پیشگفتار
یکی از موضوعات مهم و پیچیده در حوزه علوم انسانی مسأله انسان شناختی است. زیرا هم به درون انسان و هم به برون او توجه دارد. در حوزه انسان شناختی نیز یکی از مهم ترین مفاهیم اخلاقی که همواره مورد بحث در محافل گوناگون فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی بوده، عفاف و حجاب است.
این دو واژه با آنکه اغلب در کنار هم به کار برده میشوند، اما با هم تفاوت دارند. از نظر لغوی حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن میشود. برخی گفته اند: حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن است. و به آیه شریفه «و من بیننا و بینک حجاب » استناد میکنند. و برخی نیز حجاب را به معنای «پرده » آورده و نوشته اند: امرإه محجوبه (محجبه)، زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی (٢٠٠٥٣٨,Sfardstgrdy). با توجه به معانی ذکر شده درمی - یابیم که از یک جنبه حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب میگویند، که مانع از نگاه نامحرم به آنان میشود. البته حجاب امری نیست که صرفا به موضوع پوشش مرتبط باشد، بلکه امری رفتاری نیز هست. از دیدگاه اسلام، میتوان گفت، بدحجاب یا بیحجاب کسی نیست که حد واجب حجاب شرعی را رعایت نمیکند، بلکه ممکن است کسی این حدود را کاملا رعایت کند، ولی با این حال وضع ظاهرش، نوع رفتارش با مردان، نوع سخن گفتنش، نوع راه رفتنش، حتی نوع نگاهش به افراد و اطرافش، و در یک کلام، نوع رفتار ارتباطی او در اجتماع، به گونه ای باشد که توجه نامحرمان را به خود جلب نماید.
عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است، راغب اصفهانی در«مفردات القرآن » مینویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها عن غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری میشود. البته قابل ذکر است که در قرآن کریم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است، گاه به معنای خود نگهداری و پاکدامنی است که در مورد برخی افراد آمده است و گاه به معنای قناعت آمده و مسایل مالی مورد نظر است. در این مقاله مفهوم اولی مورد نظر است، یعنی خود نگهداری از شهوت و مسایل جنسی، دیگر کتب لغت نیز آورده - اند: تعفف (عفت داشتن) یعنی نگاه داشتن نفس از انجام حرام و درخواست از مردم است. برخی از لغت شناسان، عفت را به معنای «ترک شهوات و پاکی خوی و جسم » آورده اند. از مجموع معانی ذکر شده برای حجاب و عفاف میتوان نتیجه گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه باز میدارد. حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضاء و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است. بنابراین، عفت فلسفه و علت وجودی حجاب است (٢٠٠٧١٩٢ ,Mir Arfyn). به تعبیری لطیف تر، حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب (١٩٩٨٥٥,Tayebi).
حجاب از جمله در زمینه پوشش و به تبع آن عفاف، دارای کارکرد است و کارکردهای آن، هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی میباشد. در بعد فردی کارکرد حجاب پاسخگویی به نیازهای فطری «خود استتاری» و تامین امنیت در برابر شرایط جوی است. و در بعد اجتماعی کارکرد آن هویت بخشی و امنیت اجتماعی است (٢٠٠٥٦٢,Soltani Renani).
مهمترین دلیل حجاب زن، حضور عفیفانه او در اجتماع است تا سلامت خود و جامعه را پی ریزی نموده و از حرکات بیمارگونه اجتماع به سمت روان پریشی و نابهنجاری جلوگیری نماید.
قرآن کریم نیز حریم عفاف و ایجاد پرده بین زن و مرد را نخستین حرکت سامان بخش و سلامت آفرین اجتماع میداند و میفرماید:
والذین هم لفروجهم حافظون الاعلی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین (مومنون: ٦-٥).
یکی از ظرایف فرهنگ اسلامی که موجب استحکام و گرمی خانواده میگردد و مانع رشد و فساد و تباهی جامعه میشود و جریان زندگی بشر را در مسیر اصلی خود قرار میدهد پوشش و حجاب اسلامی است. در حالیکه در بسیاری از جوامعی که حجاب در باورهای آنها جایگاهی ندارد وضعیت به گونه دیگری است. به عنوان مثال در پژوهشی که وزارت دادگستری و مراکز پیشگیری و کنترل بیماریها به تأیید یک مرکز درمانی در دانشگاه کالیفرنیا روی ٨٠٠٠ زن و ٨٠٠٠ مرد انجام دادند.
و مطابق تحقیقات «کالج ملی مطالعه زنان قربانیان جنسی» به این نتیجه رسیدند که بین یک سوم تا یک ششم زنان ایالات متحده در طول زندگی خود مورد نوعی آزار جنسی قرار گرفته اند (٧/١٧میلیون زن قربانی هتک حرمت یا تلاش برای هتک حرمت قرار گرفته اند) که ٨٣ درصدشان زیر ٢٥ سال بوده اند. یا هزینه سالانه خشونت و آزارهای گوناگون جنسی در کانادا سالانه بالغ بر ٤٢٢٥ میلیارد دلار است. هم چنین در اروپا از هر سه کودک یکی نامشروع است (٢٠٠٧,Taghavi).
با توجه به آیات قرآن مجید، به خوبی مشخص و معین میگردد که هدف از تشریع وجوب حکم حجاب اسلامی دست یابی به تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی جهت استحکام و گسترش امنیت اجتماعی است . « وإذا سألتموهن متاعا فاسألوهن من وراء حجاب ذلکم أطهر لقلوبکم وقلوبهن » (احزاب: ٥٣). چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحریک و تهییج جنسی آنان و در نتیجه منجر به فساد و ریشه کن نمودن امنیت اجتماعی میشود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نیز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ایشان، حرام کرده است (٢٠٠٥٥٢١,Soltani Renani).
از این رو پوشش اسلامی به منزله یک حفاظ ظاهری و باطنی در برابر افراد نامحرم، قلمداد میشود که مصونیت اخلاقی، خانوادگی و پیوند عمیق میان حجاب ظاهری و بازداری باطنی و از همه مهمتر امنیت اجتماعی را فراهم میسازد و پیشینه آن به اندازه تاریخ آفرینش انسان است؛ چرا که پوشش و لباس هر بشری، پرچم کشور وجود اوست. پرچمی که وی بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام میدارد که از کدام فرهنگ تبعیت میکند (٢٠٠٢٤٠,Haddad Adel).
با توجه به تغییرات سریع در جامعه و تاثیر بر ارزش ها، به نظر میآید که تمامی سازمان ها و مسئولینی که وظیفه جامعه پذیری این قشر از نسل آینده را برعهده دارند باید قبل از هر اقدامی در زمینه بازنگری در فرایند جامعه پذیری، مسائل را بخوبی بشناسند. یکی از این مسائل میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب و عفاف است. استان همدان که یکی از استان های غربی کشور بشمار میرود، گرچه به نسبت برخی از استان ها از یک بافت سنتیتر برخوردار بوده و در آن همواره سنت ها بر مدگرایی افراطی غلبه داشته است؛ اما در سال های اخیر به دلایل گوناگون از جمله نزدیکی به پایتخت و تحت تأثیر رسانه های با برد زیاد (اینترنت، ماهواره و. ..) از ترکش های تغییرات در زمینه ارزش ها بینصیب نمانده است. از شاخص های مهم و اصلی تغییرات فرهنگی و ارزشی دو مقوله حجاب و عفاف است که به نظر میرسد مسأله اساسی برای جامعه و برنامه ریزان فرهنگی باشد. ضرورت این مسأله زمانی بیش تر میباشد که از ابزارهای کنترل رسمی مانند زندان برای تنبیه افراد کجرو استفاده شود. در این صورت هم برای دولت و هم برای خود افراد کجرو هزینه های مادی و غیر مادی زیادی به همراه خواهد داشت. بر همین اساس برای جلوگیری از عوارض بی- عفافی و به دنبال آن بیحجابی و بدحجابی و در نتیجه افزایش جرم و جنایت در این حوزه قبل از هر چیز باید مسأله را بویژه در بین اقشار نوجوان و جوان به خوبی شناخت. از این رو توجه به پرسش های زیر اساس کار این مقاله خواهد بود:
- وضعیت آگاهی از حجاب و عفاف در بین دانش آموزان دختر چگونه است ؟
- وضعیت باورها نسبت به حجاب و عفاف در بین دانش آموزان دختر چگونه است؟
-وضعیت التزام عملی نسبت به حجاب و عفاف در بین دانش آموزان دختر چگونه است؟
- بین حجاب و عفاف و ابعاد آنها چه رابطه ای وجود دارد؟
چارچوب نظری
نظریه راهنمای محقق میباشد و او را در مسیر مشخصی هدایت میکند. قضایایی از نظریه بر میخیزد که محور اصلی تحلیل داده را تشکیل میدهند (١٩٩٨٣٤ ,Dvas).
به زعم ترنر نظریه ها شرحی بر چگونگی و چرایی رخ دادن حوادث هستند. از این رو، نظریه های جامعه شناختی، شرحی بر این موارد هستند که انسان ها چگونه رفتار میکنند ارتباط برقرار می- کنند و خودشان را سازماندهی میکنند (١: ١٩٩٨ ,Turner).
مطابق نظر متفکران اجتماعی، اکثر تصمیمات و رفتار انسان ها تابع ساخت اجتماعی حاکم میباشد و دگرگونیهای محیطی، منجر به تغییر رفتار و باورهای انسان ها میشود و منش اجتماعی هر فرد تابع اصل مورد قبول اجتماعی است که در آن زندگی میکنند (133: ٢٠٠٤ ,Behzad Poor).
بر این اساس، لازم است تا بین ارزش های اصولی جامعه با ساختارهای کنترل عینیت، هماهنگی کامل وجود داشته باشد. اگر این دو در تعارض یا اصطکاک با یکدیگر قرار گیرند، با جامعه ای دو شخصیتی با مردمانی بی هویت روبرو خواهیم شد و چنانچه برای رفع چالش ها و نقایص پیش آمده به این دلیل، برنامه ها و مواضعی کوتاه مدت اتخاذ شود، فرسایش و ناهنجاریها افزایش یافته سطح درگیریهای فکری و فرهنگی روز به روز بالا میرود (٢١٨: ٢٠٠٨ ,Sadeghi).
بنابراین، از دیدگاه جامعه شناختی، گرایش به حجاب اسلامی و یا به عکس آنچه اشاعه بدحجابی یا تغییرات پوششی خوانده میشود، حاصل تغییرات ساختارهاست که منجر به تغییر رفتار افراد جامعه در زمینه پوشش میشود. مادامی که این تغییرات ساختاری به قوت خود باقی باشد، این فرایند همچنان ادامه خواهد یافت.
برخی از جامعه شناسان، حجاب و پوشش زن را مقتضای طبیعی جامعه بشری عنوان کرده اند (٣٧ : ١٩٩٥ ,Ashenaei). دورکیم معتقد است مجموعه اعتقادات و احساساتی را که در میان معدل اعضای یک جامعه، مشترک است، میتوان وجدان جمعی یا مشترک نامید. وجدان جمعی در پهنه جامعه شایع و منتشر است. این وجدان مستقل از شرایط و وضع مخصوص افراد است. افراد گذرا هستند، ولی وجدان جمعی ماندنی که از نسلی به نسل دیگر دگرگون نمیشود و نسل های متوالی را به یکدیگر مربوط میکند. منشا همبستگی اجتماعی اشتراک عمده ای از حالات وجدان در میان همه اعضای یک جامعه است. این همبستگی وحدت گروه را تامین میکند (٢٣: ٢٠٠٨ ,Kashani).
مونتسکیو در کتاب روح القوانین مینویسد: قوانین طبیعت حکم میکند زن خوددار باشد، زیرا مرد با تهور آفریده شده است و زن نیروی خودداری بیش تری دارد. بنابراین، تضاد بین آنها را میتوان با حجاب از بین برد و براساس همین اصل، تمام ملل جهان معتقدند که زنان باید حیا و حجاب داشته باشند (١١٥: ١٩٩٧ ,Alvighi).
«راسل » حجاب و پوشش و دوری از اختلاط و آمیزش زن و مرد را امری میداند که اخلاقیون و مصلحان جوامع بشری برای استحکام نظام اجتماعی بشر ضروری دانسته و آن را به جامعه توصیه کرده اند. او پس از اینکه تقوای جنسی را عامل تنزل مرتبه و موقعیت زنان معرفی مینماید، میگوید: «از آنجا که اخلاقیون همه مرد بودند، زن در نظرشان به قیافه اغواگر جلوه کرد و چون زن اغواگر بود لازم بود که فرصت ها و امکاناتی را که برای اغوای مرد در اختیار داشت، به حداقل تقلیل یابد و در نتیجه حصار محکمی از قید و محدودیت به دور زنان آبرومند کشیده شد» (٦٠: ١٩٨٤ ,Russell). با این حال از دیدگاه جامعه شناسی همان گونه که وضعیت حجاب در جوامع بشری با هم متفاوت است، از گروهی به گروه دیگر و از فردی به فرد دیگر نیز متفاوت خواهد بود و این گوناگونی حجاب امری بدیهی و طبیعی است. از این منظر، حجاب داشتن یا نداشتن حاصل خواست اجتماعی و تمنیات جمعی آحاد یک جامعه است. در واقع، اصول ایدئولوژیکی در این امر مبنای قضاوت ارزشی و خارج از رویه علمی جامعه شناختی است، چرا که مانند هر امر دیگر حجاب نیز یک پدیده نسبی است و نه مطلق (٢٣: ٢٠٠٨ ,Kashani).
در میان محققان دو رأی گوناگون در باب رابطه حجاب و عفاف به چشم میخورد:
الف) برخی از اندیشمندان معتقدند که هیچ نسبت و رابطه ای میان حجاب و عفاف وجود ندارد و این دو، اموری کاملا متمایز هستند و چنین نیست که اگر زنی حجاب نداشته باشد، عفیف و پاکدامن نباشد. مثلا ویل دورانت میگوید: عفت با لباس پوشیدن هیچ رابطه ای ندارد و یا پروین اعتصامی گفته است:
چشم و دل را پرده میبایست اما از عفاف چادر پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود (٧٣: ٢٠٠١ ,Mehrizi).
ب) عده ای دیگر از محققان بر وجود رابطه میان حجاب و عفاف اصرار ورزیده و رابطه این دو را به باطن و ظاهر، روح و جسم یا گوهر و صدف تشبیه کرده و گفته اند: حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. به زعم این گروه عفاف علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری دارد که یکی از آنها حجاب است. بر این اساس نمیتوان کسی را عفیف نامید در حالیکه حجاب را رعایت نمیکند. لذا حجاب ارتباط بنیادین با عفاف داشته و نمیشود کسی طرفدار حیا و عفاف باشد، اما حجاب را انکار کند. توجه به شواهد خارجی و مصادیق عینی در این باب، میتواند حقیقت مطلب را آشکار سازد.
توضیح آنکه میتوان افرادی را تصور کرد که عفت در پوشش داشته باشند، اما حجاب شرعی را رعایت نکنند؛ برای مثال میتوان از زنانی یاد کرد که در کشورهای غیر اسلامی زندگی میکنند و با پاسخ دادن به ندای فطرت از عفت در پوشش برخوردارند، اما حجاب اسلامی ندارند یا افرادی را فرض کرد که حجاب شرعی را رعایت میکنند، یعنی در مقابل نامحرم خود را میپوشانند، اما عفت در پوشش ندارند، یعنی از لباس شهرت و مانند آن استفاده میکنند. لباس شهرت، لباسی است که از نظر رنگ، شکل، جنس یا نحوه دوخت خارج از عرف جامعه باشد و فرد به واسطه پوشیدن آن انگشت نما شود که در روایات اسلامی این عمل مورد نهی قرار گرفته است «ان الله یبغض شهره اللباس ». بنابراین، در یک نتیجه گیری کلی باید گفت که حجاب و عفاف، دو حقیقت هستند که میان آنها، رابطه لزومیه (به این معنی که وجود یکی ما را از دیگری بینیاز کند) برقرار نیست؛ بلکه وجود هر دو با هم ضروری است؛ لذا میتوان گفت که این دو متمم و مکمل هم هستند (١٢٧ : ٢٠٠٨ ,Gharavi Naini and Vahideh Amer). شهید مطهری نیز نظریه دوم را میپذیرد و چنین عنوان میکند که عفاف، خویشتن داری با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه های آن دارد، پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های آن ممکن نیست .
عفت نمیتواند یک امر صرفا درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه های خویشتن داری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه میگیرد و یکی از نشانه های عفاف، پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصور نیست. نمیتوان به زن یا مردی، عفیف گفت در حالی که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود، گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی، ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایش ها و منش ها دارد. در اسلام از نشانه های برجسته عفاف میتوان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود (١٠٦ : ١٩٨٤ ,Motahari). بنابراین حیا و عفاف اگرچه از خصلت های درونی انسان است و حجاب به ظاهر و شکل مربوط است، اما مسلما به هم مربوط هستند. فارغ از اینکه نوع رابطه عفت و حجاب چگونه است، یقینا هر ظاهری، با هر باطن و فکر و اخلاقی سازگار نیست. کما اینکه انسان از هر فردی، رفتار و گفتار و ظاهر مناسب با آن را انتظار دارد. هم «هر پوشیده و چادر به سری، عفیف است » غلط است و هم «هر غیر پوشیده و بدون چادری، غیر عفیف است » نادرست میباشد. از نظر مصداقی و خارجی، برخی چادر به سرها و پوشیده ها عفیفه هستند و برخی نیستند. کما اینکه بی چادرها و کم پوشش ها، برخی عفیفه هستند و برخی غیر عفیفه . اما نکته اساسی که باید توجه کرد اینکه حجابی که در شرع تعریف شده منحصر به پوشاندن سر و بدن نیست، بلکه در نگاه و گفتار و رفتار و همه ابعاد مصداق دارد. این گونه حجاب قهرا زاییده عفاف و حیای درونی است. محال است فردی عفیف کامل باشد و به ظاهر و رفتار او سرایت نکند؛ چنان که بدون عفت و حیا، کسی نمیتواند حجاب کامل را در رفتار خود به نمایش گذارد، مگر موقتی و منافقانه. به هرحال، آنچه اکنون ادعا میشود اینکه به نحو سالبه تمامی نمیتوان گفت «هیچ ربطی بین عفاف و حجاب باطن و ظاهر وجود ندارد». تجربه و علم روانشناسی و فیزیولوژی نشان داده است که ظاهر در باطن و روح مؤثر است، کما اینکه روح و اوصاف آن در ظاهر مؤثر است. اصل تأثیر و تأثر متقابل بین ظاهر و باطن انسان حاکم است (٧٨: ٢٠٠٨ ,Karimi). و قابل تسری به حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش راستین برای انسان ها که بر گرفته از اعتقادات ناب دینی و باورهای پاک الهی است. یکی پوشش ظاهری است و دیگری کوشش باطنی، یکی نماد بیرونی در دیدگان افراد جامعه دارد و همچون بیرقی افراشته و شعاری نمایان همگان را به صلاح و رستگاری فرا میخواند و دیگری نمود درونی در سازمان دهی اعضا و مدیریت چشم و گوش و دل و دیده دارد تا هر یک در مرحله ای صحیح و سازنده به کار گرفته شوند و در مرزهای ممنوع الهی متوقف گردند (٢٣١: ٢٠٠٨ ,Motahareh Ali). بنابراین در این مقاله به حجاب و عفاف از ابعاد گوناگون (آگاهی، باور و التزام عملی) و رابطه آنها توجه شده است.
براساس این مدل تحلیلی فرض بر آن است که یک رابطه دو سویه بین حجاب و عفاف وجود دارد.
عفاف زمینه حجاب را فراهم میسازد. یعنی افرادی که به عفاف توجه بیش تری دارند حجاب را بیش تر رعایت میکنند. و افرادی که حجاب را رعایت میکنند به احتمال زیاد عفاف بیش تری دارند.
