پایگاه خبری فردا: حالا چندروزی است که از ماجرای قتل میترا استاد می گذرد. رسانه ها بسیار کم تر از روزهای قبل به این موضوع می پردازند و به نظر می رسد وقت بازبینی آنچه صدا و سیما در این واقعه انجام داد رسیده است. از اسلجه در دستان خبرنگار صدا و سیما تا مصاحبه با نجفی با کت و شلوار در آگاهی همه و همه باعث شد علاوه بر اطلاع رسانی سریع و جامع، انتقادات زیادی نیز به صدا و سیما روانه شود. در این باره چند نکته قابل ذکر است.
به پوشش خبری صدا و سیما از ماجرای محمد علی نجفی می توان از دو جنبه نگاه کرد. از یک سو نشان دادن چهره متهم و اطلاع رسانی در مورد یک متهم پیش از آن که در دادگاه محکوم شده باشد طبق قانون ممنوع است و رسانه ها حق ندارند این کار را انجام دهند، چه این که در سال های پیش پرونده قتل مشهوری داشتیم که با وجود اعتراف اولیه به قتل، به دلیل انکارها و پیچیدگی های بعد سال ها زمان برد تا فرد مورد نظر مجرم شناخته شده و قصاص شود. از این جهت نشان دادن زوایای مختلف پرونده نجفی بدون هیچ سانسوری از رسانه ملی امری خلاف قانون به شمار می آید.
اما از طرف دیگر پرونده محمدعلی نجفی اگر چه مستقیما به مسئولیت های دولتی او مربوط نیست چرا که چند سالی است از آن ها کناره گرفته با این حال به نظر می رسد باید محاکمه چنین فردی که زمان تولد همسر دوم خود، وزیر بوده است تفاوت هایی داشته باشد. اما این تفاوت ها چرا باید وجود داشته باشند و مرحله بعدی آن چیست؟
حتی با وجود اطلاع رسانی گسترده تلویزیون درباره محمدعلی نجفی از ساعات ابتدایی باز هم شمار زیادی از خبرنگاران اصلاح طلب در صدد بودند که او را قهرمان این ماجرا جا بزنند و به جای یک فرد که به قتل آن هم با 5 گلوله معترف شده است، او را قربانی بخوانند. با این حال علی رغم همه این تلاش ها هیچ کس نتوانست در مورد برخورد بد با نجفی ، فشار برای اعتراف و یا طبق معمول شکنجه شدن! او داستان سرایی کند چرا که همه چیز واضح و عیان پیش روی مردم بود واتفاقا رفتار فوق العاده خوب پلیس با نجفی بود که مورد انتقاد قرار گرفت. بیایید فرض کنیم نجفی که در ابتدا گفته می شد پایش نیز زخمی شده است بدون هیچ گونه اطلاع رسانی دستگیر می شد. اکنون احتمالا در رسانه های ضدانقلاب پای نجفی به خاطر جراحات وارد شده در حال قطع شدن بود و او نیز زیر شکنجه های پلیس در حال اعتراف به قتل. بنابراین از این جنبه اطلاع رسانی لحظه به لحظه این رویداد کاملا منطقی به نظر می رسد.
اما در این اطلاع رسانی باید دو نکته رعایت شود تا این مزایا به معایب تبدیل نشود. صدا و سیما نباید در پرونده های مبهم دیگر مخصوصا از سیاسیون و افراد منتسب به جناح مقابل سکوت پیشه کند. نباید با سربسته گذاشتن آن پرونده ها این تصور را ایجاد کرد که چون محمدعلی نجفی اصلاح طلب بوده پس تلویزیون برای بردن آبروی او به پوشش این مساله پرداخته است که البته در بسیاری از موارد این برخورد یکسویه را شاهد بوده ایم و امیدواریم که این رویداد آغازی باشد بر یکسان انگاشتن همه افراد در مورد این مساله.
هم چنین این روند نباید در این جا متوقف شود. سرو صدای اولیه قتل میترا استاد فروکش کرده است اما شایعات فروکش نخواهند کرد. صدا و سیما هم چنان باید در صف اول پرداختن به این شایعات و پاسخگویی و اطلاع رسانی در مورد آن ها باشد. این رویداد نشان داد که اگر صدا و سیما اراده کند،هم چنان رسانه ای است که می تواند در مورد موضوعات مختلف جریان رسانه ای را تا حدی در دست بگیرد.