همه انسانها در روز واحدی بعد از مرگ زنده می شوند و به حساب اعمال آنها رسیدگی خواهد شد، نیکان و صالحان در بهشت جاویدان جای می گیرند و بدان و گنهکاران به دوزخ فرستاده می شوند.
«الله لا اله الا هو لیجمعنکم الی یوم القیمة لا ریب فیه، معبودی جز خداوند یکتا نیست، به یقین همه شما را در روز رستاخیز که شکی در آن نیست گرد آوری می کند» . (1).
«فاما من طغی×و آثر الحیوة الدنیا×فان الجحیم هی الماوی×و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی×فان الجنة هی الماوی، اما آن کس که طغیان کرده و زندگی دنیا را مقدم داشته است به یقین دوزخ جایگاه اوست و آن کس که از مقام (عدالت) پروردگارش بترسد و نفس را از هوی و هوس باز دارد به یقین بهشت جایگاه اوست » . (2).
ما معتقدیم:این جهان در واقع پلی است که انسانها باید از آن بگذرند و به سرای جاویدان برسند، یا به تعبیر دیگر دانشگاه، یا بازار تجارت، یا مزرعه ای ست برای سرای دیگر.
علی (ع) درباره دنیا می گوید: «ان الدنیا دار صدق لمن صدقها...و دار غنی لمن تزود منها، و دار موعظة لمن اتعظ بها، مسجد احباء الله و مصلی ملائکة الله و مهبط وحی الله و متجر اولیاء الله، دنیا جایگاه صدق و راستی است برای آن کس که با داقت با آن برخورد کند...و سرای بی نیازی است برای آن کس که از آن توشه بر گیرد، و جایگاه آگاهی و بیداری است برای آن کس که از آن پند گیرد، مسجد دوستان خداست، و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحی الهی، و تجارتخانه دوستان حق!» (3).
دلایل معاد روشن است
دلایل معاد بسیار روشن است چرا که اولا:زندگی این جهان نشان می دهد که نمی تواند هدف نهایی آفرینش انسان باشد که چند روزی بیاید، در میان انبوه مشکلات زندگی کند و بعد همه چیز پایان گیرد و در عالم نیستی فرو رود: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون، آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید!» (4)
اشاره به این که اگر معادی در کار نبود حیات دنیا عبث و بیهوده به نظر می رسید.
ثانیا:عدل الهی ایجاب می کند که نیکوکاران و بد کاران که غالبا در این جهان در یک صف قرار می گیرند و گاه بد کاران جلوترند، از هم جدا شوند و هر کدام به سزای اعمالشان برسند: «ام حسب الذین اجترحوا السیئات ان نجعلهم کالذین آمنوا و عملوا الصالحات سواء محیاهم و مماتهم ساء ما یحکمون، آیا آنها که مرتکب گناهان شدند گمان کردند که ما آنها را همچون کسانی قرار می دهیم که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند؟که حیات و مرگشان یکسان باشد؟چه بد داوری می کنند!» (5)
ثالثا:رحمت بی پایان الهی ایجاب می کند که فیض و نعمت او با مرگ از انسان قطع نشود و تکامل افراد مستعد و شایسته همچنان ادامه یابد: «کتب علی نفسه الرحمة لیجمعنکم الی یوم القیمة لا ریب فیه، خدا رحمت را بر خود فرض کرده و همه شما را در روز رستاخیز که شکی در آن نیست جمع خواهد کرد» . (6)
قرآن به کسانی که در مساله معاد تردید داشتند می گوید:چگونه ممکن است در قدرت خدا برای زنده کردن مردگان شک و تردید کنید، در حالی که خلقت نخستین شما نیز از اوست، همان کسی که در آغاز شما را از خاک آفرید باز هم به زندگی دیگر بر می گرداند: «افعیینا بالخلق الاول بل هم فی لبس من خلق جدید، آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم (که قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم) ولی آنها (با این دلایل روشن) باز در آفرینش مجدد تردید دارند!» (7)
«و ضرب لنا مثلا و نسی خلقه قال من یحی العظام و هی رمیم×قل یحییها الذی انشاها اول مرة و هو بکل خلق علیم، او برای ما مثالی زد، ولی آفرینش خود را فراموش کرد و گفت:چه کسی این استخوانهای پوسیده را زنده می کند؟!بگو همان کسی که او را در آغاز آفرید، و او نسبت به هر مخلوقی آگاه است » . (8)
اضافه بر این مگر آفرینش انسان در برابر آفرینش آسمانها و زمین مساله مهمی است!کسی که قادر است این جهان پهناور را با آن همه شگفتیهایش بیافریند، توانایی بر زنده کردن مردگان را پس از مرگ دارد: «او لم یروا ان الله الذی خلق السموات و الارض و لم یعی بخلقهن بقادر علی ان یحی الموتی بلی انه علی کل شی ء قدیر، آیا آنها نمی دانند خداوندی که آسمانها و زمین را آفرید و از آفرینش آنها ناتوان نشد قادر است مردگان را زنده کند؟آری او بر هر چیز تواناست » . (9)
پی نوشتها:
1- سوره نساء، آیه 87.
2- سوره نازعات، آیات 37-41.
3- نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 131.
4- سوره مؤمنون، آیه 115.
5- سوره جاثیه، آیه 21.
6- سوره انعام، آیه 12.
7- سوره ق، آیه 15.
8- سوره یس، آیات 78 و 79.
9- سوره احقاف، آیه 33.