آرامش در زندگی بر اساس آموزه های اسلامی؛ عوامل و زمینه ها

(ألَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللهِ ألا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد/۲۸)؛ «همان کسانی که ایمان آورده اند، و دل هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد».

آرامش در زندگی بر اساس آموزه های اسلامی؛ عوامل و زمینه ها

مقدمه

(ألَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللهِ ألا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد/28)؛ «همان کسانی که ایمان آورده اند، و دل هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد».

آرامش روانی ضرورتی اجتناب ناپذیر و حیاتی برای بشریت است که تبلور شخصیت فردی و اجتماعی وی را برای تن دادن به زندگی منظم و سلامت از اضطراب و فشارهای روحی در پی دارد. اگر اصل اساسی آرامش را از زندگی حذف کنیم و در عوض به جای آن هر چیز دیگری را اضافه نماییم، تعادل به زندگی بازنمی گردد و انسان به رشد جسمی و روحی دست نمی یابد. یک نویسنده یا هنرمند و یا صنعتگر اگر همه امکانات لازم برای کار را داشته باشد اما آرامش نداشته باشد، نمی تواند به موفقیت دست یابد و قله های پیروزی را فتح کند. بررسی زندگی انسان های بزرگ که توانسته اند خالق آثار ماندگار باشند نشان می دهد همة آنان یک زندگی توأم با آرامش داشته اند. لذا با توجه به این ضرورت می بینیم که دست یابی به آرامش واقعی یکی از خواسته های همیشگی بشر بوده است و در این راستا انسان در طول تاریخ تلاش ها و رنج های بسیاری را به جان پذیرفته است. بی شک بخش وسیعی از تلاش های علمی بشر و کشف رازهای ناگشودة جهان طبیعت به منظور دسترسی به امکاناتی بوده است که آرامش را برای انسان به ارمغان آورد. از سوی دیگر مطالعات آکادمیک و تحقیقات روانشناسی پیرامون آرامش و اضطراب و عوامل و موانع هر یک بخش قابل توجهی از پژوهش های علوم انسانی را به خود اختصاص داده است (فقیهی، 1389، ص228) و در این خصوص کتابهای مختلفی نگاشته شده است.

در سال های اخیر کوشش های زیادی در زمینة روان درمانی افرادی که دچار بیماری های روانی و اضطراب های شخصیتی و عدم تعادل آن هستند، انجام شده است و در این زمینه روش های مختلفی برای روان درمانی پدید آمده است که هیچ کدام موفقیت مورد انتظار را در از میان بردن یا پیش گیری از بیماری های روانی کسب نکرده است. از این رو روان شناسان به دنبال یافتن علت این امر برآمدند و از طریق آمارگیری به این نتیجه رسیدند که مهم ترین عامل در درمان بیماری های روانی، «دین» است و درصد بهبودی بیمارانی که معتقد به دین هستند بسیار بیشتر از دیگران است (فقیهی، 1389، ص229). لذا آنان بر این باورند که «ایمان بدون شک مؤثرترین درمان بیماری های روانی به ویژه اضطرابو افسردگی است» (فقیهی، 1389، ص228). در تأیید این مطلب سخنانروان شناسان غربی گواه است.

ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی می گوید: ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد. فقدان ایمان زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختی های زندگی اعلام می دارد (جیمز، 1356، ص220).

کارل، یانگ روان کاو معروف، می گوید: «در طول سی سال گذشته افراد زیادی از ملیت های مختلف جهان متمدن با من مشورت کردند و من صدها تن از بیماران را معالجه و درمان کرده ام، اما از میان بیمارانی که در نیمة دوم عمر خود به سر می برند (یعنی از سی و پنج سالگی به بعد) حتی یک بیمار را نیز ندیدم که اساساً مشکلش نیاز به گرایش دینی در زندگی نباشد. به جرأت می توانم بگویم که تک تک آنان به این دلیل قربانی بیماری روانی شده اند که آن چیزی را که ادیان موجود در هر زمان به پیروان خود می دهند نداشتند و تک تک آنان فقط وقتی به دین و دیدگاه های دینی بازگشته بودند، به طور کامل درمان شدند (گولدنر، 1383، ص295).

بنابراین حتی جوامع غربی هم متوجه شده اند که برای درمان بیماری های روحی باید به دین پناه برد و چون دین اسلام خاتم ادیان و اکمل ادیان است، پس منشأ اصلی آرامش را باید در آن جست.

