سرویس فرهنگ و هنر مشرق - هفته گذشته محمدحسین مهدویان در واکنش به عدم صدور مجوز فیلمنامه توسط سازمان سینمایی، پست بسیاری تندی را در صفحه اینستاگرامش منتشر و متعاقبا بهمن حبشی، مدیرکل دفتر نظارت بر ساخت فیلم سازمان سینمایی به اظهارات این کارگردان واکنش نشان داد.
بیشتر بخوانید:
دوستان نعل وارونه میزنند، دست پیش را گرفتهاند که پس نیفتند و بیانصافی است که سازمان سینمایی را در این مورد خاص محق ندانیم. یک فیلمنامه ضد اجتماعی که تم ضدمردمی دارد و نتوانسته مجوز بگیرد، لذا عطف به پست اخیر آقای مهدویان، این اتفاق به منزله از میان رفتن سینمای ایران نیست. پس از انتشار پاسخ حبشی، محمدرضا منصوری تهیه کننده « «شیرینی بله برون» و «شیشلیک» - با اشاره به صحبتهای اخیر مدیر کل دفتر نظارت بر ساخت فیلم سازمان سینمایی درباره مجوز فیلم «شیرینی بله برون» به صبا گفت:در روند ساخت فیلم طبیعی است که خیلیها فیلمنامه را به اعضای شورای پروانه ساخت و حتی بالاتر از این شورا ارایه کنند و از آنها مشورت بگیرند.
اما اینکه آقای حبشی اشاره کرده آقای ایل بیگی بهصورت خصوصی گفته که به دلیل تلخی و سیاهی فیلمنامه پروانه ساخت نمیدهند، ایشان به هیچ وجه از سیاهی و تلخی فیلمنامه حرفی نزد. به من نظر مشورتی داد، چون اگر قرار به حرف ایشان باشد، پس فلسفه شوراهای پروانه ساخت و نمایش چیست!؟ اگر شورا موجودیتی ندارد و قرار است فقط یک مدیر نظر بدهد، همه بروند مستقیما فیلمنامه ها را به آن مدیر بدهند.
منصوری در پاسخ به اینکه به فیلمنامه «شیرینی بله برون» اصلاحاتی داده نشد؟ توضیح داد: به من چیزی را نگفتند. عین صورت جلسه ای که برای من خواندند، حتی بحثی درباره تلخی و سیاهی فیلمنامه نبود، فقط گفتند که با ساخت این فیلمنامه موافقت نمیشود. شاید در صحبتهای خصوصیشان بحث سیاهی و تلخی بوده باشد ولی دوستان در صورتجلسه، این مساله را قید نکردند و بهطور کلی و بدون اعلام دلایل و جزییات بیشتر، فقط اعلام کردند که فیلمنامه رد شده است. این که آقای حبشی میفرماید به تهیهکننده اعلام شده است، اصلا چنین چیزی به بنده نه اعلام رسمی شد، نه شفاهی گفتند. فقط تلفنی گفتهاند که فیلمنامه مردود شده است.
وی ادامه داد: وقتی فیلمنامه را بهطور کلی رد کردند، ما دیگر پیگیری نکردیم. اما همینجا اعلام میکنم، دوست دارم لینک فیلمنامه «شیرینی بله برون» را در جایی بگذارند و همه بخوانند و قضاوت کنند و آزاداندیشانی که آقای حبشی میگویند، حتما فیلمنامه را بخوانند و نظر بدهند.
منصوری تصریح کرد: اگر شورای پروانه ساخت، اصلاحاتی میداد، قطعا ما اصلاحات را بررسی میکردیم و در حد توان برای اینکه فیلم ساخته شود، انجام میدادیم اما دوباره تاکید میکنم که چنین اتفاقی نیفتاد که ما به مرحله مذاکره برسیم.
