امیرالمؤمنین علیهالسلام هنگامی که شنید عدهای از یارانش به وقت نبرد صفّین به اهل شام دشنام میدهند فرمود: پسند من نیست که شما دشنام دهنده باشید، ولی اگر در گفتارتان کردار آنان را وصف کنید و حالشان را بیان نمایید به گفتار صواب نزدیکتر و در مرتبه عذر رساتر است.
متأسّفانه همین طور است. البته نباید فراموش کرد که توهین کردن به اهل سنّت صحیح نیست و همچنین تعریف و تمجید افراطی از آنان.
بنابراین هر شیعهای باید از افراط و تفریط بپرهیزد و اعتدال را رعایت کند و زمینه بدبینی و خدای ناکرده بدگویی به رهبران الهی خود را به دست مغرضان و جاهلان ایجاد نکند. اگرچه تبرّی و دوری جستن از رهبران کفر و دشمنان ائمّه اطهار علیهمالسلام جزء ارکان دین ماست و در قلب و زبان خود باید از جبت و طاغوت که کسانی جز حاکمان جور نیستند تبرّی جست[1].
مطلب قابل توجّه دیگر: انتقال این فرهنگ تبرّی جستن از دشمنان اهل بیت به نسل آینده و محکم کردن پایه اعتقادی و افکار دینی خود و فرزندان است که در برابر شبههها، افکار آلوده، رنگ و لعابهای ظاهری و فریبنده محکم و استوار باشند و به هر بادی نلرزند.
با دقّت کردن در اصول عقاید شیعه و پی بردن به حقایق الهی از روی اعتقاد و باور قلبی میتوان رشد کاملی به افکار و عقاید خود داد.
در قرآن کریم است[2] که حتّی به کفّار و مشرکین نباید دشنام داد خود ائمّه معصومین علیهمالسلام نیز شیعیان را از این کار نهی فرمودهاند[3].
امیرالمؤمنین علیهالسلام هنگامی که شنید عدهای از یارانش به وقت نبرد صفّین به اهل شام دشنام میدهند فرمود: پسند من نیست که شما دشنام دهنده باشید، ولی اگر در گفتارتان کردار آنان را وصف کنید و حالشان را بیان نمایید به گفتار صواب نزدیکتر و در مرتبه عذر رساتر است[4].
در حدیث دیگری از امام صادق علیهالسلام میخوانیم که وقتی به حضرت عرض شد ما در مسجد شخصی را میبینیم که علناً به دشمنان شما ناسزا میگوید حضرت فرمود: او را چه شد، خدا او را لعنت کند که ما را در معرض لعن قرار داده است و بعد آیه 108 سوره انعام را قرائت کردند[5].
اما برائت از دشمنان اهل بیت یک امر واجب است و لعن به آنان سفارش شده چرا که لعن یک نفرین است یعنی دور باد از رحمت خدا.
البته دشمنان عالم و آگاه نسبت به اهل بیت علیهمالسلام هیچ گاه به رحمت حق نمیرسند لیکن عوام از اهل سنّت نه عالمان آنها در روز قیامت براساس روایات، زمانی که مقام امیر مومنان علیهالسلام را میبینند اظهار ندامت میکنند و مورد لطف و رحمت حق واقع میشوند.
[1] «وَلاَتَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیسُبُّوا اللّهَ عَدْوًا بِغَیرِ عِلْمٍ کذلِک زَینَّا لِکلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَی رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَینَبِّئُهُمْ بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ»انعام 6 : 108 .
[2] الکافی : 8/70 ؛ وسائل الشیعة : 16/254 ، باب 39 .
[3] نهج البلاغه خطبه 197 .
[4] الاعتقادات فی دین الامامیه ؛ شیخ صدوق : 107 باب الاعتقاد فی التّقیة .
[5] کنز العمّال : 1/484 ، حدیث 2120 ؛ میزان الحکمه : 5/2354 ، حدیث 8220 .