ماهان شبکه ایرانیان

دارندگان خانه‌های یک میلیاردی لزوما ثروتمند نیستند

این در حالی است برخی کارشناسان اعتقاد دارند داشتن خانه یک میلیاردی لزوما به معنای ثروتمندی افراد نیست. زیرا ممکن است این خانه‌ها ارثی باشند و صاحبان آن از لحاظ معیشتی جزو گروه‌های نیازمند جامعه قرار بگیرند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه  گفت‌وگویی با بیت‌ا... ستاریان، تحلیل‌گر اقتصاد مسکن و استاد دانشگاه تهران، انجام شده است که در ادامه می‌خوانید.

داشتن خانه یک میلیارد و 200 میلیون تومانی در تهران و خانه 900 میلیون تومانی در سایر استان‌ها یکی از ملاک‌هایی است که وزارت رفاه برای حذف خانوار از طرح حمایت معیشتی دولت در نظر گرفته است. آیا داشتن دارایی با این ارزش لزوما به‌معنای ثروتمندی افراد است؟

خیر؛ اینکه لزوما داشتن خانه یک میلیاردی به‌معنای ثروتمندی فرد باشد ملاک نادرستی است. اما چنین فردی دیگر مستحق دریافت یارانه هم نیست. باید دید که این خانوار جزو کدام دهک درآمدی قرار دارند. به عقیده من اصولا کسی که دارای خانه است نباید مشمول دریافت یارانه نقدی شود. یا کسی که بیش از 100 میلیون تومان برای خرید خودرو می‌پردازد نشان می‌دهد که نیازی به دریافت یارانه نقدی ندارد. این فرد حتی مستحق این نیست که هر لیتر بنزین را 1500 تومان بخرد.

البته دولت در ابتدای امر اعلام کرد که بدون هیچ قید و شرطی به جز سه دهک پردرآمد جامعه، به هفت دهک دیگر یارانه نقدی می‌پردازد. اکنون که پس از گذشت یک مرحله شروط مختلفی تعیین شده عده‌ای اعلام نارضایتی می‌کنند.

وقتی گفته می‌شود به هفت دهک یارانه پرداخت می‌شود، قطعا کسانی هم به این یارانه‌ها دسترسی پیدا می‌کنند که جزو گروه‌های پردرآمد جامعه قرار دارند. در حالی که یارانه نقدی صرفا باید به گروه‌های نیازمند جامعه پرداخت شود. نه‌تنها هفت دهک، بلکه پرداخت این یارانه چهار دهک هم توجیه‌پذیر نیست. زیرا در دهک‌های کم‌درآمد هم افرادی هستند که از خودرو استفاده می‌کنند و از یارانه پنهان بنزین بهره‌مند می‌شوند. در حالی که این یارانه پنهان عموما باید به سه دهک کم‌برخوردار جامعه پرداخت شود؛ اما از حق آنها کاسته شده و به افراد دارای خودرو پرداخت می‌شود. حال انتظار اینکه دولت از محل اصلاح قیمت حامل‌های انرژی باز هم یارانه جدیدی به دارندگان خودرو بپردازد، انتظار نابه‌جایی به نظر می‌رسد. این یارانه حق افرادی است که از خودرو استفاده نمی‌کنند. اگر قیمت واقعی بنزین را حداقل 9000 تومان در نظر بگیریم، دارندگان خودرو بابت هر لیتر بنزین یارانه‌ای 7500 تومان یارانه دریافت می‌کنند. یعنی اگر در ماه 60 لیتر مصرف بنزین داشته باشند، هر 30 روز 450 هزار تومان یارانه پنهان می‌گیرند. پس اگر قرار به اجرای عدالت باشد، کسانی هم که خودرو ندارند باید به چنین یارانه‌ای برسند. اما برخی انتظار دارند که علاوه بر این 450 هزار تومان یارانه‌های جدیدی هم بگیرند. متاسفانه فروش بنزین ارزان در ایران باعث شده تا عده‌ای برای رفتن تا سوپرمارکت هم از خودرو استفاده کنند. فقط کافی است صبح‌ها نگاهی به تردد خودروها بیندازیم، متوجه می‌شویم که خانواده‌های زیادی فرزند خودشان را با خودرو به مدرسه می‌برند. شاید در یک نگاه کلی این امر تاثیر زیادی بر مصرف نداشته باشد، اما اگر وارد جزئیات شویم متوجه می‌شویم که در سال حجم قابل‌توجهی از سوخت بدین طریق دود می‌شود. حال بماند سفرهایی که مدام با خودروهای شخصی انجام می‌پذیرد. البته افراد حق دارند که از این رفاه بهره‌مند باشند، اما باید هزینه آن هم بپذیرند و بپردازند. آنها اگر نسبت به هزینه بنزین گلایه دارند، همانند افرادی که خودرو ندارند می‌توانند از وسایل نقلیه عمومی نظیر قطار و اتوبوس استفاده کنند. البته قاعده‌ای که در دنیا رعایت می‌شود این است که بنزین به نرخ واقعی عرضه می‌شود. اگر در ایران هم این قاعده رعایت شود، ممکن است افراد تصمیم بگیرند دیگر خودرویی نداشته باشند. البته برخی دستمزد پرداختی در ایران را با جهان مقایسه می‌کنند که این موضوع را هم می‌توان تحلیل کرد، اما در اینجا بحث عدالت اجتماعی مطرح است که در این نظام یارانه‌ای رعایت نمی‌شود.

بهتر نبود دولت از ابتدای ملاک پرداخت یارانه جدید را اعلام کند؟

پیش از پاسخ به این پرسش باید گفت که اصل پرداخت یارانه نقدی به این شکل سیاست کاملا اشتباهی است. مگر می‌‌توان به 60 میلیون نفر در ماه یارانه نقدی پرداخت و در مقابل آثار تورمی آن ایستاد؟ به جرات می‌توان گفت که بیش از نیمی از این افراد مصرف‌کننده خودرو و متعاقب آن بنزین هستند. مگر یارانه‌ای که به مصرف بنزین پرداخت می‌شود ناچیز است؟ هیچ کشوری را نمی‌توان یافت که به این شکل به شهروندان خود یارانه بپردازد. در علم اقتصاد هم چنین موضوعی مطرح نیست. اما چرا اینکه دولت از ابتدا ملاک‌های خود را شفاف اعلام نکرد به مباحث سیاسی مربوط می‌شود. برخورد سیاسی دولت‌ها با اقتصاد باعث شده تا دولت‌‌ها نسبت به واکنش مردم به تصمیمات خود نگران باشند و همواره این موضوع را در تصمیمات خود دخیل می‌کنند. از دولت انتظار می‌رود که با مردم شفاف سخن بگوید و آنها را آگاه سازد که اصلاح نرخ بنزین به نفع اقتصاد و جامعه ایران است. نام تصمیم سران قوا درباره سهمیه‌بندی بنزین و افزایش 500 تا 2000 تومانی قیمت بنزین را نمی‌توان اصلاح قیمت گذاشت. زیرا همان‌طور که اشاره شد همچنان حداقل یارانه 5000 تا 7500 تومانی به مصرف‌کنندگان بنزین پرداخت می‌شود. در حالی که اصلاح قیمت بنزین و یارانه‌های پنهان زمانی عملی می‌شود که دولت نرخ آن را با فوب خلیج فارس برابر کند که البته این امر نیاز به اصلاح مواردی چون دستمزدها و توزیع مناسب ثروت دارد. لازم است دولت اطلاع‌رسانی دقیقی در این زمینه انجام دهد که واقعی‌سازی قیمت‌ها به نفع دهک‌های کم‌درآمد جامعه تمام می‌شود و ثروتمندان باید هزینه مصرف نادرست خود را بپردازند. آنگاه دیگر بدون هیچ نگرانی سیاسی می‌توان می‌توان برنامه‌هایی متناسب با سازوکارهای علم اقتصاد به اجرا گذاشت. به‌دلیل پرداخت این یارانه‌های پنهان به اقشار پردرآمد جامعه است که شرکت‌های حمل‌ونقل عمومی شهری و بین‌شهری شرایط اقتصادی نامناسبی دارند و مجبور می‌شوند نرخ کرایه خود را افزایش دهند. در حالی که اگر ثروتمندان هم مجبور شوند از این وسایل استفاده کنند، آنگاه تقاضا افزایش می‌یابد و دیگر نیاز به سهمیه‌بندی و عرضه بنزین دونرخی هم از بین می‌رود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان