عوامل ناکامى مستضعفان‏

.. آنچه درباره حکمت شرور و مصائب گفته شد، در خصوص افراد آگاهى است که پیام خداوند به آنان رسیده و حجت بر آنان تمام شده است.

عوامل ناکامى مستضعفان‏

.. آنچه درباره حکمت شرور و مصائب گفته شد، در خصوص افراد آگاهى است که پیام خداوند به آنان رسیده و حجت بر آنان تمام شده است.

اکنون باید دید شرور و ناکامى هائى که گریبان گیر افراد مستضعف «ناتوان یا ناآگاه» مى شوند چه حکمتى دارند؟

به سخن دیگر در طول تاریخ بسیارى بوده اند و هستند که به دلایل گوناگون، پیام خداوند به آنان نرسیده و یا به اقتضاى خلقتشان نتوانسته اند مسئولیت پذیر باشند، تا با عمل کردن به وظیفه خود هدف مورد نظر از آفرینش را براى خود رقم بزنند، کودکان بى پناه، عقب مانده هاى ذهنى و دیوانگان، مصادیق بارز این گونه انسان ها هستند، ناکامى هاى اینگونه افراد که در اصطلاح مستضعف نامیده مى شوند را چگونه مى توان توجیه کرد؟

پاسخ اجمالى این پرسش این است که:

مسئولیت ناکامى هاى انسان هاى مستضعف به استثناى مواردى که حکمت هاى خاصى دارند بر عهده انسان هاى آگاه است، جهت روشن شدن مطلب توجه به حقایقى که ذکر مى شود ضرورى است:

1- سوء استفاده از آزادى‌

سوء استفاده انسان هاى آگاه از آزادى است که پدید آمدن دو طبقه ظالم و مظلوم، و استثمارگر و استثمار شده را موجب گردیده است، نه خواست آفریدگار هستى تا عدالت او با آن مورد سئوال قرار گیرد و به فرموده امیرمؤمنان (ع):

«ما جاع فقیر الابما تبع به غنى:» «1»

هیچ گرسنه و نادارى گرسنه و تهیدست نشد، مگر به خاطر خوشگذرانى ثروتمندى.

بنابراین گرسنگى گرسنگان جهان و به ویژه مردم آفریقا که روى گنج هاى عظیمى از معادن زندگى مى کنند، نتیجه زیاده خواهى هاى مستکبران جهان است‌ که باید با آگاهى و اتحاد ملت هاى تحت ستم و برپائى نهضت هاى آزادى بخش چنین سرنوشتى تغییر یابد.

2- آثار تکوینى گناه‌

در جهان اسباب و علل، کردار ناشایست انسان هاى آگاه به طور طبیعى و تکوینى در سرنوشت جامعه مؤثر است، شخص گناهکار، نه تنها زندگى خود را تباه مى کند بلکه جامعه را در سراشیبى انحطاط و سقوط قرار مى دهد.

وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً «2»

و از آسیب و بلائى که تنها به ستمکاران شما نمى رسد بترسید.

براساس نظام حکیمانه آفرینش نتیجه ظلم فراگیر امت، در این جهان آتش که در گرفت خشک و تر مى سوزند، کردار ناشایست انسان، نه تنها مایه فساد جامعه مى شود بلکه محیط زیست را نیز تباه مى سازد:

ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ: «3»

به سبب گناهانى که مردم مرتکب شده اند در خشکى و دریا فساد نمودار شده است.

در جهان اسباب و علل، هنگامى که توده مردم در برابر تجاوز و حق کشى ها سکوت مى کنند، همه آنان و حتى مستضعفان به انواع بلاها که آثار تکوینى گناه اند دچار مى شوند، و دعاى نیکان نیز براى تغییر سرنوشت جامعه ثمربخش نخواهد بود چنان که امیرمؤمنان (ع) فرمود:

«لاتترکوا الامربالمعروف والنهى عن المنکر فیولى علیکم شرارکم تدعون فلایستجاب لکم:» «4»

3- رعایت نکردن مسائل بهداشتى‌

در جهان اسباب و علل تنها گناه نیست که در سرنوشت جامعه و از جمله انسان هاى مستضعف «ناآگاه و ناتوان» مؤثر است، بلکه اشتباه پدران و مادران و رعایت نکردن مسائل بهداشتى به وسیله آنان نیز در پیدایش افراد معلول و عقب مانده ذهنى مؤثر است.

در این گونه موارد، مسئولیت ناکامى این گونه افراد مستقیماً متوجه انسان هاى آگاه است و بر خداوند متعال ایرادى وارد نیست.

4- حکمت هاى ناشناخته‌

افزون بر عواملى که درباره ناکامى هاى مستضعفان به آنها اشاره رفت، چه بسا حکمت هاى نهفته اى وجود دارند که بر ما مجهول اند، و اگر راز آنها گشوده شود، مشخص مى گردد که آنچه به وقوع پیوسته عین عدل و حکمت است، چنان که در جریان همراهى موسى با آن مرد عالم هنگامى که آن مرد عالم پسر بچه به ظاهر بى گناهى را به قتل رسانید موسى به شدت به وى اعتراض کرد که:

أَ قَتَلْتَ نَفْساً زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَیْئاً نُکْراً: «5»

آیا شخص بى گناهى را بدون این که کسى را به قتل رسانده باشد کشتى، واقعا کار ناپسندى مرتکب شدى.

آن گاه آن مرد عالم براى بیان این که کارش صحیح و حکیمانه بوده است به موسى مى گوید:

وَ أَمَّا الْغُلامُ فَکانَ أَبَواهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینا أَنْ یُرْهِقَهُما طُغْیاناً وَ کُفْراً فَأَرَدْنا أَنْ یُبْدِلَهُما رَبُّهُما خَیْراً مِنْهُ زَکاةً وَ أَقْرَبَ رُحْماً: «6»

و اما نوجوان، پدر و مادرش هر دو مؤمن بودند، ترسیدیم مبادا آن دو را به طغیان و کفر بکشاند، پس خواستیم که پروردگارشان آن دو را به پاک تر و مهربان تر از او عوض دهد.

بنابراین با توجه به محدودیت علم انسان درباره راز هستى، با نگاه سطحى نمى توان ناکامى هاى مستضعفان را برخلاف عدل و حکمت دانست، این در حالى است که خداوند مهربان ناکامى مستضعفان را که خود هیچ نقشى در آنها ندارند در جهان دیگر جبران خواهد نمود. «7»

 

پی نوشت ها:

 

______________________________
(1)- نهج البلاغه حکمت 328.

(2)- انفال 45.

(3)- روم 41.

(4)- نهج البلاغه نامه 47.

(5)- کهف 74.

(6)- کهف 81 80.

(7)- حکمت نامه پیامبر 450

 

منابع مقاله:

کتاب   : تفسیر حکیم جلد هشتم

نوشته  :استاد حسین انصاریان

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان