سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عبدی: علاوه بر مشروب، باید مواد مخدر را هم آزاد کنیم!
«عباس عبدی» در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «جرم و گناه» نوشت: «امروز در برخی کشورها با هدف کاهش مصرف مواد مخدر، آن را تحت شرایطی آزاد کردهاند. از جمله در سوئیس. مدافعان آزادی آن، افراد معتاد نیستند و طرفدار مصرف مواد هم نیستند. بلکه فقط معتقدند که با اعتیاد نمیتوان از این طریق مبارزه کرد. اتفاقاً اکنون حدود 25 سال است که این تصمیم را گرفتهاند، متوجه شدهاند که اثرات بهتری در عدم جذب مردم به مواد مخدر داشته است.»
عبدی در ادامه نوشت: «برای تعیین جرم نمیتوان به مفهوم گناه بسنده کرد...نظم اجتماعی ناشی از خواست و اراده حاکم نیست بلکه به خواست و دریافت عموم مردم مربوط میشود».
وی در ادامه نوشت: «در همین جا فرصت را غنیمت می شمرم و به نکته بسیار مهم دیگری اشاره میکنم که ناشی از همین نگاههای ابزاری و مادی است که گمان میکنند با پول یا مجازات میتوان جامعه را اصلاح کرد. اخیراً از آقای قرائتی مطلبی به این مضمون نقل شده که:"در مورد اقامه نماز کوتاهی شده و هزینهای که برای موسیقی و امثال اینها مصرف میشود، قابل مقایسه برای نماز نیست. اگر برای نماز همان اندازه که برای موسیقی هزینه میشد، هزینه میکردیم، الان وضعیت اینگونه نبود". نگرانی ایشان در مورد عدم اقبال به نماز مورد احترام است، ولی مگر پیش از انقلاب حکومت برای این کار (نماز خواندن) پول خرج میکرد؟ مگر رادیو و تلویزیون و مطبوعات و قانون و حتی مقررات استخدامی به نفع نمازخوانها بود؟ پس چرا آن زمان نمازخوانها (نسبت آنان به کل جمعیت) و مسجدروها بسیار بیشتر بود؟ اخیراً مطالعهای درباره مسجدروهای یک منطقه تهران انجام شده بود که رقم بسیار پایینی از جمعیت منطقه را شامل میشدند. بنابراین چه بسا مصرف کردن همین هزینههای مادی و اداری و مقررات برای نماز خواندن مردم است که نه تنها نتیجه نمیدهد که برعکس نتیجه میدهد. شاید لازم باشد تمام بودجههای مربوط را بازنگری کرد. درباره سایر واجبات و محرمات نیز باید چشمها را شست و جور دیگری دید و از تجربیات گذشته استفاده کرد. شاید به نتایج بهتری برسیم».
عبدی در بخش دیگری از این یادداشت نوشت: «یادداشت بنده در روزنامه ایران تحت عنوان "دوربرگردان فرهنگی" اگر چه در برخی رسانههای اصولگرا تحریف شد و امام جمعه موقت و محترم تهران آقای احمد خاتمی نیز به آن تعریضی نمودند که مطابق واقع نیود و انتظار میرود که به پاس احترام به شنوندگان و نمازگزاران مطالب نقل شده از دیگران را حداقل یک بار با دقت بخوانند».
درخصوص یادداشت «عباس عبدی» گفتنیهایی است که به اختصار به آنها میپردازیم.
اول اینکه: «عباس عبدی» در سرمقاله روزنامه ایران-27 آبان 97- با عنوان «دوربرگردان فرهنگی» با سیاه نمایی وضعیت اجتماعی کشور و ارائه آمارهای جعلی و بدون سند درباره مشروب خواری در ایران و بغرنج نشان دادن این مسئله، مدعی شده بود که نباید با بی بند و باری برخورد کرده و اجرای قانون بی اثر است و باید در مواجهه با مسائلی همچون شرابخواری به سبک طاغوت عمل کنیم!
دوم اینکه: عبدی در یادداشت امروز با عنوان «جرم و گناه»، باز هم به سیاه نمایی وضعیت کشور از طریق ارائه آمارهای مجعول و بدون سند اقدام کرده است. وی مدعی شده است که نمازخوانها پیش از انقلاب بیشتر بودهاند و برای اثبات این ادعای کذب به یک آمار مجعول و بدون سند درخصوص یکی از مناطق تهران اشاره کرده است! وی در یادداشت «دوربرگردان فرهنگی» نیز مدعی بود که آمار رانندگی در حال مستی در ایران از تمام کشورهایی که مشروب در آنها آزاد است هم بیشتر است!
سوم اینکه: عبدی مواجهه کشور سوئیس با مسئله اعتیاد به مواد مخدر را الگو قرار داده و مدعی شده است که اگر «بگیر و ببند» و «اجرای قانون» را کنار بگذاریم، نتیجه بهتری کسب میکنیم! در این خصوص باید گفت در کشور سوئیس و برخی دیگر از کشورهای غربی، حامیان آزادسازی موادمخدر از سوی جریان لیبرتاریانیسم (Libertarianism) مورد حمایت هستند. در بیشتر احزاب لیبرتاریانیسم آزادسازی مواد مخدر امری بدیهی و واجب در نظر گرفته میشود. باورمندان این مکتب هر گونه محدودیت بر اشخاص از جمله استعمال مواد مخدر را از نظر اخلاقی درست ندانسته و معتقدند ممنوعیت مواد مخدر به حقوق و آزادی افراد لطمه وارد کرده و افراد باید مطابق خواست و میل خود زندگی کنند و محدودیت در مواد مخدر به مثابه محدود کردن آزادی فرد است!
چهارم اینکه: در سال 2016 در یک مقایسه میان دانشآموزان در سراسر جهان مشخص شد که نوجوانان سوئیسی بیش از سایر همسالان خود ماریجوانا مصرف میکنند. انتشار این آمار موجب نگرانیهای جدی در سوئیس شد (1). بر اساس این آمار، در هیچ کشوری به اندازه سوئیس نوجوانان 15 ساله تجربه استعمال ماریجوانا را نداشتهاند. 29 درصد پسران و 19 درصد دختران در این سن گفتهاند که دستکم یک بار این مخدر را مصرف کردهاند. این آمار نتایج یک پژوهش بینالمللی در میان دانشآموزان در کشورهای مختلف بوده است. انتشار این آمار نگرانیهای جدی را میان کارشناسان مواد مخدر در این کشور ایجاد کرد. نتایج بررسیها در آمریکا نشان داده، قانونی کردن خرید و فروش این مخدر بر نحوه مصرف نوجوانان تأثیر میگذارد و این تصور را برای آنان ایجاد میکند که استعمال این مخدر «بیخطر» است.
پنجم اینکه: «عباس عبدی» در روزهای گذشته در مصاحبه با یورونیوز گفته بود: «اگر خرید و فروش و مصرف مشروبات الکلی نظم اجتماعی را به هم میزند حتماً باید آن را "جرم" دانست و برایش مجازات در نظر گرفت اما اگر این کار ربطی به نظم اجتماعی ندارد، باید ذیل مفهوم "گناه" قرار گیرد». این ادعای مضحک در حالی است که هدف حکومت اسلامی، اقامه احکام اسلامی است؛ جلوگیری از «گناه اجتماعی» جزو وظایف حکومت اسلامی است، بنابراین حکومت موظف است ضمن تبیین و انجام اقداماتی در سطح فرهنگ عمومی، برای جلوگیری از گناهان اجتماعی، قانونگذاری و جرمانگاری کند.
ششم اینکه: طیف اصلاح طلب با دهن کجی به احکام اسلام و گردن کشی در مقابل قانون، در یک «عقبگرد فاحش» و در یک «خودتحقیری حاد» مدعی است که باید مسیری را که برخی کشورهای اروپا طی کرده و به بن بست خوردهاند را مجدداً طی کنیم!
هفتم اینکه: متاسفانه فعالین اصلاح طلب به راحتی به تمسخر احکام اسلام و دروغ پراکنی و سیاه نمایی وضعیت کشور میپردازند. لازم و ضروری است که مراجع ذیربط با این هتاکیها برخورد کنند.