پیشینه پژوهش
در پژوهش های انجام شده تاکنون پژوهشی که دقیقا با پژوهش ما یکسان باشد انجام نشده است. بیش تر پژوهش های انجام شده به بررسی عوامل مؤثر بر حجاب یا عفاف پرداخته اند که در ادامه به برخی از آنها پرداخته میشود:
شمس نجف آبادی (١٩٩٢ ,Shams Najafabadi)، در پژوهشی با عنوان «تاثیر عوامل اجتماعی (خانواده، گروه همسالان و در ملاء عام و منظر عام بودن) بر نحوه پوشش دختران دبیرستانی در تهران »، به روش پیمایشی و با استفاده از نظریه های وبر، دورکیم، کولی، مید، گوروویچ، به ارائه فرضیه ها و تنظیم پرسشنامه مبادرت کرده است. حجم نمونه این پژوهش ٤٠٠ نفر از دانش آموزان سال دوم دبیرستان از ٨ منطقه تهران بوده که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد که نحوه پوشش خانواده (مادر و خواهر)، گروه همسالان، وجود مراکز تجاری ناسالم و در دسترس بودن آنان و دفعات برخورد دختران دبیرستانی با پوشاکهای موجود در بازار بر نحوه پوشش آنان اثر میگذارد.
حسن پور (١٩٩٥ ,Hassanpour)، در پژوهشی با عنوان «نگرش دانش آموزان دختر دوره متوسطه استان مازندران در مورد حجاب در سال تحصیلی ٧٣-١٣٧٢»، به بررسی نگرش به حجاب با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای پرداخته است. نتایج پژوهش عبارتند از: ١- دانش آموزان تعریف حجاب را به ترتیب، مانتو، شلوار، مقنعه، لباس معمولی و چادر روی آن، مانند شلوار و روسری دانسته اند. ٢- علی رغم ضروری دانستن حجاب از سوی اکثریت دانش آموزان، گروه قابل توجهی از آنان قادر به شناسایی محارم نبوده اند. ٣- عوامل موثر در نوع پوشش دانش آموزان به ترتیب: مادر، فرهنگ حاکم بر خانواده، انتظارات و اثرات مدرسه و در بدحجابی، به ترتیب: عادت، ندانستن دلیل و میزان چگونگی حجاب موثر، بوده است.
سعیدی مقدم (١٩٩٦ ,Saeedi Moghadam)، در پژوهشی با عنوان «بررسی ساخت تربیتی و مذهبی خانواده با ارزش های اخلاقی (محبت، عفاف و مسئولیت پذیری) نوجوانان تهرانی»، عفاف را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. این پژوهش بر روی یک نمونه ٢٩٦ نفری شامل ١٤٨ دانش آموز دختر دبیرستانی سال سوم (١٨ -١٦) ساله و ١٤٨ نفر مادران آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی صورت گرفته است. اطلاعات مورد نیاز از راه پرسشنامه نگرش سنج تربیتی والدین کوپر اسمیت جهت تعیین روش تربیتی مادران، پرسشنامه محقق ساخته مذهبی بودن مادر و پرسشنامه محقق ساخته ارزش های اخلاقی نوجوانان جهت سنجش محبت، عفاف و مسئولیت پذیری نوجوانان، بدست آمده است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون پارامتریک t و تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شده. نتایج پژوهش در ارتباط با عفاف چنین است : ١- بین عفاف دختران نوجوان با دو گروه مادران مذهبی و غیرمذهبی تفاوت معناداری وجود دارد. ٢- مذهبی بودن مادر توانسته است ٢١ درصد از تغییرات عفاف نوجوانان را تبیین کند.
اسدی پویا و همکارانش (٢٠٠٢ ,.Asadi Pooya et al)، در پژوهشی با عنوان «تعیین عوامل برانگیزاننده و بازدارنده گسترش فرهنگ حجاب در دانشگاه » هدف پژوهش خود را یافتن علل گرایش یا گریز از حجاب دانسته تا بتوان در سایه آن با جایگزین کردن عوامل موثر و ایجاد رفتارهای مناسب، با علل گریز از حجاب و عدم تمایل به آن در دانشجویان مقابله کرد. بدین منظور، پرسشنامه ای تهیه و بین ٢٢٧ دانشجوی دختر دانشگاه علوم پزشکی شیراز توزیع شده است.
براساس نتایج به دست آمده، ٥ درصد بیحجاب و ٩٥ درصد با حجاب بوده اند. از کل افراد، ٣١ درصد تمایل خود را به استفاده از چادر، ٥٤ درصد به مقنعه و ١٥ درصد به روسری اعلام کرده اند.
٩٣/٤ درصد دانشجویان، قبلا با حجاب بوده و در ٩٧ درصد از موارد، خانواده آنها هم با حجاب بوده اند. برای ٥٥ درصد از دانشجویان هیچ گاه فلسفه حجاب به گونه منطقی بیان نشده است و ٢٢ درصد از آنها علت با حجاب بودن را نمیدانند. هم چنین ٩٠ درصد از این دانشجویان با شیوه برخوردی که در جامعه با بدحجابی میشود، موافق نیستند. در این پژوهش، عوامل موثر در گسترش فرهنگ حجاب، به ترتیب اهمیت عبارت اند از: تأکید بر جنبه های مثبت حجاب، بیان فلسفه و فواید حجاب، معرفی الگوی مناسب، اتخاذ روش دوستانه و مودبانه در برخورد با بیحجابی، آموزش رفتار درست زن و مرد با یکدیگر و آموزش احکام حجاب، هم چنین از تدوین قوانین و اعلان همگانی آنها و اجبار و اعمال زور در برخورد با بیحجابی به عنوان کم اهمیت ترین عوامل یاد شده است.
نمودار ١: مدل تحلیلی حجاب و عفاف
پرسش ها و فرضیه های پژوهش
- میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب چقدر است؟
- میزان آگاهی، باور و التزام عملی به عفاف چقدر است؟
- بین ابعاد حجاب (آگاهی، باور و التزام عملی) رابطه وجود دارد.
- بین ابعاد عفاف (آگاهی، باور و التزام عملی) رابطه وجود دارد.
روش پژوهش
این مطالعه، پیمایش توصیفی و تحلیلی از نوع مقطعی است. محقق پیمایش یک رویکرد قیاسی را دنبال میکند. او کارش را با مساله نظری یا پژوهش کاربردی (عملی) شروع و با اندازه گیری تجربی و تحلیل داده ها خاتمه میدهد (٢٣١: ١٩٧٧ ,Neuman). پیمایش از بسیاری از افراد (که پاسخگو نامیده میشوند) راجع به عقاید، ایده ها، خصوصیات و رفتار گذشته یا حال شان پرسش میکند (٢٢٨:Ibid).
جامعه آماری
عبارتست از تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دولتی (سال اول، دوم و سوم تمامی رشته ها) در مناطق ١٩ گانه استان همدان در سال تحصیلی ٩٠-١٣٨٩ که بر اساس آمار موجود در گروه طرح و برنامه سازمان آموزش و پرورش استان، بدون احتساب بزرگسالان ٣٩٢٤٤ نفر می باشند.
