ماهان شبکه ایرانیان

مروری بر پنج نقش آفرینی برتر اکبر عبدی به مناسبت تولدش

چهارم شهریورماه، اکبر عبدی پنجاه‌ونه‌ساله می‌شود. بازیگری که در نیمه دوم دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، ستاره بی‌چون‌وچرای سینمای ایران بود

چهارم شهریورماه، اکبر عبدی پنجاه‌ونه‌ساله می‌شود. بازیگری که در نیمه دوم دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، ستاره بی‌چون‌وچرای سینمای ایران بود. عبدی هیچ‌گاه شمایل یک سوپراستار را نداشت. اتفاقاً برعکس، عبدی با آگاهی کامل به فیزیک بدنی‌اش و میمیک صورتش، کاراکتر می‌آفرید. کاراکترهایی که بیننده لاجرم دوستشان داشت.
عبدی هم مانند بسیار از بازیگران هم‌نسل خودش، کار را از تلویزیون شروع کرد. بازی در «محله بروبیا»، «محله بهداشت» و «بازم مدرسم دیر شد»، چهره و نام عبدی را به مخاطب شناساند.

همچنین بخوانید:
هفت به علاوه یک فیلم از پرویز پرستویی که باید دید

از همان زمان هم بود که عبدی با ویژگی‌هایی متفاوت از یک چهره و ستاره سینمایی وارد سینما شد. اما آن‌قدر با خودش و بازی‌اش راحت بود که به آثار بزرگ‌ترین کارگردانان ایرانی راه یافت.
اکبر عبدی در نیمه دوم دهه هفتاد به‌شدت کم‌کار شد. معدود فیلم‌هایی هم که بازی کرد نه نظر منتقدان را جلب کرد و نه با مخاطبان ارتباط برقرار کرد. اکبر عبدی دیگر آن ستاره پول‌ساز و یکه‌تاز قبلی نبود. با ورود سوپراستارهای جدید به سینما، عبدی بیش‌ازپیش به حاشیه رانده شد. «اخراجی‌ها» ساخته مسعود ده‌نمکی، فرصتی دوباره برای عبدی فراهم آورد تا به اوج بازگردد.

 اخراجی‌ها

بااین‌حال، گرچه عبدی در سال‌های اخیر در سینما نسبتاً پرکار بوده است، اما انگار دوره‌اش تمام‌شده است. نه کمدی‌هایش آن‌چنان خنده‌دارند، نه تبدیل‌شدنش به زن می‌تواند بیننده را شگفت‌زده کند.
اظهارنظرهای تند، بی‌پرده و گاه توهین‌آمیز اکبر عبدی هم دردسرهای زیادی برایش داشته است. از توهینش به اعراب در برنامه خنداننده شو رامبد جوان، تا پول‌دوست خواندن محمدرضا شریفی‌نیا و آنچه درباره بده بستان مالی‌اش با مسعود فراستی عنوان کرد.
با همه این‌ها، نمی‌توان انکار کرد که عبدی نقش مهمی در سینمای بعد از انقلاب دارد. او رد پای خودش را در تاریخ بازیگری ایران ثبت کرده است. کاراکترهای ماندگار، متفاوت و بازی حرفه‌ای‌اش گواه این مدعاست. به بهانه تولد او در اولین روزهای آخرین ماه تابستان، به برخی از ماندگارترین نقش‌های اکبر عبدی نگاهی می‌اندازیم.

1- مادر – علی حاتمی (1368)

مادر اکبر عبدی

اکبر عبدی بعد از بازی در مجموعه‌های تلویزیونی و چند فیلم سینمایی تا پایان دهه شصت به‌عنوان بازیگر کمدی بی‌رقیبی شناخته می‌شد. عبدی در همین زمان ریسک بزرگی کرد و به «مادر» علی حاتمی پیوست. در «مادر» عبدی فرصتی برای طنازی ندارد. ظاهر ژنده‌پوش و دندان‌های شکسته غلامرضا، کاراکتر او را برای بیننده مشخص می‌کند. غلامرضا، کوچک‌ترین فرزند خانواده با مشکلات روانی و عقلی که دارد، در میان خواهرها و برادرها انگار غریب است. زیر باد مشت و لگد برادر بزرگ‌تر دم نمی‌زند و به دست نوازش برادر کوچک‌تر رام می‌شود.
عبدی در نقش غلامرضا، از دنیای بازیگری همیشگی‌اش فاصله می‌گیرد. «مادر»، برخلاف تجربه‌های قبلی عبدی در سینما، او را در مرکز توجه قرار نمی‌دهد. اما عبدی با فرورفتن در کاراکتر غلامرضا، بیننده را وادار می‌کند او را ببیند. اکبر عبدی برای این نقش، جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از هشتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

2- هنرپیشه – محسن مخملباف (1371)

هنرپیشه

اکبر عبدی در روزهایی که در اوج قرار دارد در «هنرپیشه» مخملباف ظاهر می‌شود. روزهایی که او سوپراستار سینمای ایران است. «هنرپیشه» اکبر عبدی را در نقش خودش، بازیگری سرشناس ترسیم می‌کند. اما زندگی خانوادگی او و مشکلاتش با همسرش موضوع اصلی فیلم است. کاراکتر عبدی در این فیلم دو لبه زندگی واقعی و بازی جلوی دوربین را به چالش می‌کشد.
عبدی از یک‌سو بازیگر کمدی موفق سینما است و از سوی دیگر، با همسر نابارورش درگیر است. در میان کوچه و خیابان و میان همسایه‌ها باید شمایل ستاره بودنش را حفظ کند و شخصیت و تفکر در حال فروپاشی‌اش را پنهان کند. چالش اصلی عبدی در «هنرپیشه» نمایش این دوسویه متفاوت به‌صورت موازی و در کنار هم است.

