بازتاب رفتار والدین با کودکان در دوران بزرگسالی

کودک انسانی تا سه سالگی شبه انسان یا شبیه انسان است، با وجود اینکه کودک شما است، اما این موجود ویژگی‌هایی دارد که شباهت کمی به انسان بزرگسال را می‌توان در او دید، اما بعد از سه سالگی شما در حقیقت با کودک یا بچه انسانی سر و کار دارید

بازتاب رفتار والدین با کودکان در دوران بزرگسالی

به قلم : پری زرگر ؛ مشاور کودک

 

تحریریه زندگی آنلاین : کودک سه ساله

کودک انسانی تا سه سالگی شبه انسان یا شبیه انسان است، با وجود اینکه کودک شما است، اما این موجود ویژگی‌هایی دارد که شباهت کمی به انسان بزرگسال را می‌توان در او دید، اما بعد از سه سالگی شما در حقیقت با کودک یا بچه انسانی سر و کار دارید؛‌ موجودی که در دنیای دیگری متفاوت از سه سال اول خودش زندگی می‌کند.

هزار کلمه را می‌تواند مورد استفاده قرار بدهد و سه هزار کلمه پدر و مادر و دیگرانی که با آنها آشنا است را متوجه می‌شود. فعالیت فیزیکی او به حد و اندازه‌ای رسیده که بسیار او را پرتحرک و پرانرژی کرده و از جانب دیگر کنترل خودش را در جهت اداره بدنش حتی تا حدودی در مورد خواب خودش دارد، بنابراین شما با موجود تازه‌ای روبرو هستید که تا به حال نبوده‌ایم.

بیشتربخوانید:

چگونه پسر خوبی تربیت کنیم؟

 

 

 

رشد و تکامل کودک

در این دوره دو عامل اصلی فرزند ما را می‌سازد؛ یکی بازی و دیگری سوادآموزی.

به این معنا که از سه سالگی تا هفت سالگی بیرون خودش را کشف و درک می‌کند و بین پنج تا هفت سالگی است که با خواندن و نوشتن و یا سوادآموزی آشنا می‌شود و از این به بعد، به دلیل چنین توانایی به یک‌باره قلمرو دیگری را در مقابل خودش گشوده می‌بیند...

بنابراین کودک انسانی به دلیل بازی و سواد‌آموزی، وارد مرحله‌ای می‌شود که به راحتی می‌توان گفت تفریح با تعلیم همراه می‌شود و هر گونه آموزشی که در آن شادی، لذت، رضایت، تفریح و سرگرمی نباشد، احتمالا اگر هم بتواند نقشی در زندگی کودک داشته باشد، متاسفانه دیر یا زود کودک آن را رها می‌کند و به دنبال نه تنها چیز متفاوت که برخی از اوقات عکس آن می‌رود.

 

کودکستان و محیط آموزشی

کودکستان جای منزل را نمی‌گیرد، بلکه آن را تکمیل می‌کند. کودک در حدود سه سالگی نیازمند بازی با هم‌سالان خود می‌باشد، نه فقط برای تفریح و بازی کردن با آنها، برای اینکه سازش با دیگران را فرا گیرد.

این قضیه در زندگی کودک وظیفه بسیار مهمی را تشکیل می‌دهد‌ و تاثیر زیادی در حال کودک در مورد رفتن به کودکستان را خواهد داشت.

اگر پدر و مادر در جهت فرستادن فرزندشان به مدرسه یا کودکستان یا محیط آموزشی اصرار بیش از حد کنند و یا رفتار نامناسبی داشته باشند، حتی اگر موفق در فرستادن او به مدرسه بشوند، فرزندشان را از علم و مدرسه بیزار کرده‌اند، بنابراین در اولین فرصت که حقی و انتخاب و اختیاری داشته باشد، تصمیم خودش را بر علیه هرگونه آموزشی خواهد گرفت. و بی‌جهت نیست که برخی از مردم تصور می‌کنند از زندانی و از طوفان و بحرانی گذشته‌اند و آن زمانی که فارغ‌التحصیل می‌شوند، دیگر تمایل یا نیازی به خواندن را در خودشان نمی‌بینند.