حجم نمونه
حجم نمونه با خطای نمونه گیری ٠/٠٥ و با فرض وجود یا عدم وجود صفت (آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب و عفاف) به نسبت ٥٠ به ٥٠ بر اساس جدول لین[1] (١٩٧٨:٣٨٧, Line). با خطای (٠/٠٥) شامل ١٠٦٩ نفر بود که برای مناطق برخوردار ٣٧٧ نفر، نیمه برخوردار٣٧٠ نفر و محروم ٣٢٢ نفر انتخاب گردید. بنابراین، نتیجه ای که در خصوص متغیر میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب و عفاف بدست آمده است با ٩٥ درصد اطمینان میتوان درصد میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب و عفاف را به صورت به اضافه و منهای خطای نمونه گیری (٥ درصد) به جامعه دانش آموزان دختر متوسطه در استان همدان تعمیم داد (١٩٩٨:٧٩, Dawas).
روش نمونه گیری
در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. به این صورت که ابتدا خوشه های اصلی انتخاب شدند که شامل مناطق برخوردار، نیمه برخوردار و محروم از لحاظ امکانات آموزشیاند (١٩ منطقه آموزشی در قالب سه خوشه اصلی قرار گرفتند).
در مرحله دوم به گونه تصادفی از خوشه های اصلی برخوردار ٣ خوشه فرعی (ناحیه ١ همدان، ملایر، نهاوند)، نیمه برخوردار ٥ خوشه فرعی (اسدآباد، کبودرآهنگ، بهار، خزل، جوکار) و محروم ٣ خوشه فرعی (گل تپه، قلقلرود، قهاوند) انتخاب شد.
در مرحله سوم از میان ١١ خوشه انتخاب شده با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب اقدام به انتخاب تصادفی نمونه ها گردید.
پایایی
برای محاسبه پایایی (Reliability) ابزار اندازه گیری از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است.
روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جمله پرسشنامه یا آزمون هایی که خصیصه های گوناگون را اندازه گیری میکنند، بکار میرود.
(٢٠٠٤:١٦٩, Delavr)، آماره آلفا شاخص پایایی کل مقیاس است که باید مقدار آن حداقل ٠/٧٠ باشد. در این مطالعه ضریب آلفای کرونباخ برای آگاهی نسبت به حجاب (٠/٧٣)، آگاهی نسبت به عفاف (٠/٧٦)، باور به حجاب (٠/٧٩)، باور به عفاف (٠/٧٦)، التزام عملی به حجاب (٠/٧٣) و التزام عملی به عفاف (٠/٧٩) بدست آمده است.
اعتبار
یکی از انواع اعتبار (validity) ابزار اندازه گیری، اعتبار محتوایی است که در این مطالعه از آن استفاده شده است. یعنی پرسش های که به منظور سنجش میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب و عفاف طراحی شده بود از راه مشاوره با اساتید فن، هدف مورد نظر این مطالعه را محقق ساخته است.
فنون آماری مورد استفاده
برای تجزیه و تحلیل داده ها از فنون آماری گوناگونی مانند شاخص های مرکزی و پراکندگی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر (Path analysis) استفاده شده است. البته قبل از بکارگیری آزمون های پارامتری با استفاده از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف ( -Kolmogorov Smirnov test) به منظور تطبیق طبیعی بودن توزیع داده ها و آماره لون (Leven statistic) برای تعیین همگنی واریانس بین گروه ها، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که مجاز به استفاده از آزمون های پارامتری میباشیم. در زمینه توصیف داده ها به منظور تعیین میزان حجاب و عفاف در سه بعد آگاهی، باور و التزام عملی، از فرمول ١ برای تعیین میانگین مقیاس (فرضی) آگاهی و از فرمول ٢ برای تعیین میانگین مقیاس (فرضی) باور و التزام عملی استفاده شد.
st.k= امتیازجواب درست × تعداد اظهار نظرها (گویه ها) st.k/2 (١)
5k= طیف ٥ درجه ای لیکرت × تعداد اظهار نظرها (گویه ها) 5k+1k/2 (٢)
یافته های توصیفی
جدول ١: توزیع دانش آموزان بر حسب متغیرهای زمینه ای
همان گونه که در جدول ١ ملاحظه میشود، (٣٦ /١ درصد) دانش آموزان پایه اول، (٣٢/٢ درصد) پایه سوم و (٣١/٧ درصد) در پایه دوم هستند.
از نظر رشته تحصیلی (٣٦ درصد) دانش آموزان در رشته عمومی (سال اول دبیرستان)، (١٨ /١ درصد) در رشته علوم تجربی، (١٥/٧ درصد) در رشته کار و دانش، (١٥/٤درصد) در رشته ریاضی و فیزیک و (١٤ /٨ درصد) نیز در رشته علوم انسانی مشغول به تحصیل میباشند.
از نظر مناطق آموزشی (٣٥/٣ درصد) دانش آموزان در منطقه برخوردار، (٣٤ /٦ درصد) در منطقه نیمه برخوردار و (٣٠/١ درصد) در منطقه محروم مشغول به تحصیل هستند.
و از نظر قومیت (٤٣/٣ درصد) دانش آموزان ترک، (٢٢/٢ درصد) لر، (٢١/٧ درصد) فارس و (١٢/٨ درصد) کرد و لک هستند.
یافته های استنباطی
پرسش اول : میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب چقدر است؟
جدول ٢- میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب در بین دانش آموزان مورد مطالعه
نتایج جدول ٢ بیانگر توزیع دانش آموزان بر حسب میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب می - باشد. همان گونه که در جدول ملاحظه میشود، میانگین مقیاس (فرضی) آگاهی نسبت به حجاب (١٨) و میانگین نمونه (١٨/٢٤) میباشد. و تفاوت این دو (٠/٢٤) در سطح ٩٩ درصد اطمینان از لحاظ آماری معنیدار است.
میانگین مقیاس (فرضی) باور به حجاب (٣٩) و میانگین نمونه (٥١/٤٨) میباشد. و تفاوت این دو (١٢/٤٨) در سطح ٩٩ درصد اطمینان از لحاظ آماری معنیدار است.
میانگین مقیاس (فرضی) میزان التزام عملی به حجاب (٣٣) و میانگین نمونه (٣٤/٤٤) میباشد. و تفاوت این دو (١/٤٤) در سطح ٩٩ درصد اطمینان از لحاظ آماری معنیدار است.
پرسش دوم: میزان آگاهی، باور و التزام عملی به عفاف چقدر است ؟
جدول ٣- میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب و عفاف در بین دانش آموزان مورد مطالعه
نتایج جدول ٣ بیانگر توزیع دانش آموزان بر حسب میزان آگاهی، باور و التزام عملی به عفاف می- باشد. همان گونه که در جدول ملاحظه میشود.
میانگین مقیاس (فرضی) آگاهی نسبت به عفاف (١٦) و میانگین نمونه (١٩/٢٦) میباشد. و تفاوت این دو (٣/٢٦) در سطح ٩٩ درصد اطمینان از لحاظ آماری معنیدار است.
میانگین مقیاس (فرضی) باور به عفاف (٣٦) و میانگین نمونه (٤٧/٣٧) میباشد. و تفاوت این دو (١١/٣٧) در سطح ٩٩ درصد اطمینان از لحاظ آماری معنیدار است.
میانگین مقیاس (فرضی) میزان التزام عملی به عفاف (٣٣) و میانگین نمونه ( ٤٢ /٣٤) میباشد. و تفاوت این دو (٩/٣٤) در سطح ٩٩ درصد اطمینان از لحاظ آماری معنیدار است.
بنابراین، میتوان گفت در نمونه مورد بررسی میزان آگاهی، باور و التزام عملی به حجاب و عفاف نسبتا بالا بوده، اما به جزء بعد باور در دو بعد دیگر (آگاهی و التزام عملی) به عفاف در بین دانش - آموزان بیش تر از حجاب بوده است.
فرضیه اول: بین ابعاد حجاب (آگاهی، باور و التزام عملی) رابطه وجود دارد.
جدول ٤- همبستگی بین ابعاد حجاب
نتایج جدول ٤ بیانگر رابطه بین ابعاد حجاب میباشد. همان گونه که در جدول ملاحظه میشود، بین میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به حجاب و میزان باور آنها به حجاب با توجه به سطح معناداری بدست آمده (٠٠١>P) و ضریب همبستگی (٠/٢٤٦ =r) در سطح ٩٩ درصد اطمینان همبستگی مثبت وجود دارد. یعنی با افزایش در میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به حجاب، میزان باور آنان به حجاب نیز افزایش مییابد و بالعکس.
بین میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به حجاب و میزان التزام عملی آنها به حجاب با توجه به سطح معناداری بدست آمده (٠٠١>P) و ضریب همبستگی (٠/١٧٣ =r) در سطح ٩٩ درصد اطمینان همبستگی مثبت وجود دارد. یعنی هر چقدر میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به حجاب بیش تر باشد، میزان التزام عملی آنان به حجاب نیز بیش تر میشود و بالعکس.
بین میزان باور دانش آموزان به حجاب و میزان التزام عملی آنها به حجاب با توجه به سطح معناداری بدست آمده (٠٠١>P) و ضریب همبستگی (٠٣٩٥=r) در سطح ٩٩ درصد اطمینان همبستگی مثبت وجود دارد. یعنی هر چقدر میزان باور دانش آموزان به حجاب بیش تر باشد، میزان التزام عملی آنان به حجاب نیز بیش تر میشود و بالعکس .
فرضیه دوم: بین ابعاد عفاف (آگاهی، باور و التزام عملی) رابطه وجود دارد.
جدول ٥- همبستگی بین ابعاد عفاف
نتایج جدول ٥ بیانگر رابطه بین ابعاد عفاف میباشد. همان گونه که در جدول ملاحظه میشود، بین میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به عفاف و میزان باور آنها به عفاف با توجه به سطح معناداری بدست آمده (٠٠١>P) و ضریب همبستگی (٠٣١٣=r) در سطح ٩٩ درصد اطمینان همبستگی مثبت وجود دارد. یعنی هر چقدر میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به عفاف بیش تر باشد، میزان باور آنان به عفاف نیز بیش تر میشود و بالعکس.
بین میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به عفاف و میزان التزام عملی آنها به عفاف با توجه به سطح معناداری بدست آمده (٠٠١& gt ;P) و ضریب همبستگی (٠١٨٢=r) در سطح ٩٩ درصد اطمینان همبستگی مثبت وجود دارد. یعنی هر چقدر میزان آگاهی دانش آموزان نسبت به عفاف بیش تر باشد، میزان التزام عملی آنان به عفاف نیز بیش تر میشود و بالعکس.
بین میزان باور دانش آموزان به عفاف و میزان التزام عملی آنها به عفاف با توجه به سطح معناداری بدست آمده (٠٠١>P) و ضریب همبستگی (٠٤٨٩=r) در سطح ٩٩ درصد اطمینان همبستگی مثبت وجود دارد. یعنی هر چقدر میزان باور دانش آموزان به عفاف بیش تر باشد، میزان التزام عملی آنان به عفاف نیز بیش تر میشود و بالعکس .
نمودار ٢- مدل مسیر حجاب
نمودار ٢ بیانگر رابطه علی بین ابعاد عفاف (آگاهی، باور و التزام عملی) و حجاب میباشد. نتایج نشان میدهدکه تاثیر علی مستقیم متغیرهای آگاهی نسبت به عفاف ٠/١٦٩، باور به عفاف ٠/١٥٢ و التزام عملی به عفاف ٠/٢٥٨ بوده، هم چنین میزان تاثیر علی غیرمستقیم آگاهی نسبت به عفاف بر حجاب از راه باور و التزام عملی به عفاف ٠/٠٢٧، تاثیر متغیر آگاهی نسبت به عفاف بر حجاب از راه باور به عفاف ٠/٠٣٢ و تاثیر متغیر باور به عفاف بر حجاب از راه التزام عملی به عفاف ٠/١٢٦ میباشد. کل اثر علی (مستقیم و غیر مستقیم) عفاف بر حجاب نیز ٠/٧٦ است. مقدارR٢ نشان داد که در کل مدل عفاف توانسته است ٤٥ درصد از واریانس حجاب را تبیین کند. کمیت خطای مدل (٠/٧٤) نشان دهنده مقدار واریانس متغیری است که متغیرهای متقدم مدل آن را تبیین نکرده اند.
با مجذور کمیت خط (E) واریانس تبیین نشده بدست میآید که در این مدل ٠/٥٥است به عبارت دیگر ٥٥ درصد از واریانس حجاب را مدل تبیین نکرده است.
نمودار ٣- مدل مسیر عفاف
با توجه به نمودار ٣ تاثیر علی مستقیم متغیرهای آگاهی نسبت به حجاب ٠/١٠٧، باور به حجاب ٠/٢٧٨ و التزام عملی به حجاب ٠/١٣٢ بوده، هم چنین بیش ترین میزان تاثیر علی غیرمستقیم از مسیر باور نسبت به حجاب بر عفاف از راه التزام عملی به حجاب (٠/٠٣٩) بوده، تاثیر متغیر آگاهی نسبت به حجاب بر عفاف از راه باور به حجاب ٠/٠٤٦ و تاثیر متغیر آگاهی به حجاب بر عفاف از راه باور به حجاب و التزام عملی به حجاب ٠/٠٠٧ میباشد. کل اثر علی (مستقیم و غیرمستقیم) حجاب بر عفاف نیز٠/٦١ است . مقدارR٢ نشان داد که در کل مدل حجاب توانسته است ٤٢ درصد از واریانس حجاب را تبیین کند. کمیت خطای مدل (٠/٧٦) نشان دهنده مقدار واریانس متغیری است که متغیرهای متقدم مدل آن را تبیین نکرده اند. با مجذور کمیت خط (E)
واریانس تبیین نشده بدست میآید که در این مدل ٠/٥٨ است به عبارت دیگر ٥٨ درصد از واریانس عفاف را مدل تبیین نکرده است.