در این مقاله سعی بر آن است که به برخی از مهم ترین و کاربردی ترین راه های رسیدن به آرامش از نگاه آموزه های اسلامی (قرآن و حدیث) اشاره شود. پیش از بیان عوامل آرامش مطالبی به عنوان درآمد و مقدمه بیان می گردد.

فصل اول: کلیات

معنای آرامش

آرامش، به حالت نفسانی و صفت روانی و قلبی خاص (آسودگی خاطر، ثبات و طمأنینه) گفته می شود (دهخدا، 1377، ج1، ص98). یعنی داشتن یک حالت تعادل روحی که نتیجه آن تعامل صحیح با مسائل و گرفتاری هاست (رفسنجانی، 1382، ج1، ص215).

منشأ آرامش

قرآن منشأ آرامش را خداوند می داند. در واقع آرامش هدیه و لطفی است از خداوند به بندگان وگرنه انسان از خود هیچ ندارد (رفسنجانی، 1382، ج1، ص149). خداوند گرفتاری ها و تاریکی های روحی و روانی را از انسان دور می سازد و بستر آرامش آدمی را فراهم می آورد.

(قُلِ اللهُ ینَجِّیکمْ مِنْها وَ منْ کلِّ کرْبٍ ثُمَّ أنْتُمْ تُشْرِکونَ) (انعام/64)؛ «بگو خداوند شما را از این ها، و از هر مشکل و اندوهی، نجات می دهد؛ باز هم شما برای او همتا قرار می دهید (و راه کفر می پویید)».

اقسام آرامش

آرامش از یک نگاه، به سه قسم تقسیم می شود:

1. آرامش طبیعی

آرامش طبیعی، آرامشی است که برخی از پدیده های طبیعت در انسان ایجاد می کنند. این عوامل زیاد است، از جمله: شب و خواب شب (ر.ک: قصص/73؛ انعام/96 و فرقان/47)، منزل (نحل/80)، همسر (روم/21؛ احزاب/51 و بقره/187).

2. آرامش روانی

آرامش روانی از حالات انسان حکیم، صاحب اراده و از نتایج ایمان است. انسان به صورت فطری براساس مصالح و مفاسد عمل می کند. در نتیجه نفس انسان، آرامش می یابد. بلی این آرامش تا زمانی است که خواسته های نفسانی در آن خللی ایجاد نکند (طباطبایی، بی تا، ج11، ص483).

3. آرامش اعتقادی

گاه انسان در حالتی از باور و اعتقاد شکننده است؛ باوری در او پدید آمده، ولی هنوز رگه هایی از شک و تردید در او وجود دارد. این حالت از آن رو است که نوعی دانش مفهومی و نظری در او وجود دارد، ولی آن را به تجربه نیازموده است. لذا خداوند با به تصویر کشیدن زمینه های تجربه شده، آرامش اعتقادی را پیشکش مؤمنان می نماید.

قرآن رسیدن به مراتب عالی آرامش اعتقادی را در چند مورد به تصویر کشیده است: داستان حضرت ابراهیم(ع)، آن گاه که برای رسیدن به مقام آرامش در مسألة رستاخیز مردگان، از خداوند می خواهد چگونگی رستاخیز را در دنیا به او بنمایاند:

(وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِمُ رَبّ أرِنی کیفَ تُحْی الْمَوْتی قَالَ أوَ لَم تؤْمِن قَالَ بلی وَ لکن لِّیطْمَئنَّ قَلْبی) (بقره/260)؛ «و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمایان چگونه مردگان را زنده می کنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاورده ای؟! گفت: آری (ایمان آورده ام)، ولی می خواهم قلبم آرامش یابد».

داستان مرگ عزیر و زنده شدن خودش و الاغش نیز تصویر دیگری است که قرآن به آن اشاره می نماید:

(أوْ کالَّذی مَرَّ عَلی قرْیةٍ وَ هی خاوِیةٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أنّی یحْیی هذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأماتَهُ اللهُ مئَةَ عامٍ ثمَّ بَعَثَهُ قالَ کمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یوْماً أوْ بَعْضَ یوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِئَةَ عامٍ) (بقره/259)؛ «یا همانند کسی که از کنار یک آبادی (ویران شده) عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقف هایش فرو ریخته بود، (و اهل آن همگی مرده بودند، او با خود) گفت: چگونه خدا این ها را پس از مرگ، زنده می کند؟! (دراین هنگام)، خدا او را یکصد سال میراند؛ سپس زنده کرد؛ و به او گفت: چه قدر درنگ کردی؟ گفت: یک روز؛ یا بخشی از یک روز. فرمود: بلکه یکصد سال درنگ کردی!».

