فیلم «دیو و دلبر» که بهتازگی در آمریکا به اکران درآمده است، بازساختی است از انیمیشن محبوب دیزنی به همین نام که در سال 1991 توانست جایزهی بهترین فیلم سال اسکار را از آن خود کند، انیمیشنی که باعثوبانی تشکیل دستهبندی انیمیشن در اسکار در سالهای بعد از ساختش است و از هر لحاظ قابل اهمیت.
کارتونی که برای من جزو یکی از 5 کارتون محبوب بچگی بوده و بیصبرانه به انتظار دیدن فیلم نشسته بودم. داستان فیلم اقتباسی است از افسانهای که در قرن 18 نوشتهشده و البته حضور اما واتسون Emma Watson در فیلم در نقش بل، برای قلقلک حس انتظار، خالی از لطف نبود. شخصیتی از هری پاتر که یکی دیگر از آثار محبوب بچگیام بوده است.
کاری مشترک از کمپانی دیزنی و مندویل فیلمز Mandeville Filmsکه به کارگردانی بیل کوندون Bill Condon و نویسندگی استفان چبوسکی Stephen Chbosky و اوان اسپیلیوتوپولوس Evan Spiliotopoulos. از دیگر بازیگران این فیلم دن استیونز Dan Stevens در نقش دیو، لوک اوانز Luke Evans در نقش گستان، کوین کلاین Kevin Klineدر نقش موریس – پدر بل، جاش گد Josh Gadدر نقش نوچه گستان، ایوان مک گرگر Ewan McGregor در نقش لومیر-شمعدان، ایان مککلن Ian McKellenدر نقش ساعت، استنلی توچی Stanley Tucci در نقش مسترو – پیانو و اما تامپسون Emma Thompson در نقش خانم پات – قوری.
کارگردان این فیلم ویلیام بیل کندون William “Bill” Condon فیلمنامهنویس و کارگردانی آمریکایی است که فیلمهایی چون فیلم موزیکال «شیکاگو» Chicago در سال 2002 و دو قسمت آخر مجموعه فیلمهای «گرگومیش» Twilight را از او دیدهایم. وی تاکنون یکبار برای دریافت جایزهی اسکار نامزد شده است (فیلمنامه شیکاگو). همینها نشانگر این است که کارگردان در فیلمهای موزیکال و جلوههای ویژه سررشته و مهارت دارد.
اما شارلوت دوور واتسون Emma Charlotte Duerre Watson متولد 15 آپریل 1990، بازیگر، مدل و فعال مدنیِ فرانسوی-بریتانیاییست. از سال 2001-2011 با مجموعه فیلمهای «هری پاتر» به دنیا شناسانده شده و پسازآن نیز به بازی در برخی فیلمها پرداخته است. در این میان به دانشگاه رفته و لیسانس ادبیات انگلیسی خود را نیز دریافت کرده و امسال در این فیلم نقش آفریده است. یادمان هست که بازی در فیلمهایی با استفاده از جلوهای ویژه از کودکی در خون اوست.
در مقابل نقش روبروی اما را دنیل جاناتان – دن استیونز Daniel Jonathan “Dan” Stevens، بازیگری بریتانیایی بازی میکند و اگر پیگیر سریال معروف بریتانیایی «دانتان ابی» Downton Abbey هستید او را خوب میشناسید.
کارگردان بیل کندون به همراه اما واتسون در پشت صحنه فیلم دیو و دلبر
و اما داستان فیلم؛ فیلم با تصویر زندگی مجلل شاهزادهی در قصری زیبا و بزرگ شروع میشود، غرق نعمت در حال جشن و شادیاند که پیر زنی به درون قصر میآید و درازای درخواست کمک شاخه گل رزی را به شاهزاده میدهد. شاهزاده که گل برایش ارزشی ندارد گل را به جلوی زن پرت کرده و پیرزن (جادوگر) را خشمگین میکند، به ازای این اشتباه، شاهزاده به دیو تبدیل میشود و قصر و کارکنانش هم درگیر در این طلسم به وسایلی چون کمد و ساعت و جاشمعی و قوری تبدیل میشوند. تنها راه نجات از طلسم این است که دیو عشق را بیاموزد و زنی نیز عاشق او شود. گلبرگهای گل رز نشانگر زمان باقیمانده برای نجاتاند و با ریزش هر گلبرگ، دیو و اهالی قصر به مرگ نزدیکتر میشوند.
به روستایی میرویم که بل و پدرش در آن زندگی میکنند، بل به دلیل کتابخوانی مورد تمسخر است و عجیبوغریب خوانده میشود پدرش هم که مخترعی پیر است دیوانه خوانده میشود. ولی گستان (پسر جوان و محبوب عوام و آماده به ازدواج روستا) دل بهظاهر زیبای بل بسته و میخواهد هر طور که میتواند با بل عروسی کند. درصحنههای اولیه و موزیکهای اول (که بدون کموکاست همان موزیکهای انیمیشن هستند و نوستالژی را تا نهایتِ امکان برای من زنده کردند) بل به تپهای سرسبز میرود که یکی دیگر از نوستالژیهای بچگی را برایمان زنده میکند (فیلم اشکها و لبخندها).
بل پس از گرفتن کتاب از کتابخانه مهجور روستا به منزل بازمیگردد، کمی راجع به مادرش از پدر سؤال میکند و پدر مثل همیشه طفره میرود و جواب سربالا میدهد و سپس برای فروش محصولات دستیاش عازم بازار میشود و بل هم مثل هرسال در بازگشت پدر، تقاضای گل رز از او دارد.در میانه راه گرگها به پدر حمله میکنند، برای فرار سر از قصر درمیآورد و با موجودات عجیبش کمی آشنا میشود (اینجا جایی بود که بیش از هر چیز مشتاق دیدنش بودم، وسایل و شخصیتهای سخنگوی داستان بینظیر از آب درآمدهاند و کودک درون من خوشحال و شاد به تماشا نشسته بود) از ترس وسایل عجیب قصر پا به فرار میگذارد و در حین چیدن گل رزی برای بل، دیو او را دستگیر و زندانی میکند. فیلیپ اسب وفادارشان فرار کرده و به خانه بازمیگردد تا بل را پیش پدر ببرد.
اینجاست که بل بهجای پدر زندانی میشود و با دیو تنها میماند. وسایل قصر که نه زمانی برای تلف کردن دارند و نه چارهی دیگری تمام قدرت خود را به کار میگیرند تا بل و دیو به هم نزدیک شوند و شاید طلسم شکسته شود. بل را به اتاقی مجلل راهنمایی میکنند و از دیو میخواهند که از او تقاضا کند برای شام به او بپیوندد. بل خواسته را رد میکند و خشم دیو را برمیانگیزد؛ اما در نیمههای شب شمعدان و ساعت بل را به آشپزخانه میبرند و از او پذیرایی میکنند. افراد قصر که سالهاست مهمانی به خود ندیدهاند سنگ تمام میگذارند و شوی فوقالعادهای را برای بل اجرا میکنند.
تکنیکهای کامپیوتری به کار گرفتهشده برای اجرای شاهکار تصویری که در انیمیشن بهکاررفته بود اینجا در فیلم قابلستایش است. هیچ کم از انیمیشن ندارد و زیبا و بینظیر اجراشده است. موزیک هم که همان است از بچگی میشنیدیم و با آن خاطره داریم. من واقعاً چیز دیگری احتیاج نداشتم!
در ادامه و بر سر دعوایی بل از قصر فرار میکند، دیو برای نجات او از دست گرگها به دنبالش میرود زخمی میشود (یکی از صحنههایی که شاید نما بهنما و دقیقاً برداشتی تمام و کمال از انیمیشن است) و در طی دوران نقاهتش بل از او نگهداری میکند و کمکم باهم آشنا میشوند. دیو آرامتر شده و نیمهی مهربان و دانایش بیرون آمده، شک اولیه چهرهی زشت دیو برای بل برطرف شده و قسمتهای زیبایش برایش نمایان میشوند. درصحنهای دیو بل را به کتابخانه قصر میبرد و کتابخانه را به او هدیه میدهد (حتی کتابخانه فیلم از کتابخانهای که رؤیای بچکی من بود هم بهتر از آب درآمده است). روزها پشتهم میگذرند و بل و دیو به هم علاقهمند میشوند، شبی که دیو قصد اعلام احساسش را دارد متوجه میشوند پدر بل به دردسر افتاده و دیو بدون گفتن چیزی بل را آزاد میکند که برود.
