در شرایطی که بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین تیم ملی فوتبال این کشور از مسابقات انتخابی جامجهانی 2022 قطر و نیز یورو 2024 محروم شد، تیم ملی ایران از روسها برای برگزاری یک بازی دوستانه در تهران دعوت به عمل آورد. به این ترتیب دو تیم در فروردینماه امسال به مصاف هم رفتند و به نتیجه مساوی رضایت دادند. جالب است بدانید تیم ملی روسیه در تمام سال میلادی رو به پایان 2023 تنها 6 بازی برگزار کرده که همه آنها دوستانه بوده است. غیر از ایران، آنها به مصاف رقبایی همچون عراق، قطر، کامرون، کنیا و کوبا رفتهاند که همین اسامی به وضوح نشان میدهد میزبان جامجهانی 2018، این روزها در چه انزوای ملموسی به سر میبرد.
روابط ورزشی نزدیک ایران و روسیه به همین مقدار هم محدود نماند و دو باشگاه سپاهان و زنیت هم در شرایطی پیمان خواهرخواندگی امضا کردند که روسها به خاطر تجاوز نظامی به اوکراین همچنان تخت فشار افکار عمومی بودند. دو تیم دو بازی رفت و برگشت در اصفهان و سنپترزبورگ برگزار کردند و محمدرضا ساکت، مدیرعامل وقت باشگاه سپاهان در مورد این پیمان دوستی گفت: «هر دو ملت، هر دو باشگاه و هر دو دولت خواهان همکاری هستند.» یاد کردن ساکت از دو «دولت» در این ماجرا، به وضوح اراده سیاسی مستتر در همکاری با زنیت را نشان میدهد، اما تردید داریم اشاره او به تمایل دو «ملت» برای وقوع این همکاری چندان دقیق بوده باشد. آیا واقعا مردم ایران یا همان هواداران سپاهان در اصفهان مشتاق بودند تیم ایرانی با باشگاه کشوری در حال جنگ که از همه مسابقات هم محروم است پیمان همکاری ببندد؟ چنین ادعایی از دل کدام پیمایش و نظرسنجی بیرون آمده بود؟ هماکنون زنیت مثل سایر تیمهای روسی تنها در لیگ باشگاهی این کشور فعالیت دارد و تا زمانی نامعلوم قادر به حضور در هیچ رخداد بینالمللی نیست؛ پرسش اینجاست که همکاری چنین باشگاهی با تیم ایرانی به چه کار ما میآمده است؟
از قضا حضور هر دو کاروان روسی یعنی تیم ملی این کشور و نیز زنیت در تهران و اصفهان، حاشیههای پرسروصدایی هم داشت؛ از اعتراض آنها به اختلال اینترنت و تصاویر تلویزیونی ارسالی از ایران تا سایر داستانها. نکته مهم اما این است که حوزه «ورزش» محل تبلور و تجلی اراده و علایق مردم است. در مسابقات رسمی ما ناچاریم با هر حریفی که قرعه تعیین میکند مصاف بدهیم، اما هنگام ترتیب دادن مسابقات دوستانه و تدارکاتی یا عقد پیمانهای دوستی، اختیار و انتخاب با خودمان است و مسائل پرشمار دیگری در موضوع دخالت دارند. مثال میخواهید؟ پیش از همین جامجهانی اخیر، قرارداد برگزاری بازی دوستانه بین فدراسیونهای فوتبال ایران و کانادا بسته شد، اما کاناداییها احتمالا تحت فشار سیاسی یا فشار افکار عمومی در کشورشان به صورت یکطرفه بازی با ایران را لغو کردند. آن زمان اینطور گفته شد که بازیکنان تیم ملی این کشور به فدراسیون فوتبال اعلام کردهاند حاضر نیستند در این بازی حاضر شوند و این مسابقه به همین دلیل لغو شد. طبیعتا ما نیز برای برقراری پیوندهای دوستانه با دیگران، باید به همین نکات توجه کنیم و به سمت کسانی برویم که برای منافع و مصالح ملیمان ارزش قائل باشند، چرا که هیچچیز مهمتر از وطن نیست. آیا واقعا روسیه این ویژگیها را دارد؟ آیا اغلب مردم مایل هستند ما با آن کشور روابط ورزشی نزدیک داشته باشیم؟ نمیدانیم. جالب اینکه همین چند روز پیش هم تیم ملی فوتسال روسیه در استان فارس دو بازی دوستانه برابر سالنیبازان ایران برگزار کرد!