گروه سیاسی - رجانیوز: شصت و یکمین قسمت از مجموعه برنامه تلویزیونی گفتوگو محور «جهانآرا» شنبه 20 خرداد روی آنتن شبکه افق سیما رفت.
به گزارش رجانیوز به نقل از روابط عمومی این شبکه، بخش دوم این برنامه با حضور سید مصطفی خوشچشم تحلیلگر مسائل بینالمللی و استاد دانشگاه و ارتباط با علی علیزاده فعال رسانهای و کارشناس مسائل سیاسی از لندن و مجری و کارشناس وحید یامینپور با موضوع «بررسی، تحلیل و ناگفتهها و نادیدههای حملات تروریستی 17 خرداد تهران» از شبکه افق سیما پخش شد.
مخاطبان گرامی میتوانند بخش اول این قسمت از مجموعه جهانآرا را با حضور سردار گرجیزاده فرمانده حفاظت سپاه از اینجا مطالعه کنند.
خوشچشم در ابتدای گفتوگو به عنوان مقدمه بحث خاطرنشان ساخت از خوبیهای ترامپ این است که سیاست خارجه امریکا را بزک نمیکند و عریان نشان میدهد. در دوره او سیاستمدارهای دموکراتی که به بزک سیاست خارجه امریکا در طول این سالها و دهههای گذشته میپرداختند جرئت پیدا کردند و ذاتشان را نشان میدهند.
وی حوادث اخیر تروریستی تهران را مرتبط با سفر ترامپ به خاورمیانه و کنفرانس ریاض دانست و دلیل بارزش را صحبت یکی از نمایندگان سنا در صحن علنی با مقامات اجرایی کشور عنوان کرد که آن نماینده گفت چقدر خوب است، چون ظاهراً استراتژیک ترامپ است که گروههای سلفی تکفیری را به جان دشمن ما، ایران میاندازد و بدون اینکه خودمان تلفات و هزینهای بدهیم ایران را دچار حادثه و بحران میکند.
کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد این نماینده سنا بهقدری واضح و بیپرده از گروههای تروریستی حمایت کرد که مقامات اجرایی که در جلسه استماع مقابل او نشسته بودند اول ملایمتر و بعد چون دیدند در برابر دوربینها قرار دارند و تبعات قانونی در سطح جهان برای آبروی امریکا در پی خواهد داشت سعی کردند مخالفتی کنند که ما به هر حال حادثه تروریستی را محکوم میکنیم. در واقع بهقدری قضیه عریان شده است که سناتور قدیمی و از مقامات سنا اینچنین واضح از تروریست حمایت میکند و ارزیابیش بعد از دهههایی که در سیاست امریکا حضور دارد این است که این امر استراتژی ترامپ در منطقه است که دارد اجرا میشود.
این استاد دانشگاه در بیان دلیل دوم ارتباط حوادث اخیر تروریستی در تهران و سفر ریاست جمهوری امریکا به سعودی و کنفرانس ریاض اظهار کرد چند هفته قبل از وقوع این حوادث به کرّات و به حسب حوادث اخیر چند بار در مطبوعات ما ذکر شد که پای ثابت و اصلی گستاخیهای عربستان سعودی به ایران محمد بن سلمان، شاهزاده عربستان سعودی و جانشین ولیعهد بن نایف و وزیر دفاع این کشور است، گرچه او تنها نیست، ولی در سخنانش اعلان کرد جنگ را به خاک ایران میکشانیم. جنگی که وجود ندارد.
تحلیلگر مسائل بینالملل به تلاش دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در رفع تنش بهرغم انتقادات از سوی افراد و جناحهای داخلی در شرایطی اشاره کرد که حادثه منا و اتفاق ناگوار برای دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده رخ داد. همچنین فضایی که در آن درگیریهای دیگر، مسائل منطقه و گروههای نیابتی تروریستی در جریان هستند که در سطح کلان در منطقه علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند. در حادثه منا بهقدری در رفع تنش کوشیدند که حضرت آقا شخصاً وارد قضیه شدند و به مقامات سعودی اخطار دادند اگر پیکرهای هموطنان ما را تحویل ندهند و با ایرانیها محترمانه رفتار نکنند نتیجهاش را خواهند دید.
وی تأکید کرد ماهها این بحث مطرح بود که سیاست رفع تنش شکست خورده، چون عربستان تصمیمش را گرفته است. در چنین شرایطی جانشین و همه کاره عربستان تهدید میکند جنگ را به خاک شما میکشانیم و منتظر نمیشویم شما به عربستان حمله کنید. در صورتی که اصلاً طرحی برای حمله به این کشور نداشتیم و همیشه دنبال رفع تنش بودیم.
خوشچشم افزود چند ساعت قبل از اقدام تروریستی علیه ایران در سهشنبه شب به وقت پاریس، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان توئیت کرد که ایران بایستی تنبیه شود و بلافاصله این اقدامات انجام گرفت.
این استاد دانشگاه به فشارهای کارشناسان پایینتر سیاسی امریکا به ترامپ در محکومیت حوادث اخیر تروریستی علیه ایران اشاره کرد که آنها به رئیسجمهوری امریکا یادآور شدند در صورت عدم محکومیت این حادثه تروریستی ایالات متحده متهم به استاندارد دوگانه خواهد شد که برای کشور تبعات دارد. ترامپ تحت این فشارها گفت ما این حادثه را محکوم میکنیم، ولی خود اینها، یعنی جمهوری اسلامی و مردم ایران تروریست هستند و هر چه کاشتند درو میکنند. به قول امریکاییها اگر محکوم نمیکرد بهتر از این شکل محکوم کردن بود و نسبت به مردم ایران اسائه ادب کرد. همزمان با آن وزیر خارجه امریکا، تیلرسون در گفتوگو راجع به بحران قطر و سعودی از خلیجفارس با عنوان خلیج عرب یاد کرد و مردم ایران کمپین نه چندان خوبی را در این باره به راه انداختند و به تیلرسون اخطار دادند اینجا خلیجفارس است و هزاران سال خلیجفارس بوده است و نام مجعول برای اینجا استفاده نکنید.
وی برای جمعبندی در این خصوص اشاره کرد سیاستمداران امریکا بیاحترامی به مردم ایران را در حد اعلا نشان دادهاند. ضمن اینکه یکی از مقامات عالیرتبه کویت در روزنامه «الرأی» این کشور اعلام کرد شاهزادهها و دولت عربستان حمایت وسیعی از گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی در اطراف ایران از کردستان عراق گرفته تا جنوبشرق ایران یعنی پاکستان و گروه جندالله میکند. حتی اعتراف کرد کویت هم بعضاً کمکهای مالی به این گروهها میکند. منتهی اینها را تروریست نمیدانند و گروههای مسلح معارض جمهوری اسلامی قلمداد میکنند. در صورتی که بر اساس همه تعاریف تروریستی جهان اینها گروههای تروریستی هستند.
تحلیلگر مسائل سیاسی تبیین کرد هر کدام از اظهارات اینها قابل پیگیری است و جای خوشحالی دارد چند روز پیش نماینده ما در سازمان ملل نسبت به صحبتهای عادل الجبیر و محمد بن سلمان پیگیری حقوقی و در این باره صحبت کرد، اما کفایت نمیکند. هر کدام از این سخنان بار حقوقی در صحنه بینالملل دارد و حتماً نشاندهنده مواضع آن کشور است. در اینکه میخواهند به ما ضربه بزنند هیچ شکی نیست.
وی به دیدار ترکی الفیصل شاهزاده مطرح عربستانی با گروه منافقین در پاریس اشاره و خاطرنشان کرد با این دیدار دستگاههای اطلاعاتی ما بیش از پیش رصدشان را افزونتر کردهاند. اینها در همایش منافقین در پاریس با هم ملاقات کردند و ترکی الفیصل حرفهایی زد که نشان میداد همکاری وسیعی بین عربستان و منافقین و حمایت لجستیک عربستان از این گروهک تروریستی آغاز میشود. ضمن اینکه حمایتهای وسیع امریکا در صحنه بینالملل در استفاده از گروههای سلفی تکفیری، داعش و جبههالنصره بر کسی پوشیده نیست.
خوشچشم به اشتیاق بیشتر داعش در ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سایر گروههای سلفی تکفیری اشاره کرد و آن را ناشی از دو دلیل اعتقادی و مادی دانست. در حالی که عمده هدف امریکا از ضربه زدن به ایران منافع مادی است. ضمن اینکه برای عربستان هم مشکلات مادی مسئله هست و هم مسائل اعتقادی و دیدگاه ترویج وهابیت در سراسر جهان.
وی در ادامه یادآور شد همکاری بین عربستان سعودی و سازمان مجاهدین برای ناامن کردن ایران شکل گرفته است و منافقین با تعویض ارباب از صدام حسین به امریکا، عربستان و هر کسی که پول بدهد نشان دادهاند دهههاست از دیدگاههای اعتقادی فاصله گرفتهاند و اینگونه مسائل اعتقادی درون سازمان مجاهدین حل شده است. ناامنی صرفاً جانی نیست، بلکه عدم امنیت اقتصادی، اجتماعی و ایجاد خدشه به احساس امنیت در جمهوری اسلامی را هم شامل میشود.
این کارشناس مسائل جهانی در تأیید ارتباط حوادث اخیر تروریستی در ایران و شکرآب شدن رابطه قطر و عربستان و به وجود آمدن دو قطبی در خاورمیانه قطر، ترکیه و اخوانیها در یک طرف و جبهه سعودی و حامیان تکفیریها و سلفیها در طرف دیگر بیان داشت یک زمانی وضع عربستانیها از لحاظ درآمدهای نفتی خیلی خوب بود و چند تریلیون دلار اوراق قرضه امریکا دستشان بود که به همراه چینیها میتوانستند امریکا را بخرند و آزاد کنند. ضمن اینکه 700 الی 800 میلیارد دلار اضافهتر در بانکهای امریکا در صنایع و شرکتهای مختلف داشتند، اما از سال گذشته رسماً اعلام کردند به دنبال اجرای سیاستهای ریاضت اقتصادی میروند و حقوق خیلی از شاهزادهها را کم یا قطع کردند، چون 97 میلیارد دلار کسری بودجه آوردند.
وی افزود عربستان قصد داشت طرح 25 ساله احیای وضعیت اقتصادی را اجرا کند، اما کمتر از پنج شش ماه حقوق شاهزادهها دو باره برقرار شد، چون هر لحظه احتمال بروز کودتایی از سوی 5، 6 هزار شاهزاده وجود داشت. با همکاری با ایران در سطح اوپک اندکی قیمت نفت بالا رفت و دستشان در بودجه بازتر شد. عربستان برای استفاده سیاسی از حضور ترامپ در کاخ سفید با تتمه پولی که در اختیار داشت سعی کرد با ترامپ وارد معامله شود. ترامپ گفته بود من هر چه بخواهید به شما میفروشم مثل امنیت، درگیری جنگ، سلاح، خدمات و نیرو. قرارداد چند صد میلیارد دلاری با ترامپ بستند تا با ثروت باقیماندهشان هژمونی خودشان را بر کشورهای منطقه، بهخصوص کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس یا شیخنشینهای کوچک بگسترانند.
خوشچشم خاطرنشان ساخت قطر به دنبال جایگاه حداقلی همچون کویت ـ که بینابین حرکت میکند ـ و جایگاه حداکثری عمان در نقش میانجی بود. یکی از دلایل اختلاف قطر و عربستان بحث ایران و علل دیگر اخوانالمسلمین، حماس و سایر مسائل بود. عربستان در اولین حرکت برای اعلام هژمونی خود در بین شیخنشینها بعد از بستن تفاهمنامه و خرید سلاح از ترامپ در صدد حذف قطر بود. آنها اول خوب فشار میآورند و بعد پس میزنند. در عین حال تنها جایی که برای قطر ماند تا مواد غذایی مورد نیازش را تأمین کند و به هواپیماهایش مسیر مجدد بدهد فضا و آب ایران بود و ناخواسته قطر به سمت ایران کشیده شد.
وی اضافه کرد عربستانیها برای مشغول نگه داشتن ایران در فضای بحران حاشیه جنوبی خلیجفارس از حوادث تروریستی اخیر تهران بهره جستند.
یامینپور خاطرنشان داد ضمن اینکه با این حوادث تروریستی در ایران به قطر هم پیام بدهند فضای مناسبی برای شما فراهم نشده است و چندان امیدوار نباشید.
خوشچشم در ادامه گفت با وجودی که نتوانستیم از فضای پس از برجام درست استفاده و جذب سرمایهگذاری دهها میلیارد دلاری کنیم، اما امنیت موجود در کشور برای آنها پتانسیلی محسوب میشود و عربستانیها با ایجاد رعب و وحشت در ایران سعی در به هم زدن امنیت برای سرمایهگذار خارجی هم میکنند.
یامینپور به دو دیدگاه در خصوص امنیت در کشورمان اشاره کرد که یک نگاه معتقد است امنیت از قدرت و اقتدار و با حضور پررنگ ایران در منطقه به دست میآید و دیدگاه دیگر میگوید بهتر است از حضور منطقهای برای خودمان هزینههای بیشتر درست نکنیم. این نگاه اخیر مخالف حضور ایران در سوریه و سایر کشورهاست و نسبت به نقش آفرینیهای جدی ایران در صحنه بینالملل با تردید نگاه میکند.
در ادامه این برنامه علیزاده فعال رسانه ای ساکن لندن در خصوص دیدگاههای متفاوت نسبت به امنیت کشور اظهار کرد باید به ریشههای این قضیه در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 برگردیم، زیرا این دعوای گفتمانی قدیمی است. همزمان با رحلت بنیانگزار جمهوری اسلامی در سال 1368 سه اتفاق افتاد. یکی اینکه در بخشی از زمامداران جمهوری اسلامی تغییرات گفتمانی شکل گرفت که نگاهشان به سمت اولویت توسعه اقتصادی، بهویژه پس از جنگ رفت. دومین اتفاق فروپاشی شرق و شوروی و سومینش برآمدن نظم جدید بود.
وی در ادامه یادآور شد در سالهای 1370 و 1371 در دنیا کسی فکر نمیکرد بتوان مقابل امپراتوری جدید امریکا که از یک طرف با قدرت نظامی بلامنازع و از طرف دیگر با اقتصاد نئولیبرالیسم بر غرب تا شرق سیطره دارد و این نظم جدید مقاومت کرد. آن زمان نگاهی مطرح بود که نباید جوزده شد و چه بسا برهه خاصی از تاریخ باشد و به گفته فوکویاما پایان تاریخ نباشد و باید قدری صبورتر باشیم. ممکن است پارادایم انتهایی زمان نباشد.
این فعال رسانهای افزود به نظر من این پارادایم دارد به پایان خودش نزدیک میشود. آمدن ترامپ دلیل افول امریکا نیست، بلکه معلول و پاسخی است به اینکه امپراتوری امریکا مثل بسیاری از امپراتوریها زیاد گسترده شده و نتوانسته است خودش را حفظ کند و به نظر میرسد آغاز افول امریکا را میبینیم.
وی اظهار داشت در یک سال گذشته صحت نگاهی که به مقاومت در زمینه امنیت معتقد است و میگوید اگر نتوانیم مرزهایمان را حفظ کنیم توسعه به کارمان نمیآید دارد اثبات میشود. از سال 1395 و 1396 سخن گفتن از امنیت چندان عجیب نیست، ولی در میانه دهه 70 اگر روی امنیت زیاد تأکید میکردید به شما میخندیدند و میگفتند امنیت و مرزها متعلق به قرن گذشته است و دنیا و وضعیت جدید و جهانی شدن نیازی به این مسائل ندارد و مصادیقش را مالزی، کرهجنوبی و ژاپن مثال میزدند.
این خبرنگار با اشاره به تکان دادن آبنبات جذاب تنشزدایی جلوی چشم ما خاطرنشان کرد آنها با این ترفند به ما میگفتند اگر حاضر به تنشزدایی با جهان باشید ما شما را کرهجنوبی، ترکیه و به شکلی ژاپن میکنیم، اما در واقع تنشزدایی نام جدیدی برای پارادایم خلع سلاح است و میگفتند باید سلاحهایتان را زمین بگذارید. ضمن اینکه بعد از 40 سال به ایران سلاحی هم فروخته نشده است. حتی قطعات هواپیما هم به او نمیفروشند و جلوی موشکهای بومی این کشور و تکنولوژی هستهای را هم میگیرند. خلع سلاح با هدف از بین بردن انواع و اقسام روشهای دفاعی این کشور 80 میلیونی و جایزه این خلع سلاح پیشرفت در اقتصاد است.
کارشناس مسائل بینالمللی تبیین کرد در کشورهای دیگر دیدهایم گرفتن ابزار دفاعی مقدمه حمله و اشغال نظامی یا تضعیف کلیت حاکمیت ملی آن کشورهاست. به نظر من بعد از 30 سال جنگ و جدال با همدیگر باید از ترم اول علوم سیاسی عبور کنیم و بپذیریم در خاورمیانه، غرب آسیا، قلب جهان اسلام و یکی از پرطمعترین مناطق ژئوپلتیک دنیا قرار داریم و خارج از نحوه بازنمایی ایدئولوژیک و... از منظر سیاست واقعی خیلی واضح است که دولتهای بزرگ دنیا چشم طمع به «ایران»ای داشته باشند که در ژئوپلتیکترین و استراتژیکترین نقاط جهان است.
وی در خصوص اهمیت ایران و امنیت این کشور تأکید کرد این کشور یکی از بزرگترین منابع نفتی و گازی را دارد و مسلماً اگر حکومتهای بزرگ بتوانند بر آن تسلط یابند و آن را به واحدهای کوچکتر ملی تبدیل و در آن نفوذ کنند حتماً این کار را خواهند کرد، ولی باید معادله را برعکس کنیم و بگوییم در جایی مثل ایران امنیت ابتدایی ملی ـ که امنیت نظامی جزو آن است ـ زیرساخت هرگونه روند دولت ـ ملتسازی است و نه برعکس. امروز که امنیت ما تا حد زیادی تثبیت شده است میتوانیم سراغ توسعه اقتصادی، مردمسالاری دینی و جنبش ضد فساد برویم. تا پیش از تثبیت امنیت اولویت به هر کدام از این وجوه میتوانست کلیت ما را به خطر بیندازد. این به هیچوجه تئوری توسعه نیست. چنین اتفاقی در کل منطقه ما افتاده است.