این تهیهکننده یادآور شد: ما فیلمنامه «جشن بله برون» را به عنوان یک فیلمنامه کمدی ارایه کردیم و به دوستان سازمان سینمایی گفتیم که قصد داریم فیلم کمدی و مفرح بسازیم و سریع هم اکران کنیم. اما در کمال ناباوری اعلام کردند که این فیلمنامه نه تنها کمدی نیست، بلکه سیاه و تلخ است. برای ما جای سوال دارد که چطور ما بهعنوان سازندگان میگوییم این فیلم کمدی است اما دوستان در ارشاد معتقدند که فیلمنامه، تلخ و سیاه است!؟ خود این موضوع محل بحث و گفتوگو است.
منصوری در اظهاراتش جایگاه مدیران نظارتی را نادیده میگیرد و شورا را مورد پرسش و خطاب قرار میدهد، حال آنکه در ادامه تصدیق میکند نظرات شورا با رویکرد معاونت نظارت و ارزشیابی تفاوتی ندارد و مدیران معاونت ارزشیابی بازتاب دهنده نظرات شورای پروانه ساخت و پروانه ساخت.
با این سوءگیری و به کار بردن کلمه آزاداندیشان زمینههای پرسشهای تازهای شکل میگیرد. منصوری بر اساس مستندات موجود تهیه کننده ای است که خروجی آثارش مقبولیت و کیفیت مناسبی ندارند. نمونه قابل ذکر فیلم دسته دختران است که با هزینه چندین میلیاردی {بر اساس مصدایق طرح شده در فضای رسانهای} ساخته و همچنان اکران نشده است.
در حالیکه هزینههای این فیلم توسط نهادهای دولتی تامین شده است. آیا تهیهکنندهای که با بودجه شخصی فیلم نمیسازد و صرفا دستمزد تهیهکنندگی دریافت میکند میتواند نقش از عبارت «آزاداندیشی» استفاده کند و نقش ارباب را برای سازمان سینمایی بازی کند؟ در حالیکه در فیلم دسته دختران طرف قرار داد و حقالعملکار سازمان سینمایی بوده است؟
آیا تهیهکننده حقالعملکار میتواند با چنین گفتوگوهایی طرف مقابلش را در افکار عمومی رعیت تصویر کند؟
منصوری تهیهکننده سریال سقوط، در همکاری با سامانه فیلیمو بدون اخذ مجوزهای رسمی اقدام به ساخت این سریال کردو با توجه به سستی ساترا در مصوب کردن قوانین، آیا تصور این تهیه کننده و شیوه طرح سئوالش از سازمان سینمایی باید به مثابه نوع برخورد با ساترا باشد؟
بیشتر بخوانید:
در «شیرینی بلی برون» ما با فیلمنامهای اجتماعی از جنس شیشلیک مواجه هستیم که با هیچ سازوکاری نمیتوان آنرا اصلاح کرد. فیلمنامه این اثر نگاه تحقیرآمیزی نسبت به طبقات فرودست جامعه دارد و به معنای واقعی با نمایشی کاملا پلشت و انتزاعی از فقر، فرودستان را تحقیر میکند. نکته قابل تامل در اظهارات منصوری این است که وی درباره واکنش به سازمان سینمایی و عدم ارائه اصلاحیههای توسط این نهاد مواردی را مطرح میکند. در حالیکه فیلمنامه مردود نیازی به اصلاحیه ندارد. شنیدههای حاکی از آن است که فیلمنامه «شیرینیبلی برون» اثری غیرقابل ساخت.
یکی از فعالان سینمایی و از همکاران محمدرضا منصوری درباره شیرینیبلی برون به مشرق میگوید: بنده فیلمنامه را خواندهام و با همه انتقادات که با وزارت ارشاد و سازمان سینمایی دارم، این سازمان را در مردود کردن این فیلمنامه محق میدانم.
این فعال سینمایی در ادامه گفت: در «شیرینی بلی برون» ما با فیلمنامهای اجتماعی از جنس شیشلیک مواجه هستیم که با هیچ سازوکاری نمیتوان آنرا اصلاح کرد. فیلمنامه این اثر نگاه تحقیرآمیزی نسبت به طبقات فرودست جامعه دارد و به معنای واقعی با نمایشی کاملا پلشت و انتزاعی از فقر، فرودستان را تحقیر میکند.
