سرویس بینالملل فردا؛ مهدی خلسه: در دنیای فعلی شیوههای جالبی برای حفظ و افزایش قدرت به کار گرفته میشود. لابلای روزهایی که اخبار تکراری آنها را ملال آور کرده است، صاحبان قدرت و ثروت برای تغییر معادلات به سود خود، دست به تولید اخبار حساسیت برانگیزی میزنند که هرکدام نوعی پوشش برای دیده نشدن خط اصلی تلاش برای تغییر معادلات قدرت محسوب میشوند.
هفته گذشته بود که هنوز افکار عمومی از شوک قتل عام بیش از 150 عراقی غیرنظامی ساکن موصل، که در حملات هوایی جنگندههای آمریکایی کشته شدند، بیرون نیامده بودند که اخبار مربوط به بمباران شیمیایی منطقه خان شیخون در سوریه منتشر شد. همراه با آن صدها تحلیل و اخبار ضد و نقیض در محکومیت بشار اسد، محکومیت گروههای تروریستی حاضر در سوریه (که اتفاقا سابقه بمباران شیمیایی در سوریه را داشتند)، انفجار غیر عمد انبار تسلیحات شیمیایی تروریستها به وسیله جنگندههای روس به همراه موجی از سخنان گزنده سیاستمداران غربی در محکومیت بشار اسد برای این اقدام غیر انسانی، انتشار یافت.
مشخصاً قرار بر این بود که مخاطبان جهانی این اخبار، فرصت فکر درباره ماهیت عاملین این حمله شیمیایی را نداشته باشند. پس در یک اقدام بیموقع، روسها قدس غربی را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی پذیرفتند. باید زمان زیادی را برای قضاوت درباره صحت این اخبار و تحلیل آنها به مخاطبان جهانی داده میشد، ولی دولت جدید آمریکا و دونالد ترامپ، نقشه خود برای حمله به سوریه را از قبل کشیده بودند. پس شبیه اقدام روسها، خیلی بیموقع و یا حتی بیدلیل، استیو بنن با آن همه سر و صدای رسانهها درباره شخصیت پشت پردهاش از شورای امنیت ملی آمریکا کنار گذاشته شد.
بشار اسد خیلی زود محکوم شد. بدون تشکیل دادگاه و گزارش هیئت های حقیقت یاب. و خیلی زودتر تصمیم به تنبیه او گرفته شد. بدون اینکه نظر شورای امنیت سازمان ملل و حتی کنگره آمریکا مهم باشد. جالب آنکه برای تنبیه او روسها از قبل توجیه شده بودند تا بعد از اعلام پایتخت اسرائیل، موج سواری کامل شود. ترامپ با 59 موشک آمریکایی (مجبوریم این عدد را باور کنیم، چون رصد اخبار جدیدتر فرصت قضاوت درباره صحت این تعداد موشک را به ما نمیدهد) پایگاه هوایی ارتش سوریه را هدف قرار میدهد. البته هواپیماهای جنگی روسیه که در آن پادگان مستقر بودند، دیروز صحیح و سالم به پرواز درآمدند. چون قبل از حمله از محل اصابت موشکها یعنی فرودگاه شعیرات در استان حمص خبردار شده بودند.
این همه جنجال خبری پشت سر هم و کشتار کودکان و غیرنظامیان مظلوم برای چه بود؟ آیا سیاستهای جدیدی برای افزایش قدرت عاملین این حوادث تعیین شد؟ نکند رسانههای لیبرال آمریکایی دیگر قرار نیست به ترامپ بتازند؟ آیا پوتین به «تهدید خارجی» برای بسیج رای دهندگان روسی نیاز داشت؟
ترامپ صراحتاً قانون اساسی آمریکا و قوانین بینالمللی را دور زد و حالا به قول فرید زکریا، مجری معروف برنامههای سیاسی شبکه cnn، رئیس جمهور واقعی آمریکا شده است. فرصت تحقیق و تفحص و محکومیت دولت آمریکا برای جنایت کشتار 150 غیرنظامی عراقی در موصل از بین رفت تا رئیس جمهور جدید آمریکا به تعبیر نویسنده روزنامه واشنگتن پست، به معیارهای یک رهبری اخلاقی در آمریکا برسد. کودکان سوری در حمله شیمیایی و سربازان سوری در بمباران هوایی ارتش آمریکا کشته شدند تا برایان ویلیامز، در شبکه MSNBC پرتاب موشک علیه بشار اسد را زیبا توصیف کند.
تاریخ نشان میدهد که جنگ فرصت مناسبی به سیاستمداران اقتدارگرا برای تمرکز قدرت، سرکوب مخالفان و تخل از قانون اساسی اهدا میکند. حالا ترامپ رئیس جمهور تحسین شده هر دو حزب ناتوان آمریکا شده است. شاید سرمستی فعلی دولت آمریکا، گوش شنوا برای شنیدن حرفهای برنی سندرز را از آنان گرفته است و به هشدار او بیتوجه هستند که با اقدام ترامپ (حمله به سوریه) دوباره آمریکا در باتلاق خاورمیانه فرو رفت.
بعد از حمله آمریکا به سوریه، شانس ادامه همکاری عیان بین روسیه و آمریکا کمتر شده است. به خصوص اینکه بعید است رسانههای فرصت طلب آمریکا، به جز تحسین و تعریف از جنگطلبی و کشتار غیرنظامیان، برای برقراری روابط با روسها به ترامپ باج بدهند. هرچند اخبار متعدد و جنجالی همچون آوار بر سر مخاطبان جهانی خراب میشود ولی این بار هم قصه تکراری است:
دولت آمریکا برای رفع بحرانهای داخلی، عجالتاً دموکراسی را با بمب به سوی مردم خاورمیانه پرتاب میکند.