیایی که در آن زندگی میکنند نیز هدفی ندارد؛ بلکه این انسانها و عقاید و رفتارشان هستند که به آن جهت میدهند.
در این میان، با مشاهده انیمه کابوی بیباپ و جدا از شخصیت پردازی و روند داستانی، با خود میگویید هنوز یک مورد این انیمه با سایر انیمهها فرق دارد. در واقع کارگردان از یک پارادوکس استفاده کرده است تا اثری جدید را خلق کند؛ اثری که فقط مختص به خودش است و نمونه آن را تا به حال مشاهده نکردهایم. داستان انیمه Cowboy Bebop در سال 2071 رخ میدهد، جایی که زمین پس از یک اتفاق دیگر جایی برای ماندن نبود و انسانها به فضا و شهرهای فضایی روی آوردهاند. با اینکه داستان، یک داستان علمی تخیلی است که آینده را روایت میکند اما نوع پوشش شخصیتها همگی پوششهایی است که در دهه 80 یا 90 میلادی مردم از آن استفاده میکردند. همچنین باج بگیرهای داستان را به اسم کابویها میشناسیم. از نظر موسیقی نیز یوکو کانو، آهنگساز انیمه کابوی بیباپ نیز از آهنگهای جاز، راک و متال دهه 90 میلادی استفاده کرده است تا بتواند مخاطبان را در دنیای انیمه محو کند. در انتها به این مورد اشاره کنم که انیمیشن ژاپنی کابوی بیباپ از سوی رسانههای مختلفی مورد استقبال قرار گرفته است. در سال 1999 اسپایک به عنوان بهترین شخصیت مرد انیمههای آن زمان انتخاب شد. همچنین در سال 2000 و مراسم Anime Grand Prix یک بار دیگر اسپایک و مگومی هایاشیبارا، صداپیشه فِی ولنتاین، جایزه بهترین شخصیت و بهترین صداپیشه را از آن خود کردند. البته جوایز این انیمه منتخب بیشتر از این حرفا است و تنها بخشی کوچکی از آنها ذکر شد.