داستان اصحاب کهف نیز باور به رستاخیز را در حد بالای خود نشان داده است (کهف/14).

نیاز به آرامش اعتقادی، از آن رو است که ذهن همواره با تردید و شک رو به رو است. در داستان مائدة (حواریون حضرت موسی(ع)) با آن که حواریون به آن حضرت و گفته هایش ایمان داشته اند، ولی خواستار مائدة آسمانی برای ایجاد آرامش اعتقادی می شوند که این درخواست مورد اجابت قرار می گیرد و آنان با مائدة آسمانی پذیرایی می شوند (مائده/112-115).

فصل دوم

عوامل رسیدن به آرامش از دیدگاه قرآن

قرآن کریم کتاب هدایت و کامل ترین نسخه برای آرامش روح است. از این رو در این بخش با تکیه بر آیات الهی و روایات معصومین(ع)، برخی از عوامل مهم رسیدن به آرامش را بررسی می کنیم.

1. ایمان

راه اساسی و اصلی رسیدن به آرامش، ایمان واقعی و کامل است و هر چه ایمان قوی تر باشد آرامش هم بالاتر است. خود واژۀ ایمان نیز این معنی را در بر دارد، چه این که از مادۀ «أمن» به معنای طمأنینه داشتن روح و زایل شدن ترس است (رفسنجانی، 1382، ج5، ص457). پوشیده نیست که ایمانی آرامش آور است که آلوده به شرک نشده باشد.

(ألَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ اُولئِک لَهُمُ الأمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ) (انعام /82)؛ «(آری،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با هیچ ستم (و شرک) نیالودند، ایمنی تنها متعلق به آنهاست و آنها هدایت یافتگانند».

آیه از لحاظ ادبی دارای تأکید های متعدد است و این مطلب را پافشاری می نماید که امنیت (آرامش) و هدایت از آثار ایمان است و شکی نیست که این دو از ویژگی های مؤمنان است.

آری ایمان به خداوند این حقیقت را برای انسان روشن می نماید که تمام امور به دست خداوند است و بندگی، رفتار مطابق با وظیفه و سپردن نتیجه به خداوند. اگر انسان به این حقیقت دست یابد دیگر اضطرابی نسبت به آینده نخواهد داشت.

راجع به ایمان، فواید آن و نقش ایمان در رسیدن به آرامش، آیات فراوانی وجود دارد (رفسنجانی، 1382، ج5، ص458؛ ر.ک: فصلت/30؛زخرف/6869 و احقاف/13) که فراتر از تحمل این نوشته است و جستاری خاص می طلبد.

2. ذکر

یکی دیگر از عوامل آرامش، ذکر است که به معنای یادآوری به قلب و زبان می باشد. ذکر در برابر غفلت و گاه در برابر نسیان به کار می رود (نراقی، 1386، ص100). قرآن می فرماید:

(ألَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بذِکرِ الله ألا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد/28)؛ «همان کسانی که ایمان آورده اند، و دل هایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد».

علامه طباطبایی(ره) می فرماید: مراد از «ذکرالله» یاد خدا، و مطلق توجه انسان به خداست (طباطبایی، بی تا، ج11، ص487).

در انبوه کارها، تنگناها و اضطراب هایی که بسیاری از مردم را به نابودی می کشد، دل به یاد خدا آرام می گیرد. اضطراب های درونی با ذکر خداوند چاره می گردد و از آن می توانیم به عنوان سپر بسیار محکم در برابر اضطراب ها استفاده کنیم (یکی از کارهایی که در سیرۀ علما نمود زیادی دارد همین دائم الذکر بودن آنهاست). اگر انسان در تمام لحظات زندگی خود به یاد خدا باشد و بداند که خداوند ناظر اوست آنگاه خواهد دید که چه آرامش درونی بر او حاکم و چه برکاتی را به همراه دارد.