3- آدم‌برفی – داوود میرباقری (1373)

آدم‌برفی اکبر عبدی

اکبر عبدی، عمده شهرتش را مدیون نقش‌های کمدی است. بااین‌حال، بهترین نقش‌آفرینی‌هایش به فیلم‌هایی برمی‌گردد که توانایی کمدی‌اش را به پس‌زمینه رانده است. «آدم‌برفی»، ساخته جنجالی داوود میرباقری، بعد دیگری از توانایی‌های اکبر عبدی را به نمایش می‌گذارد. اکبر عبدی در عمل در «آدم‌برفی» در دو نقش ظاهر می‌شود. عباس مردی است که برای مهاجرت به آمریکا خود را به شکل زن درمی‌آورد.
«آدم‌برفی» در کنار انتقادات سیاسی و اجتماعی هویت انسانی را به چالش می‌کشد و کاراکتر دوگانه عباس نماد این بیگانگی هویتی است. عبدی با جسارت ظاهرش را به شکل یک زن درمی‌آورد و بازی‌اش را اصلاح می‌کند تا کاراکتر درنا را جان ببخشد. از سوی دیگر، وقتی لباس مردانه به تن می‌کند، یکسره عباس است.
شاید اگر «آدم‌برفی» بااین‌همه جنجال همراه نمی‌شد، بازی عبدی در این فیلم هم بیشتر دیده می‌شد. سال‌ها بعد عبدی دو بار دیگر در نقش زن ظاهر می‌شود. یک‌بار در «خوابم می‌آید» رضا عطاران و بار دیگر در «خواب‌زده‌ها» اثر فریدون جیرانی. او برای بازی‌اش در نقش مادر در فیلم عطاران دومین سیمرغ بلورین را از جشنواره سی‌ام فجر دریافت کرد.

4- دزد عروسک‌ها – محمدرضا هنرمند (1368)

دزد عروسک‌ها اکبر عبدی

عبدی به‌عنوان بازیگری که کارش را با برنامه‌های کودک شروع کرد، هیچ‌گاه رابطه‌اش را با سینمای کودک قطع نکرد. درخشان‌ترین کار اکبر عبدی در حوزه سینمای کودک تا امروز «دزد عروسک‌ها» است. فیلمی فانتزی که سراسر رنگ و کودکی است. البته از حق هم نگذریم، خرخر و پسرش گنجو برای بچه‌های آن زمان کمی ترسناک بودند.
عبدی در نقش گنجو، شیطنت و بازیگوشی کار کودک را به بازی‌اش می‌آورد. گنجو که پسر جادوگر است، با خصوصیات و ویژگی‌هایی مثل شکمو و خنگ بودن، در مقابل بچه‌های خوب داستان قرار می‌گیرد.
اکبر عبدی یک سال بعد در یک کار کودک دیگر، «سفر جادویی» ابوالحسن داوودی ظاهر می‌شود. بازهم عبدی با بر عهده گرفتن دو نقش توانایی‌هایش را ثابت می‌کند. او در نقش دکتر رضا کمالی، استبداد و سختگیری پدر خانواده را نشان می‌دهد. درعین‌حال در نقش کودکی‌های رضا، پسربچه‌ای شیطان و خرابکار می‌شود و ماجراهای خودش را رقم میزند. عبدی به‌عنوان چهره‌ای که همیشه با سینمای کودک رابطه‌ای نزدیک داشته است، برخی از ماندگارترین نقش‌های این سینما را ایفا کرده است.

5- ای ایران – ناصر تقوایی (1368)

 ای ایران

چه کنیم که وقت کم است و نمی‌توانیم با جزئیات به «روز فرشته»، «اجاره‌نشین‌ها» و حتی «اخراجی‌ها» اشاره‌کنیم. به‌جای این‌ها به سراغ «ای ایران» می‌رویم. فیلمی که از زمان ساخته‌شدنش درست فهمیده نشد و خوب دیده نشد. «ای ایران» یک طنز فانتزی است که به هجو رابطه یک‌سویه قدرت در جامعه می‌پردازد. ناصر تقوایی در «دایی جان ناپلئون» قریحه قدرتمند طنزش را نشان داده بود و در «ای ایران» بار دیگر قصه‌اش را در بستری طنز می‌پروراند.
اکبر عبدی در «ای ایران» با یک گریم سنگین ظاهر نمی‌شود. تلاش نمی‌کند بیننده را به قهقهه وادارد یا برایش طنازی کند. کاراکتر سرگرد مکوندی، به‌عنوان نماد قدرت در یک جامعه کوچک، در بطن قصه معنا می‌یابد. قلدر بازی و توهم قدرتش همه اجزایی از قصه اصلی تقوایی هستند. «ای ایران» با خیل عظیم بازیگران و سیاه لشکرهایش، جایی برای یک قهرمان ندارد و عبدی هم این قهرمان نیست. به همین دلیل هم هست که خود تقوایی این فیلم را با «رزم‌ناو پوتمکین» مقایسه کرده است.
عبدی هم این به حاشیه رانده شدن را می‌پذیرد. در روزهایی که ستاره اصلی سینمای ایران است، تبدیل به عنصری از روایت فانتزی و متفاوت تقوایی می‌شود و بسیار هم درخشان ظاهر می‌شود. «ای ایران» بااینکه یک فیلم سفارشی بود، اما مسیری کاملاً شخصی در پیش گرفت و به همین دلیل هم به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد. فیلم حتی به جشنواره فجر هم راه نیافت. عبدی هم‌سال‌ها بعد در اختتامیه جشنواره سی‌ام، از سیمرغ نگرفتنش برای این فیلم انتقاد کرد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان