ماهان شبکه ایرانیان

چند دقیقه با کتاب‌ «موج بلند» / ۲۸۶

شرایط سخت نیروی دریایی ارتش در تنگه ماژلان!

مکران، این غول آهنی بزرگ که در اوضاع بد و طوفانی اقیانوس هیچ تکانی نمی‌خورد و خم به ابرو نمی‌آورد، همانند طفلی در گهواره شده بود که از این ور به آن ور تاب می‌خورد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – ماموریت 360 یا ناوگروه 86 از اقدامات بی‌نظیر تاریخ ایران بود که توسط دلیرمردان ارتش انجام شد و جوانان غیور ایرانی توانستند در 232 روز، 65هزار کیلومتر دریانوردی کنند. کتاب موج بلند، روایتی از سفر این ناوگروه به دور دنیا است که به قلم علی‌اصغر عزتی‌پاک نوشته شده است.

این کتاب را نشر معارف منتشر کرده و در مدت کوتاهی به چاپ‌های بعدی رسیده است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخشی از این کتاب در فصل نهم: «ماژلان، گذرگاه رویایی با داستانی بزرگ» است که برایتان برگزیده‌ایم.

شرایط سخت نیروی دریایی ارتش در تنگه ماژلان!

بهترین راه ناوگروه برای رسیدن به اقیانوس اطلس، همین تنگه ماژلان بود؛ اگرچه هر دو ناو آمادگی کامل برای ورود به گذرگاه را داشتند و روی کاغذ از وضعیت آنجا به خوبی آگاه بودند. امیر شهرام ایرانی درباره نقشه اولیه ناوگروه نکته‌ای دارد که دانستنش خالی از لطف نیست.

در ابتدا، برنامه‌ریزی‌مان این بود که از اقیانوس آرام مستقیم به قطب جنوب برویم و پرچم‌مان را در آنجا نمایش دهیم. و البته متأسفانه به دلیل برخی موانع داخلی، حرکت ناوگروه با تأخیر مواجه شد و به جای اول مردادماه 1401، نهم مهر حرکت کردند و اوضاع مطلوب جوی برای ورود به قطب را از دست دادند. یعنی ناوگروه ما وقتی به آنجا رسید که دیگر پاییز و فصل یخ‌بندان از راه رسیده بود و تجهیزات مناسب این فصل قطب را نداشتیم. بنابراین، ماژلان تنها گزینه ما برای رسیدن به اقیانوس اطلس شد.

ناوگروه در حال آماده شدن برای ورود به تنگه ماژلان بود که دولت شیلی یکباره اقدام مثبتی کرد و با این کار بخشی از عقب‌نشینی‌اش در برابر آمریکا را جبران کرد. امیر شهرام ایرانی درباره محتوای این ارتباط می‌گوید:

ظاهراً آنها بیش از آنچه تصور می‌کردیم به فکر جبران خطایشان بودند؛ چون بلافاصله بعد از جواب رد ما به درخواست بازگشت به بندر والپارایزو، از در جبران درآمدند و اعلام کردند عبور ناوگروه 86 ایران از ماژلان رایگان خواهد بود و به پرداخت عوارض نیاز نیست. این عوارض هم چیز کمی نبود؛ چون اگر داستان طور دیگری پیش می‌رفت، باید حداقل 60 هزار دلار برای این منظور پرداخت می‌کردیم؛ تازه این مبلغ غیر از دستمزد 4 افسر نیروی دریایی‌شان بود که به عنوان راهنمای عبور بی‌خطر و ایمن از تنگه در اختیارمان می‌گذاشتند.

حالا همه چیز آماده اتفاق تاریخی دیگری بود؛ ایرانیان با ناوهایشان و ناوی که ساخت خودشان بود، برای اولین بار وارد یکی از تنگه‌های مهم دریایی جهان می‌شدند. چنین تصوری برای هر یک از بچه‌ها احساسات متفاوتی پدید آورد؛ یکی اینکه خودشان در حال تجربه‌ای بسیار خاص بودند؛ دیگری اینکه اولین‌ها از مردم ایران بودند که به این جغرافیای بی‌نظیر عبور می‌کردند، و در نهایت هم به دلیل اینکه در قالب نیروی دریایی مقتدر ارتش جمهوری اسلامی ایستاده بر عرشه ناوشکن تمام ایرانی از این آبراه راهبردی می‌گذشتند، همه مشتاقانه منتظر تجربه این روزهای تاریخی بودند.

شرایط سخت نیروی دریایی ارتش در تنگه ماژلان!

بحث تنگه داغ بود و هرکس نکته‌ای می‌گفت، اما آنچه بیش از همه توجه جلب کرده بود، ماجرای شخص ناخدا ماژلان و داستانش بود. کتاب سفرنامه ماژلان به قلم آنتونیو پیگافتا، نویسنده اهل ایتالیا و نقشه‌کش و منشی ماژلان، با ترجمه ذبیح‌الله منصوری دست به دست می‌چرخید و قصه‌اش خوانده می‌شد. این کتاب که امروزه دیگر اثر ادبی تمام‌عیاری به شمار می‌رود، گزارشی از سفر ماژلان دریانورد پرتغالی است که به دولت اسپانیا خدمت می‌کرد. او نخستین کسی است که از اروپا به غرب رفت و این آبراهه را در جنوب آمریکای جنوبی کشف کرد. ماژلان با عبور از اینجا، کشتی‌هایش را وارد اقیانوس آرام کرد و با دور زدن پرتغالی‌ها، دست اسپانیا را از مسیری جدید به آسیا و محصول پرمشتری‌اش یعنی ادویه رساند.

قیاسی که نیروهای دو ناو مکران و دنا بین کار خود و ماجرای ماژلان می‌کردند، روحی حماسی بر ناوها حاکم کرده بود و هر یک از نیروها کار خود و ناوگروه را در قدوقواره سفر آن کاشف بزرگ پرتغالی می‌دیدند. آن البته خالی از خطر مرگ نبود، اما کدام کار بزرگ را در تاریخ سراغ دارید که بدون هزینه و خطر کردن به دست آمده باشد؟ از جمله هزینه‌های سفر ماژلان، زندگی خود این مرد ماجراجو بود که در ادامه سفرش به پایان رسید.

تنگه ماژلان که حدفاصل بین آمریکای جنوبی و جزیره تیرا دل فوئگوا یا «سرزمین آتش» است، 560 کیلومتر طول و بین 3 تا 32 کیلومتر پهنا دارد. تمام ماژلان به جز شرقی‌ترین بخشش که دروازه ورود به اقیانوس اطلس و متعلق به کشور آرژانتین است، در آب‌های منطقه‌ای شیلی قرار دارد. گفته می‌شود سالانه بیش از 1500 کشتی تجاری از این تنگه عبور می‌کنند. وجود 41 فانوس دریایی که به روزگار پیش از پیدایش ناوبری الکترونیکی مربوط است، حال و هوایی نوستالژیک به این تنگه داده است.

قدمت برخی از این فانوس‌ها به چند صد سال می‌رسد و در طول تاریخ کشتی‌های بسیار را به سرمنزل مقصود رسانده‌اند. تنگه ماژلان به دلیل باریک بودن گذرگاه طبیعی و جریان‌های جزر و مدی و بادهای پیش‌بینی‌ناپذیرش، از مسیرهای دشوار کشتیرانی در جهان است. شاید اگر این آبراه نبود، کار کشتی‌رانی از جنوب آمریکای جنوبی کمترین رونق را در طول تاریخ می‌داشت. زیرا گذرگاه در جنوب آمریکا معبری خطرناک با اوضاع جوی بسیار ملتهب و پرجوش و خروش است که بلندای موج‌هایش گاهی به ده متر می‌رسد.

ناخدا مظلومی، فرمانده ناوبندر مکران، داستان روزهای منتهی به ماژلان را اینگونه تعریف می‌کند: داستان ما با اقیانوس آرام تمامی نداشت. چند روز مانده بود که وارد تنگه ماژلان شویم که هوا تغییر کرد و طوفان شروع شد؛ آن هم چه طوفانی! آن قدر سهمگین بود که گاهی ارتفاع امواجش به چندین متر می‌رسید.

مه همه جا را گرفت و دوباره ما ماندیم و خودمان و دوباره ابزارهای راداری محدود و دید محدودتر شد و بعد دیگر فقط ضربات پرزور موج بود که به بدنه ناو کوبیده می‌شد و آن را تکان می‌داد. مکران، این غول آهنی بزرگ که در اوضاع بد و طوفانی اقیانوس هیچ تکانی نمی‌خورد و خم به ابرو نمی‌آورد، همانند طفلی در گهواره شده بود که از این ور به آن ور تاب می‌خورد.

شرایط سخت نیروی دریایی ارتش در تنگه ماژلان!

وضعیت دشواری بود؛ با اینکه کارکنان مراقب بودند در اثر تکان‌های شدید و متعدد سانحه و حادثه‌ای رخ ندهد، یکی از کارکنان در یکی از رول و پیچ‌های شدید تعادل خود را از دست داد و افتاد و بخشی از استخوان صورتش شکست.