در فیلمنامه مذکور ما با یک خانواده طلاق و از هم گسیخته مواجه هستیم که یک خانواده برخوردار و متمول قرار است از دختر این خانواده خواستگاری کنند، در حالیکه مادر همین خانواده با یکی از همسایگان ارتباط عاطفی دارد. در این میانه اتفاقاتی رخ میدهد که همگی در حال تحقیر مناسبات اجتماعی طبقه مستضعف و تلاش مذبوحانه آنان برای برگزاری یک مراسم ساده است.
درونمایه فیلم کاملا مسیر شیشلیک را طی میکند تلاشی مضحک برای تهیه یک مبلغ ناچیز دستمایهای برای تحقیر طبقات فرودست اجتماعی است. به عنوان مثال در این فیلمنامه عموی خانواده از مسجد دزدی میکند یا سایر شخصیتهای فیلمنامه بر اساس الگوی تعریف شده "گداگرافی" به متن اثر ورود میکنند. تنها فرد متمول خانواده نیز انگار دستفروشی میکند و این فرد تنها کاراکتر «دارای» این خانواده است.
بیشتر بخوانید:
پر از آلودگی و رویکردهای مهلک اجتماعی است. در نهایت هم این خانواده ناامید و شکست خورده است و نویسنده تیر خلاص را در انتهای روایت میزند. این سینماگر با آگاهی کامل از محتوای اثر مهدویان به مشرق گفت: این فیلم را نمیتوان با هیچ سازوکاری ترمیم یا اصلاح کرد و هویت اثر به نماد و سمبلی از فروپاشی خانواده بدل خواهد شد. همه شخصیتها ویران شدهاند و هدفگذاری روی شخصیتهای مذهبی در متن اثر پررنگ است. مثلا کاراکتر دختری مذهبی در فیلمنامه با صورتی پر مو که سوژه میشود.
پسری از خانواده مذهبی که دوست دختری بسیار امروزی دارد. نوجوان این فیلم نماینده نسل دهه هشتاد و نود است دائما به مادرش بی احترامی کرده و ساختار خانواده را زیر سئوال میبرد. فیلمنامه در دو وجه عامیانه و نمادین توهین آمیز است و شعور مخاطب را به سخره میگیرد.
این فعال سینمایی در مورد انتشار پست اخیر مهدویان به مشرق گفت: دوستان نعل وارونه میزنند، دست پیش را گرفتهاند که پس نیفتند و بیانصافی است که سازمان سینمایی را در این مورد خاص محق ندانیم. یک فیلمنامه ضد اجتماعی که تم ضدمردمی دارد و نتوانسته مجوز بگیرد، لذا عطف به پست اخیر آقای مهدویان، این اتفاق به منزله از میان رفتن سینمای ایران نیست. من به عنوان یکی از دست اندکاران سینما عرض میکنم بنده بسیاری از آثار ایشان را دوست دارم، اما به هرحال این اثر را خوانده ام و پر از آلودگی و رویکردهای مهلک اجتماعی است. در نهایت هم این خانواده ناامید و شکست خورده است و نویسنده تیر خلاص را در انتهای روایت میزند. بنده انتقادات و ملاحظاتی نسبت به دوستانی که در سازمان سینمایی و وزارت ارشاد دارم اما در عین حال رویکرد اخیر آقای مهدویان منصفانه نیست و ایشان از ناآگاهی مخاطبان استفاده کرده است.
بنده به عنوان همکار ایشان به دوستان ارشاد و سازمان سینمایی توصیه کردم که این مسائل را به صورت جدی در رسانهها مطرح کنید و بگویید که مضمون این فیلمنامه و فضای آن چیست. آقای مهدویان اشاره کردهاند که این فیلمنامه را بدون هیچ توضیحی رد کردهاند و بنده به عنوان یک شخص مطلع عرض میکنم چنین نیست و البته خودتحقیری از منظر منِ سینماگر با ذات سینما مبتنی بر سرگرمسازی در تعارض است.