3. دعا

انسان در امواج پرتلاتم زندگی و در کش و قوس رنج ها به تکیه گاهی نیازمند است که به آن پناه ببرد و درون پر اضطراب خود را آرام بخشد. خواندن دعا و تضرع در درگاه الهی یکی از عواملی است که آرامش را در وجود آدمی ایجاد می کند. دعا و نیایش همان پل ارتباطی عالم ماده با ملکوت و تجلی قلبی ارتباط با خدا است (شفیعی مازندرانی، 1384، ص68).

انسان اگر از سلاح برندة دعا استفاده کند قطعاً منفعتش به خود او می رسد. لذا امام علی(ع) می فرمایند: چنین نیست که خداوند باب دعا را بر کسی بگشاید، اما در اجابت را به رویش ببندد (نهج البلاغه، حکمت 435).

دعا و نیایش تسلی بخش دل های خسته و مایة روشنی و صفای جان و نیرو بخش انسان در برابر مشکلات و فراز و نشیب های زندگی و از بهترین ابزار ارتباط با خداوند است. انسان موجودی است بی نهایت کوچک، وقتی در برابر آفریدگارش که بی نهایت بزرگ است قرار می گیرد و خود را، حتی کم تر از قطره ای در برابر اقیانوس و ذرّه ای در مقایسه با کهکشان ها می یابد، احساس کوچکی در برابر آن عظمت، او را به کرنش و نیایش وامی دارد و همة عظمت در همین احساس نیازمندی است. آنچه که این «هیچ» را به آن «همه» پیوند می زند دعاست (بیستونی، 1384، ص97). کم نیستند کسانی که دلهره، نگرانی، ترس، اضطراب و تشویش خاطر را در مقاطع خطر و سختی ها و بحران ها، با داروی «دعا» درمان می کنند. به عنوان نمونه مهاتما گاندی، رهبر فقید هند می گوید: «اگر دعا نمی کردم (اهل دعا نبودم) مدت ها پیش دیوانه می شدم» (کارنگی، بی تا، صص 263 و 270).

خداوند در قرآن نیز به این مسأله مهم اشاره کرده و به پیامبرش دستور می دهد که برای مردم دعا کند، چرا که این دعا کردن موجب آرامش می شود.

(خُذْ مِنْ أموالِهِمْ صدَقَةً تطَهِّرُهُمْ وَ تزَکیهِمْ بها وَ صلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلاتَک سَکنٌ لَهُمْ وَ اللهُ سَمیعٌ عَلیمٌ) (توبه/103)؛ «از اموال آنها صدقه ای (به عنوان زکات) بگیر، تا به وسیلة آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی و (به هنگام گرفتن زکات) برای آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایة آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست».

علامه طباطبایی(ره) می فرمایند: منظور این است که نفوس ایشان به دعای تو سکونت و آرامش می یابد، و این خود نوعی تشکر از مساعی ایشان است، هم چنان که جملة (وَ اللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) مایة آرامشی است که دل های مکلفینی که این آیه را می شنوند و یا می خوانند به وسیلة آن سکونت می یابد (طباطبایی، بی تا، ج11، ص512).

4. نماز

خواندن نماز در به دست آوردن آرامش تأثیر بسیار زیادی دارد، به نحوی که می توان گفت هیچ کدام از عوامل آرامش زا به اندازه نماز در رسیدن انسان به مقصود تأثیر ندارد. خداوند می فرماید:

(إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عمِلُوا الصالِحاتِ وَأقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أجرُهُمْ عنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ) (بقره /277)؛ «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است، نه ترسی بر آنهاست، و نه اندوهگین می شوند».

حضور خاشعانه و خاضعانة انسان در برابر خداوند متعال در قالب نماز، به او نیرویی معنوی می بخشد که حسن صفای روحی و آرامش قلبی و امنیت روانی را در او برمی انگیزد.

روی گردانی کامل از مشکلات و امور زندگی و فکر نکردن به آنها در اثنای نماز باعث ایجاد حالتی از آرام سازی کامل و آرامش روان و آسودگی عقل در انسان می شود. این حالت آرام سازی و آرامش روانی ناشی از نماز، از نظر درمانی تأثیر بسزایی در کاهش شدت تشنجات عصبی ناشی از فشار زندگی روزانه و پایین آوردن حالت اضطرابی که برخی از مردم دچار آن هستند دارد.

