داستان قوم ثمود

ثمود قومی از عرب اصیل بوده اند که در سرزمین "وادی القری"بین مدینه و شام زندگی می کردند و این قوم از اقوام بشر ما قبل تاریخند و تاریخ جزاندکی چیزی از زندگی این قوم را ضبط نکرده و گذشت قرنها باعث شده که اثری از تمدن آنهابر جای نماند بنا بر این دیگر به هیچ سخنی که در باره این قوم گفته شود اعتماد نیست.

1 - ثمود، قوم صالح(ع)

: ثمود قومی از عرب اصیل بوده اند که در سرزمین "وادی القری"بین مدینه و شام زندگی می کردند و این قوم از اقوام بشر ما قبل تاریخند و تاریخ جزاندکی چیزی از زندگی این قوم را ضبط نکرده و گذشت قرنها باعث شده که اثری از تمدن آنهابر جای نماند بنا بر این دیگر به هیچ سخنی که در باره این قوم گفته شود اعتماد نیست.

آنچه کتاب خدا از اخبار این قوم شرح داده این است که اینها قومی از عرب بوده اند، وما این معنا را از نام پیامبرشان صالح(ع)که کلمه ای است عربی استفاده می کنیم و ازآیه 61 سوره هود بر می آید که آن جناب از همان قوم بوده، پس معلوم می شود اینها مردمی عرب بوده اند که نام مردی از آنان صالح بوده و این قوم بعد از قوم عاد پدید آمده و تمدنی داشته اند که زمین را آباد می کردند و در زمین هموار قصرها و در شکم کوهها خانه هایی ایمن می ساختند (1) ویکی از مشاغل آنان زراعت بوده، یعنی چشمه هایی به راه انداخته و نخلستانها و باغها وکشتزارها پدید آوردند. (2) قوم ثمود طبق سنت قبائل زندگی می کردند که پیرمردان و بزرگتران، در قبیله حکم می راندند و در شهری که جناب صالح(ع)در آنجا مبعوث شد هفت طایفه بودند که کارشان فساد در زمین بود و هیچ کار شایسته ای نداشتند. (3) و در آخر، در زمین طغیان کرده، بت ها پرستیدند و طغیان و سرکشی را از حد گذراندند.

 

2- بعثت صالح(ع):

بعد از آنکه قوم ثمود پروردگار خود را فراموش کرد ودر فساد کاری خود از حد گذشت، خدای عز و جل حضرت صالح پیغمبر(ع)را به سوی آنان مبعوث کرد و آن جناب از خاندانی آبرومند و صاحب افتخار و معروف به عقل و کفایت بود، (4) قوم خود را به دین توحید و به ترک بت پرستی دعوت کرد و آنان را همی خواند تا درمجتمع خود به عدل و احسان رفتار کنند و در زمین علو و گردنکشی نکنند و اسراف و طغیان نورزند، و در آخر آنان را به عذاب الهی تهدید کرد. (5) صالح(ع)همچنان به امر دعوت قیام می نمود و مردم را به حکمت و موعظه حسنه نصیحت می کرد و در برابر آزار و اذیت آنان در راه خدا صبر می نمود تا شاید دست ازلجبازی برداشته، ایمان بیاورند ولی به جز جماعتی اندک از مستضعفین قوم، کسی ایمان نیاورد، (6) طاغیان مستکبر و عامه مردم که همیشه دنباله رو طغیانند همچنان بر کفر و عناد خوداصرار ورزیدند و مؤمنین به صالح را خوار شمردند و جناب صالح را به سفاهت و جادوگری متهم ساختند. (7) و از آن جناب دلیل و شاهدی بر نبوتش خواسته و گفتند: آیتی معجزه بیاور تا شاهدی برصدق گفتارت در ادعای رسالتت باشد، و از پیش خود این معجزه را پیشنهاد کردند که صالح برای آنان از شکم صخره سختی که در کوه بود ماده شتری بیرون بیاورد صالح(ع)نیز این کار را کرد و ناقه مطابق آنچه آنها خواسته بودند از شکم کوه بیرون آمد و به آنان فرمود: خدای تعالی شما را امر فرموده که از آب چشمه، خود یک روز استفاده کنید و یک روز دیگر را به این ناقه اختصاص دهید تا آن حیوان از آن چشمه بنوشد، در حقیقت یک روز در میان برای شماباشد و یک روز در میان برای ناقه، و نیز دستور داده او را آزاد بگذارید تا در زمین خدا هر جور که می خواهد بچرد و زنهار که به او آسیب برسانید که اگر چنین کنید عذابی دردناک و نزدیک شما را خواهد گرفت (8).