بیشتربخوانید:

قبل از تنبیه کردن فرزندتان این مطلب را بخوانید!

گفتن این 11 نکته به کودکان ممنوع!

 

 

 

مهم‌ترین دوران زندگی کودک

به هرحال می‌دانیم که دوران سه تا هفت سالگی بحرانی‌ترین مرحله زندگی کودک به جهت فراهم کردن شرایط برای آینده او مخصوصا از نظر اجتماعی است.

استقلال و جدایی از والدین

کودک بعد از شش سالگی کماکان نسبت به والدین‌ خود به طور پنهانی عشق می‌ورزد و نسبت به آنها علاقه عمیقی دارد، ولی معمولا آن را چندان ظاهر نمی‌کند. اگر او را در ملاء عام ببوسند، ممکن است خوشش نیاید.

او نسبت به اشخاص دیگر نیز سرد و بی‌اعتنا است، مگر اینکه مطمئن شود آنها اشخاص شریف و خوبی هستند.

او دیگر نمی‌خواهد مانند یک شیء زیبا یا به عنوان یک بچه دوست‌داشتنی مورد عشق و علاقه قرار گیرد.

او برای خود به عنوان یک شخص مستقل، مقام و شخصیتی قائل است و میل دارد با او مطابق شئوناتش رفتار شود.

وقتی والدین به کرات به کودک یادآوری می‌کنند که چه باید بکند، کودک نسبت به آنها کم‌حوصله و بی‌طلاقت می‌شود، زیرا خود کودک می‌داند چه باید بکند و مایل است مسئولیت را به عهده او بگذارند.

 

مرحله آغازگری و ابتکار

مرحله آغازگری و ابتکار به این معنا است که فرزند ما توان این را پیدا می‌کند و جرات آن را در زندگی می‌یابد که بتواند کارها را شروع کند و از این کارها به نوعی از خودش مایه بگذارد که همراه با این دورانی که به عنوان آغازگری و ابتکار می‌شناسیم، سازندگی و خلاقیت نیز همراه خواهد بود. بنابراین شما با کسی سر و کار دارید که تمایل به ساختن، به وجود آوردن و ایجاد دارد و در این زمینه مایل است که همیشه از خودش جای پایی و یا رد پایی بگذارد، یعنی خلاقیت او سبب می‌شود که همیشه در هر چیزی دگرگونی‌هایی را به وجود بیاورد و آن را به نوعی از آن خودش و مال خودش کند، اینجا است که ارتباط عمیقی بین خودش و دیگران و بین ساخت و پرداخته خودش پیدا‌ می‌کند و در نتیجه در جهان از یک نوع یکدستی و یکنواختی هم می‌تواند بهره‌مند شود و حال آنکه اگر وارد این‌مرحله نشود، خطری که وجود دارد این است که به دنبال تقصیر و گناه و یا مقصر و گناهکار بگردد و معلوم است که خودش را مقصر و گناهکار می‌داند و هیچ پروایی ندارد که دیگران را هم کاملا مورد این اتهام قرار بدهد.

 

حس کودک از دنیای اطراف خود

دوران سه تا هفت سالگی نه تنها به شما والدین، بلکه به فرزند شما فرصت ارتباطات اجتماعی را می‌دهد و زمینه‌ای را فراهم می‌کند که نظام باورها و اعتقادات خودش را بسازد که جهان را به گونه‌ای ترسیم و مجسم کند که بر مبنای آن بعدا در بزرگسالی عمل

کند.

در این دوران است که به هر حال کودک انسانی اگر وارد جنبه بد و منفی در زندگی خودش بشود، با موضوع و مفهوم گناه و تقصیر در بزرگسالی دچار مشکل خواهد شد.

 بیشتربخوانید:

انواع گوشه‌گیرى در کودکان

 

 

 

توصیه روانشناسی

تربیت کودک بر اساس اصول زیر انجام می‌شود:

عشق و محبت

پایه و اساس تربیت کودک، عشق و محبت والدین به او است. کودکی که مورد محبت و توجه والدین خود قرار می‌گیرد، احساس امنیت و آرامش می‌کند و اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کند.

احترام

والدین باید به کودک خود احترام بگذارند و او را به عنوان یک فرد مستقل و با ارزش بپذیرند. کودکی که مورد احترام والدین خود قرار می‌گیرد، احساس ارزشمندی می‌کند و به حقوق خود احترام می‌گذارد.

نظم و انضباط

نظم و انضباط یکی از عوامل مهم در تربیت کودک است. والدین باید قوانین و مقرراتی را برای کودک خود تعیین کنند و از او بخواهند که به این قوانین پایبند باشد، البته نظم و انضباط باید به صورت منطقی و عادلانه اعمال شود.

مشارکت کودک در تصمیم‌گیری

والدین باید به کودک خود اجازه دهند که در تصمیم‌گیری‌های مربوط به او مشارکت داشته باشد. این کار به کودک کمک می‌کند تا احساس استقلال و مسئولیت‌پذیری بیشتری پیدا کند.

تحسین و تشویق

والدین باید کودک خود را به خاطر رفتارهای مثبتش تحسین و تشویق کنند. این کار به کودک کمک می‌کند تا رفتارهای مثبت را ادامه دهد.

آموزش صحیح

 والدین باید به کودک خود آموزش‌های لازم را در زمینه‌های مختلف مانند بهداشت، مهارت‌های زندگی، اخلاق و ارزش‌ها ارائه دهند.

 

روش‌های تربیتی کودکان

 نبایدها

مقایسه کودک با دیگران

مقایسه کودک با دیگران، باعث می‌شود که کودک احساس کند خوب نیست. والدین باید از مقایسه کودک با دیگران خودداری کنند.

فریاد زدن و تنبیه بدنی

فریاد زدن و تنبیه بدنی، روش‌های موثری برای تربیت کودک نیستند. این روش‌ها باعث می‌شوند که کودک احساس خشم و نفرت کند و اعتمادش به والدینش از بین برود.

سهل‌گیری بیش از حد

سهل‌گیری بیش از حد، باعث می‌شود کودک احساس کند که والدینش او را کنترل نمی‌کنند. والدین باید در برابر رفتارهای نامناسب کودک، قاطع باشند.

تحقیر و سرزنش کودک

تحقیر و سرزنش کودک، باعث می‌شود که کودک احساس ناامنی و بی‌ارزشی کند. والدین باید از تحقیر و سرزنش کودک خودداری کنند.

توقعات غیرواقعی از کودک

والدین باید توقعات واقع‌بینانه‌ای از کودک خود داشته باشند. انتظارات غیرواقعی، باعث می‌شود که کودک احساس ناامیدی و شکست کند.

تربیت فرزند یک فرآیند پیچیده و طولانی است که نیازمند تلاش و صبر والدین می‌باشد. والدین باید با مطالعه و آگاهی از اصول تربیت فرزند، بهترین روش‌های تربیتی را برای فرزند خود انتخاب کنند.

کودکان دنیای امروز

به این نکته بسیار مهم نیز باید توجه شود که کودکان امروزی بر خلاف کودکان قدیم، شنیدن نصیحت و اندرز را دوست ندارند. پس باید با شیوه رفتاری مناسب خود، آن‌ها را در مسیر تربیتی قرار دهید و روش‌های تربیتی کودکان را جدی بگیرید.

 

کلام‌ آخر

روش‌های تربیتی متفاوتی برای کودکان وجود دارد و والدین می‌توانند با آشنایی با این روش‌ها، بهترین روش تربیتی که متناسب با خلق و خو و شخصیت کودک‌شان است را پیدا کنند و از آن برای تربیت فرزند خود استفاده نمایند. هیچ روش قطعی و یکسانی برای تربیت همه کودکان وجود ندارد، زیرا هر کودک، شخصیت و رفتار منحصر به فردی دارد.

بعضی از اقدامات اولیه که باید در تربیت کودک مراعات گردد تا او شخصی اجتماعی و محبوب بار آید:

* بر سر او نق نزنید و او را سرزنش نکنید.

* اجازه دهید که از سال اول کودکستان با سایر کودکان هم سن و سال خود معاشرت داشته باشد. به او آزادی بدهید تا صاحب استقلال رای گردد.

* اگر اصول تربیتی را رعایت کنیم، کودک ما بزرگسالی بسیار خوبی با رضایت خاطر خواهد داشت.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر