خبرگزاری فارس: «عبدالباری عطوان» یادداشت امروز خود در بخش سخن سردبیر روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» را مثل همیشه با طرح چند سوال آغاز کرد و نوشت: «تسلیحات سری که فرمانده ایرانی درباره استفاده از آن برای غرق کردن کشتیهای آمریکایی هشدار می دهد چیست و 1500 سرباز برای حفاظت از هشتاد هزار نیرو در خاورمیانه چه کارایی خواهد داشت؟»
نویسنده در مقدمه یادداشت با اشاره به سردرگمی دولت آمریکا و شفاف نبودن راهبرد آن در قبال ایران گفت: ناوهای آمریکایی با همه خدم و حشم و هواپیماهایش در به وحشت انداختن ایران و وادار کردن آن به تسلیم شدن ناکام بوده است.
هدف اعزام نظامیان آمریکایی به منطقه مشکوک است
نویسنده، تصمیم دونالد ترامپ درباره اعزام یک هزار و پانصد نظامی به پایگاههای آمریکا در منطقه تحت عنوان «حفاظت از نظامیان مستقر در آنجا در سایه تشدید تهدیدهای ایران» را نمونه آشکاری از سردرگمی دولت آمریکا یا «معما» بودن اقدامات آمریکا توصیف کرد و گفت: چگونه این تعداد اندک نیرو میتواند محافظ هشتاد هزار نیروی آمریکایی حاضر در خاورمیانه باشد که چهارده هزار نفر آنها در افغانستان و حدود هشت هزار نفر دیگر در سوریه و عراق هستند. ترامپ به چه کسی میخندد به خودش یا مردمش یا کشورهای منطقه که وعده حفاظت از آنها را داده است؟
رای الیوم افزود: ترامپ خودش گزارشهای خبری یک هفته پیش نیویورک تایمز را رد کرد که گفته بود پنتاگون در حال بررسی طرح اعزام یکصد و بیست هزار نظامی است و حالا از اعزام یگان کوچکی از این نیروها حرف میزند آیا این مقدمه اعزام آن تعداد در چندین نوبت است یا میخواهد فریبکاری کند؟
به نوشته عطوان، اگر تهدیدهای ایران علیه نیروهای آمریکا در منطقه بسیار خطرناک و جدی است، همان گونه که ژنرال «پاتریک شاناهان»، وزیر دفاع موقت آمریکا بیان داشت، آیا با این تعداد اندک سرباز به مقابله با تهدیدهای بزرگ میروند یا در پس پرده مساله دیگری مطرح است؟
نویسنده نوشت: نه ما و نه دیگر ناظران پاسخ واضحی در این خصوص نداریم؛ اما باید به مسالهای مهم اشاره کرد. اینکه آمریکا وقتی در سال 2003 به عراق برای اشغال و تغییر رژیم آن حمله کرد یک کشور بی پناه و بی دوست را هدف جنگی فرسایشی قرار داد که هشت سال به طول انجامید آن هم با کمک 33 کشوری که برخی از آنها از قدرتهای بزرگ اروپایی بودند؛ اما درباره هر گونه جنگ احتمالی با ایران وضعیت متفاوت است.
رای الیوم آورده است: ما میخواهیم بگوییم آمریکا با دشمنی مذهبی روبروست که در چندین کشور بازوهای حمایتی دارد و این بازوها منتظر دستورند تا درهای جهنم را به روی متحدان منطقهای آمریکا و در راس آنها رژیم اشغالگر اسرائیل را در چندین جبهه باز کنند.
اسرائیل و اعراب هم در جنگ کنار آمریکا نیستند
نویسنده با بیان اینکه دولت آمریکا اگر تصمیم به جنگ با ایران بگیرد تنها خواهد بود و از حمایت مردمی هم برخوردار نیست، افزود: رژیم اشغالگر اسرائیل و برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم در کنار آمریکا نخواهند بود؛ چون این شیخ نشینها به رغم داشتن همه سلاح هواپیما و تجهیزات پیشرفته جنگی از پنج سال پیش تاکنون در یکسره کردن جنگ در یمن هم ناکام بودهاند.
عطوان در ادامه به اظهارات دو روز پیش رئیس جمهور ایران اشاره کرد که گفت ایران حتی اگر هدف حملات موشکی آمریکا هم قرار بگیرد با قدرت پاسخ خواهد داد و پرچم تسلیم را بالا نمیبرد.
نویسنده همچنین بخشی از سخنان دیروز برخی مقامات نظامی ایران به مناسبت سالروز آزادی خرمشهر را نقل کرد. از جمله اظهارات مرتضی قربانی، مشاور عالی فرمانده کل سپاه که گفت، ناوهای آمریکا را در صورت کوچکترین حماقتی با دو موشک یا دو سلاح جدید و به کلی سری به قعر دریا میفرستند.
