ماهان شبکه ایرانیان

نمونه انسان کامل

رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم مى فرمایند:انِّى تَارِک فیکُمُ الثّقلَین ، کتاب اللّه و عِترتى اهلَ بَیتى ، و انَّهُما لن یَفتَرِقا حتَّى یَرِدا عَلَى الحَوض ، ما ان تَمسَّکتم بِهِمَا لن تَضِلُّوا(۱۳۵)

نمونه انسان کامل

ابن عباس روایت کرده است :
انَّ الحسن و الحسین علیهم السلام مَرِضا فَعادِهما رسول اللّه صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم فى اءُناس مَعَهُ، فقالوا یا اءَبَاالحسن لَو نَذَرت على ولدک ، فنَذَر عَلِىّ علیه السلام و فاطمة علیهاالسلام و فضَّةُ - جاریة لهما - ان شَفاهُما اللّه تعالى اءن یصوموا ثلاثة اءیام ، فشفیا و ما معهم شى ء، فاستقرض ‍ علىّ علیه السلام من شمعون الخیبرى الیهودى ثلاثة اءصوع من شعیر، فطحنت فاطمة علیها السلام صاعا، واختبزت خمسة اءقراص على عددهم ، و وضعوها بین اءیدیهم لیفطروا، فوقف علیهم سائل فقال : السلام علیکم اهل بیت محمّد صلى اللّه علیه و آله و سلم ، مسکین مِن مَساکین المُسلمین اَطعِمونى اَطعَمَکُمُ اللّه مِن مَوائِدِ الجَنَّة ، فآثَروهُ و باتوا و لم یَذوقوا الا الماء واصبحوا صائِمین ، فلمَّا اءمسَوا و وَضَعوا الطَّعام بینَ اءَیدیهم ، وَقَفَ علیهم یَتیم فآثروه ، و جاءَهم اءَسیر فى الثَّالثة ، فَفعلوا مثل ذلک ، فلمَّااصبَحوا اَخذَ علىّ علیه السلام بِیَدِ الحَسَن و الحسین علیهم السلام و دَخَلوا على الرَّسول علیه الصلاة و السلام ، فلمَّا اءَبصَرَهم و هم یَرتَعِشون کالفراخ مِن شِدَّةِ الجوع قال : ما اءَشدُّ ما یَسوءنى مَا اءَرَى بِکم ، و قامَ فَانطَلَقَ مَعَهم فراءى فاطمة علیهاالسلام فى مِحرابها قدِالتَصَقَ بَطنِها بِظَهرها و غَارت عَیناها فَساءَه ذلک ، فنَزَلَ جبرئیل علیه السلام و قال : خُذها یا محمَّد صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم هُناکَ اللّه فى اءَهل بیتک فاقرَاءَهَا السُّورةَ(132).
((دو فرزند فاطمه زهرا علیهاالسلام امام مجتبى و اباعبداللّه علیهماالسلام - مبتلا به کسالتى شدند. رسول خدا صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم همراه با جماعتى از ایشان عیادت فرمودند، جمع همراه به امیرالمؤ منین علیه السلام عرض کردند که یا اباالحسن ! اگر براى سلامت بچه ها نذرى کنید آنها زودتر بهبود مى یابند. مولا امیرالمومنین علیه السلام و فاطمه اطهر علیهاالسلام و فضه که خادمه خانه آنها بود - نذر کردند که اگر خداوند این دو طفل را شفا دهد، سه روز روزه بگیرند. خداوند این دو را شفا داد و حضرت به نذر خود وفا کردند. چون براى افطار چیزى در خانه حضرت نبود، امیرالمومنین علیه السلام مجبور شد از یهودى خیبرى سه صاع جو قرض بگیرد. نکته قابل توجه این که ، چه کسى مضطر مى شود که براى تهیه نان ، از یک یهودى ، چند صاع جو قرض کند! او داماد پیغمبر است و دختر پیامبر در خانه او زندگى مى کند و خدا هم به او کرامتى داده است که اگر بخواهد همه دنیا را طلا و نقره مى کند؛ اما او چنان زندگى کرده است که براى سفره افطار ناچار مى شود از یک یهودى قرض کند و شاید سر موفقیت اسلام و مسلمین ، چنین راهبران و پیشوایانى بود که در مدت کوتاهى این همه توفیق ، نصیب آخرین دین الهى شد.
به هر حال امیرالمومنین علیه السلام سه صاع جو را به خانه مى آورد، فاطمه علیهاالسلام یک صاع آن را آرد کرده ، به اندازه پنج نفر، نان مى پزد. موقع افطار که پنج قرص نان جو را در سفره مى گذارند، درب خانه به صدا درمى آید، سائلى صدا مى زند: سلام بر اهل بیت محمد صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم مسکینى مسلمان هستم و گرسنه . آنها مسکین را بر خود ترجیح مى دهند و چون چیزى جز آب در خانه نبود که سد جوع کنند، با آب افطار مى کنند. براى وفاى به نذر، روز دوم را نیز روزه مى گیرند. وقت افطار که پنج قرص نان براى پنج نفر در سفره گذاشته مى شود، یتیمى در مى زند و دوباره سیر کردن او را بر خود ترجیح مى دهند و فقط با آب افطار مى کنند. روز سوم را نیز براى وفاى به نذر روزه مى گیرند. موقع افطار درب خانه توسط اسیرى گرسنه به صدا در مى آید و اظهار فقر و استمداد مى کند؛ این بار نیز براى حفظ کرامت انسانى ، نان را به اسیر مى دهند.
نکته قابل توجه در فهم آیه این که با ضمیمه کردن روایت شاید بتوان مسکین و یتیمى به خصوص مسکین را مسلمان فرض کرد، اما به احتمال قَوى اسیر در جامعه آن روز مسلمان نبوده و از مشرکان و کفار بوده است . در نتیجه ، کرامت اهل بیت علیهم السلام مختص مسلمانها نیست .
روز چهارم حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام دست دو فرزندش را گرفته و به دیدار رسول خدا صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم مى رود. وقتى چشم پیغمبر به آنها مى افتد و مى بیند که از شدت گرسنگى مى لرزند، مى فرمایند: چقدر براى من دردآور است که شما را در چنین حالى مى بینم . سپس به همراه حضرت امیرالمومنین ، حسن و حسین علیهم السلام به سوى خانه فاطمه علیهاالسلام به راه افتاده ، وارد خانه مى شوند. فاطمه علیهاالسلام را در محراب عبادت مى یابند در حالى که شکم به پشت چسبیده و چشمان حضرت در گودى فرو رفته است ، این حال اهل بیت علیهم السلام بر پیامبر صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم سخت گران مى آید. اینجاست که روایت مى گوید: جبرئیل نازل شد و گفت : اى رسول ما! باغبانى تو، ثمر و میوه داد و این چند نفر ثمرات و میوه هاى عالم وجودند. سپس این آیه را بر پیامبر صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم خواند که :
و یُطعُمونِ الطِّعام عِلى حبِّهِ مِسکینا و یِتیما و اءسیرا# انِّما نُطعِمُکم لِوجهِ اللّه لا نرید منکم جزاء و لا شکورا(133).
((غذاى خود را با این که به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر مى دهند (مى گویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام مى کنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم )).
در سوره لیل مى فرماید:
و سیجنّبُها الاتقى # الَّذى یؤ تى ماله یتزکّى # و ما لاحد عنده من نعمة تُجزى # الا ابتغاء وجه ربه الاءعلى # و لسوف یرضى (134).
((به زودى با تقواترین مردم از آن (آتش ) دور داشته مى شود. همان کس که مال خود را در راه خدا مى بخشد تا پاک شود. و هیچ کس را نزد او حق نعمتى نیست تا بخواهد او را جزا دهد. بلکه هدفش جلب رضایت پروردگار بزرگ اوست و به زودى راضى و خشنود مى شود)).
این آیات در سوره مبارکه دهر (انسان ) و در سوره لیل گویاى یک نکته درباره کمال انسانى است : آنها که به خاطر بهشت و نعمت هاى بهشتى ، فرمان خدا را اطاعت کرده اند، بهشت را به آنها هدیه مى کنند و کسانى که به خاطر خوف از جهنم ، فرمان خدا را پذیرفته اند، از مصیبت جهنم نجات مى دهند؛ اما آنان که عبادت و اطاعتشان در اوج کمال است انَّما نُطعِمُکُم لِوِجهِ اللّه یا الا ابتغاء وجه ربّه الاعلى مصادیق کمال انسانى اند، به اینها نمى گویند شما به بهشت مى روید، بلکه قرآن مى گوید: و لسوف یَرضى شما در جوار قرب و رضاى الهى قرار دارید. منزلت و جایگاه شما والاتر از بهشت و نعمت هاى بهشتى است .
نکته دیگر که قابل عنایت است و بدان اشاره شد، این که علت مفاخره خداوند به خلقت انسان نسبت به سایر موجودات و عالمیان ، این نمونه هاى کمال انسانى هستند که در نهایت احتیاج و شدت فقر و نیاز، آن وضعیت را تحمل کرده و دیگران را بر خود ترجیح مى دهند.
سرّ این همه تاکید و اصرار به پیروى از اهل بیت پیامبر صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم و تمسک به ولایتشان این است که ایشان زیباترین الگوهاى آفرینش اند و همه مراحل کمال در وجودشان یافت مى شود، و طى مسیر کمال بدون رهبرى و راهبرى آنان ممکن و میسر نخواهد بود؛ زیرا منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید و دور.

قطع این مرحله بى همرهى خضر مکن   ظلمات است ، بترس از خطر گمراهى

رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم مى فرمایند:
انِّى تَارِک فیکُمُ الثّقلَین ، کتاب اللّه و عِترتى اهلَ بَیتى ، و انَّهُما لن یَفتَرِقا حتَّى یَرِدا عَلَى الحَوض ، ما ان تَمسَّکتم بِهِمَا لن تَضِلُّوا(135).
رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم در آخرین لحضات حیات ، این سفارش را با تاکید بیان مى کند که من دو امانت را در میان شما مى گذارم ؛ تمسک و توسل به آنها مى تواند شما را نجات دهد که اگر به این دو امانت توجه نمودید هرگز گمراه نمى شوید. این نفى ابد و محال بودن گمراهى و ضلالت ، فقط در گرو تمسک به حبل مستحکم قرآن همراه با ولایت است و غیر از آن ، هیچ تضمینى براى نجات و وصول به منزل مقصود نخواهد بود.
شناخت صحیح مسیر انسانیت
طى طریق به دو شکل ممکن است : اول آن که انسان از روى نقشه ، راه را آموخته و به حافظه سپرده باشد تا به منزل برسد؛ دوم این که آشنا و راهنمایى ، انسان را قدم به قدم همراهى کند تا به مقصود برساند. به یقین راه دوم تضمین بیشترى دارد. راز پنهان و مکتوم در مطلب این است که همیشه انحرافات از رویارویى مستقیم حق و باطل ناشى نمى شود، و این طور نیست که همواره یک ضدارزش در مقابل ارزشى قرار بگیرد. شرک و کفر در مقابل توحید و یکتاپرستى آشکارا قرار نمى گیرد؛ زیرا در این صورت شکست آن باطل و ضدارزش سریع و قطعى است .
بسیارى از انحرافات ناشى از خودفریبى است . گاهى انسان چنان به یک ارزش سرگرم مى شود که همه معیارها و ضرورت هاى دیگر را زیر پا گذاشته ، فراموش مى کند و گمان مى کند واقعا درست عمل کرده است ؛ مثلا وقتى در مسیر تربیت نفس به ارزش زهد و دورى از تعلقات مادى رومى کند، راه افراط پیش مى گیرد؛ زن ، زندگى و فرزند و همه مسوولیت هاى انسانى و اجتماعى خود را فراموش مى کند و در گوشه خلوتى ، عزلت مى گزیند.
چنان که این اتفاق در عصر رسول خدا صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم رخ داد. عده اى از زن ها محضر پیامبر صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم آمدند و عرض ‍ کردند: شوهران ما به غارها و کوهها پناهنده شده اند و یا در بیابانها مشغول عبادت شده و زهد پیشه کرده اند. رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم آنها را احضار فرمودند و از این نوع زهد نهى کردند، و چگونگى بهره گیرى از این ارزش دینى را به آنها آموختند و با تبیین فلسفه ارزش زهد و عبادت ، رهروان راه را هدایت کردند. در روایات مى بینیم که این تعبیر آمده است :
لیس منّا مَن تَرَکَ دُنیاهُ لِآخرَتِهِ و لا آخرته لِدُنیَاه (136).
((آن که دنیایش را براى به دست آوردن آخرت ترک کند و یا آخرتش را براى دنیا وانهد، از ما نیست )).
این که انسان بخواهد با فرار از اجتماع ، آخرت را تحصیل کند ممنوع است ؛ چرا که رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم مى فرمایند:
و لا رهبانیة فى الاسلام (137).
((در اسلام ترک دنیا و رهبانیت مشروعیت ندارد)).
این کلام رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم شاید اشاره به کسانى است که آخرت و بهشت را با انزوا و عزلت و دورى از غوغاى مسوولیت هاى اجتماعى مى جویند. پس این شیوه را نفى کرده و مى فرمایند: اگر جدا از دنیا و تنعمات مادى دل بریده و دست شسته اید بهتر است که سراى دیگر را در میدان جهاد و مقابله با دشمن بجویید.
کلام حضرت چنین است :
انّما رهبانیة امَّتى الجهاد(138).
((براى امت من ترک دنیا همان جهاد و مبارزه است )).
یعنى از منظر رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم رهبانیت و ترک دنیا، فقط در میدان جهاد مفهوم پیدا مى کند نه در دورى از اجتماع و گریز از مسوولیت هاى آن . تقوى و زهد اگرچه از ارزشهاى پایدار و مفید و ضرورى اند، ولى هرگز تدارک و تحصیل آنها با فراموش کردن یا نادیده انگاشتن سایر اصول و ارزش ها به دست نمى آید، بلکه به دست آوردن یک ارزش با از دست دادن ارزش دیگر، اعتبارى نداشته و بهره مندى انسان از آن ارزش را زیر سوال مى برد؛ زیرا تعالیم عالیه اسلام یک مجموعه گران سنگ اعتقادى ، اخلاقى و علمى است که همه در کنار یکدیگر مفهوم پیدا مى کند. افراط در یکى و بى اعتنایى به دیگرى ، باعث مى شود همه را از اعتبار و ارزش ساقط نماید.
نتیجه این که : اداى حق نفس ، جز با شناخت نفس انسانى و درک قابلیت ها و توانایى ها و همچنین شناخت خطرها و انحرافات در آن مسیر، ممکن نخواهد بود. و این مهم جز با انتخاب یک رهبر و پیشوا که برگزیده و منتخب خداوند باشد، میسور نیست .

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان