سرویس سیاست مشرق- ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی با موشک پدافند خودی، تنها ساعاتی بعد از عملیات فاتحانه و تاریخساز نیروی هوا-فضای سپاه(که باید این دوران غم و اندوه بگذرد تا درباره ابعاد تاریخسازی آن بحث و تفسیر شود)، کام پیروزی عظیم را برای خانواده قربانیان، ملت بزرگ ایران و شاید از همه بیشتر نیروهای عملیاتی که آن عملیات بزرگ را رقم زدند، تلخ کرد.
در چنین شرایطی که بهت و اندوه و فضای جامعه را گرفته، طبیعتا هر توضیح فنی و کارشناسی، رنگ توجیه به خود می گرفت و از همین رو، هم سردار امیرعلی حاجیزاده (فرمانده عملیات تاریخساز موشکی) و سردار حسین سلامی (فرمانده کل سپاه)، با درایت از هر گونه چون و چرا و توضیح شبهات و ابهامات فنی درباره ماجرای خطای شلیک به هواپیمای مسافری، اجتناب کردند و مسوولیت ماجرا را کاملا به گردن گرفتند تا با کمی فروکش کردن فضای شدیدا احساسی، فضا برای بررسی همه شبهات، ابهامات و قصورها و تقصیرهای احتمالی در مجموعههای دیگری غیر از سپاه پاسداران به عنوان مسوول عملیات، گشودهتر گردد.
در این میان، باز مگسها که با دیدن زخم، گل از گلشان می شکفد و هجوم می آوردند تا هر مصیبت و رنج ملت ایران را دستاویز تحریک و فتنهآفرینی کنند، روی این ماجرا سوار شدند تا در نهایت از تحقیری که با عملیات حمله موشکی موفق به پایگاه هوایی عینالاسد، عارض شیطان بزرگ، آمریکا، و متحدان منطقهای و فرامنطقهای آن شد، بکاهند.
اما به مصداق «الغریق یتشبث بکل حشیش»، اینبار دشمنان ملت ایران، که به هیچ تردیدی، ذرهای رنج و درد ملتهای دیگر برایشان اهمیت ندارد، از شدت بزرگی ضربه ایران، بسیار شتابزده و سراسیمه، به طناب ماجرای سقوط هواپیما چنگ زدند و برخلاف همه اصول عقلانی و منطقی، هم دست خود را رو کردند و هم برنامه شوم خود را در بهرهبرداری از این ماجرا لو دادند.
دانلد ترامپ که مدتهاست دشمنی و کینه خود را نسبت به کلیت «ایران» و «ملت ایران» آشکار کرده است، روز یکشنبه (12 ژانویه/ 22 دی)، در توئیتی به فارسی نوشت:
"خطاب به رهبران ایران: معترضان خود را نکشید. هزاران تن تاکنون به دست شما کشته یا زندانی شدهاند و جهان نظارهگر است. مهمتر از آن، ایالات متحده نظارهگر است. اینترنت را وصل کنید. به خبرنگاران اجازه دهید آزادانه حرکت کنند! کشتار مردم بزرگ ایران را متوقف کنید!"
ظاهرا مشاوران فارسیزبان سلطنتطلب یا منافق ترامپ، چند توئیت فارسی از قبل برای او آماده کرده بودند که برای روز مبادا استفاده کند و ترامپ، زودتر از موعدی که گویی برای آن برنامهریزی کرده بودند، این توئیت را در حالت غیرعادی منتشر کرده است! چرا که زمان انتشار این توئیت، وقتی بود که صرفا برخی تجمعات اعتراضی نه چندان قابل ملاحظه و عمدتا پراکنده در تهران و شاید برخی شهرهای دیگر به بهانه اعتراض به ماجرای سقوط هواپیما صورت گرفت که متمرکزترین آنها در برخی دانشگاههای پایتخت بود. همه این تجمعات بعد از نهایت دو سه ساعت جمع شد و پایتخت شب کاملا آرام و عادی را پشت سر گذاشت. از سوی دیگر، طبق تصریح و تاکید نیروی انتظامی، در تجمعات پراکنده اوایل هفته، هیچ سلاح گرمی از سوی نیروهای انتظامی استفاده نشد و هیچ گزارشی از کشته شدن کسی وجود ندارد. و البته در روزهای گذشته، هیچ گزارشی از قطعی یا اختلال گسترده و قابل ملاحظه در اینترنت هم نبود.
البته در کنار این واقعیتها، اخبار و گزارشهایی از سوی برخی محافل نزدیک به دستگاههای امنیتی منتشر شد که ظاهرا سازمان نفاق در ارتباطات خود، از دستور رهبری این سازمان برای «کشتهسازی» در تجمعات خبر دادند. با لحاظ این گزارشها، توئیت عجیب ترامپ را، آن هم به زبان فارسی، که از «کشته و زندانی شدن هزاران نفر» و «قطع اینترنت» می گوید، می توان به دو معنا تفسیر کرد.