عطوان همچنین بخشی از اظهارات «امیر حسن سیفی»، دستیار فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران را درباره انتقال فرهنگ حاکم بر نیروهای مسلح ایران به گروههای مقاومتی لبنان، غزه، افغانستان، فلسطین و یمن نقل کرد و گفت: مطمئنا منظور فرمانده ایرانی از فلسطین، کرانه باختری است.
به نوشته رای الیوم شاید این تهدیدهای ایران در چارچوب جنگ روانی باشد اما پیامهای بسیار مهمی را مخابره میکند که حتما سران آمریکا آن را جدی خواهد گرفت؛ چون حتی اطلاعات مربوط به اینکه موشکهای الحشد الشعبی پایگاه های آمریکایی حاضر در عراق را نشانه گرفتهاند، وزیر خارجه آمریکا را به بغداد کشاند تا حفاظت از نیروهای آمریکایی در عراق را تامین کند.
آمریکا آبروی خود را برد
عطوان تصور به صفر رسیدن احتمال وقوع جنگ را نادرست خواند اما در عین حال تاکید کرد: بی تردید دولت آمریکا خیلی از آبروی خود را از دست داده است. بخصوص وقتی در قبال حمله به نفتکشهای متحدانش در خلیج فارس و حمله موشکی به منطقه خضراء بغداد و حمله پهپادهای الحوثی به اهداف نفتی عربستان منفعل عمل میکند. اگرچه که حملات الحوثی به عربستان در چارچوب دفاع برابر حملات عربستان علیه یمن است.
در پایان یادداشت آمده است: هم اینک جنگ ارادههاست معلوم نیست که چه کسی فریاد اول را میزند چه در میدان جنگ و چه در پای میز مذاکرات که سری یا علنی برگزار شود.
حزبالله: فشارها بر ایران به نتیجه نخواهد رسید
رئیس شورای اجرایی حزبالله اعلام کرد، فشارهای کنونی بر جمهوری اسلامی ایران به اهداف خود نخواهد رسید و قدرت بسیار امروز ایران به برکت در پیش گرفتن فرهنگ مقاومت است.
«سید هاشم صفی الدین» رئیس شورای اجرایی حزبالله گفت هدف از محاصره کینهتوزانه و خبیث امروز بر مقاومت و جامعه آن، فشار بر تمام کسانی است که با مقاومت تعامل دارند تا در نهایت از حمایت از مقاومت دست بردارند اما نتیجه برعکس بوده و در جامعه مقاومت در سال 2019 بسیار قویتر و بهتر از دو سال پیش 2017 و 2018 بوده است.
بر اساس گزارش بخش اطلاعرسانی «الاعلامالحربی» شاخه لبنان، صفیالدین در ادامه گفت: «ایران کشور فقیری نیست بلکه کشوری غنی از نفت، ثروتها، علم، امکانات، تواناییها و جوانان است؛ ایران یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه است اما محاصره شده تا تسلیم و تضعیف شود و ملت ایران از جمهوری اسلامی خسته شوند و از مسئولان و علما بخواهند از مواضع و مسئولیتهای خود کنار بروند اما این ابدا اتفاق نخواهد افتاد؛ به همین دلیل چند روز پیش دیدیم که دونالد ترامپ مواضع خود را تغییر داد و اصلاح کرد؛ اینها بر این دلالت دارد که دولت آمریکا در حیرت است و جمهوری اسلامی ایران به مسیر، گزینهها و موضع خود خوب واقف است؛ تمام این نتایج و قدرتی که جمهوری اسلامی ایران به آن رسیده به برکت فرهنگش است.»
وی تأکید کرد: «از قدرت بسیاری برخورداریم و این از نعمتهای خداوند است؛ نه جمهوری اسلامی ایران ضعیف است و نه مقاومت در لبنان، محور مقاومت در فلسطین، سوریه، عراق و یمن به هیچ وجه ضعیف نیست.»
صفیالدین در ادامه گفت: «امروز آمریکا، اسرائیل، آل سعود و برخی از کشورهای غربی و (حوزه) خلیج (فارس) تمام کینهها و تواناییهای خود را برای تضعیف و ناچار کردن ما به عقبنشینی بسیج کردهاند اما به خواست خداوند این موضوع ابدا رخ نخواهد داد زیرا ما قدرتمندیم و این آمریکا، اسرائیل و آلسعود هستند که از منطقه عقبنشینی خواهند کرد.»
رئیس شورای اجرایی حزبالله در پایان اعلام کرد، آزادسازی جنوب لبنان در 25 می 2000 نشان داد که وعده خداوند حتمی است و این وعده میتواند در زمان دیگری در آینده نیز محقق شود.
در 25 ماه مه سال 2000 میلادی (4 خرداد 1379)، رژیم صهیونیستی پس از 18 سال مقاومت مردم لبنان، مجبور به عقب نشینی از جنوب این کشور شد.