بل به شهر برمیگردد و سعی میکند پدر را از دام گستان که به دلیل تعریف پدر از دیو و وسایل سخنگویش و مخصوصاً مخالفتش با ازدواج گستان و دخترش، قصد بستری کردن او را در تیمارستان دارد، نجات دهد. خودش هم گیر میافتد و گستان با تحریک اهالی روستا برای کشتن دیو راهی میشوند.
به قصر میرسند و صحنهی مقابله وسایل و روستاییان هم یکی دیگر از شاهکارهای فیلم در ارائه تکنیکهای ظریف کامپیوتری استفادهشده در آن است. در آخر بدون موفقیت و دست از پادراز تر از قصر فراری میشوند ولی گستان با نامردی موفق به کشتن دیو میشود و بل پس از نفسهای آخر و در حین افتادن آخرین گلبرگ گل رز “دوستت دارم” را بر لب میآورد و در عین خوشحالی و همانطور که از دیزنی انتظار میرود طلسم میشکند، دیو انسان میشود و وسایل نیز به شخصیتهای انسانی خود بازمیگردند.
زیبایی داستان برای من شاید پیروی نکته به نکتهی آن از انیمیشن و توانایی ارائه تصویرهای سورئال انیمیشن بهصورتی زیبا و دلنشین در فیلم بودهاند. قسمتهایی خیلی کم (شاید در حدود 15-20 دقیقه) در فیلم وجود دارد که در انیمیشن وجود نداشته (کتابی که بل و دیو را به پاریسِ و بچگی بل میبرد و راز نبود مادر در زندگیاش را آشکار میکند) ولی حتی این قسمتها هم بهقدری در فیلم نشستهاند که هیچ نقدی نمیتوان بر آن داشت. ممکن است این پیروی صددرصدی از انیمیشن برای عدهای موردنقد باشد اما من و کودک درونم از آن دسته از افراد نیستیم.
تنها ایرادی که شاید بر فیلم داشته باشم، اول بازی و مهارت رقصیدن اما واتسون در فیلم است، از اینکه بهجای بازی در
«عالم هپروت» این فیلم را انتخاب کرد خوشحالم، چون از قسمتهای کوتاهی که در فیلم با دیو میرقصد میتوان فهمید که احتمالاً توانایی اجرای
«لالا لند» را بهخوبی
اما استون نداشته است و دومین نکته، تصویر کامپیوتری فنجان و خانم پاتس (قوری) که دو تا از دوستداشتنیترین شخصیتهای انیمیشن بودهاند کمتر از دیگر شخصیتها برایم راضیکننده بود.
اکثر منتقدین تکنیکهای کامپیوتری استفادهشده در فیلم را ستودهاند. استفاده از آهنگهای قدیمی را هوشمندانه دانستهاند و آهنگهای جدید را متناسب و درخور.
منتقد واشنگتنپست washingtonpost استفاده از هنرپیشهای کم آشنا چون دن استیونز را ریسکی بالا دانسته ولی به نظر او بااینکه این هنرپیشه خوشچهره بیشتر در طول فیلم شنیده میشود تا دیده شود، بازهم بهخوبی توانسته در ایفای نقش و نشان دادن دیو بهصورت فردی سرخورده ولی خوشجنس موفق عمل کند.
منتقد رولینگ استون rollingstone فیلم را هنوز افسانهای قدیمی (نام یکی از ترانههای محبوب انیمیشن tale as old as time) میداند، داستانی که کارگردان با هنرمندی، تمامی نماهای 129 دقیقهایاش را پر از هیجان، رنگ و عشق کرده است.
به نظر منتقد راجر ایبرت rogerebert قسمتهای نهایی فیلم و جنگ و جدال دیو و گستان (که به نظر او شبیه به گوژپشت نوتردام درآمده) خیلی خوب از آب درنیامده است (با او موافق نیستم) اما نقدی بر یکی از آهنگهای جدید داشته که من هم با او در این مورد همعقیدهام – آهنگی که در اواخر فیلم پسازاینکه بل قصر را ترک میکند و به کمک پدر میرود توسط دیو خوانده میشود، آهنگی غمگین و ناهمخوان با دیگر تکههای فیلم.
با تمام این تفاسیر اگر انیمیشن «دیو و دلبر» برایتان معنی خاصی دارد حتماً فیلم را ببینید. حتی اگر در کودکی نیز انیمیشن را ندیدهاید ولی اگر به فیلمهای موزیکال علاقهمندید، دیدن فیلم را از دست ندهید.
Post Views:
2