این حال ما در مکران که بزرگ و قدرتمند بود، نگرانی اصلی ناوشکن دنا بود. وقتی از دل مه و موج‌های بلند پیدا می‌شد، می‌دیدیم گاهی تا 40 درجه به این سو و آن سو خم می‌شد. عجیب بود که تاب آورد و این ورطه را پشت سر گذاشت. واقعاً باید بگوییم دنا یک شاهکار در صنعت کشتی‌سازی است. با آن کشتی غول‌پیکر دوام آوردیم و دنا هم خودش را پا به پای ما پیش کشید. آن طوفان دو روز پابرجا بود و در این مدت ما و بیشتر از ما بچه‌های دنا آن قدر رول و پیچ خوردیم که سابقه نداشت.

در نهایت و پس از پشت سر گذاشتن این طوفان مهیب، ناوگروه روز یک‌شنبه نهم بهمن 1401 به ورودی تنگه ماژلان رسید؛ یعنی جایی که اقیانوس آرام و داستان‌هایش تمام می‌شد و همه آماده می‌شدند ماجراهای دیگری را آغاز کنند.

احساسات نیروهای هر دو ناو در این لحظات بسیار عمیق و آمیزه‌ای از شکوه و غرور بود. همه روی عرشه ایستاده بودند و چشم دوخته بودند. حالا دیگر برخلاف روزهای قبل، که همه جا و همه کس آرام بودند، گویی اقیانوس پس از آن همه تلاطم از نفس افتاده و تسلیم شده بود و قهرمانان هم مطمئن شده بودند دیگر خطری از جانب آن هیولای مغلوب تهدیدشان نمی‌کند.

ناوسروان سراوانی حال و هوای آن روز را این‌گونه توصیف می‌کند: هرچه به دهانه ماژلان نزدیک می‌شدیم، موجودات دریایی جدیدتری می‌دیدیم، مثل وال و فک که تا آن روز از نزدیک ندیده بودیم. این صحنه‌ها نه تنها برای من، بلکه برای همه کارکنان زیبا و جذاب بود. بیش از دو ماه در اقیانوس آرام هیچ موجود زنده‌ای ندیده بودیم و حالا این دسته‌های بزرگ و کوچک حیوانات دریایی احساسات بسیار شیرینی را در دلمان زنده می‌کرد. قشنگ‌ترین لحظه دیدن وال‌ها بود که آب را مانند فواره‌ای به بالا پرتاب می‌کردند. فک‌ها وقتی از کنار ناو عبور می‌کردند، از آب بیرون می‌پریدند و در هوا پشتک می‌زدند؛ ظاهراً دوست داشتند با ما بازی کنند.

ناخدا موسویان هم درباره این روز تاریخی می‌گوید: ما نه بهمن ساعت 19 رسماً وارد ماژلان شدیم. شیلیایی‌ها یک ناو فرستادند تا افسران راهنما را در اختیار ما بگذارند؛ دو راهنما برای دنا و دو راهنما هم برای مکران.

راهنماها که مستقر شدند، راه افتادیم. این افسران معتقد بودند در نقشه‌ها نمی‌توانند گویای وضعیت تنگه باشند. می‌گفتند عبور از این تنگه بدون راهنمای محلی آشنا به ابعاد، جوانب و عمق آب عملاً ناممکن است. آنها نقشه مخصوص خودشان را از تنگه داشتند.

دریادار فتاحی، فرمانده ناوگروه، هم بخش دیگری از داستان آبراه ماژلان را این‌گونه توضیح می‌دهد: دولت شیلی برای مشایعت از ما هزینه نگرفت، اما ما هم راهنماها را دست خالی راهی نکردیم، بلکه برایشان هدیه فرستادیم. همچنین برای فرمانده نیروی دریایی‌شان هم یک جلد کتاب نفیس درباره تاریخ خلیج فارس و دلیل نام‌گذاری‌اش فرستادیم. این کتاب برای اهلش بسیار ارزشمند است.

البته بعدها مطلع شدم ستاد فرماندهی نیروی دریایی تهران هم فرشی از چهره فرمانده نیروی دریایی شیلی سفارش داده و به رسم قدردانی برایش فرستاده‌اند. تعامل ما با آنها آن‌قدر خوب پیش رفت که بعد از عبورمان از تنگه، معاون عملیات نیروی دریایی شیلی نامه‌ای به سفیر کشورمان در شیلی نوشت و در آن تصریح کرد که نیروی دریایی ایران نیرویی حرفه‌ای است. این برای ما خیلی ارزشمند بود.

هوا در جنوب شیلی و تنگه ماژلان سرد بود و دیگر از آن آب و هوای گرم استوایی اقیانوس خبری نبود. فصل تابستان بود، اما به علت نزدیکی این منطقه به قطب جنوب، سرمای شدیدی در هوا بود. به همین دلیل کارکنان کم‌کم لباس‌های گرمشان را از کمدها درآوردند و پوشیدند و بعد همه روی عرشه ایستادند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان