آقای مشعلچی شما پیش ازاین مدیرعامل بیمه خصوصی بودید و از سمت اجرا به بیمه مرکزی آمدید ودر جایگاه قائممقام هستید، به نظر شما اولویتهای نهاد ناظر باید چه مواردی باشد؟ شرکتهای بیمه با چه چالشها و دغدغههایی روبهرو هستند که بیمه مرکزی میتواند آنها را رفع کند؟
صادقانه میگویم، زمانی که در حوزه عملیات صنعت بیمه حضورداشتم، فکر میکردم چه حوزه سختی است و البته به درستی هم سخت است اما فعالیت درحوزه ستاد را راحتترمیدانستم و تصورم این بود که اتخاذ تصمیم در سطح کلان و ابلاغ آن به مراتب سادهتر از اجراکردن است. اینک باگذشت مدت زمان کوتاهی که در حوزه تصمیمگیری، هدایت، حمایت، نظارت و تنظیم رفتار بین ذینفعان مختلف در این صنعت پویا را دیدم به راستی سیاستگذاری مشکل است. سیاستگذاری برای ذینفعان متعدد که دربرخی موارد با منافع کاملا متفاوتی همراه است، کاری سخت و درعین حال کوچکترین اشتباه درآن تبعات عجیب و حتی جبرانناپذیری را در کشور به دنبال خواهد داشت. آنچه مسلم است، الان با دید بهتری تصمیمگیری خواهم کرد، همانطور که در سوال خوب شما بود، از آنجا که آن طرف قضیه را دیدهام از خود میپرسم، باید چه کنم تا هم نقش خود را به درستی ایفا کنم و هم فضای فعالیت به گونهای باشد که شرکتها بتوانند عملیات خود را درست و کامل انجام دهند. ضمن آنکه چرخ دندههای صنعت بیمه که از ذینفعان متعدد تشکیل شده است، به درستی و حرفهای بچرخد تا درنهایت بیمهشدهها یا همان مردم از ما راضی باشند؛ زیرا هدف جلب رضایت مشتری و خرسندی اوست. رضایتمندی یکی از مهمترین دلایل رشد ضریب نفوذ بیمه است و ارائه خدمات مطلوب موجب جا افتادن فرهنگ بیمه میشود و تشویق مردم برای بیمهشدن و استقبال از طرحهای بیمهای نیازمند کارهای خارقالعاده و هزینههای بالای اطلاعرسانی نیست.
اما پاسخ به بخش دوم سوال شما؛ به نظراینجانب به عنوان قائممقام رئیسکل و سخنگوی بیمه مرکزی ایران، دروظایف نهاد ناظر چهارمورد در اولویت قرار میگیرند. البته بخشی از آنها قبل از من هم شروع شده وظیفهام این است که روند تکمیل آنها با سرعت بیشتری انجام شود. اولین موضوع تفویض اختیار به شرکتهای بیمه است. گاهی مواقع شرکتهای بیمه تحت موضوعاتی قرار میگیرند که همیشه باید از نهاد ناظراجازه بگیرند.
دلیل این اجازه گرفتنها چیست ؟
برمیگردد به اینکه «یک ساختار نظارتی مبتنی بر انفورماتیک نداریم.» همیشه نگران هستیم. چرا؟ زیرا نمیتوانیم دقیق و برخط رصد کنیم، نگرانیم نکند اتفاقی بیفتد. بنابراین شرکتها مدام برای هر فعالیتی باید از ما مجوز و تاییدیه بگیرند. دلیل اصلی هم همان نبود زیرساختهاست. به عبارتی در یک محیط شبه تاریک حرکت میکنیم و دائم نگرانیم که مشکلی پیش نیاید.
میتوانید یک مثال ذکر کنید؟
یکی از موارد نگران کننده، «آییننامه 90»همان تایید مدیران ارشد و کلیدی شرکتهای بیمه است. در آییننامه 90 شرایط شانزده شغل اعم از شغلهای کلیدی، مدیران ارشد و حتی مدیران عملیاتی، تعیین شده است و باید از بیمه مرکزی تاییدیه گرفته شود. سپس شغلها عوض میشوند، دوباره باید تاییدیه گرفته شود.
در نتیجه برای اصلاح این ساختار، اولین اقدام این بود که در اصلاحیه آییننامه، تایید نزدیک 10 پست سازمانی به خود شرکتها تفویض شد. هیاتمدیره و مدیرعامل میتوانند موافقت کنند و دربرخی موارد با گذراندن آموزشهای خاص، دستشان برای تایید بازشد.
انگیزه بیمه مرکزی درخصوص تعیین سن اعضای هیاتمدیره و مدیرعامل چه بود؟
در بحث سن مدیران، باید حداقل رده سنی را رعایت کنند و اتفاقا در اصلاحیه حداقل سنها را دو سال پایین آوردیم. توجه داشته باشید، یک زمان، یک جوان نخبه دارای ظرفیت مدیریت را به خاطر چندسال سن و تجربه مدیریت بیمهای کمتر، قبول نمیکردیم و در مصاحبه تایید نمیشدند. این سن تجربه را از 10 سال به 8 سال کاهش دادیم. چون میخواستیم جوانگرایی تدریجی انجام شود تا هم تجربه عزیزان پیشکسوت ما حفظ شود و هم جوانگرایی به تدریج در این صنعت رشد پیدا کند. به عبارتی شرکتها درانتخاب و تایید 10 عنوان شغلی مختار شدند. شش مورد همچنان با بیمه مرکزی است البته هیات عامل و حتی شورای عالی بیمه تاکید دارد از این شش مورد هم کاسته شود.
از اولویت دوم اصلاحات بگویید؟
دومین کاری که در اولویت قرار دارد افزایش سرعت کار شرکتهای بیمه است. نظارت مبتنی بربهرهمندی از انفورماتیک میتواند این امر را محقق کند. چنانچه نظارت هوشمند و برخط شود، جامع و دقیق شود، مانند خیابانی است که با دوربین نظارت میشود، ترافیکها را دوربینها ثبت و نظارت میکنند و خودروها با سهولت، با دقت و بدون مزاحمت عبور میکنند.
و نکته سوم ؟
نکته سوم، وجود آییننامههای شورای عالی بیمه است. حدود 108-107 آییننامه داریم که از این تعداد درصدی کلا منسوخ شده است و هیچ محلی از اعراب ندارند. تعداد دیگری هم با ادبیات سختی وجود دارند که دربرخی موارد متزلزل میشوند، یعنی یکپارچگی و انسجام لازم را ندارند و برداشتهای متعددی میشود. به همین خاطر بیمه مرکزی مدام در حال تفسیر آییننامه است. مرتب استفساریه میفرستد، «آقا منظور از این آییننامه چیست» بنابراین آییننامههای ما باید کاهش یابد و منسجم، یکپارچه، مبتنی بر IT و تسهیلکننده باشد.
با توجه به صحبتهای شما چهارمین محور اولویتها میتواند توجه به زیرساختها باشد ؟
البته. موضوع مهم دیگری که به نظرم در بیمه مرکزی باید مورد توجه قرار گیرد، توسعه زیرساختهاست. صنعت بیمه از لحاظ زیرساختها مشکل دارد و وظیفه اصلی سازمانی که حکمرانی، تنظیمگری و هماهنگی میکند، باید گسترش زیرساختها باشد. البته این زیرساخت را نمیشود تک به تک و شرکت به شرکت توسعه داد و باید شامل کل صنعت باشد. بعد از آن عوامل کل صنعت بیمه میتوانند روی این زیرساخت به سهولت حرکت کنند.
لطفا توسعه زیرساخت را با زبان ساده برای مردم توضیح دهید؛ قرار است چه تغییراتی حاصل شود ؟
توجه داشته باشید، زیرساختهای مختلفی وجود دارد؛ اما منظور من زیرساخت فناورانه و تسهیلگراست. خدمات غیرحضوری مبتنی بر تسهیلگری یا چابکسازی فرآیندها شکل میگیرد. شرکتها چابک میشوند، شبکه فروش خیلی راحتتر فعالیت میکند و مردم شاهد ارائه خدمات مطلوبتری خواهند شد. بنابراین توسعه زیرساختها در بیمه مرکزی باید با جدیت بیشتری پیگیری شود.
بعد از این موارد ضروری، برنامههای دیگری دارید ؟
البته. تربیت نیروی انسانی یکی از برنامههای حیاتی است که باید اجرا شود. صنعت بیمه کشور درحال حاضر دارای نیروی انسانی فوقالعاده خوب اما به شدت محدود است. شرکتهای جدیدی که مجوز تاسیس میگیرند، برای تامین نیروی انسانی خود به راستی با چالش مواجه میشوند. بنابراین بیمه مرکزی از یکسو مجوزفعالیت میدهد، درمقابل چون زیرساختارلازم IT کامل نیست، آییننامهها مشکل دارند، تفویض اختیاراتمان به شرکتها جای بحث دارد، نیروی انسانیمان توسعه کامل کمی و کیفی را پیدا نکرده، مشکلات جدی را جلوی پایمان قرار داده است. همه این مولفهها و شاخصها پیشران هستند و بیمه مرکزی با نگاه به آنها میتواند مسیر توسعه را طی کند.
آقای دکتر، اصلاحاتی که برشمردید همگی شامل درون صنعت بیمه بود، آیا به تغییرات خارج از صنعت هم نیازداریم ؟
البته بیمه مرکزی برای پیشبرد برنامههایش نیازمند ارتباط با سایر ارکان حکمرانی است.
باید در مجلس شورای اسلامی به دنبال فعال شدن «فراکسیون بیمه» باشیم، بهتراست مانند بانک مرکزی ایران، بیمه مرکزی ایران هم در دولت میزی داشته باشد تا حرفهایمان به گوش هیات وزیران رسانده شود. این درحالی است که بیمهمرکزی صحبتهای زیادی درخصوص لوایح، قوانین و تنقیح مفاد آن دارد و نیازمند آن است حرفهای خیلی بیشتری زده شود.
به عبارتی به نظر میرسد شایسته است، این ارتباط بین صنعت بیمه و ارکان حکمرانی کشور تقویت شود و اگر این امر محقق شود، تمامی نهادها شناخت بیشتری ازخدمات صنعت بیمه پیدا خواهند کرد. پرداخت حدود 70-60هزار میلیارد تومان خسارت و صدور 52میلیون بیمهنامه مسوولیت سخت و مهمی است.
تعبیری از آقای بهزادپور رئیس کل محترم شنیدهام که به نظرم تعبیر درستی است.« بیمه شاید مردمیترین صنعت کشور است که با اجزای مردم سروکار دارد.»
شما به چالش کمبود نیروی انسانی و اصلاح آییننامه 90 اشاره کردید. اما در صنعتی که در یک سال از 30 شرکت بیمه 17 شرکت تغییر مدیر عامل دارد و ثبات مدیریت دورهاش حتی در خود بیمه مرکزی به دو سال کاهش پیدا کرده است، چالش اصلی چیست ؟ آیا این بازار شرایط سختی برای فعالیت دارد یا اینکه انتخابات از اول درست انجام نمیشود ؟
این حرف شما را میپذیرم که گاهی تغییرات زیاد میشود. اما سوال اصلی میتواند این باشد،«آیا صرف تغییرات مشکل دارد؟» من میگویم نه. تغییر مشکل ندارد اما باید به اهداف تغییرات و اینکه آن مجموعهای که تمایل به تغییردارد با چه هدفی مدیرخود را تغییر میدهد، اهمیت دهیم. به عبارتی برخی از موارد جابهجایی مدیر خوب است. به عنوان مثال یک مدیر یک سال مشغول شده اما در تحقق خواستههای معقول سهامداران موفق نبوده حالا هیاتمدیره تصمیم به تغییرگرفته است، اینکه بد نیست. البته توجه داشته باشید که در آییننامه قبلی 90 سختگیریهایی میشد که برای تغییر مدیرعامل باید رای 5درصد سهام را داشته باشند، باید در مجمع عمومی باشد، از چهار ماه قبل باید اعلام کنند، یعنی فرآیندهایی را یک مقدار سخت کردیم.
به عبارتی تغییرات اگر در جهت اصلاح باشد، اگر تغییری در فضای اقتصادی باشد و یک فضای جدیدی ایجاد شده باشد، خیلی خوب است. آن تغییراتی بد است که ما برگشت به عقب کنیم، تغییراتی بد است که منجر به نتایج مدنظر سهامدار نباشد.
بنابراین تغییرمدیران سالهای اخیر چالش نیست و مورد تایید بیمه مرکزی است ؟
در نهاد ناظر تغییرات صرف را نه رد میکنیم و نه تایید.
اما اهدافی که تغییر ترسیم شده را بیشتر دنبال میکنیم و به همین خاطر در انتخاب مدیران و در آیتمهای مربوط به شاخصهای آنان دقت میکنیم. اینک برنامه برخی از مدیران عامل را در جلسه اصلی هیات عامل و با حضور رئیس کل میگیریم و ضمیمه کارهایشان میکنیم و با استفاده از آن برنامهها، فعالیتشان را رصد خواهیم کرد.
البته برنامه مدیرخیلی مهم است. اما به تغییرات امسال توجه کنید، مدیر عامل بیمه سینا به بیمه دانا رفتند، مدیر بیمه دانا به بیمه «ما». چگونه این برنامهها تدوین و توسط نهاد ناظر پذیرفته میشود؟ اگر برنامه خوب بود نباید درشرکت قبلی نتیجه میداد ؟ اگر درشرکت کوچکتر نتیجه نداشته چگونه مسوولیت شرکت بزرگتری به همان مدیر سپرده میشود؟
این موضوع مهمی است. اما توجه داشته باشید، آن قسمتی که مربوط به حاکمیت شرکتی است، بیمه مرکزی دخالتی ندارد. بالاخره سهامدار است و در مجموعه یک تغییراتی میدهد که این مربوط به خود سهامدار است و همه ما به اصل حاکمیت شرکتی قائل هستیم. آن قسمتی که مربوط به نهاد ناظر است، کنترل شاخصهاست و باید با جدیت پیگیری شود. یعنی سعیمان بر این است، نمیخواهم بگویم، عاری از خطا هستیم اما درجهت داشتن شاخصهای بهتر تلاش میکنیم.
میتوانیم نتیجه بگیریم، نگاه بیمه مرکزی به تغییرات مدیریت حتی گسترده باشد. درست است ؟
در همین آییننامه 90 آورده شد، اگر مدیر عاملی در یک شرکتی باعث بیثباتی میشود، در حالی که قبلا ثبات مالی، ساختاری وعملکردی داشته است و امروز به سمت تخریب میرود، بدون تردید در تاییدیههای بعدی دچار مشکل جدی خواهد شد. این موضوع در آییننامه 90 و امتیازات منفی نوشته شده و وزن بیشتری خواهد گرفت. بهطوری که افرادی که امتیاز منفی میگیرند، در جاهای دیگر تایید نمیشوند.
نمونه عینی داریم ؟
بله متاسفانه. دو مورد از شرکتها هستند که مورد بررسی قرار دارند. بنابراین ما بهعنوان نهاد ناظر این شاخصها را در نظرخواهیم گرفت. درگذشته تنها حضور درمصاحبه برای تایید مدیرعامل شرکت بیمه کافی بود اما امروز دستورالعملهای اجرایی و شاخصگذاریهایی از سوی معاونت طرح و توسعه تدوین شده که درشورای عالی بیمه مصوب میشود. براساس آن، افراد برای جایگزینی در مناصب دیگر حتما به چالش گرفته میشوند. عملکرد مدیران در شرکت قبلی بررسی میشود، چنانچه اعمال بیثباتکنندهای یا اعمالی موجب انحراف از مسیرقبلی در کارنامهاش باشد، برای اخذ تاییدیه جاهای دیگر قطعا با مشکل مواجه خواهد شد، اما برای اجرای تمام اینها باید به نهاد ناظر هم برای تدوین آییننامه و دستورالعملها زمان داده شود.
دربخش دوم به مردم همان مصرفکنندگان اصلی خدمات بیمه میپردازیم. شما در بدو ورودتان به بیمه مرکزی، ماموریت این صنعت را کاهش دغدغههای مردم اعلام کردید. بهطور مشخص به چند نمونه از دغدغههای مردم که بیمه مرکزی برای رفع آنها برنامهریزی میکند، اشاره کنید؟
با نگاهی به پرتفوی کل صنعت بیمه متوجه میشویم بیشترین بیمهنامههای صادره از حیث تعداد و مبلغ شخص ثالث است و جمعیتی هم که در برمیگیرد، بسیار زیاد است. بنابراین در حوزه بیمه شخص ثالث، درنظر داریم با دو یا سه طرح جدید خدمات بهتری به جامعه عرضه شود که طراحی پروژههای جدید پیشرفت خوبی دارد و امیدوارم ظرف سه ماه آینده به بهرهبرداری برسد.
یک موضوع بااهمیت دیگر خسارت بهویژه خسارات برخط و به معنای حقیقی یعنی تسهیلگری در کار مردم است. آن کسی که مقصر حادثه است و آن کسی که زیان دیده هر دو باید از خدمات نوین بهرهمند شوند. باید پروندههای خساراتی که دارای سه شرط غیرجرحی، توافق مقصر و زیاندیده و میزان خسارت کمتراز 20میلیون تومان هستند، با ارسال چند عکس از مدارک موردنیاز بدون مراجعه به هیچ شرکت بیمه و واحد خسارتی، خسارت خود را دریافت کنند.
زیرساخت پرداخت خسارات برخط فراهم شده است ؟
بله. زیرساختهای آن آماده شده و کاملا آماده اجراست و ظرف سه ماه دیگر اجرایی خواهد شد. مستحضرید که خسارتها دو نوع هستند، یا کروکیمحورند یا بدون نیاز به کروکی. درخصوص بدون نیاز به کروکی همانطور که اشاره شد، باید سه شرط زیر 20میلیون تومان، توافق و غیرجرحی را دارا باشد واما درباره کروکیدارها هم تلاش شده تا درشرایط سادهتری انجام شود. به گونهای که پلیس در محل تصادف کروکی برخط را میکشد و مستقیم برای ارزیابان خسارت، شرکتهای بیمه و نهاد ناظر ارسال میکند. این طرح هزینهبر است، با پلیس راهور برای تامین اعتبار خرید تجهیزات الکترونیکی آن توافق شد، خریداری شده و در گمرک است به محض ترخیص در اختیار پلیس راهوار قرار میگیرد و درکشور اجرا خواهد شد.
به موازات خرید سختافزارها و تجهیزات الکترونیکی، برای بخش نرمافزاری و اجرا چه اقداماتی شده است ؟ آیا کروکی برخط مجوز نیازدارد ؟
کروکی تصادفات رانندگی دارای شکل است و زمانی که با استفاده از این وسایل الکترونیک یا دیواسها انجام میشود، مجبور به رعایت الگو و تقویت بانک اطلاعاتی و درنهایت استانداردسازی آنهاست. ضمن آنکه نقاط حادثهخیز باید مشخص شوند، حتی رانندههای کمریسک و پرریسک شناسایی میشوند، چون همه این موارد در یک دیتابانک اهمیت دارد و الزامی است.
آیا پرداخت خسارت برخط در سایر رشتهها هم اتفاق میافتد ؟
البته. فاز بعدی در حوزه درمان است. در این حوزه هم به جد پیگیر هستیم تا خسارات درمان در بیمههای تکمیلی کاملا مبتنی بر شبکه امن انجام شود. مثل نسخ الکترونیک، نسخهنویسی و نسخهپیچی الکترونیک که این هم مشکلی است و باید حل شود.
بنابراین به این حوزه ورود کردیم و جلسات متعدد هم برگزار شد. شرکتهای منتخب احصاء شد، شاخصها تعیین و ابلاغ شد و به زودی اجرا خواهد شد. به عبارتی در حوزههای دیگرپوشش بیمهای و بحث غیرحضوری کردن خدمات، مدنظر ماست، مردم نباید برای گرفتن خسارات وارد فرآیند هزارتوی بخشهای مختلف ارزیابان خسارت و شرکتهای بیمه و بیمه مرکزی شوند.
آیا موضوع راننده محور بودن خسارات بیمههای شخص ثالث دنبال میشود ؟
موضوع رانندهمحورشدن بیمه شخص ثالث بااهمیت است. یعنی رانندهای که کم ریسک است و خیلی خوب قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت میکند، بدیهی است باید حق بیمه کمتری بپردازد. الان سبدی از پرخطر و کمخطرها و ایمن و بد ایمنها داریم و افرادی با ریسک پایین و قانونپذیر، آسیب افراد پرخطر را جبران میکنند. عادلانهاش این است که افراد متناسب با ریسکی که دارند، حق بیمه پرداخت کنند.
نظر شما در مورد بیمههای آتشسوزی و ساختمانهای ناامن چیست ؟ با توجه به اینکه گفته شد ساختمانهای خیلی مهم کشور جزو ساختمانهای ناامن هستند و اتفاقا بسیاری از آنها پوشش بیمه دارند، آیا بیمه مرکزی به موضوع ورود میکند ؟ برنامهای برای بازسازی و جلوگیری از حوادث دارید ؟
قطعا. بیمه مرکزی دراین خصوص میتواند و ارزیابی ریسکها را دربرنامههایش قرار داده است.
زمانی که در بیمه کوثرحضور داشتید هم روی بحث مدیریت و ارزیابی ریسک خیلی کار کردید.
بله، دربیمه کوثرساختارش را ایجاد کردیم و دربیمه مرکزی هم به طور جدی دنبال شد. به طوری که مدیریت ریسک از زیرمجموعه یکی از معاونتها بیرون آمد و مستقل شد و نام «مرکز توسعه ریسک» را گرفت.
لطفا درخصوص مرکز توسعه ریسک بیشتر توضیح دهید ؟
مرکز توسعه ریسک، با ساختاری مجزا آیتمهای خطر را شناسایی و بررسی میکند. اتفاقا مدیریت ریسکهای همین ساختمانهای پرخطر در اولویت هستند. بهطوری که قبل از پوشش یک ساختمان، ابتدا ریسکها ارزیابی شوند. این ارزیابیها به لحاظ ساختاری باید توسط کارشناسان متخصص به صورت گسترده انجام شود، به لحاظ قوانین هم نیازمند قوانین و مقررات خوبی هستیم و به لحاظ اجرا هم باید زیرساختهای موردنیاز را داشته باشیم.
برای آخرین سوال، بارها گفته شده ساختمانهای ناامن به این دلیل بیمه میشوند چون اگر یک شرکت شرایطی برای کنترل خطر و جلوگیری از حوادث برای مالک ساختمان تعیین کند، به راحتی مشتری بیمهگر را تغییر میدهد و شرکت رقیب بیمهنامه را صادر میکند. آیا بیمه مرکزی برای این موارد راهکاری دارد ؟
راهکار کلی ابتدا فرهنگسازی است. یعنی مشتری باید بداند محدودیتها و شرایط بیمهگر قبل از همه برای حفظ جان و مال اوست. تا بیمهگذار به این باور نرسد هیچ نهاد ناظری نمیتواند به طور 100درصد این مشکل را حل کند. چون موضوع انتخاب اوست. بیمه مرکزی هم میتواند با شناسایی بیمهگذاران پرریسک ناظر بررعایت الزامات باشد. بخش مطالبات معوق و لاوصولی را نظارت و شرکت را به پاسخگویی ترغیب نماید.
جالب اینجاست دربسیاری از موارد همان پرریسکها، بدهکاران اصلی هم هستند.
بله. متاسفانه این دو کار را سخت میکند. ما باید ابتدا بیمهگذارعمده را تعریف کنیم. بعد از آنکه بیمهگذار بزرگ و عمده شناخته شد، باید ریسکها و بستههای بیمهای موردنیازشان ارزیابی شود. اگر ریسکشان خیلی بالاست، مولفههای ریسک بالایشان را در بیاوریم، آنهایی که قابل اصلاح هستند ظرف مدتی تعیین شده اصلاح کنند. برای فشار و پیگیری میتوانیم از سازمان نظام مهندسی در حوزه ساختارشهرداری کمک بگیریم.
تشکیل صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی ساختمان، نیز میتواند دراین مسیر کمک خوبی باشد و امیدوارم بعد از اینکه صندوق خوب شکل گرفت، در مورد ساختمانهای ناامن اقدامات لازم را انجام دهیم.