بنابراین میتوان گفت رابطه دو سویه حجاب و عفاف یک رابطه مثبت و معنادار است، یعنی بر هم تاثیر گذاشته و از هم تاثیر میپذیرند. اما همان گونه که عنوان شد کل اثر علی مدل عفاف بر حجاب بیش تر از کل اثر علی مدل حجاب بر عفاف میباشد و شاخص های برازش آن قویتر و مناسب تر می باشند. به همین دلیل در ادامه برای مدل اثر عفاف بر حجاب مدل کامل آن به همراه شاخص های برازش تحلیل میشود.
نمودار ٣- مدل کامل اثر عفاف بر حجاب
Chi-Square =32/84 df=8 P-Value=0/00000 RMSEA=0/035
نمودار ٣ یک مدل کامل را نشان میدهد که شامل مدل اندازه گیری X (عفاف و ابعاد آن)، مدل اندازه گیریY (حجاب و ابعاد آن) و مدل ساختاری (رابطه علی عفاف با حجاب) است. نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان میدهد که مهمترین معرف متغیر مکنون عفاف، باور بوده و پس از آن به ترتیب، التزام عملی و آگاهی قرار دارند. هم چنین معرف های متغیر مکنون حجاب به ترتیب اهمیت عبارتند از: التزام عملی، باور و آگاهی. نتایج بدست آمده نشان میدهد که میزان تأثیر عفاف بر حجاب ٠/٧٦ است. یعنی عفاف اثر تقویت کننده ای بر حجاب دارد.
آزمون های برازندگی مدل کامل
جدول ٦- مقایسه شاخص های برازش دو مدل رابطه حجاب و عفاف
برخی از شاخص های برازندگی در جدول ٦ برای دو مدل حجاب و عفاف نشان داده شده است که به آنها پرداخته میشود:
آزمون مجذور کای (خی دو) این فرضیه را که مدل مورد نظر هماهنگ با الگوی کوواریانس بین متغیرهای مشاهده شده است را میآزماید، کمیت خی دو بسیار به حجم نمونه وابسته میباشد و نمونه بزرگ کمیت خی دو را بیش از آنچه که بتوان آن را به غلط بودن مدل نسبت داد، افزایش میدهد. مقدار خی دو در مدل اثر عفاف بر حجاب ٣٢ /٨٤ در حالیکه در مدل اثر حجاب بر عفاف ٥٧/٤٩ است.
شاخص NFI که شاخص (بنتلر - بونت هم نامیده میشود) برای مقادیر بالای ٠/٩٠ قابل قبول و نشانه برازندگی مدل است . شاخص CFI بزرگتر از٠/٩٠ قابل قبول و نشانه برازندگی مدل است. این شاخص از راه مقایسه یک مدل به اصطلاح مستقل که در آن بین متغیرها هیچ رابطه ای نیست با مدل پیشنهادی مورد نظر، مقدار بهبود را نیز میآزماید. شاخص CFI از لحاظ معنا مانند NFI است با این تفاوت که برای حجم گروه نمونه جریمه میدهد. در مدل رابطه عفاف با حجاب مقدار NFI و CFI ٠/٩١ میباشد. در حالیکه در مدل اثر حجاب بر عفاف مقدار NFI، ٠/٨١ و مقدار CFI، ٠/٨٥ است.
شاخص GFI[2] مقدار نسبی واریانس ها وکوواریانس ها را به گونه مشترک از راه مدل ارزیابی می- کند. دامنه تغییرات GFI بین صفر و یک میباشد. مقدار GFI باید برابر یا بزرگتر از ٠/٩٠ باشد. در مدل اثر عفاف بر حجاب شاخص GFI ٠/٩٥ در حالیکه در مدل اثر حجاب بر عفاف ٠/٩٠ است.
شاخص برازندگی دیگر AGFI[3] یا همان مقدار تعدیل یافته شاخص GFI برای درجه آزادی میباشد. این مشخصه معادل با کاربرد میانگین مجذورات به جای مجموع مجذورات در صورت و مخرج (١-GFI) است. مقدار این شاخص نیز بین صفر و یک میباشد. در مدل اثر عفاف بر حجاب مقدار این شاخص ٠/٨٦در حالیکه در مدل اثر حجاب بر عفاف ٠/٨٤میباشد.
شاخص RMSEA[4] این شاخص، ریشۀ میانگین مجذورات تقریب میباشد. این شاخص برای مدل های خوب برابر ٠/٠٥ یا کمتر است . مدل هایی که RMSEA آنها ٠/١ باشد برازش ضعیفی دارند. در مدل اثر عفاف بر حجاب مقدار این شاخص ٠/٠٣٥ در حالیکه در مدل اثر حجاب بر عفاف ٠/٠٥١ است .
شاخص های دیگری نیز در خروجی نرم افزار لیزرل دیده میشوند که برخی مثل AIC برای تعیین برازنده ترین مدل از میان چند مدل مورد توجه قرار میگیرند و مدلی که دارای کوچکترین
AIC باشد برازنده تر است. (هومن ٢٤٤،١٣٨٤-٢٣٥) در مدل اثر عفاف بر حجاب مقدار AIC، ٢٠٧ بوده در حالیکه در مدل اثر حجاب بر عفاف مقدار AIC ٤٣٠ است. بنابراین، بر اساس این شاخص ها میتوان گفت گرچه مدل حجاب و عفاف رابطه تعاملی با همدیگر دارند، اما مدل اثر عفاف بر حجاب برازنده تر است (٢٠٠٦:٤٢٢, Human).
بحث و نتیجه گیری
رفتارهای فردی و اجتماعی کنشگران تابعی از گرایش های آنها نسبت به رفتارهای مورد نظر است. گرایش دارای دو بعد اساسی یعنی آگاهی و احساس (باور) میباشد. این ابعاد زمینه ایجاد یا عدم ایجاد کنش مطلوب را فراهم میسازند. یکی از کنش های اجتماعی که در این مقاله به آن پرداخته شده است حجاب و عفاف است. دو بعد گرایشی حجاب و عفاف همان آگاهی و باور نسبت به حجاب و عفاف میباشد و بعد کنشی (رفتاری) این دو پدیده التزام عملی به رعایت آنها است.
نتایج این مطالعه نشان داد که بیش تر دانش آموزان (٦٢/٦ درصد) در خارج از مدرسه نوع پوششان چادر بوده و تنها (٣٧/٤ درصد) در خارج از مدرسه از پوشش مانتو استفاده میکنند.
براساس نتایج این مطالعه ابعاد عفاف بویژه بعد آگاهی و التزام عملی در بین دانش آموزان به نسبت بالاتر از ابعاد حجاب است. یکی از دلایل این مسأله تاکید بسیاری از افراد و خانواده ها بر حجاب باطن میباشد تا حجاب ظاهر، لذا نیت درونی را مهمتر از رفتار ظاهری میدانند. هم چنین گاهی تاثیر رسانه ها در زمینه ترویج مدگرایی و فرهنگ مصرف زدگی خواسته یا ناخواسته گرایشات جذبی برای قشر نوجوان و جوان به آراستن تن و ظواهر بر اساس الگوهای مورد انتظار را سبب می - شود. بدون آنکه کنشگران این عرصه خواهان بیعفتی باشند.
در روایت نبوی (ص) آمده است:
«الحیاء عشره اجزاء فتسعه فی النساء و واحد فی الرجال »؛ حیا ده جزء دارد، نه تای آن در زنان
است و یکی از آن در مردان. جلال الدین بلخی، این معنا را چنین به نظم آورده است:
آب غالب شد برآتش از نهیب
زآتش او جوشد چو باشد درحجیب
چونکه دیگی حایل آمد هردو را
نیست کرد آن آب را کردش هوا
ظاهرا بر زن چو آب از غالبی
باطنا مغلوب و زن را طالبی
یعنی، مرد چونان آب است و زن چونان آتش، اگر این دو بی هیچ مانعی در ارتباط با هم قرار گیرند، آن کس که مغلوب میشود و خاموش و سرد و بیخاصیت میگردد، زن است. ولی اگر میان این آب و آتش، ظرفی حایل شود، آتش سرد و بیخاصیت نمیشود؛ بلکه میتواند با حرارت دائمی خود، وجود مرد را گرمایش و به غلیان و شور وا دارد.
امام علی (ع) میفرمایند: «زکاه الجمال، العفاف »؛ زکات زیبایی، عفاف است (٢٠٠٥:٥٨ , Baghi Pour).
گاه گفته میشود: «عفاف، غیر از حجاب است و چنین نیست که زنان اگر حجاب نداشته باشند، عفیف و پاکدامن نیستند».
دو واژه «حجاب » و «عفت » در اصل معنای منع و امتناع مشترکاند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثر متقابل است.
نتایج این مطالعه نیز بیانگر همین موضوع میباشد. طوریکه در تحلیل نهایی مشخص گردید که کل اثر علی مدل عفاف بر حجاب (٠/٧٦) بیش تر از کل اثر علی مدل حجاب بر عفاف (٠/٦١) میباشد.
بنابراین میتوان گفت رابطه دو سویه حجاب و عفاف یک رابطه مثبت و معنادار است یعنی بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر میپذیرند. اما عفاف تاثیر شدیدتری بر حجاب دارد در حالیکه تاثیر حجاب، بر عفاف، به نسبت کمتر اما معنادار است.
از اینرو هر چه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد. علاوه بر این، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار حجاب ظاهری، نشانه ای از مرحله خاصی از عفت باطنی صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوما از همه مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است. همان گونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوما به معنای برخورداری از همه مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست.
Refrences
1. Asadi Pooya, Ali Akbar and colleagues (2002) "identify triggers and inhibitors Hijab of culture , religion's role in international mental health conference abstracts", Islamic Studies at Tehran Psychiatric Institute of Mental Health in partnership with severalm Other centers[Persian].
2. Ashenaei, Ali Mohammed (1995) Hijab of divine religions Tehran: Eshragh[Persian].
3. Alvyqy, Ali Akbar (1997) "Woman in the Mirror of History", Tehran[Persian].
4. Baghei Pour, Fatemeh Sadat (2005) "points about the Hijab", Journal of Women's Message ,7 years , No. 146. [Persian].
5. Behzad Poor, Simin Dokht (2004) The role of hijab in development, Tehran: Zaim. [Persian].
6. Dastgerdi Saffar, Mehdi (2005) "bad hijab on sociological approach", Journal of Women 's Book , No. 22. [Persian].
7. Delavr, Ali (2004) Theoretical and practical research construction in the humanities and social sciences, Tehran: Rushd [Persian].
8. Dvas, D. A (1998) survey in Social Research, Tehran: Ney[Persian].
9. Gharavi Naeini , Nhlh, Ameri, Vahideh (2008), "scanning the meaning of hijab", women Rhbrdy Studies Quarterly , 9Year, No. 36, pp. 136-113 [Persian].
10. Hassanpour, Jafar (2004) "Attitudes of High School girls in the Mazandaran province about the hijab in school year 1994-95", Abstract Educational Research , Tehran: Institute of Education, No]. 34. Persian[.
11. Hdadadl, Gholamali (2002) Culture of nudity and cultural nudity, Tehran: Soroush[Persian].
12. Hooman, Haider Ali (1384) model of structural equations with application LISRELsoftware, Tehran: Samt.. [Persian].
13. Karimi , Hamid (2008) "study the question of dress philosophy", Marefat ,16 year, No. 118, pp. 84-69. [Persian].
14. Kashani, Majid (2008) "reviews the historical and sociological hijab the divine religions", Shia women , No. 11. [Persian ].
15. Line, Nan (1978) "Foundations of Social Research". New York.
16. Mehrizi, Mehdi (1379) Islamic dress, Tehran: Institute for Contemporary Culture and Thought[Persian].
17. Motahareh Ali, Morteza (2008), "chastity , hijab and views ", Shia women, 14 Year, No. 11, pp. 49-229. [Persian].
18. Motahari, Morteza (1984) education in Islam, Tehran: Alzahra[Persian].
19. Motahari, Morteza (1995), The problem of Hijab , Tehran: Sadra Publications[Persian].
20. Myrarfyn, Zohreh Sadat (2007), "female chastity in the scriptures", Bayanat, No. 51. [Persian].
21. Nauman, W.Lawrenge (1977) "Social Research Methods Qualitative and Quantitative Approaches", Boston: Allan and Bacan.
22. Russell, Bertrand (1996) Marital and Ethics, translated by Ibrahim Yunesi, Tehran: andisheh[Persian].
23. Sadeghi, Shide (2008), "the hijab and its relation to social Evolution", Shia Women Quarterly, 14Year, No. 11, pp. 27-201. ]Persian. [
24. Saeedi Moghadam, Fatemeh (1996) "examine the construction of family religious and education With values Ethical (love, honor and responsibility) Tehranian adolescents ", master's thesis Educational Science, Tarbiat Moalem University[Persian].
25. Shams Najafabadi, Fatemeh (1992) "The impact of social factors (family, peer groups and In public and being a general perspective) on how to cover high school girls in Tehran", master's thesis in Sociology, School of Social Sciences, Tehran University[Persian].
26. Soltani Renan, Mehdi (2005) hijab and social security, Muslim schools, Year 44 , No. 7. [Persian].
27. Taghavi, Soheil (2007), "hijab from the perspective of the Qur'an", Iran newspaper, Persian date Bahman 13[Persian].
28. Tayebi, Nahid (1998)" hijab and chastity", message of woman ,number 70. [Persian].
29. Turner, Jonathan H. (1998) "The Structure of Sociological Theory", NewYork: wadsworth Publishing Company, (Sixth Edition).
پی نوشت ها:
[1] Line
[2] Goodness of fit index
[3] Adjusted Goodness of Fit Index
[4] Root Mean Square Error of Approximation