به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فرهیختگان، بهطور کلی گفته میشود افراد برای گریز از شرایط نامساعد مانند فقر، بیکاری، مسائل سیاسی و برخورد غیرمنصفانه و از آنطرف برای بهرهمندی از شرایط مساعدتر قصد مهاجرت میکنند که در انواع و اقسام آن افراد مهاجر را افرادی تحصیلکرده، به قصد تحصیل، نیروی کار ماهر و معمولی و درنهایت مهاجران اقتصادی تشکیل میدهند. بهرغم اینها بنابراین اگر مهاجرت تبدیل به رفتوآمد سرمایهها و دانش شود؛ میتواند عاملی برای پیشرفت کشورهای مبدا همانند ایران شود. کشور ما از نظر مهاجرت بینالمللی روند پر افتوخیزی را در طول چند دهه اخیر طی کرده است؛ بهطوری که در محدوده سالهای 2005 تا 2015 روند کاهشی و از آن به بعد افزایشی بوده است. برآوردها نشان میدهد 4 تا 6 میلیون ایرانی در کشورهای مختلف زندگی میکنند که بیش از 86 درصد آنها در دو قاره آمریکا و اروپا ساکن هستند (بیش از 70 درصد در پنج کشور؛ آمریکا، کانادا، آلمان، بریتانیا و سوئد اقامت دارند). اما ویژگی منحصربهفرد مهاجران ایرانی در مقایسه با مهاجران دیگر کشورها در مهارت، تحصیلات، دانش و سرمایه بسیار بالای آنهاست که میتواند پتانسیل بالقوهای در توسعه اجتماعی و اقتصادی تلقی شود.
براساس آخرین آمار سازمان ملل، 96 درصد از ایرانیان خارج از کشور مشاغلی را دراختیار دارند که نیازمند مهارت بالا و متوسط بوده و چیزی حدود 700 هزار نفر از آنها مهاجرانی بودند که دارای تحصیلات عالی دانشگاهی حین مهاجرت بودهاند. از طرفی براساس برآورد مرکز پژوهشهای مجلس، ایرانیان خارج از کشور ثروتی در حدود 3 تا 4 هزار میلیارد دلار یعنی تقریبا 40,000 تا 60,000 هزار میلیارد (10 تا 20 برابر تولید ناخالص داخلی) دارند. در این گزارش با بهرهگیری از تجربههای مشابهی از جذب دانش و سرمایه مهاجران در کشورهای مختلفی همانند چین و ترکیه از لزوم جذب چنین سرمایههای عظیمی که در خارج از کشور وجود دارد، بحث کردهایم. بهرغم اهمیت داشتن جذب دانش فکری مهاجران در توسعه اندیشهای و اجتماعی کشور مادری، رویکرد این گزارش بر آسیبشناسی جذب سرمایه مالی آنها به ایران بوده است. بهنظر میرسد وضعیت نامناسب کشور در تشکیل سرمایه چه از داخل و چه از مهاجران ایرانی، نشاتگرفته از شاخصهای نامناسب سهولت کسبوکار و امنیت سرمایهگذاری بوده که تاثیر عمیقی بر کند کردن رشد اقتصادی پایدار داشته است.
272 میلیون مهاجر تا 2020 و چند پیام مهم
براساس آمارهای سازمانملل متحد، در سال 2019 حدود 272 میلیون نفر مهاجر (نزدیک به 4 درصد از جمعیت جهان) در کشورهای مختلف زندگی میکنند؛ بهعبارت دیگر، از هر 40 نفر، یک نفر ساکن کشوری غیر از کشور زادگاه خود است. این درحالی است که تعداد مهاجران در سال 2010 در حدود 221 میلیون نفر بوده که تا پایان سال 2019 رشد 24 درصدی را ثبت کرده است. براساس همین آمار، قاره اروپا با بیش از 82 میلیون از 272 میلیون نفر، میزبان بیشترین تعداد از مهاجران بینالمللی بوده و پس از آن، آمریکای شمالی با 59 میلیون نفر در جایگاه دوم قرار گرفته است. از طرفی دیگر جمعیت مهاجران با سرعت بیشتری نسبت به جمعیت جهان درحال حرکت است، بهطوری که سهم مهاجران از جمعیت دنیا از 2.8 درصد در سال 2000 به 4 درصد در 2019 رسیده است. جالبتر آنکه جابهجاییهای اجباری در مرزها یعنی افرادی که به علت محدودیتهای شدیدی چون جنگ و قحطی مجبور به ترک کشورهای خود میشوند بین سالهای 2010 تا 2017 در حدود 13 میلیون نفر افزایش یافته است؛ یعنی نزدیک به یکچهارم از افزایش 51 میلیونی مهاجرتها نسبت به سال 2010، از جنس مهاجرتهای اجباری بوده است. مهاجرپذیرترین کشورها نیز آمریکا با 51 میلیون، آلمان و عربستان 13 میلیون، روسیه با 12 میلیون و انگلیس با 10 میلیون بودهاند.
تمامی آمارهای گفتهشده حاوی چند پیام کلیدی است؛ در درجه اول آنکه صرفنظر از علت مهاجرت، مهاجران بخش قابلتوجهی از جمعیت جهان را تشکیل داده و تعداد آنها روزبهروز در حال افزایش است. دوم، مساله کنترل این مهاجرتها بوده که با توجه به آمار رو به رشد آن، نشان از ضعف کشورهای مهاجرفرست در کنترل این مولفه بوده است. از طرف دیگر بخش عمده این مهاجرتها با انتقال مغز و سرمایهها همراه بوده است، بنابراین لازم است قبل از کنترل روند ادامهدار مهاجرت، اولویت را بر استفاده از آنها قرار داد، چراکه تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد مهاجران میتوانند برای کشورهای مبدأ نیز منافع عظیمی داشته و در رونق اقتصادی، شتاب بیشتر انتقال تکنولوژی و انتشار اندیشهها تاثیر بهسزایی داشته باشند. سومین مساله ثبت بیشترین مهاجرتها به 20 کشور بیشتر توسعهیافته دنیا بوده است. شواهد آماری تایید میکنند 181 میلیون مهاجر از 272 میلیون در 20 کشور توسعهیافتهتر زندگی میکنند. در کنار این، شواهد تجربی نیز نشان میدهند مهاجرت به کشورهای پیشرفتهتر میتواند عامل ایجاد ارتباط و درصورت وجود شرایط مناسب اقتصادی–اجتماعی، منجر به انتقال دانش، تکنولوژی و سرمایه به سرزمین مادری شده که مسلما در فرآیند توسعه کشور مادری نقش موثری خواهد داشت. تجربهای که آشکارا میتوان در کشورهای بسیاری ازجمله چین و هند آن را مشاهده کرد.
5 تا 6 میلیون ایرانی خارج از کشور زندگی میکنند
مهاجرت از پدیدههای مهم جمعیتی و از عوامل اصلی دخیل در تغییرات ساختار جمعیت در ایران محسوب میشود. سالانه بیش از یکمیلیون نفر اقدام به مهاجرت در درون مرزهای کشور میکنند. علاوهبر این، ایران به دلایل مختلف خروج مهاجران به خارج از مرزهای خود را در طول سالها تجربه کرده و یکی از مهمترین کشورهای مهاجرفرست در دنیا محسوب میشود. یکی از شاخصهایی که وضعیت مهاجرت از کشور را ترسیم میکند، خالص مهاجرت بینالمللی است. این شاخص عبارت است از تعداد مهاجرانی که به داخل کشور مهاجرت کردهاند منهای تعداد مهاجرانی که به خارج از کشور مهاجرت کردهاند. آمارها نشان میدهند که در سالهای 2002، 2007، 2012، 2017، 2018 و 2019 مهاجرت در ایران منفی بوده است. بهعبارت دیگر، طی سالهای مذکور تعداد مهاجران بینالمللی واردشده به کشور کمتر از تعداد مهاجران بینالمللی خارجشده از کشور بوده است. براساس آمارهای بینالمللی، در دوره زمانی مورد بررسی، تعداد تجمیعی کل مهاجران ایرانی ساکن در خارج از کشور با روندی افزایشی از اندکی کمتر از 691 هزار نفر در سال 1990 میلادی به بیش از 2.7 در سال 2019 رسیده است.
براساس آمارهای ارائهشده توسط دپارتمان امور اقتصادی و اجتماعی سازمانملل در دوره مذکور، نسبت جمعیت مهاجران بینالمللی ایرانی از کل مهاجران بینالمللی در جهان طی سالهای 1990 تا 2000 افزایش، سپس در سالهای 2005 تا 2015 کاهش و دوباره در سال 2017، 2018 و 2019 افزایش یافته است. این آمار 2,7 میلیون مهاجر ایرانی درحالی است که در آمارهای دیگری برآورد شده تعداد مهاجران ایرانی خارج از کشور بین 5 تا 6 میلیون نفر است. اما نکته دیگر اینکه اغلب کشورهای موردنظر مهاجران ایرانی جزء کشورهای توسعهیافته و بهویژه عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه هستند. به ترتیب کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، بریتانیا و سوئد بیشترین تعداد مهاجران ایرانی را در خود اسکان دادهاند و جمعیت مهاجران ایرانی ساکن در پنج کشور مذکور بیش از 70 درصد جمعیت مهاجران ایرانی مقیم خارج از کشور را تشکیل میدهند.
96 درصد مهاجران ایرانی شاغلان ماهر هستند
امروزه دیگر مهاجرت بهمعنای خروج از یک کشور و اقامت در کشوری دیگر نیست، بلکه در بسیاری از مواقع بهمعنای رفتوبرگشتهای مداوم است. تجربهای که آشکارا میتوان در کشورهای بسیاری ازجمله چین و هند مشاهده کرد. از اینرو گفته شد که میتوان درکنار کنترل جمعیت مهاجر که عمدتا جمعیت ماهر و تحصیلکرده را تشکیل میدهند، از منابع سرمایهای، فکری و انسانی مهاجرتکردهها نیز حداکثر استفاده را به عمل آورد. چین یکی از نمونههای موفق جذب سرمایههای مالی و فکری مهاجران است. این کشور بعد از سال 1980 توانسته با استفاده از جلب سرمایه 20 میلیون چینی مهاجری که در هنگهنگ، تایوان، جنوب آسیا و کشورهای غربی صاحب بنگاه و کسبوکارهایی بودهاند، سطح تکنولوژی را ارتقا داده و به رشد سریع تولید، اشتغال و صادرات دست یابد. بررسی مهاجران ایرانی ساکن در کشورهای مختلف نشان میدهد کشور ما نیز درصورت فراهم کردن شرایط، پتانسیلهای بسیاری اعم از سرمایهای، انسانی و تحصیلی را در خارج از مرزها دارد. براساس آمارهای OECD در سالهای 2017 تا 2018، بیش از 50 درصد از مشاغل دراختیار ایرانیان مهاجر به سطح مهارت بالا نیاز داشته است.
همچنین بیش از 40 درصد از مشاغل ایرانیان مقیم خارج از کشور در گروه مشاغلی قرار میگیرند که به سطح مهارت متوسط نیاز دارد. رویهمرفته، 96 درصد از ایرانیان شاغل در کشورهای خارجی مشاغلی را در اختیار دارند که به سطح مهارت متوسط و بالا نیاز دارد. از طرف دیگر بخش قابلتوجهی از مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور را میتوان ذیل عنوان مهاجرت سرمایههای انسانی یا فرار مغزها، یعنی مهاجرت افراد تحصیلکرده و نیروی کار متخصص و مهاجرت با هدف ادامه تحصیل طبقهبندی کرد. براساس آخرین آمارهای موجود، تعداد مهاجران ایرانی با تحصیلات دانشگاهی از حدود 290 هزار در سال 2001 به 471 هزار در سال 2010 رسیده و سپس در سال 2017 در حدود 600 هزار نفر قرار گرفته است. در کنار مهاجران تحصیل ماهر و تحصیلکرده، مهاجران تحصیلی و دانشجویی نیز بخش قابلتوجهی هستند. براساس اطلاعات سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمانملل متحد، در حال حاضر حدود 65 هزار دانشجوی ایرانی در سایر کشورها مشغول تحصیل در مقاطع مختلف دانشگاهی هستند. درکنار اینها، مهاجران ایرانی در عمده موارد مهاجرتهای اقتصادی انجام دادهاند که در ادامه توضیح داده میشود.
ثروت ایرانیان مهاجر 10 برابر تولید ناخالص داخلی کشور
مهاجرت اقتصادی به بخشی از مهاجرتها گفته میشود که بهطور مشخص با هدف دستیابی به وضعیت اقتصادی بهتر و سطح رفاه بالاتر انجام میشود. گذشته از انگیزههای فردی ایندسته از مهاجران، اغلب کشورهای مهاجرپذیر برای دستیابی به نیروی کار ماهر یا سرمایههای آنها مشوقهاییرا فراهم میکنند. درواقع بخش عمدهای از مهاجرتهای اقتصادی به شکل انتقال ثروت و داراییها به کشور موردنظر اتفاق میافتد. این در حالی است که سوا از سرمایه فکری و دانشی ایرانیان مهاجر که آمار آن در قسمت قبل ارائه شد سرمایه مالی گسترده ایرانیان مقیم خارج، میتواند بخشی از منبع بالقوه و ارزشمند توسعه کشور باشد که درجهت رونق تولید و اشتغال ایران باید از آن بهره جست. البته هرچند آمار دقیقی از ثروت ایرانیان در سراسر جهان در دست نیست اما براساس تحقیقات مقدماتی به عمل آمده ازسوی دپارتمان اقتصادی سازمان ملل ، ثروت ایرانیان مقیم خارج در سال 1386 حدود 1300 میلیارد دلار و ثروت ایرانیان مقیم آمریکا بهتنهایی بالغ بر 900 میلیارد دلار بوده است.
این برآورد در سال 1394 به حدود 3 تا 4 هزار میلیارد دلار افزایش یافته که 10 برابر تولید ناخالص داخلی ایران و نزدیک به 4 برابر کل درآمدهای نفتی ایران در طول 100 سال گذشته است. تخمین زده میشود در آمریکا ثروتی که توسط ایرانیان خارج از کشور مدیریت میشود، بیش از دوهزار میلیارد دلار است. فقط در سال 1390 ایرانیان ساکن آمریکا حدود 400 میلیارد دلار در خارج از ایران سرمایهگذاری کردهاند که تقریبا معادل تولید ناخالص داخلی ایران است. برای تصور حجم عظیم ثروت و سرمایه ایرانیان خارج از کشور همین قدر کافی است که بدانیم با احتساب دلار بازار، سرمایه مهاجران رقم خیرهکننده 40,000 تا 70,000 هزار میلیارد تومان برآورد میشود.
لزوم جذب سرمایههای مهاجر
در سند چشمانداز 20 ساله (1404–1384) پیشبینی شده بود که ایران با رشد اقتصادی سالانه 8درصد، در سال 1404به جایگاه اقتصادی برتر در منطقه خاورمیانه دست خواهد یافت. همچنین در این گزارش برآورد شده بود که برای تحقق رشد 8درصد در برنامه چهارم توسعه به 1200میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است. در ادامه اما طی سالهای اخیر با وجود اعمال سیاستهای مختلف از سوی دولت، بخش خصوصی به افزایش سرمایهگذاری مولد و اشتغالزا، گرایش چندانی نشان نداده است. قطعا با هدف افزایش سطح رفاه مردم ایران و دستیابی به جایگاهی متناسب در اقتصاد جهانی، کشور نیازمند تسریع آهنگ رشد، تحول در ساختارهای اقتصادی و حضور فعال در بازارهای جهانی است. سرمایه مالی و دانش گسترده ایرانیان مقیم خارج، منبع ارزشمندی است که درجهت همین رونق تولید و اشتغال، ایران از آن بهره جست. دادههای آماری جدول، تحولات تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در فاصله سالهای 1390 تا 9 ماهه 1398 را نشان میدهد. ملاحظه میشود، طی این دوره میزان سرمایهگذاری، رشدی معادل منفی 24درصد داشته و نسبت سرمایهگذاری به تولید ناخالص داخلی از حدود 20درصد به 14درصد کاهش یافته است. نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از حدود 135 هزار میلیارد در سال 1390 به 101 هزار میلیارد در سال 97 و 73 هزار میلیارد در پایان 9 ماهه 98 رسیده است. عدمگرایش به سرمایهگذاری نهتنها از عوامل اصلی رشد اندک اقتصادی در سالهای اخیر بوده، بلکه میتواند به مانعی بالقوه بر سر راه افزایش تولید و اشتغال در سالهای آتی نیز منجر شود.
اما در همین راستا با توجه به ظرفیت و مختصات علمی، فنی و اقتصادی که درخصوص مهاجران ایرانی ساکن در خارج از کشور ذکر شد، بهنظر میرسد میتوان با سیاستهای هوشمندانه از این ظرفیت فوقالعاده در برای سرمایهگذاری در کشور بهره گرفت. این فرصت در دو مقوله متفاوت اما همراستا در مسائل اقتصادی و اجتماعی قابل بحث است. اول آنکه در فرآیند توسعه اقتصادی مقوله سرمایهگذاری اهمیت زیادی دارد. بسیاری از ایرانیان مهاجر، نخبگان موفق و خلاقی بودهاند که همانند دیگر مهاجران در جستوجوی شرایط بهتر برای زندگی، کشور مادری را ترک کردهاند. آنها در جریان مهاجرت، تجربههای گوناگونی در عرصههای اقتصادی و علمی کسب کردهاند و با استفاده از فرصتهای جدید در کشور میزبان دانش، تجربه و ثروت اندوختهاند؛ ولی همچنان به ایران نیز تعلقخاطر دارند. بسیاری از این مهاجران به همکاری در رشد و توسعه ایران علاقه بسیاری دارند. از طرف دیگر بسیاری از ایرانیان مهاجر مهندسان، پزشکان، هنرمندان، دانشمندان، استادان دانشگاه، صاحبان سرمایه و کارآفرینان موفقی هستند که جایگاه والایی در عرصههای علمی کشور میزبان دارند. بهعنوان مثال بیش از 56درصد ایرانیان مقیم آمریکا دارای مدرک کارشناسیاند که در میان 67 گروه مهاجر آمریکا، دارای رتبه دوم هستند. چنین افرادی با انتقال اندیشه، قطع به یقین میتوانند تاثیر زیادی بر توسعه اجتماعی کشور داشته باشند.
2 مانع جذب سرمایههای مهاجر در ایران
نوسان بسیار شدید سرمایهگذاری در ایران، میزان پایین سرمایهگذاری بخش خصوصی طی دهههای اخیر و فرار سرمایههای مادی و انسانی به خارج از کشور و غیرمولد ماندن بخشی از سرمایهها نشان میدهد در عوامل موثر بر سرمایهگذاری در کشور احتمالا اختلالهایی وجود دارد. از همین رو اگرچه در سه دهه اخیر بر ضرورت ورود سرمایه ایرانیان مقیم خارج کشور برای افزایش رشد تولید و اشتغال در ایران تاکید شده؛ اما عوامل متعددی مانع از تحقق این هدف شده است. بیثباتی و ریسک بالا در فضای کسبوکار از موانع بسیار مهم ورود سرمایه مهاجران به کشور بوده است. دراین خصوص مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی چند سالی است بهصورت فصلی گزارشهایی درخصوص امنیت سرمایهگذاری در ایران منتشر میکند. در آخرین گزارش این مرکز (منتشرشده در اردیبهشت سالجاری)، فعالان اقتصادی کشور، شاخص امنیت سرمایهگذاری در ایران را برای پاییز سال گذشته 6.21 (بدترین نمره 10) ارزیابی کردهاند. قابل ذکر است مقدار عددی این شاخص در مطالعه فصل تابستان 1398 حدود 6.07 محاسبه شده بود که نشان میدهد امنیت سرمایهگذاری در پاییز 1398 نسبت به فصل قبل از آن، نامناسبتر (بدتر) شده است. همچنین براساس ارزیابی فعالان اقتصادی، در پاییز 1398 نامناسبترین مولفههای امنیت سرمایهگذاری به ترتیب عبارت بودهاند از: وفایبهعهد در اجرای قراردادها توسط دولت و شرکتهای دولتی با امتیاز 8.71، اعمال نفوذ و تبانی در معاملات ادارات حکومتی با 7.55 و در رتبه سوم نیز، احقاقحقوق قانونی در ادارات دولتی با شاخص7.52 قرار داشته است.
طی پاییز 1398 بین بخشهای اقتصادی نیز، از دیدگاه فعالان اقتصادی امنیت سرمایهگذاری در بخش معدن با 6.63 سومین بخش با بیشترین مخاطرات سرمایهگذاری پس از بخشهای ارتباطات و نفتخام بوده است. علاوهبر امنیت سرمایهگذاری، سهولت کسبوکار از دیگر شاخصهای بررسی میزان ریسک سرمایهگذاری در کشورهاست که نشان میدهد وضعیت آن در کشور ما مساعد نبوده است؛ بهطوریکه اتاق بازرگانی در تحلیل پیمایشی کسبوکار خود وضعیت این مولفه را با نمرهای 6.05 (بدترین 10) نامناسب ارزیابی کرده و از طرفی دیگر نیز دادههای بانک جهانی نیز رتبه ایران در شاخص سهولت کسبوکار را 127 عنوان کرده است. بهعبارتی دیگر شرایط اولیه راهاندازی، ادامه و فعالیت در کسبوکارهای مختلف در ایران از 127 کشور بدتر و نامناسبتر است. بنابراین ریسک بالای سرمایهگذاری در ایران، عامل فرار سرمایه از کشور و درعینحال مانع اصلی جذب سرمایه خارجی است. همچنین از سویی دیگر، بهنظر میرسد موضوع جلب سرمایههای مالی و فکری ایرانیان خارج کشور کمتر در اولویت پیگیریهای وزارت امور خارجه و نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در خارج از کشور بوده است.
تجربه ترکیه در جذب سرمایه ترکهای مهاجر
برخلاف کشورمان که به جذب سرمایههای ایرانیان خارج از کشور کم توجه بوده، اما یکی از سیاستهای هوشمندانه ترکیه که از زمان ریاستجمهوری اوزال در این کشور به اجرا گذاشته شده، استفاده بهینه از تواناییها و ظرفیتهای فنی و اقتصادی ترکیهایهای مقیم اروپا و آمریکاست. چنانکه میدانیم از جنگ جهانی دوم به بعد ترکهای زیادی عمدتا برای کار به آلمان و برخی از دیگر کشورهای صنعتی رفتند که درآمد حاصل از اشتغال آنها برای چندین دهه یک منبع درآمد ارزی عمده برای ترکیه بهشمار میرفت. آنها همچنین آموزشهای فنی و تخصصی لازم را در بسیاری از رشتهها فراگرفتند اما توانایی حرفهای و اقتصادی آنها هرگز مورد توجه مسئولان کشورشان نبود، تا اینکه تورگوت اوزال، نخستوزیر اسبق ترکیه که بعدها هشتمین رئیسجمهور این کشور شد، به قدرت رسید. وی در قالب طرح توسعه ملی ترکیه درصدد بهرهمندی کشورش از ظرفیتهای انسانی و اقتصادی ترکیهایهای مقیم خارج برآمد و این برنامه را پس از به قدرت رسیدن در سال 1983 کلید زد. او از همه ترکیهایهای مقیم خارج دعوت کرد که برای سرمایهگذاری در هر زمینه موردنظر که تخصص و تمایل دارند، به کشور خود بازگردند و همراه با خود انواع ماشینآلات و تجهیزات فنی نو و دست دوم را نیز وارد کشور کنند. اوزال همچنین دستور داد به همه ترکهایی که از خارج به کشور بازگشته و در ترکیه سرمایهگذاری میکنند دو برابر میزان سرمایهگذاری و ارزش ماشینآلات آنها وام داده شود و اعمال این سیاست زمینهساز رشد و شکوفایی انواع صنایع پیشرفته در ترکیه شد؛ بهگونهای که اکنون بسیاری از محصولات تولیدی همان کارخانهها و کارگاههایی که در دوره اوزال تاسیس شدهاند، نهتنها این کشور را به خودکفایی رساندهاند، بلکه مازاد تولیدات باکیفیت آنها به اروپا و اقصینقاط جهان صادر میشود.