برای قرنها کنجکاوی درباره کارکردهای زیستی و ماورایی خون، انرژی لازم برای خلق سوءتفاهمهای خطرناک و کشفیات انقلابی را فراهم آورده است. اگرچه دانش کنونی ما در خصوص شیوه عملکرد خون بسیار پیچیدهتر از هر زمان دیگری در تاریخ است؛ اما در شناخت ماهیت آن هنوز در قدم اول باقی مانده و شاگردی میکنیم.
مطالب مرتبط:
تاریخچه خواندنی خون – بخش اول
جورج در کتابش اشاره میکند که عبارت تابو از دو کلمه پولینزیایی نشات گرفته است: tapua به معنی «قاعدگی زنان» یا tabu به معنی «جدا از هم». هنوز از آن دوران زمان زیادی نمیگذرد که مردم آمریکا معتقد بودند یک نفرین باعث میشود تماس دست زنان در دوره قاعدگی، باعث خرابی و فساد گوشت شود. البته خون قاعدگی همیشه هم خطرناک فرض نمیشده و جدا شدن از جمع در دوران قاعدگی در خیرخواهانهترین شکل خود به اجماعی همگانی تبدیل شده بوده. جایی تقریبا 500 کیلومتر دورتر از محل زندگی رادا (دختر نپالی قسمت اول)، در نزدیکی مرز پاکستان و أفغانستان، زنان قوم کالاشا هنگام قاعدگی با احترام فراوان به مرخصی کوتاهی میروند که آن را bashali مینامند. آنها طی این مدت خوش میگذرانند، استراحت میکنند و وقتشان را به خواب میگذرانند. جورج در کتابش میگوید در این شکل روایت از جدایی و افتراق دوران قاعدگی، زنان بابت خونشان جایزه میگیرند. زیرا این دوره نوید بخش باروری و قدرت دوباره است.
در ووگیو (جزیرهای در ساحل شمالی پاپوآ گینه نو) خون قاعدگی هم مرگبار است و هم باعث تطهیر و پاکی میشود. لذا مردان هم به تقلید از دورههای قاعدگی زنان، آلت تناسلی خود را با پنجه خرچنگ میبرند. در روم باستان هم خون قاعدگی نفرین شده نبود. پلینیوس طبیعیدان و فیلسوف رومی در کتاب «تاریخ طبیعی» مینویسد که زنان در دوره قاعدگیشان میتوانند جلوی جوانهزدن دانهها را بگیرند، باعث خشکیدن گیاهان شوند، و میوه درختان را نابود کنند. اما این قدرت مخرب آنها کاربردهای خودش را هم دارد. وی معتقد بود که یک زن در دوره قاعدگی میتواند گروه بزرگی از زنبورها را بکشد یا اینکه تگرگ و رعد و برق را دفع کند. پلینی پیشنهاد میکرد همسران کشاورزان حتی میتوانند مانند یک حشرهکش موثر باشند: «اگر زنی در دوره قاعدگی عریان شود و در گندمزار قدم بزند، هزارپاها، کرمها، سوسکها و دیگر حشرات موذی از گوش ذرتها بیرون خواهند ریخت.»
در اسلام هم زنان طی دوره قاعدگی از نماز خواندن منع شدهاند و رابطه جنسی هم نباید داشته باشند. در دین یهود هم قاعدگی زنان همچون دوره زایمان باعث منع آنها از مناسک دینی میشود. به گفته حکیم و خاخام یهودی، شای هلد «تولد نوزاد در حقیقت مرزهای میان مرگ و زندگی را بر هم میزند: یک زندگی جدید وارد دنیا میشود، اما خونی که پایه و اساس زندگی است طی این فرآیند از بیرون ریخته و از بین میرود.»
مسلمانان و یهودیان قوانین سفت و سختی هم در زمینه خوردن خون دارند و هر دو مصرف آن را ممنوع کردهاند. هم گوشت کوشر یهودیان و هم گوشت حلال مسلمانان باید کاملا خالی از خون شده باشد. حتی یهودیان با سختگیری بیشتری میگویند که گوشت کوشر باید نمکسود شود تا کوچکترین ذره خون از آن خارج شود. یک قطره کوچک خون درون تخممرغ آن را غیرقابل خوردن میکند. در حالی که معتقدان به این ادیان چنین ممنوعیتهایی را به عنوان دستورات الهی و برای نشان دادن بندگیشان پذیرفتهاند، برخی علما سعی دارند که این موارد را به عنوان اقدامات بهداشتی برای جلوگیری از فساد گوشت معرفی کنند که باعث تسریع رشد باکتریها و اکسیداسیون گوشت میشود.
امروزه تقریبا در تمام کشورهای پیشرفته هم اگرچه به دنبال گوشت کوشر یا حلال نیستند، اما گوشتی را مصرف میکنند که کاملا عاری از خون باشد. افرادی هم که در رستوران میخواهند استیکشان آبدار و خونی باشد، در حقیقت ناآگاهانه همان میوگلوبین گوشت را مد نظر دارند. میوگلوبین رنگدانههای پروتئینی قرمزی است که مسئولیت حفظ اکسیژن در عضلات را بر عهده دارد و هنگامی که در معرض هوا قرار میگیرد رنگ روشنی پیدا میکند.
اگرچه امروزه مصرف خوراکی خون تقریبا در همهجا ممنوع بوده و هست. اما در قرن اول پس از میلاد یک فرقه یهودی متزلزل ایدهای را مطرح ساخت که به عنوان یکی از آداب و رسوم اصلی و مرکزیشان تبدیل شد. رهبر آنها، عیسی ناصری (حضرت عیسی علیه السلام) به حواریونش گفت که نان و شراب «شام آخر» همان گوشت و خون وی است و بعد از این برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطر وی، باید در مراسم مذهبی خورده شود. رسم و آیین عشای ربانی تبدیل به یکی از سنگ بناهای مهم و اصلی مسیحیت شده است و بدین صورت دکترین استحاله دیگر موضوعی انتزاعی و تنها تئوریک نیست. بلکه در مسیحیت فرم و شکل عینی به خودش میگیرد و طی مراسم مقدس استحاله صورت میگیرد.
البته علما و دانشمندان سالها درباره دلایل این چرخش یکباره (از ممنوعیت خورد خون تا تبدیل آن به روشی تقدیس شده و پلی برای قرب الهی) بحث و جدل کردهاند. برخی معتقدند که در دوره تاریخی معبد دوم اورشلیم، بسیاری از یهودیان جهنمی فرض میشدند، و اولین تغییرات برای ظهور مسیحیت صرفا از استانداردهای آیین و رسوم قدیمی دیونیسوسی کپیبرداری شده بود. برای مثال مراسم جمعی عید آگاپه که در آن مسیحیان به شکل سمبولیک و نمادین گوشت و خون خدا را مینوشند، دقیقا یادآور آیینهای قدیمیتر یونانی است.
اما داستان انشعاب آیین و رسوم مسیحیت از یهودیان چه بود و خون در این میان چه نقشی دارد؟!