تأکید بر نماز، به عنوان یکی از عوامل آرامش، از آن رو است که انسان برای رسیدن به هدف عالی و رضوان حق، نیازمند آرامش درونی است. این آرامش با یاد خدا به دست می‎آید.

(ألا بِذِکرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد/28)؛ «آگاه باشید، تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد».

بعد از قبول توحید و ربوبیت، انسان نیازمند به نیایش، عبودیت و بندگی است که قله آن در قالب نماز بر بندگان واجب شده است. نماز انسان را در برابر مشکلات مختلف بیمه می‎کند.

از دیگر سو نیایش و بندگی، نیاز درونی هر انسان می باشد، که در هیچ زمان و هیچ شرایطی نباید ترک شود. نقل شده هرگاه دشواری نگران کننده ای برای پیامبر(ص) رخ می داد، حضرت(ص) عادت بر آن داشت که فوراً به نماز بایستد (زمخشری، بی تا، ج2، ص592). قرآن نیز در سورۀ مزمل به پیامبر(ص) امر می کند که شب زنده داری کند و نماز و قرآن بخواند، چه این که قرار است به زودی سخنی سنگین بر ایشان القا شود (ر.ک: مزمل /17).

5. روزه و حج

روزه گرفتن نیز یکی دیگر از عوامل آرامش است. روزه تقویت روح و روان آدمی می باشد. چون نخوردن و نیاشامیدن در ساعتی خاص به دستور آفریدگار عالم هستی، نوعی تمرین جهت کنترل شهوات و غرائز است. روحیة صبر و تقوا را پرورش می دهد تا در مقابل ناملایمات بی تابی و آشفتگی نشان ندهد. حج نیز در آرامش و تقویت روح نقش اساسی دارد. امام باقر(ع) به جابر بن یزید جعفی فرمودند: «الصیام و الحج تسکین القوب» (مجلسی،1403ق، ج62، ص267 و ج96، ص255)؛ روزه و حج، مایۀ آرامش دل است.

6. توبه

یکی دیگر از راه های ایجاد آرامش توبه است. بازگشت از گناه، وسیله تقرب و دوستی با خدا و راهی به دنیای پاکی و وسیلة رهایی از فشار وجدان است (شفیعی مازندرانی، بی تا، ص147). توبه زمینۀ ایجاد آرامش و اطمینان روحی و روانی است، چرا که گنهکار خود را در یک بحران روحی می بیند که این بحران روحی با توبه تبدیل به آرامش و سکون خاطر فرد می شود. در حقیقت بنده با توبه از ناامیدی و بریده شدن از درگاه الهی خود را جدا نمی بیند.

(قُلْ یا عِبادِی الَّذِینَ أسْرَفُوا عَلی أنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا منْ رَحمَةِ الله إِنَّ اللهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغفُورُ الرَّحیمُ) (زمر/53)؛ «بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است».

توبه بازگشت به خداوند است و تخلیة روان از فشار گناه. توبه حالت پاکی و طهارت نخستین را به انسان برمی گرداند. برای همین احساس آرامشی عمیق وجود انسان را فرامی گیرد. چه این که خداوند توبه و توبه کننده را دوست دارد. (إِنَّ اللهَ یحِبُّ التَّوّابینَ وَ یحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ) (بقره/222)؛ «خداوند، هم توبه کنندگان را دوست دارد، و هم پاکان را». نتیجة دوستی خداوند همان آرامش درون است.

7. توکل

توکل به خداوند و واگذاری امور به او یکی از عوامل آرامش است (نراقی، 1386، ص640). اگر انسان در انجام کارها به خدا توکل کند در حقیقت به بزرگ ترین و شکست ناپذیرترین اسباب تکیه نموده است، که این موجب تقویت اراده می شود، و دیگر هیچ یک از اسباب ناسازگار روحی، بر ارادة او غالب نمی آید و همین زمینۀ موفقیت و سعادت است که آرامش را به دنبال دارد (طباطبایی، بی تا، ج4، ص101). خداوند در قرآن می فرماید:

(وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بالِغُ أمرِهِ قدْ جعَلَ اللهُ لِکلِّ شَیءٍ قَدْراً) (طلاق/3)؛ «و هر کس بر خدا توکل کند، خدا امر او را کفایت می کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می رساند؛ به یقین خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است».