این خبرنگار با اشاره به تجربه تاریخی خاص ایران در شانزده سال پس از 11 سپتامبر گفت وسلی کلارک، رئیس سابق ناتو اذعان کرد مدارکی را دیده است که قرار بود به هفت کشور حمله شود، ولی کشور شاخص بین آنها بعد از عراق، افغانستان، سومالی، سوریه، یمن و لبنان و در واقع پایان آن پروسه ایران بود.
وی تأکید کرد باید از پوپولیسم در سیاست خارجیمان که با استفاده از آبنبات تنشزدایی بحث را منحرف میکند عبور کنیم. هر دو جناح در این کشور باید این مهم را بپذیرند که اولویت امنیت ملی به عنوان زیرساخت هرگونه بحث سیاسی است.
علیزاده ضمن اشاره به تحمیل تحریم اقتصادی به ایران و رشد صنایع موشکی بومی ما به این موضوع پرداخت که مهمترین ابزار دفاعی دولت و ملت ایران با 80 میلیون نفر جمعیت جوانان باایمانی هستند که از جانشان برای حفظ امنیت میگذرند. اگر این جوانان و کسانی نباشند که حاضرند برای حفظ این مرزها از جان خودشان بگذرند، مطمئن باشید دشمنان خارجی طمع متفاوتی خواهند داشت. چنانچه از این زاویه نگاه کنیم بسیاری از مسائل روشنتر میشوند.
یامینپور به این نکته اشاره کرد که تمامی اتفاقاتی که در دنیا میافتند بهنوعی حادثه رسانهای (media event) هستند. اصلاً آنها حمله کردند تا رسانهای شود، وگرنه میتوانستند در جاهای دیگر این کار را انجام بدهند. یک بعد مواجهه با حادثه تروریستی اخیر در تهران رسانههای داخلی و بعد دیگرش رسانههای بینالمللی است. در این خصوص انتقادات جدی به عملکرد صدا و سیما و... وارد شده است.
خوشچشم ضمن تأیید گفتههای یامینپور در خصوص رسانه افزود غیر از اهداف که هدف حرم ایدئولوژیک و مجلس دموکراسی حاکمیت بود، میخواستند این دو حادثه رسانهای شود. غیر از سبعیت عوامل تروریستی که به اختلافات اعتقاداتیشان برمیگردد به نوع شلیکهایشان که دقت کنید متوجه میشوید مهماتشان را به سرعت خرج نمیکنند و رگبار هوایی نمیزدند، بلکه رگبار به قصد کشتن میبندند و در عین حال این گلولهها را بودجهبندی میکنند تا مدت زمان بیشتری طول بکشد، چون میدانند اگر یک ترقه در مجلس یا مکانهای حساسی مثل حرم در شود در مرکز صحنه رسانهها قرار میگیرند.
وی افزود در دنیای امروز با وجود شبکههای اجتماعی کسانی که در فاصله 50 متری مجلس بودند یا از آنجا جان به در بردند بلافاصله روی تلگرام، فیسبوک، توئیتر و... این اخبار را مخابره میکنند. نمیشود چنین حادثه مهمی را در مجلس نادیده بگیرید. انتقاد بسیار جدی به صدا و سیما وارد است. اگر 50 سال در همه حوادث خوب بدرخشید، اما یک گاف کوچک بدهید، هیچکسی تشکر نمیکند و همه به همان گاف کوچک شما نگاه و بزرگش و شما را بازخواست میکنند.
این کارشناس مسائل بینالملل در انتقاد به عملکرد صدا و سیما و شبکه خبر گفت چنین اتفاق بزرگی در مملکت دارد میافتد، ولی شبکه خبر داشت بازپخش گفتوگویی در باره شهریه مهدکودکها را پخش میکرد! چرا نباید حضور داشته باشد؟ در هر اتفاقی که میافتد رسانه اولی که با سرعت بیشتر از بقیه و در وهله بعد جامعتر و با کیفیت بالاتر اطلاعرسانی کند لیدر و رهبر میشود. از آن به بعد همه خوانندههای داخلی و خارجی سراغ شما میآیند. اگر این اتفاق نیفتد صحنه را واگذار کردهاید. چنانچه نفر سوم، چهارم یا پنجم باشید هر اندازه گزارشتان کامل باشد بیننده عموماً طرف شما نمیآید و سراغ رسانه پیشقراول میرود.
وی تأکید کرد در اینگونه موارد اکثراً رسانههای خارجی با سرعت بسیار بالا به صحنه میآیند. اگر ضعیف عمل کنیم بازی را کاملاً به دست رسانههای معاند با جمهوری اسلامی دادهایم. برخی فکر میکنند صدا و سیما دستور داشته است چنین خبری را پوشش ندهد. آیا چنین چیزی ممکن است؟ چندین خبرگزاری داخلی با سرعت پوشش میدادند، تمامی عکسهایی که در رویترز، آرتی و رسانههای مختلف عربی، انگلیسی و اسپانیولی منتشر شد از همین یک خبرگزاری پیشقراول بود که به محل حادثه رفته و عکس گرفته و گزارش تهیه کرده است. حتی پول میدادند که عکسها را بخرند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد با وجود شبکههای مختلف مجازی نمیتوانید به وقایع مختلف نپردازید. الان در فیلم، سینما و هالیوود نیست و یک واقعیت است که در بسیاری از موارد جنگ سخت رخ نمیدهد. یک ترقه در میشود و امریکاییها از طریق یک جنگ رسانهای جنگی را شروع میکنند و پیروز آن جنگ میشوند بدون اینکه در واقعیت جنگی به وقوع پیوسته باشد.
وی تبیین کرد غیر از فارسی اگر در بخش انگلیسی در لحظه، هدایت کار و پیشقراولی را در دست نمیگرفتید، آن وقت در تمامی جهان این تصور به وجود میآمد که ایران مورد هدف سلسله عملیات تروریستی است. شخصاً با چندین رسانه تلویزیونی هند، پاکستان، چین، روسیه و... صحبت کردم. هندیها و چینیها پای خبر زندهشان میگفتند سومین بمب هم منفجر و چهارمین رگبار هم زده شد. اعتراض کردم اصلاً چنین چیزی که میگویید نیست. دو حمله به این صورت بوده است.
این کارشناس بینالمللی خاطرنشان ساخت گاهی اوقات ممکن است طرف مقابل دشمن شما نباشد، ولی در صورت ندادن اطلاعات چون منبع موثقی در دسترسش نیست به شایعه روی میآورد. همین اتفاق در تلویزیون روسیه افتاد و راشیا تودی (Russia Today) میگفت ما شنیدهایم سه چهار حمله بوده است.
علیزاده در ادامه بحث امنیت به پارادایمی پرداخت که در دهه 70 و 80 در اقلیت بود و جوزده جهانی شدن نشد و چه بسا میدانست این مقطع برهه خاصی خواهد بود و نباید به وعده و فریب توسعه اقتصادی در حالی که توان دفاع از خودمان را نداریم تن بدهد، اما این پارادایم یک اشکال داشت که با گفتمان دیگر وارد گفتوگو نشد و از اینرو گفتمانی که به توسعه اقتصادی اولویت میداد نتوانست حرفش را بلند بزند و به محاق رفت و برای خودش مظلومیتی کسب کرد که پایه مشروعیت و حقانیتش شد.
وی ادامه داد: تجربه دیگر اینکه اگر گفتوگوی آزاد نداشته باشیم و به تضارب آرا تن ندهیم مثل دهههای 70 و 80 ناچاریم بر سر مبانی وقتمان را تلف کنیم و به منافع ملی ضربه بزنیم.
این فعال رسانهای به ورودش به انگلستان دو هفته پس از واقعه 11 سپتامبر سال 2001 و آغاز فضای امنیتی ویژه در اروپا اشاره کرد و در ادامه یادآور شد امسال یک ماه قبل پس از عملیات تروریستی در کنار پارلمان انگلیس فریاد نیروهای امنیتی این کشور بلند شد که دو گروه برای امنیت خودشان امنیت شهروندان را به خطر میاندازند یکی سیاستمداران هستند که با بزرگنمایی ترور و صحبت مداوم در این باره در پی کسب منفعت برای خود هستند و گروه دیگر رسانهها هستند که عطش و شهوت بیپایانی برای پرداختن به این زمینه دارند. پیامدش چیست؟ تروریستها در مییابند که تا چه حد در به هم زدن نظم عادی زندگی شهروندان موفق شدهاند.
وی نتیجهگیری کرد در واقع برای کشورهای غربی شانزده سال طول کشید تا متوجه شوند خودشان با بزرگنمایی رسانهای و سر و صدا و هیاهوی سیاسی همدست تروریستها شدهاند.
