در بخشی از بیانیه شورای عالی تهیهکنندگان بهبهانه عدم نمایش فیلم «مادر قلب اتمی» در سینماهای حوزه هنری با مصادره به مطلوب و بهره برداری غرضورزانه از سخن رهبر انقلاب که بهصراحت در نفی وضعیت بحرانزده فرهنگ و سینما و انتقاد از رویکرد متساهلانه دستگاههای مختل در میدان دادن به مصادیق فرهنگ و سینمای مبتذل، ضدفرهنگی و ضدملی ایراد شده، رندانه و شیطنتآمیز در جهت خلاف واقع استفاده کرده و به حوزه هنری تاخته است.
در قسمتی از این بیانیه آمده است: «شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران، در لبیک به فرمان مقام معظم رهبری که آحاد ملت را در قبال ناهنجاریهای فرهنگی مکلف به «آتش بهاختیار» فرمودهاند، اعتراض شدید خود را به این نهاد (حوزه هنری) اعلام میدارد و در مقابل چنین رویهای از شورای صنفی نمایش مصرّانه خواهان است تا دستکم بهطور نمادین تعدادی از سالنهای نمایش حوزه هنری را تا زمان اصلاح رفتار آن نهاد، کلاً از سینمای ایران محروم کند...».
حمایت تمامقد یک نهاد صنفی خانه سینما از فیلمی مسئلهدار جای تأمل و نگرانی دارد، آن هم حمایت از فیلمی که مصداق عینی ولنگاری فرهنگی اطلاق میشود.
از قدیم گفتهاند: تا نشان سم اسبت گم کنند/ ترکمانا نعل را وارونه زن
این اقدام بیپروا آن هم با دستاویز قراردادن یکی از مهمترین کلیدواژهها و رهنمودهای مقام معظم رهبری که بهصراحت در انتقاد از وضعیت وخیم و پرمسئله فرهنگی کشور بهویژه «سینما» مطرح فرمودند برای حمایت از یک فیلم سخیف که این روزها در مقیاس گسترده و صریح از سوی بسیاری از رسانههای دلسوز و دغدغهمند و نیز، از سوی دلسوزان فرهنگی کشور مورد عتاب و انتقاد قرار گرفته جای نگرانی دارد و نشان میدهد شعاع انحراف و درک ناقص از افق کلان فرهنگی کشور و گفتمان نظام نه در دایره محدود یکی دو فیلمساز شبهروشنفکر که تا عمق عالیترین تشکل سینمایی کشور هم نفوذ و رخنه کرده است.
تحلیل خوشبینانه این است که اعضای محترم شورای عالی تهیه کنندگان فیلم «مادر قلب اتمی» را ندیده باشند و از محتوا و فحوای آن بیاطلاع باشند و پس از پارهای فشارهای پشتپرده عجولانه و ساده لوحانه، متناظر به حمایت صنفی از یک عضو، اقدام به صدور بیانیه کرده باشند، یا حتی، میتوان به درک نازل این عزیزان از عمق دغدغههای رهبری اشاره داشت، در غیر این صورت، در چه حال و شرایطی اعضای تشکلی در این سطح کجاندیشانه برای حمایت از فیلمی موهن و هنجارشکنانه از سخن رهبری مایه میگذارند.
هنگامی که رهبر معظم انقلاب در اعترض به آشفتگی و انحراف در فضای فرهنگ، هنر و سینما فرمودند «...در مسئله فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری میکنم؛ در دستگاههای فرهنگی ــ اعم از دستگاههای دولتی و غیردولتی ــ یک نوع ولنگاری و بیاهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولید کالای فرهنگیِ مفید که کوتاهی میکنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی میکنیم...» اعضای محترم این شورا کجا بودهاند؟
وقتی رهبری عنوان کردند: بنده نگران مسئله فرهنگ هستم و اساس، باید تقویت جناح فرهنگی مؤمن باشد، این شورا کجا بوده است؟
وقتی فرمودند: چرا گاهی بهبهانه نقد جامعه از روی خیلی ارزشها عبور میکنیم؟ یا زمانی که تأکید کردند: "گاهی اوقات مشکلات فرهنگی موجب شده که من شب خوابم نبرده؛ بهخاطر مسائل فرهنگی." این شورا چرا پاسخی نداده است؟
باید نگران بود که چه دستهایی پشتپرده صدور این بیانیه واقع شدهاند تا تمام شأن و حیثیت یک تشکل را بر اثر فهم ناقص و واکنش احساسی خدشهدار کرده است؟ و از جایگاه یکی از بزرگترین صنوف سینمایی برای کاور کردن و دفاع تمامقد از فیلمی به کار گرفته که لبریز از مفاهیم ولنگاری، ترویج ابتذال، مستی، خماری و پیامهای ویرانگر و انحرافی است؟ فیلمی که شاکله آن را «شوخیهای مبتذل»، «ارجاعات مفهومی ضدملی و ضددینی»، «اصرار بر هیجانانگیز بودن مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی»، «بیحجابی بازیگران»، «وقاحت رفتاری»، «تمسخر پایداری ایران برای حق هستهای»، «آوازخوانی بازیگران زن»، «دیالوگهای مستهجن»، «روابط تعریفنشده»، «پارتیهای شبانه»، «تشویق به خودکشی» و «تخریب ارزشهای معنوی و اخلاقی» و... تشکیل میدهد و بهلحاظ وجاهت و ساختار سینمایی هم فاقد استانداردهای اولیه است.