نخست، این که دولت آمریکا و متحدان آن، روی تجمعات روزهای گذشته و گستردگی و استمرار و تلفات بالای آن، حساب خاصی باز کرده بودند، چنان که ترامپ(که سابقه حماقتهای سرخود و تصمیمات دفعی و عجولانه دارد) بدون این منتظر اخبار پیشبرد این پروژه «آشوب و کشتهسازی» بماند، وقوع آن را پیشفرض گرفت و این توئیت احمقانه و رسوا را منتشر کرد.
حالت دوم این است که معنای این توئیت، نه درخواست از رهبران ایران برای احتراز از «کشتار»، که دستور یا به نوعی اعلام ساعت صفر عملیات، برای پروژه «کشته سازی» به هستههای نفوذی آمریکا در داخل(اعم از وابستگان سازمان تروریستی منافقین و سایر گروههای تروریست) است.
اما مورد عجیبتر، خبر دستگیری سفیر انگلیس در تجمع غیرقانونی مقابل دانشگاه امیرکبیر در روز یکشنبه بود. این که سفیر دولت تفرقهافکن بریتانیا شخصا و راسا در یک تجمع آشوبگرانه حضور پیدا کند، آن اندازه دور از ذهن بود که در وهله اول چندان قابل باور نبود. این دور از ذهن بودن، از آنجا می آید که روباه پیر استعمار، در دنیا به توطئهگری و مکاری در پشت پرده معروف است و این که معمولا اقدامات خود را علیه کشورهای مستقل، از طریق سلولهای نفوذی و مهرههای عملیاتی در درون همان جامعه هدف صورت می دهد و جاسوسان یا ماموران ظاهرا دیپلماتیک انگلیس، دست خود را صریحا رو نمی کنند و پشت پرده می مانند تا بتوانند سر بزنگاه انکار کنند و برائت بجویند.
اما حضور شخص «رابرت مَک ایر»، سفیر بریتانیا، در تجمع غیرقانونی اوایل هفته، که خلاف عادتها و استاداردهای انگلیسی است، نشان از دستپاچگی، بی برنامگی و البته خالی بودن دست نظام سلطه، بعد از تحقیر آمریکا در حمله موشکی سپاه به عین الاسد است که مجبور شدهاند اینچنین به پروژهی سوءاستفاده از ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی رو آوردهاند و حتی سفیر انگلیس خود را خرج این پروژه می کند.
اما گزارش موثق دیگری که در همین رابطه وجود دارد، همراهی آشکار برخی سرپلهای نفوذ سفارت انگلیس در فضای هنری کشور، با سفیر این کشور(که گزارشهایی از ترس خجالتآور او بعد از دستگیری توسط نیروی انتظامی وجود دارد) است.
ظاهرا سفارت روباه پیر ابتدا برخی از چهرههای هنری را فرامی خواند و آنگاه سفیر به همراه این افراد به محل تجمع غیرقانونی می رود. هدیه تهرانی(بازیگری که نام او در پرونده جاسوسی محیط زیستی مطرح است)، جعفر پناهی(کارگردان که سابقه محکومیت برای جرایم ضدامینتی در سال 88 دارد)، رضا درمیشیان(کارگردان سینما که سابقه در ساختن فیلمهای سیاه و ساختارشکن دارد) و هانیه توسلی(بازیگری که دلنوشتههای اینستاگرامی او در رثای گربهاش! مدتی قبل سوژه شده بود) همراهان سفیر انگلیس بودند.
تردیدی نیست که آمریکا و متحدان اروپایی آن، در تلاش برای تخفیف و به حاشیه بردن سرشکستگی خود در ماجرای سیلی موشکی، به هر نیرنگی متوسل خواهند شد و البته در این مسیر، روی همراهی «شبکه نفوذ» خود در داخل که 4 دهه برای شکلدهی و تقویت و گسترش آن سرمایهگذاری کردهاند، حساب باز کردهاند. این که چهرههای هنری برای انجام این اقدام خصمانه فراخوان می شوند، کاملا معنادار است.
متاسفانه، در چند سال اخیر، در سایهی غفلت یا چشمپوشی دولت اعتدال، سفارتخانههای خارجی(به ویژه فرانسه و بریتانیا) فضای فرهنگ و هنر کشور را به جولانگاه نفوذ تبدیل کردهاند و با شدّت و حدّت به جذب، آموزش و شبکهسازی افراد در جهت اهداف ضدایرانی خود پرداخته اند. اما این همراهی با سفیر دولت انگلیس، که سوابق بسیار سیاهی در ضربه زدن به ایران در تاریخ دویست سال اخیر داشته، و در ماجرای ایجاد قحطی در زمان اشغال جنوب ایران در جنگ اول جهانی، دستکم سه میلیون ایرانی(و برخی منابع بسیار بیش از این گفتهاند) را به ورطهی قحطی انداخت و از بین برد، قطعا ننگی بر چهرهی هر کسی خواهد بود که در این روزهای حساس و سرنوشتساز در مقام عملهی میدانی انگلیس اقدام می کنند.