کارشناس مسائل سیاسی با تأیید واکنش رهبر معظم انقلاب اشاره کرد که ایشان توانستند با خونسردی، آرامش و بیتفاوتی پادزهری برای خواست اصلی تروریستها باشند. دلیل وقوع این اتفاق در این مقطع خاص این بود که داعش در وضعیت بسیار ضعیفی دارد. رسیدن نیروهای بشار اسد به مرز عراق در این پنج سال و بیرون رانده شدن داعش از عراق تصور نابودی داعش را برای ما ممکن میکند.
وی افزود این عملیات کور، از موضع شکست و سوخته بود و باید در چهارچوب خودش بررسی شود و به هیچوجه نباید کسی مشوق تروریستهای بعدی باشد و این پیام را بدهد که آنها تا چه حد توانستند در امنیت کشور اخلال ایجاد کنند.
علیزاده ضمن اظهار تأسف از شهادت هفده هموطنش اظهار کرد این حجم تلفات در مقایسه با موارد مشابه در اروپا ابعاد کوچکی است. بهرغم قوی بودن MI5 و سازمانهای امنیتی انگلیس که در همکاری نزدیک با سیا که تکنولوژیکترین و پیشرفتهترین ابزار را در اختیار دارد و از رئیسجمهور فرانسه تا صدراعظم آلمان را شنود میکند و به گفته دیوید کامرون انگلیس تمامی کمکهای اطلاعاتی را از سرچشمه ترور، عربستان میگیرد در یک ماه گذشته در منچستر دهها نفر کشته شدند و در کمتر از یک ماه در لندن سه اتفاق تروریستی افتاد.
وی تأکید کرد داعش که دشمن اصلیش شیعیان و ایران بود بعد از گذشت 1100 روز تهدید بیپایان توانست عملیاتی در حد ابعاد بسیار کوچک انجام بدهد. رسانهها باید به این نکته توجه کنند که به خاطر عطش جمع کردن مخاطب نباید قضیه را بیش از آنچه که هست نشان بدهند. در عین حال که خبررسانی و شفافیت بسیار مهم است، اما دادن چهارچوب هم اهمیت دارد.
این خبرنگار در خصوص تفاوت القاعده و داعش تبیین کرد القاعده به زدن نیروهای غربی معتقد بود و داعش میگفت باید بیش از هر کسی به شیعیان و ایران حمله کنیم. از روز نخست شکلگیری این گروه تلاش کردند علیه ایران اقدام کنند که چه بسا اقدامات اخیر در ایران زمان یادآوری و برجسته کردن این مهم است که ایران جزیره ثبات در منطقه است، زیرا 1100 روز طول کشید و نهایتاً داعش دست به عملیات سوختهای زد که حتی کار شناسایی هم نکرده بود.
وی در خصوص رسانه صریحاً گفت ما تا حد زیادی در عرصه رسانهای باختهایم. در حالی که فرزندان و همراهان ایران و مقاومت مثل حزبالله لبنان دارند در جنگ سخت هزینه میدهند، در جنگ نرم عملاً عرصه را رها کردهایم. در پرستیوی مهمان ثابتی مثل ؟؟؟؟؟ وجود داشت. در سالهای 1386 تا 1389 محرومان و طبقات پایین و کارگر انگلستان و اقلیتهایی همچون مسلمانان به پرستیوی بیشتر از تلویزیون خودشان اعتماد داشتند، ولی با کجسلیقگی و ناآشنایی با مفهوم رسانه در دنیای جدید موجب بسته شدن پرستیوی در کشور بریتانیا شدیم. در صورتی که الان باید پرستیوی در کنار سربازان ایران در سوریه بود و حقیقت جنگ سوریه را در فضای رسانهای بسیار پرهجمه نشان بدهد. در مورد حوادث اخیر تروریستی در تهران نباید منتظر راشیا تودی میشدیم، بلکه باید پرستیوی خودمان را میداشتیم و اخبار را از آنجا دنبال میکردیم.
علیزاده در انتقاد به عملکرد صدا و سیما در انتخابات ریاست جمهوری مثال زد وقتی در این روز تاریخی که هر چهار سال یک بار در ایران اتفاق میافتد در شب انتخابات که همه منتظرند نتیجه را ببینند شبکههای اول، دوم و سوممان آوای وحش! و شبکه چهار برنامه علمی نشان میدهد مسلماً جاده را باز میکنیم چتربازهای گفتمانی از طریق شبکههای دولتهای غربی وارد خانههای تکتک افراد این کشور شوند و در افکار عمومی نفوذ کنند. نفوذ که شاخ و دم ندارد. در قرن 21 و سال 2017 هستیم و هر جا که گمان کنیم با سکوت قضیه حل میشود، در اشتباهیم. کشورهای رقیب و دشمن مترصدند و هرگونه سکوت، عدم شفافیت و ناکارآمدی ما محل رخنه، حمله و سوء استفاده آنهاست.
وی مؤکداً گفت معتقدم باید در این قضیه اطلاعرسانی شفاف میکردیم، ولی به هیچوجه نباید وارد بازی رسانهای غرب، بزرگنمایی و ایجاد ترس رسانهای شویم.
یامینپور با تأیید و در تکمله گفتههای علیزاده در خصوص جدی و پیچیده بودن جنگ نرم که بیش از چیزی است که داخل کشور تصور میشود افزود آیتالله خامنهای بارها گفتهاند خیلی از مسئولین کشور جنگ نرم را باور ندارند، ولی در اینکه رسانههای ما غیر حرفهای و دست و پا بسته عمل کردند با وی اختلاف نظر داشت و گفت شاهد مثالم این است که همچنان به عنوان یک رسانه آلترناتیو شناخته میشوند، هر چند میتوانند بسیار قدرتمندتر از این در منطقه و جهان نقش ایفا کنند.
خوشچشم منتقدانه عنوان کرد: خسته شدم اولاً از بس تلویزیون کارشناس آورد و فقط برای خودش، رسانه، منِ تحلیلگر حرف زد، یعنی نقاش و بنا نمیفهمند چه میگوید. ثانیاً کارشناسان آمدند و در لفافه حرف زدند. باید حرف را درست زد. متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران کار کردن با رسانه و استفاده درست از آن را بلد نیستند. چند رسانه انگلیسی داری؟ چند رسانه خوب عربی که مخاطب داشته باشد داری؟ آنهایی را که داشتی توانستی نگه داری؟
وی در ادامه یادآور شد از ده پانزده سال پیش 100 هزار رسانه مطرح تصویری، مکتوب و شنیداری در دنیا هستند که یا امریکایی یا یهودی صهیونیست صاحبشاناند یا آگهیهای رسانه دست اینهاست و اگر آگهی را قطع کنند رسانه با سر به زمین میخورد. بعضی از رسانههای اندونزی و مالزی چنین وضعیتی دارند. این طرف شما چند رسانه انگلیسی، عربی و اسپانیولی دارید؟ چقدر به اینها کمک کردید و پول گذاشتید؟ اصلاً بودجهای در کار نیست. یک ماه قبل از انتخابات اخیر ریاست جمهوری بودجه رسانههای اصولگراها کم شد و تعدیل نیرو کردند.
این کارشناس مسائل بینالمللی تأکید و تصریح کرد ضربات را از جایی میخوریم که به حرف رهبرمان گوش نمیدهیم. 30 سال است میگویند شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و جنگ نرم.
یامینپور به این نکته اشاره کرد که رسانه را در حد روابط عمومی میبینند نه رسانه. باید مجلس را متوجه این موضوع کرد که وقتی صحبت از رسانه میشود، صحبت از کلیت نظام است. حرف از این است که با رسانه میخواهیم مرزهایمان را حفظ کنیم. صرفاً با اسلحه که نمیشود مرز حفظ کرد. الان باید چه کنیم که داعش نتواند از داخل کشور یارگیری کند؟ آیا این غیر از طریق رسانه ممکن است؟
خوشچشم اذعان کرد با ترقهای که در شد خدا را شکر کردم که بعضی از خبرگزاریها به فارسی و انگلیسی پای کار بودند و ریسک بالایی را به جان خریدند، چون سرعت اطلاعات که بالا میرود غلط هم در آن در میآید و این گاف مسئولیت شدیدی برایتان ایجاد میکند، ولی بهرغم اینها رسانههای داخلی پای کار بودند و اجازه ندادند کار دست آن طرف بیفتد، چون اگر طرف مقابل حاکم بر اخبار میشد یک ترقه در ایران را تعبیر میکرد به اینکه ایران در آتش و خون است.
وی مشکلات در رسانه را عدم توجه به افراد در حوزه دیپلماسی عمومی، نداشتن طرح جامع و خوشفکری نسبت به رسانه دانست و در پایان گفت وضعیت رسانه آنها و ما مثل این است که یک طرف ارتش امریکا، اسرائیل و متحدینشان آمدهاند و این طرف بچههای خوب درجه یک و رزمنده با گلوله مشقی دارید! اگر جایی در رسانه بچههای ما کاری میکنند که آن طرف را به زانو در میآورند فقط به خاطر این است که بسیجیِ پای کار هستند و آن طرف نیروهای بسیجی ندارند.