واقعاً، مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و متولیان صنفی ما را چه میشود که در آشفتهبازار این روزهای حوزه فرهنگ و هنر فیلم موهن «مادر قلب اتمی» زینتبخش پرده سینماهاست و «50 کیلو آلبالو» فیلم تقبیحشده از سوی مراجع تقلید و علمای دینی میهمان سفره خانههای مردم در ماه مبارک رمضان میشود؟
ایکاش شورای تهیه کنندگان در لبیک به رهنمود رهبری گامی فراتر از سطح فشارها و لابیهای ژورنالیستی و تأمین مطامع کسانی برای صیانت و مراقبت از شرف سینمای ایران و قوت بخشیدن به روند آشتی خانوادهها و مخاطبان با سالنهای سینما و اساساً، برای تقویت جریان سالم سینِمای «آتش بهاختیار» و جسورانه نسبت به رفتارهای متجاسرانه و خیرهسرانه یکی دو فیلمساز هنجارشکن و حاشیهساز همصنف واکنش نشان میداد و با سری بلند نه فروافتاده! از ساحت سینما و نجابت و شرف قاطبه سینماگران و منافع کلان سینما دفاع میکرد.
چرا تشکلی که داعیه پاسخگویی به رهنمود رهبری را دارد از فیلمی حمایت میکند که نهتنها نشانی از فرهنگ و ارزشهای اسلامی و ایرانی ندارد که تبلیغ مستقیم سبک زندگی غربی و رفتارهای بیبندوبارانه آمریکایی با چاشنی رفتارهای جنسی است؟ فیلمی ضدملی و عصبی که در مرزهای ابتذال جولان میدهد و وامدار توهمات بیاساس و بیمنطق همراه با انگارههای همجنسگرایانه است.
شورای پروانه نمایش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 19 مورد اصلاحات را بر «مادر قلب اتمی» وارد دانسته که این 19 مورد شامل حذف 29 دقیقه از این فیلم میشد. چه شد و با کدام میانجیگری این حذفیات تنها به شش دقیقه منجر شد؟ اختلال دستگاهی و رفتار سهلانگارانه از کجا ناشی شد؟ و چرا شورای عالی تهیهکنندگان که عطف به بیانیه صادرهاش به «موازین قانونی و پرچم جمهوری اسلامی» اهتمام دارد نسبت به این بدعت و خبط خطرناک و رفتارهای بیرویه گریبان نچاکیده و واکنش نشان نداده است؟
متأسفانه، یک تشکل صنفی بهجای رفتار کارشناسانه تحت تأثیر فشار و لابی تن به صدور بیانیهای میدهد که با توجه به اتفاقات اخیر و رفتار برخی اعضا در آتش زدن پروانه عضویتشان از این صنف و با توجه به پیشینه شکافهای عمیق و بنیادین و عدم انسجام و شکلگیری صنف موازی به نظر میرسد بیش از همیشه ضعیف و ملعبه شده است.
آقایان شورای عالی تهیهکنندگان، زمانی که کارگردان همین فیلم، فیلم توقیفشده «مهمونی کامی» نسخه ممیزینشدهاش را برای دانلود روی اینترنت قرار داده تا با دهنکجی به وزارت ارشاد، سازمان سینمایی، خانه سینما و جایگاه پروانه نمایش نظارت و ارزشیابی را زیر سؤال ببرد، واکنشتان کجا چه بود؟ و چرا آن هنگام از «موازین قانونی» دفاع نکردید؟
یادمان باشد همین فیلم سخیفی که شما امروز بهاستناد «موازین قانونی» از آن دفاع میکنید فیلمی است که سازندگان آن با بیاعتنایی و ریشخند بدون هماهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بهرغم عدم صدور پروانه نمایش و با زیرپا نهادن موازین قانونی دور دنیا را گشته و ظاهراً از تشویق فستیوالهای خارجی هم نصیب بردهاند، آن هم فیلمی که جوانان ما را یک مشت ابله مست سرگردان حادثهآفرین در نیمهشبهای تهران به تصویر میکشد که همگی سودای خروج از وطن و رفتن به خارج و ناکجاآباد! را دارند، و تهرانی را روایت میکند که مأمن پلیسهای مماشاتگر که مأمن «صدام حسینها» و «بنلادنها»ست. فیلم، نسل جوانی را به تصویر میکشد که افسرده، سستعنصر و بیدست و پا فقط بهفکر خوشگذرانی، پارتی رفتن و علافیاند و دهانشان بوی شراب و مواد میدهد، فیلمی که زیرساختهای اجتماعی را نشانه گرفته، خودفروشی فرهنگی، وطنفروشی آشکار، بیاخلاقی، عیاشی و ولگردی در آن موج میزند.
هنوز و همچنان، جنازه غیورفرزندان و جوانان این مرز و بوم ــ شهیدان مدافع حرم و جهانوطن ــ روی شانههای این مردم است، هنوز خیابان و کوچههای تهران و شهرهای ما رایحه عطر دلانگیز شهادت دارد و همین چند روز پیش بود که خفاشان وحشی استکبار خون دهها هموطن بیگناه ما را بر زمین ریختهاند؟ آن وقت شما نمایندگان مهمترین صنف سینمایی قدارهکش فیلم جلفی شدهاید که هویت ملی، آرمانهای انقلاب و باورهای مذهبی و معاد و آخرت را بهسخره میگیرد؟ و تهران را بهشت تروریستها نشان میدهد؟ و برای این لشکرکشیتان گلواژههای رهبری را رندانه مورد مصادره قرار میدهید؟ آیا این جفای مضاعف به رهبری و مردم نیست؟ آیا این نعل را وارونه زدن نیست؟
* تسنیم