دعوت صالح و انکار ثمود مدتی ادامه یافت تا آنکه قوم ثمود طغیان را به این حدرساندند که نقشه کشتن ناقه را طرح کرده و شقی ترین فرد خود را وادار کردند تا آن ناقه را به قتل برساند و به صالح گفتند: حالا اگر از راستگویان هستی آن عذابی که ما را به آن تهدید می کردی بیاور، صالح در پاسخشان فرمود: تنها سه روز مهلت دارید که در خانه هایتان از زندگی برخوردارباشید و این وعده ای است که تکذیب پذیر نیست (9).

بعد از این تهدید مردم شهر و قبائل آن نقشه از بین بردن صالح(ع)را طرح کردند و در بین خود سوگندها خوردند که ما شب هنگام، بر سر او و خانواده اش می تازیم و همه را به قتل می رسانیم و آنگاه به صاحب خون او می گوییم ما هیچ اطلاعی از ماجرای کشته شدن او و خانواده اش نداریم و ما به یقین راستگویانیم.آری این نقشه را طرح کردند و خدای تعالی نیزنقشه ای داشت که آنها از آن خبر نداشتند، (10) چیزی نگذشت که صاعقه آنان را گرفت در حالی که آمدنش را تماشا می کردند. (11) و همچنین رجفه(زلزله بسیار شدید)و صاعقه ای آمد و قوم ثموددر خانه هایشان هلاک شدند، پس از آن، حضرت صالح روی از آنان برتافت و به آن جسدهای بی جان خطاب کرد که ای قوم!چقدر به شما گفتم دست از این بتها بردارید و چند بار رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ نموده در باره شما خیرخواهی کردم و لیکن شما خیرخواهان خود رادوست نمی داشتید (12). و خدای تعالی صالح و آنهایی که ایمان آورده و از عذاب خدا پروا داشتندرا نجات داد (13) و بعد از آنکه همه از بین رفتند منادی الهی ندا در داد: "الا ان ثمود کفرواربهم الا بعدا لثمود - آگاه باشید که قوم ثمود به پروردگارشان کفر ورزیدند و از رحمت خدا دور گشتند".

 

3 - شخصیت صالح(ع):

در کتاب تورات حاضر از این پیامبر صالح هیچ نامی به میان نیامده و آن جناب از میان قوم ثمود سومین پیغمبری است که نامشان در قرآن آمده که به امر الهی قیام نموده و به طرفداری از توحید و علیه وثنیت نهضت کردند و خدای تعالی نام آن جناب را بعد از نوح و هود آورده و او را به همان ثنائی که انبیاء و رسولان خود را می ستایدستوده است و او را برگزیده و مانند سایر انبیاء(ع)بر عالمیان برتری داده است.

پی نوشت ها:

1) سوره اعراف، آیه 74.

2) سوره شعراء، آیه 148.

3) سوره نمل، آیه 48.

4) سوره هود، آیه 62 - سوره نمل، آیه 49.

5) با استفاده از سوره های هود، شعراء، شمس و سوره های دیگر.

6) سوره اعراف، آیه 75.

7) سوره اعراف، آیه 66 - سوره شعراء، آیه 153 - سوره نمل، آیه 47.

8) سوره اعراف، آیه 72 - سوره هود، آیه 64 - سوره شعراء، آیه 156.

9) سوره هود، آیه 65.

10) سوره نمل، آیه 50.

11) سوره ذاریات، آیه 44.

12) سوره اعراف، آیه 79 - سوره هود، آیه 67.

13) سوره حم سجده، آیه 18.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان