سرویس سیاست مشرق - "ساختار نظام"... عبارتی که در سالهای اخیر شاه بیت انتقادات برخی جریانات سیاسی و تریبونی کشور بوده است.
ساختار نظام فاسد است، ساختار معیوب است، دچار فساد سیستمی هستیم، ساختار نیاز به اصلاح دارد و...! بخش مهمی از حرفهای همین جریانات و آدمهاست.
حرفهایی که در اشاره به هر چیزی مطرح میشوند. از معرفی نامزد حضور در ریاست دیوان محاسبات تا پرونده فساد اکبر طبری، توهین یک کارمند به ارباب رجوع در یک اداره در یک شهرستان و قس علی هذا...
از میان جریانات و افراد یاد شده میتوان به این حقیقت اشاره کرد که تأکید بر "معیوب بودن ساختار نظام" و خوب نبودن حکمرانی در ایران عموما در میان اصلاحطلبان، عدالتخواهان تندرو و برخی سخنرانان بیشتر رواج دارد و روزی نیست که این افراد در اظهارات خود، هر عیبی را به ساختار اصلی نظام ربط ندهند و مدعی لزوم اصلاح آن نشوند.
اما آیا حرف این افراد درست است و ساختار نظام معیوب است و نیازمند اصلاح ساختاری!؟
*عیب جزء، ایراد کل نیست! / مثالهایی از ایراد در حاکمیت
یک نگاه تاریخی و فلسفی به مقوله حکمرانی و بایدهای حکومت دینی نشان میدهد که هیچ دلیلی مبنی بر صحّت مدعای "معیوب بودن ساختار نظام اسلامی" وجود ندارد.
ساختار معیوب در گام اول، قابلیت اصلاح هیچ عیب و ایراد و فسادی را ندارد.
ولی درباره نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد هستیم که این سیستم اتفاقا پادتنهای مناسب هر ایراد و فسادی را در آستین دارد و آنها را ترشّح میکند.
ما در این سیستم شاهد عزل قائم مقام رهبری به دلیل اعوجاجات سیاسی هستیم، فتنههای بزرگ در پشتیبانی مردم از نظام اسلامی هضم میشوند، مجرمین حتی در سطح معاونان یک رئیسجمهور به زندان میافتند، یک رئیسجمهور سابق به دلیل اشتباهاتش دیگر تأیید صلاحیت نمیشود، مفسد قدرتمند درون قوه قضائیه با لباس زندان به محکمه کشیده میشود و...
بله! میتوان نیمه خالی لیوان را دید و این رخدادها را دلیلی بر ضعف و انکسار نظام دانست.
اما عقلانیت و تجربه تاریخی حکم میکند که نیمه پر لیوان را ببینیم که یک سیستم حکومتی اینچنین فعالانه و پر نشاط مشغول رفع هر عیب و ایرادی است و هیچ نقصی را در هیچ سطحی تحمل نمیکند.
جالب است که این سیستم از دستاوردهای بزرگ اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و... نیز برخوردار است که اگر نبود مشکلات اقتصادی چندماه اخیر در دولت مشترک اصلاحطلبان و آقای روحانی؛ فضای روانی بهتری برای طرح و بحث پیرامون آنها وجود داشت.
سیستم معیوب حکمرانی در گام دوم همواره تصمیمات بد اتخاذ میکند.
در این باره باید به عیوب ساختاری در حکمرانیهای دیگر هم جهان نیز اشاره کرد تا سلامت سیستم نظام جمهوری اسلامی بهتر درک شود.
در این زمینه میتوان به قانون جدید دولت فرانسه برای اخذ مالیات بیشتر از کمدرآمدها و کاهش مالیات ثروتمندان (که منجر به آغاز اعتراضات فراگیر شنبه سیاه شد) اشاره کرد.
و یا رفتارهای جنگطلبانه کاخ سفید در ایالات متحده که چگونه بدون هیچ دلیل یا سندی به کشورهای دیگر حمله و یا مثلا سالها از تروریستهای سوریه حمایت میکند.
حاکمیت ترکیه هم در این باب یک مثال جالب است.
حاکمیتی که قادر به حل تناقض سنت و مدرنتیه نیست و در آن دست و پا میزند. میخواهد دموکرات باشد اما به سلطنت عثمانی میاندیشد و در برایند تمام سیاستهای اقتصادی و اجتماعی خود به حمایت از تروریستهای سوریه فرو میغلطتد.
اینها مثالهای واضحی از ایرادات ساختاری در حاکمیتهای مختلف هستند که به دلیل نبود عقلانیت، دین و منطق در شالوده تشکیل این حکومتها بروز کردهاند.
آشکار است که ما نظیر این ایرادات مرتبط با ساختار نظام را در ایران نمیبینیم و برعکس؛ هرآنچه که هست مبارزه با تروریسم و فساد و اشرافیگری در کنار توجه به مستضعفین و ترویج گفتمان خدمتگزاری به مردم است.
بایستی اذعان کرد که مدعیان لزوم اصلاح ساختار حکومت در ایران عملا دستشان خالیست و جز اشاره به مشتی عیب و اتفاق که در تمام حکومتهای جهان و حتی در حکومت معصوم نیز مسبوق به سابقه است و منطقا هم هیچگاه به صفر مطلق نخواهد رسید (چون امر فساد یا اشتباه یک مقوله فردیست نه ساختاری)؛ چیزی در چنته ندارند.
جالب است که این مدعیان، علت بروز نمونه همین اتفاقات در حکومت ائمه معصوم(ع) را هم به مردم توضیح نمیدهند و نمیگویند که آیا از نظر آنها امام معصوم(ع) یک ساختار حکومتی حاوی ایراد بنا کرده بود که در آن یک آدم با نسب نامشخص فرماندار میشد، فرمانده اصلی سپاه مرتکب فساد شد، گزینه مورد نظر امام معصوم برای مذاکره را قبول نمیکردند و...
*آنچه رهبر انقلاب در خشت خام میدید/ ساختار نظام از نگاه رهبری؛ مایهی افتخار و مباهات برای اسلام
در رابطه با اظهارات این مدعیان پیرامون ساختار و سیستم نظام اسلامی البته نظرات صائب مقام معظم رهبری نیز وجود دارد.
ایشان در یکی از بیانات خود پیرامون ساختار نظام جمهوری اسلامی میفرمایند:
"پیشرفتهای بالاتر از حد متعارف و گاه باور نکردنی، نشان می دهد که در ساختار نظام اسلامی، ملت و دولت با امتزاج «فکری، عاطفی و اجتماعی»، در مسیری صحیح حرکت می کنند و توانایی حل هر مشکلی را در حال و آینده دارند. "[1]
معظمله در سال گذشته نیز طی سخنانی پیرامون کلیت، کارنامه و ساختار نظام اسلامی تأکید کردند: "با وجود انبوه مشکلات، جمهوری اسلامی در قلهی عزت قرار دارد و مایهی افتخار و مباهات برای اسلام است. "[2]
ارتکاب به فساد در نزد برخی افراد و طرح اشکال عدهای در این زمینه به ساختار نظام هم بارها مورد عتاب رهبر فرزانه انقلاب قرار گرفته است.
ایشان در مقطعی در اشاره به کسانی که مدعی وجود فساد سیستمی در کشور شده بودند، فرمودند:
"یک نکتهی بسیار مهم در زمینهی فساد هست؛ این را بگویم، این را همه توجّه کنند، همهی ملّت ایران هم توجّه کنند. بنده از قدیم با فساد و مفسد و مفسدین اقتصادی و غیرذلک مبارزه میکردم و مخالفت میکردم، الان هم عقیدهام قرص و محکم همین است؛ امّا بعضیها وقتی دربارهی فساد حرف میزنند، افراطی حرف میزنند، حواستان باشد! یکجوری حرف میزنند که گویا همه فاسدند، همهی مدیران را و همهی دستگاهها را فساد گرفته! نه آقا، اینجوری نیست؛ یک تعداد کمی فاسدند.
بله! فساد، کمش هم زیاد است و باید با آن مواجهه بشود؛ امّا این یک حرف است، اینکه شما جوری حرف بزنی که شنونده خیال کند همه جا را فساد گرفته [حرف دیگری است]. بعضیها تعبیرات فرنگی هم به کار میبرند: «فساد سیستمی»؛ نه آقا! آن کسی که فساد را سیستمی میبیند، در مغز خودش فساد هست، در چشم خودش فساد هست. اینهمه مدیر پاکدست، اینهمه کارگزار مؤمن و پاکدست در سرتاسر کشور در همهی دستگاهها وجود دارند، دارند زحمت میکشند؛ چرا به اینها ظلم میکنید؟ چرا خلاف میگویید؟ چرا به نظام اسلامی ظلم میکنید؟
بله! در نظام اسلامی یک نفر هم نباید فاسد باشد؛ امّا آنچه وجود دارد، مثلاً ده فاسد است، نه ده هزار فاسد؛ خب اینها خیلی تفاوت دارد؛ این را توجّه داشته باشید. بعضیها در حرف زدن، در نوشتن؛ حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، راحت برمیدارند اینجا و آنجا مینویسند «آقا همه را فساد گرفته»؛ نه آقا! اینجوری نیست. بله! فساد هست، در دستگاههای مختلف هم هست. من دیدم مثلاً در فرض کنید مجلس یا جای دیگر بعضیها را متّهم میکنند؛ درست که دقّت میکنید، میبینید آنهایی که مورد اتّهام قرار گرفتهاند یک چند نفر آدمند؛ این چند نفر را نمیشود تعمیم داد. تازه اگر راست باشد؛ ممکن است همین هم که متّهم میکنند دروغ باشد، خلاف واقع باشد، از روی ندانستن و بیاطّلاعی باشد؛ امّا اگر هم راست باشد، تازه میشود چند نفر در مقابل یک عدّهِی کثیر. توجّه داشته باشید که افراط و تفریط در همهی چیزها غلط است. "[3]
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حوالی 20 سال قبل هم در همین باره گفته بودند:
"ما گفتیم با فساد مبارزه میکنیم - این یک نقطه روشن در نظام است - اما عدّهای میخواهند این را به نقطه تاریک تبدیل کنند و بگویند فساد همه جا را گرفته است. نه آقا! فساد همه جا را نگرفته است.
باید با فسادِ کم هم - هر جا بود - مبارزه کرد. ممکن است روزنامهای بردارد یک مورد فساد را درشت کند؛ مگر همه جا فساد هست؟ فساد در گوشههایی وجود دارد. انسانها لغزش دارند و دچار گناه میشوند؛ باید با این گناه مبارزه کرد. ما وقتی گناهکاریم که با فساد - ولو کمِ آن - مبارزه نکنیم؛ چون گسترش پیدا خواهد کرد.
مبارزه با فساد لازم است؛ اما ناامید کردن مردم که بگوییم فساد همه جا را گرفته، یک خطای واضح و ناشی از نادانی و فریبخوردگیِ کسانی است که آدم میداند خودشان آدمهای مغرضی نیستند؛ مغرضان که جای خود دارند. "[4]
ایشان همچنین در سال 1372 و در بیاناتی مهم با اشاره به حکومت امیرالمؤمنین نیز فرمودند:
"این درست است که تا در یک گوشه، مختصر نابسامانیای به عقیده و سلیقه کسی پیدا شود، او- ریش بجنباند و بنا کند اعتراض و اشکال کردن!؟ تا یک مشکل در ادارهای برایش پیدا شد، یا یک مأمور دولتی، چپ نگاهش کرد، یاوه بسراید که: حالا هم مثل زمان فلان است!؟ این ناشی از نفهمیدن آنچه که واقع شده است نیست!؟ این، ناشی از عدم معرفتِ نعمتِ خدا نیست!؟ یا خدای ناکرده، ناشی از انکار نعمت خداست؟ «یعرفون نعمتالله ثم ینکرونها.» این جفا نیست به این حرکتِ به این عظمت!؟ مگر وقتی حکومت درست شد، صحیح شد، موازین حکومت موازین کاملی شد؛ در سراسر این حکومت همهی کارها درست خواهد بود!؟ از کجا چنین چیزی ثابت شده است!؟
در زمان امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام که مثال عدل و تقواست دیگر شما از امیرالمؤمنین که کسی را عادلتر و با تقواتر سراغ ندارید مگر حُکّامی که بر ولایات مسلّط بودند و خودِ امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام فرستاده بود، همه «ابوذر» و «سلمان» بودند!؟ خیر! چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت. مابقی، آدمهای عوضی بودند.
تاریخ را بردارید نگاه کنید!
این، تاریخ است. یکی از استانداران امیرالمؤمنین «زیادابن ابیه» بر منطقهی وسیعی حاکم بود. بسیاری از این قبیل، در اطراف و اکناف بلاد اسلامی بودند. امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام، سردار بزرگ جنگش «عبیدالله بن عباس» بود که میدانید چه کار کرد. شبانه رفت با «معاویه» که آن طرف بود، مذاکره کرد. پول گرفت، لشکرگاه خودش را ترک کرد و به دشمن پناهنده شد! امروز اگر یک سرباز شما به دشمن پناهنده میشود، چگونه دربارهاش قضاوت میکنید؟ شب خوابیدند، صبح بلند شدند دیدند فرماندهی کلّ نیروهای امام حسن علیهالصّلاةوالسّلام، از خیمه بیرون نمیآید. یک ساعت، دو ساعت... بعد رفتند داخل خیمه، دیدند نیست! دقّت کردند، دیدند آن طرف خیمه، شکافته است. بعد، قضیه روشن شد. در رأس کار چه کسی بود؟ امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام.
این چه توقّع بیجایی است که اگر یک رئیس، یک مرئوس، یک قاضی، یا مسئول بخش خاصی از کشور، از تشکیلات حکومت اسلامی، پایش را کج بگذارد، آن آقایی که با او مواجه میشود، فوراً شروع میکند به اصل نظام اسلامی، اصل جمهوری اسلامی، اصل حکومت اسلامی اهانت کردن! البته به فضل الهی، مثل همیشه، از اوّل انقلاب تا به حال، اکثر مردم خوبند. اغلب علما و روحانیون، خوبند. اکثر با انصافند. اکثر متوجّه حقایقند. اما در گوشه و کنار، کسانی هم پیدا میشوند که این گونهاند. این ناشی از چیست؟ ناشی از نشناختن قدر جمهوری اسلامی است.
امروز هر کس با جمهوری اسلامی سرسنگین باشد، کافر به نعمت الله است. البته کافر به نعمت الله، به معنای کافر بالله نیست. کافر نعمت است و کفر نعمت در مقابل ذات مقدّس باریتعالی، یکی از گناهان بزرگ است. خدا کند که ما دچار چنین گناهی نشویم. [5]
***
1_ https://www.leader.ir/fa/content/4974
2_ https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=43551
3_ mshrgh.ir/1002131
4_ mshrgh.ir/1002131
5_ mshrgh.ir/1089398