اقدام در مقابل اقدام
عنصر اقدام در مقابل اقدام همواره بخش مهم و تعیینکنندهای در راهبرد هستهای ایران و آمریکا در طول دو دهه گذشته از زمان مطرح شدن پرونده هستهای بوده است. در این رهگذر دو کشور با اتخاذ اقدامات راهبردی و همزمان جبرانی در دو حوزه تحریمها و فناوری هستهای در تلاش بودهاند، با اعمال فشارها به قصد تغییر رفتار و رویکرد طرف مقابل و همزمان ایجاد موازنه در تعادلبخشی به اقدام طرف مقابل زمینه را برای کوتاه آمدن از مواضع حداکثری فراهم کنند. از این زاویه است که تحریم به یک عنصر اساسی و تعیینکننده در رویکرد ایالات متحده در قبال ایران تبدیل شده و در طول سالیان گذشته آمریکا با اعمال تحریمهای چندجانبه و فراگیر، زمینه را برای اعمال فشارهای جدیتر بر ایران به قصد کوتاه آمدن از راهبرد هستهایاش در دستور کار قرار داده است.
اهمیت مولفه تحریم برای مقامات آمریکا به اندازهای زیاد است که برخی تحلیلگران از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا سخن به میان آوردهاند. در این چارچوب دو دیدگاه درباره تحریمهای ایالات متحده وجود دارد: دیدگاه اول معتقد است تحریم ابزاری برای تنبیه کشور هدف است؛ از این رو اگر رفتار کشور مقابل تغییر کند، تحریم نیز برداشته خواهد شد. علت عمده تحریمهای ایران نیز آن است که برخی اقدامات و سیاستهای ایران در تعارض با سیاستهای آمریکا بوده است. بنابر این اگر تهران سیاست خود را تغییر دهد، تحریمها نیز لغو خواهد شد. دیدگاه دوم معتقد است تحریم ابزار راهبردی ایالات متحده آمریکاست. جایگاه ایران در غرب آسیا، افزایش قدرت ایران فارغ از نظام سیاسی، ناکارآمدی سایر ابزارهای فشار و... موجب شده ایران به عنوان نمونه موردی ابزار راهبردی تحریم قرار گیرد.
در کتاب هنر تحریمها تالیف ریچارد نفیو معاون رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که به معمار تحریمها نیز مشهور است، تحریم جایگاه ویژهای در تغییر رفتار کشورها دارد. نفیو معتقد است: «اعمال تحریم باید سه ویژگی مهم داشته باشد: اول ایجاد رنج در جامعه هدف، دوم جلب اجماع دیگر دولتها و سوم اثرگذاری بر تغییر رفتار دولت هدف.» نفیو که به مدت 10 سال مسوول امور ایران در شورای امنیت ملی در کاخ سفید بوده است، در کتاب خود که سال 2017 منتشر شد نوشته است: «اعمال درد و فشار در یک کشور هدف در تحریمها صرفا اگر بخواهد فارغ از آثار آن درد و امکان توقف اعمال درد انجام شود، هیچ نتیجه خاصی نخواهد داشت. به عبارت بهتر طراح تحریم باید بداند که این درد چه نتایجی را به دنبال میآورد و آمادگی برداشتن فشار در زمانی که کشور هدف رفتارش را تغییر میدهد داشته باشد.»
نقطه مقابل این رفتار ایالات متحده آمریکا، جمهوری اسلامی ایران هم بر مبنای راهبرد اقدام در مقابل اقدام، قابلیتهای فنی خود را در حوزه هستهای ارتقا داده است و به دفعات مختلف و به ویژه پس از اقدامات تحریمی آمریکا، زمینه را برای اتخاذ اقدامات جبرانی فراهم کرده است. ارتقای نسلهای جدید سانتریفیوژ، نصب آبشارها و بالا بردن ظرفیت غنیسازی از جمله اقداماتی است که در دو برهه قبل از توافق هستهای 2015 و بعد از خروج ترامپ از برجام در سال 2017 با هدف پاسخ متوازن به رفتار آمریکا و همچنین تقویت زیرساختهای دانش هستهای در دستورکار تهران قرار گرفت.
پیشبرد اهرمهای مذاکراتی
عنصر اقدام در مقابل اقدام با راهبرد پیشبرد اهرمهای مذاکراتی تقویت شده و ایران و آمریکا را به نقطهای که اکنون در آن قرار دارند رسانده است. به این معنی که با فراز و فرودهایی که در روند مذاکرات فرسایشی دو دهه گذشته ایران با کشورهای غربی در فرمتهای تروئیکای اروپایی، 1+5 و 1+4 در پایتختهای مختلف آسیایی و اروپایی برگزار شده است، تهران و واشنگتن با حفظ رویکرد مذاکراتی، اهرمهای چانهزنی خود را در فعل و انفعالات گفتوگوها به ویژه در موعدهایی که مذاکرات به بنبست رسیده یا وارد فاز تنش و تهدید شده است، ادامه دادهاند.
در واقع هم آمریکا و هم ایران حین مذاکراتی که از 17 فروردین 1400 در دولت روحانی و سپس مذاکرات 8 آذر 1400 در دولت رئیسی صورت گرفته و همچنان پرونده آن بدون اینکه به نتیجه مشخصی برسد، باز است، به پیشبرد و گسترده کردن اهرمهای چانهزنی خود اقدام کردهاند. از این زاویه است که همچنان تحریم در دستورکار آمریکا با وجود رویکرد مذاکراتی جو بایدن رئیسجمهور آمریکا قرار داشته و واشنگتن ظرف یک ماه اخیر با اعمال دو بسته تحریمی در دو حوزه پتروشیمی و نفت همچنان رویکرد راهبردی خود را به قصد فشار بر ایران برای کوتاه آمدن از مواضع خود به ویژه در دو حوزه تضمین و پادمان که به گره اصلی مذاکرات در برهه کنونی تبدیل شده است، به پیش برده است.
پرواضح است که تقویت سبد تحریمی آمریکا که فراگیرترین دامنه تحریمها را در دهههای گذشته داشته است، ضمن تداومبخشی به رویکرد ایالات متحده، همزمان نشان میدهد که واشنگتن حاضر نیست بخشی از این ابزار چانهزنی را از دست بدهد. همانگونه که ریچارد نفیو هم تاکید کرده تا زمانی که نشانههای آشکاری از بروز تغییر در رفتار طرف مقابل متجلی نشود، این ابزار باید با قدرت بیشتری ادامه پیدا کند. به ویژه که دیگر ابزارها از جمله ابزار نظامی هم پرهزینه و هم در عین حال پرریسک است و الزاما نمیتواند نتیجه مطلوب را به بار آورد.
به موازات گسترده شدن ابزارهای تحریمی آمریکا، ایران نیز از زمان خروج رئیسجمهور سابق آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک، توانمندی هستهای خود را ارتقا داده است. بر این مبنا ماده 1 قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران مصوب 18 آذر 1399 تصریح کرده است که در راستای تامین شروط نهگانه مقام معظم رهبری درباره توافق هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران موظف است بلافاصله پس از تصویب این قانون، جهت مصارف صلحآمیز نسبت به تولید اورانیوم با غنای 20 درصد اقدام و سالانه به میزان حداقل یکصد و بیست کیلوگرم آن را در داخل کشور ذخیره کند. همچنین سازمان مذکور موظف است نیاز کشور برای مصارف صلحآمیز به اورانیوم با غنای بالای 20درصد را بهطور کامل و بدون تاخیر تامین کند.
پیش از این قانون، شورای عالی امنیت ملی ایران نیز اردیبهشت 1398 در سالگرد خروج آمریکا از برجام در بیانیهای اعلام کرد که ایران برخی اقدامات خود در برجام را متوقف میکند و به کشورهای باقیمانده در توافق 60 روز برای اجرای تعهدات خود به ویژه در حوزههای بانکی و نفتی فرصت میدهد. ایران همچنین در چندین گام تعهدات برجامی خود را کاهش داد و اقدامات جبرانی را در حوزههای فنی از جمله عبور از سقف 300 کیلوگرمی ذخایر اورانیوم غنیشده 67/ 3 درصد، عدم فروش آب سنگین، برداشتن محدودیتها روی فعالیتهای تحقیق و توسعه، توسعه و راهاندازی نسل جدید سانتریفیوژها در تاسیسات غنیسازی اورانیوم را در دستورکار قرار داده است. اقداماتی که بهنظر میرسد با شکست احتمالی برجام وارد سیکل جدیدی از اقدامات جبرانی و همزمان تشدیدکننده خواهد شد.