** موسویان: سردار سلیمانی به عربستان سفر کند!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «سید حسین موسویان دیپلمات کارکشته کشورمان به سعودیها پیشنهاد کرده که از سردار سلیمانی دعوت کنند تا به ریاض برود و ماجرای یمن حل شود. هرمیداس باوند این پیشنهاد را غیرممکن ندانسته و فریدون مجلسی نیز آن را جالب میداند. بن سلمان ضعیف شده و ممکن است روزی به پیشنهاد موسویان فکر کند».
در شرایطی که آل سعود روز به روز ضعیفتر و حقیرتر میشود، اصلاح طلبان در اقدامی تأسف برانگیز در تقلا هستند تا روابط با رژیم آل سعود کلید بخورد!
روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز- آبان 97- در گزارشی فاش کرد برخی مقامات اطلاعاتی نزدیک به محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی سال گذشته برنامهریزیهایی برای ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشتهاند. آنطور که نیویورکتایمز اشاره کرده، مقامات وابسته به بنسلمان از تعدادی از تجار خواسته بودند با پوشش شرکتهایشان برای ترور حاج قاسم سلیمانی اقداماتی را انجام بدهند.
آل سعود در سالهای اخیر در عراق و سوریه و لبنان و یمن و بحرین و...با شکستهای متوالی روبرو بوده است. سردار حاج قاسم سلیمانی با فرماندهی نیروهای مقاومت، سیلی محکمی به گوش آمریکا، آل سعود و برخی کشورهای اروپایی در منطقه زد.
گویا این سیلی محکم، گوش برخی دیگر را نیز به درد آورده است و بر همین اساس پیشنهادهای شاذ میدهند.
** غرضی: دولت روحانی، دولت اصلاح طلبان است
«سید محمد غرضی» وزیر پست، تلگراف و تلفن در دولت هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سؤال که «اصلاحطلبان نسبت به دولت انتقادات بسیار زیادی دارند. یکی از انتقادات آن است که آقای روحانی به وعدههای خود عمل نکرده و از نیروهای خوب اصلاحطلبان در دولت به خوبی استفاده نشده است. با توجه به اینکه اصلاحطلبان هیچ زمانی به دنبال عبور از روحانی را نداشتند، این جناح باید در مقابل آقای روحانی چه اقدامی انجام دهد؟» گفت: «اکثر نیروهای قریب به اتفاق آقای روحانی از جناح اصلاحطلب انتخاب شده است. صلاحیت برخی چهرههای اصلاحطلب که قصد حضور در مجلس را داشتند تأیید نشد. بنابراین اگر او قصد استفاده از آنان را در دولت داشت نمیتوانست به خوبی دولت را اداره کند؛ بنابراین از افرادی در دولت استفاده کرد که اصلاحطلبان چهرهای نبودند. این ادعای اصلاحطلبان به نظر مسموع نیست... زمانی که اصلاحطلبان در مجلس و دولت را در دست داشتند نتوانستند کاری انجام دهند بنابراین انتظار نابجایی است که از آقای روحانی طلبکار باشند».
غرضی در ادامه گفت: «اصلاحطلبان هر زمانی که به قدرت رسیدهاند نتوانستند دولت را نگه دارند».
«سعید حجاریان» تئوریسین اصلاح طلبان-16 مرداد 97- در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «اصلاح طلبان بگویند، دولت روحانی دولت ما نیست».
بر همین اساس طیف اصلاح طلب بدون توجه به مشکلات مردم، با دنبال کردن سناریوی «فرار از مسئولیت» در پی واگذاری مشکلات به روحانی و مهیا شدن برای انتخابات 1400 است.
این در حالی است که «وضع موجود» محصول «حضور اصلاح طلبان در دولت» است. بی توجهی اصلاح طلبان به مشکلات معیشتی مردم موجب شده است تا علاوه بر ناکارآمدی اقتصادی در مدیریت اجرایی، بسیاری از وعدهها بر زمین مانده و مسائل حاشیهای دستِ چندم، مطالبات اصلی مردم را به حاشیه ببرد.