8. امید

وقتی انسان گمان داشته باشد که در آینده نعمتی نصیب او خواهد شد، احساس خوب و حالت مطلوبی به وی دست می دهد. این همان امید به آینده است.

یکی از عواملی که موجب آرامش افراد می شود امید داشتن به آینده ای روشن است. امید، به انسان حالت نشاط و شادابی می دهد. در مقابل ناامیدی به انسان احساس یأس، سرشکستگی، ضعف و ناتوانی می دهد و موجب بی ثباتی شخصیتی و از دست رفتن قوای درونی می شود. در سورۀ یوسف آمده است که:

(یا بَنِی اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یوسُفَ وَ أخِیهِ وَ لا تَیئَسُوا مِنْ رَوْحِ الله إِنهُ لا ییئَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الکافِرُونَ) (یوسف/87)؛ «پسرانم! بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می شوند!».

علامه طباطبایی(ره) ذیل آیه می فرمایند: بر هر کس که ایمان به خدا دارد لازم و حتمی است به این معنا معتقد شود که خدا هر چه بخواهد انجام می دهد و به هر چه اراده کند حکم می نماید و هیچ قاهری نیست که بر مشیت او فائق آید و یا حکم او را به عقب اندازد، و هیچ صاحب ایمانی نمی تواند و نباید از روح خدا مأیوس و از رحمتش ناامید شود، زیرا یأس از روح خدا و نومیدی از رحمتش در حقیقت محدود کردن قدرت او و کفر به احاطه و سعة رحمت او است. طباطبایی، بی تا، ج11، ص320). انسان بدون امید، خصوصاً امید به رحمت الهی، نمی تواند زندگی خوب و آرامی را داشته باشد. و افراد ناامید و مأیوس در زندگی تعادل روحی خوبی ندارند و برای همین شیرینی و لذت زندگی را نمی چشند و همیشه در حالت نگرانی و اضطراب و هراس به سر می برند.

9. صبر

صبر مطمئن ترین کشتی نجات و کلید هر خوبی و دروازة خوشبختی و کامرانی دنیا و آخرت است و از زمینه های ایجاد آرامش به شمار می رود:

(إِنْ تمْسَسْکمْ حسَنَةٌ تسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکمْ سَیئَةٌ یفرَحُوا بِها وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یضُرُّکمْ کیدُهُمْ شَیئاً إِنَّ اللهَ بِما یعْمَلُونَ مُحیطٌ) (آل عمران /120)؛ «اگر نیکی به شما برسد، آنها را ناراحت می کند و اگر حادثة ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال می شوند، ولی اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، توطئه های آنان، به شما زیانی نمی رساند؛ زیرا خداوند بر آنچه انجاممی دهند، احاطه دارد».

در این آیه به یاران پیامبر(ص) که در میدان رویارویی با دشمن قرار گرفته اند می فرماید: اگر اهل صبر و باتقوی باشید، ضرری از ناحیة دشمن به شما وارد نمی شود و در امنیت و آسایش قرار خواهید گرفت. یعنی افراد صابر با تقوی از نیرنگ دشمنان در امان و در آرامش اند (طباطبایی، ج4، ص2). این آیه به خوبی بیان گر این مسأله است که با صبر و تحمل می توان بر طوفان سختی ها فائق آمده و آرامش را در روح و روان خود تزریق کرد.

10. انس با قرآن

قرآن نسخة شفابخشِ دردها، عامل تسکین قلب ها، محکم کنندة دل وآرام بخش است. هر که با این نسخة الهی انس بیشتری داشته باشد و بر خواندن و عمل به آن مداومت داشته باشد احساس اطمینان وآرامش بیشتری دارد.

قرآن خطاب به پیامبر(ص) می فرماید:

(وَ قالَ الَّذِینَ کفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَیهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً کذالِک لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَک وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِیلاً) (فرقان /32)؛ «و کافران گفتند؛ چرا قرآن یک جا بر او نازل نشده است؟! این (نزول تدریجی) برای این است که قلب تو را به وسیلة آن محکم داریم، و (از این رو) آن را به تدریج بر تو خواندیم».

نکته ای که ذیل این آیة شریفه آمده مربوط به نزول تدریجی قرآن و تلاوت آن توسط پیغمبر(ص) است که سبب ارتباط دائم و مستمر پیامبر(ص) به مبدأ وحی بوده، این ارتباط دائمی قلب پیامبر را قوی تر، و ارادة او را نیرومندتر می ساخته و تأثیرش در برنامه های تربیتی او انکار ناپذیر بوده است (مکارم شیرازی، 1376، ج15، ص83). با توجه به این نکته، از این آیه برداشت می شود که به تدریج خواندن قرآن و مداومت بر آن موجب استحکام قلب می شود. در نتیجه وقتی قلب انسان ثابت و محکم شد، هیچ غم و ناراحتی نمی تواند آرامش او را بر هم بزند.

11. عفت و پاکدامنی

عفت حالتی در وجود و نفس آدمی است که وی را از غلبة شهوت بازمی دارد. عفیف کسی است که دارای این وصف باشد. در خصوص رابطة عفت با آرامش باید گفت نتیجة عفت و پاکدامنی، دارا شدن طهارت نفس است و تا جایی انسان را پیش می برد که در پاکی به مقام ملائک می رسد؛ «لکاد العفیف أن یکون ملکا من الملائکه» (نهج البلاغه، حکمت 474)؛ نتیجة این طهارت و پاکی نفس، آرامش است.

از دیگر سو انسان با عفت فکرش کم تر به خواسته های جسمی مشغول می شود و دل مشغولی هایش نسبت به این امور کم تر می باشد، لذا تعادل روحی پیدا می کنند. به همین جهت انسان های عفیف به مراتب از افراد لاابالی و هوس باز از آرامش روحی و تعادل شخصیتی بیشتری در زندگی برخوردارند.

(قُلْ لِلْمؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أبْصارِهِمْ وَ یحفَظُوا فرُوجَهُمْ ذالِک أزْکی لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبِیرٌ بِما یصْنَعُونَ) (نور/30)؛ «به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و دامان خود را (از بی عفتی) حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزه تر است، خداوند به آنچه انجام می دهند آگاه است».

این آیه به دو مسألة مهم اشاره می کند، که رعایت آنها موجب پاکی و آرامش انسان است و آن دو کنترل چشم و حفظ دامن از آلودگی هاست، که از لوازم پاکدامنی و عفاف هستند (مکارم شیرازی، 1376، ج14، ص436).

وقتی چشم کنترل شد وآنچه که نمی بایست ببیند، ندید، فکر هم به طبع مشغول این امور نمی شود. وقتی فکر انسان مشغولیت نداشت، قلب هم مشغول نمی شود. نتیجة کنترل چشم، رسیدن به آرامش روحی، فکری و جسمی است.

12. دوستی با نیکان

بایسته است انسان در دوستی ها معیارش خدا باشد و دوستی انتخاب کند که با دیدنش به یاد خدا بیفتد. اهمیت انتخاب دوست تا به آنجاست که حضرت علی(ع) می فرمایند:

«سل عن الرفیق قبل الطریق» (نهج البلاغه، نامة 31)؛ پیش از سفر و قرار گرفتن در راه دربارۀ دوست به تحقیق و پرس و جو بپرداز».

یکی از اسرار انتخاب دوستِ خوب، رسیدن به آرامش است؛ زیرا دوستی با صاحبان آرامش به انسان آرامش می دهد.

پوشیده نیست که دوستی با نیکان آن زمان آرامش کامل را به انسان ارزانی می کند که این دوستی در راستای دوستی خداوند باشد و انسان بتواند از مرحلة دوستی با نیکان گذر کند و در دوستی به جز رخ یار نبیند و از اولیاء الله شود. آنجاست که آدمی به آرامش کامل دسته یافته است.

(ألا إِنَّ أوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ) (یونس/62)؛ «آگاه باشید! (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند».

13. دلداری و تسلی دادن

گاه، اتفاقات ناگوار و حوادث دردناک در زندگی رخ می دهد و آن قدر عرصه را بر انسان تنگ می کند و روح و روان آدمی را به هم می ریزد که از شدت ناراحتی نمی داند چه بکند و به کجا برود. در این لحظات اگر کسی کنار انسان باشد که اظهار همدردی کند و او را دلداری دهد، چنان آرامشی وجود فرد دردمند را فرا می گیرد و چنان فشار روحی او تخلیه می شود که قابل توصیف نیست. قرآن هم در چند جا، به این مسأله اشاره کرده است. به عنوان مثال در جریان داستان حضرت لوط(ع)، وقتی آن حضرت از نافرمانی و فسادی که امتش مرتکب می شدند به ستوه آمده بود و سخت ناراحت بود، خداوندمی فرماید:

(وَ لَمّا أنْ جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بهِمْ ذَرْعاً وَ قالُوا لاتَخَفْ وَ لاتَحْزَنْ إِنّا مُنَجُّوک وَ أهْلَک إِلاَّ امْرَأتَک کانَتْ مِنَ الْغابِرِینَ) (عنکبوت /33)؛ «هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از دیدن آنها ناراحت و دلتنگ شد؛ گفتند: نترس و غمگین مباش، ما تو و خانواده ات را نجات خواهیم داد، جز همسرت که از بازماندگان (در شهر) خواهد بود».

از این رو تسلیت و دلداری دادن به صاحبان عزا در فرهنگ دینی ما جایگاه ویژه ای دارد و مورد توصیه قرار گرفته است.

نتیجه گیری

آرامش بستر رشد و بالندگی آدمی است. انسان برای دست یافتن به کمال، نیازمند آرامش روانی و اجتماعی است. چه این که ناامنی و اضطراب توان آدمی را کاهش داده و مانع تمرکز بر اهداف می باشد. از این رو آموزه های دینی اموری را به عنوان بسترهای لازم جهت آرامش بیان نموده اند که از آن میان ایمان به عنوان عامل اصلی و ریشة اساسی آرامش قابل توجه است. اگر انسان ایمان کامل به خداوند داشته باشد و براساس دستورات الهی عمل کند، هیچ گونه نگرانی نخواهد داشت و همواره در اطمینان و آرامش کامل به سر خواهد برد.

عوامل دیگری نیز در آموزه های دینی منبع آرامش شمرده شده که برخی از آنها عبارتند از: ذکر، دعا، نماز، روزه و حج، توبه، توکل، امید، صبر، انس با قرآن، عفت و پاکدامنی، دوستی با نیکان و دلداری دادن. این عوامل برخی زمینه ساز آرامش فردی و برخی آرامش فردی و اجتماعی را فراهم می آورند.

منابع:

1. قرآن مجید.

2. بیستونی، محمد (1384)، آرامش و شادی از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه، انتشارات بیان جوان، چاپ اول.

3. جان مارشال ریو (بی تا)، انگیزش و هیجان، ترجمة سید یحیی محمدی، انتشارات بنگاه.

4. جعفری، محمد تقی (1382)، نیایش امام حسین(ع) در صحرای عرفات، تهران، نشر علامه، چاپ چهارم.

5. جوادی آملی، عبدالله (1378)، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، چاپ اول، انتشارات اسراء.

6. جوادی آملی، عبدالله (1391)، مفاتیح الحیاۀ، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ هشتم.

7. دشتی، محمد (1383)، نهج البلاغه، قم، انتشارات پویشگر، چاپ اول.

8. دهخدا، علی اکبر (1377)، لغت نامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول.

9. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1383)، المفردات فی غریب القرآن، ترجمة غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم.

10. شفیعی مازندرانی، سید محمد (1384)، سرچشمه های آرامش در روانشناسی اسلامی، انتشارات عطرآگین.

11. طباطبایی، محمد حسین (بی تا)، تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دهم.

12. فقیهی، علی نقی (1389)، جوان و آرامش، تهران، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ ششم.

13. کلینی، محمد بن یعقوب (1300)، اصول کافی، ترجمة سید جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت (ع).

14. گولدنر، الوین (1383)، بحران جامعه شناسی در غرب، ترجمة فریده ممتاز، تهران.

15. مجلسی، محمد باقر (بی تا)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم.

16. محمدی اشتهاردی، محمد (1374)، نماز از دیدگاه قرآن و عترت، قم، نبوی، چاپ سوم.

17. مولوی، جلال الدین محمد بن محمد بلخی (1381)، مثنوی معنوی، تهران، هما.

18. مکارم شیرازی، ناصر (1376)، تفسیر نمونه،تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم.

19. نراقی، احمد (1386)، معراج السعادة، انتشارات قائم آل محمد، چاپ پنجم.

20. ویلیام جیمز (1356)، دین و روان، ترجمة مهدی قائن، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول.

21. هاشمی رفسنجانی، علی اکبر (1382)، فرهنگ معارف قرآن، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان