به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در مهر 1355 برگزاری دومین کنگره پرستاری در تهران این موقعیت را برای خبرنگاران روزنامهی اطلاعات فراهم کرد تا شماری از پرستاران را به دفتر روزنامه فراخوانده و درد دلشان را بشنوند و منعکس کنند. در نهایت پنج پرستار در میزگرد اطلاعات شرکت کردند و به عنوان نمایندههای 24 هزار پرستار و بهیار حرف زدند و مشکلات شغل پرمسئولیت و پرزحمتشان را برشمردند؛ مشکلاتی که به نظر میرسد با گذشت نزدیک به پنج دهه همچنان به قوت خود باقی است. در ادامه گلهها و در دلهای نمایندگان پرستاران 48 سال پیش را به نقل از اطلاعات مورخ 21 مهر 1355 میخوانید:
مردم خدمه را با پرستاران اشتباه میگیرند!
شهلا روشن روان لیستانسیهی پرستاری 24 ساله: بسیاری از مردم هنوز مفهوم واقعی کلمهی پرستار را نمیدانند. آنها تصور میکنند هرکس جامهای سفید بر تن داشت و در راهروهای بیمارستان قدم زد پرستار است. به همین دلیل وقتی که در کار یکی از خدمهی بیمارستان ایرادی مشاهده کردند، بلافاصله انتقاد را شروع میکنند و ایراد را به پرستاران ارتباط میدهند. درواقع باید گفت عدهای از مردم، خدمهی بیمارستانها را با پرستاران اشتباه میکنند و این کار چه از روی سهل باشد و چه عمد، به شخصیت پرستار لطمه میزند. گرچه خدمهی بیمارستان هم افراد شریف و زحمتکشی هستند اما هرکس جای خود را دارد و اشتباه یکی را نباید به حساب دیگری گذاشت، در حالی که این دو نفر از نظر کار و نحوهی فعالیت از زمین تا آسمان با یکدیگر تفاوت دارند.
در بعضی از سریالهای تلویزیونی و نیز فیلمهایی که روی صحنه میآید، متاسفانه شخصیت پرستار وارونه جلوه داده میشود و حتی به آنها اهانت میکنند و نحوهی رفتار آنها را ناشایست جلوه میدهند. با ارائهی این قبیل فیلمها نظر مردم نسبت به پرستاران تغییر میکند و آن وقت است که والدین دخترهای جوان اجازه نمیدهند دخترانشان به پرستاری روی آورن. به عقیدهی من یکی از علل کمبود پرستار وجود همین مشکل است. در محیط کار نیز پرستاران با مشکلاتی روبهرو هستند از جمله پارهای از پزشکان به خاطر اینکه دائم با پرستاران در ارتباط هستند تلافی همهی ناراحتیهای خودشان را سر پرستاران درمیآورند.
بیاحترامی به پرستاران و حقوق کم
مریم دری: یک پزشک پس از 6 یا 7 سال درس خواندن مدرک طبابت میگیرد و یک پرستار پس از چهار سال درس خواندن لیسانس پرستاری میگیرد. با این وجود بسیاری از مردم یکصدم احترامی را که به پزشکان میگذارند برای پرستاران قائل نیستند.
نکتهی دیگر اینکه حقوق بسیاری از پرستاران در یک شیفت و در یک بیمارستان کفاف زندگی آنها را نمیکند بنابراین پارهای از پرستاران مجبورند روزی دو و یا حتی سه نوبت کار کنند و بدیهی است با این وضع یک پرستار نمیتواند وظایف خود را آنطور که شاید و باید بهدقت انجام دهد. نظر همهی پرستاران این است که حقوق آنها برای یک نوبت کار ترمیم شود تا بتوانند فشار کار خود را کم کنند و در یک نوبت به معنای واقعی زحمت و تلاش خود را ارائه دهند.
پرستاران فیلیپینی
خانم فرد: اخیرا وزارت بهداری تعدادی پرستار فیلیپینی برای کار در ایران استخدام کرده است. این پرستاران هیچ چیز بیشتر از پرستاران ایرانی نمیدانند و حتی به خاطر اینکه زبان نمیدانند احساس بیمارا ایرانی را نمیفهمند و مشکلاتی به بار میآید. با این وجود حقوق این پرستاران فیلیپینی خیلی بیشتر از پرستاران ایرانی است و نازشان هم بیشتر خریدار دارد.
همراهان بیمار کاسه داغتر از آشاند
مینو مقدم، دیپلمهی بهیاری: شایع است که مردم از دست پرستاران ناراضی هستند. باور کنید این موضوع به هیچ وجه واقعیت ندارد. در حقیقت تمام بیماران از پرستاران خود خیلی راضی هستند و این همراهان بیمار هستند که کاسهی داغتر از آش هستند.
میدانید که در بیمارستانها هر بیمار حق دارد یک «همراه» بر بالین خود داشته باشد، این همراه همیشه میخواهد در کار بیمار و پرستار دخالت کند و چون او حرفهایش را از روی احساساتی که دارد میزند و ما کارهایمان حسابشده است مرتب به ما ایراد میگیرند. این امر مشکل کار پرستاران را دوچندا میکند.
پرستاران میخواهند یک خانهی پرستار داشته باشند. به این ترتیب که محلی برایشان در نظر گرفته شود تا کلیهی پرستاران هر چند وقت یک بار در این محل دور هم جمع شوند و حرفها و تجربیات خود را با یکدیگر مبادله کنند.
پرستاران همچنین تقاضا دارند یک نشریه مخصوص آنها انتشار یابد تا بدین وسیله نوعی همبستگی نسبت به یکدیگر داشته باشند. دیگر اینکه آرزو دارند مدرسهی عالی پرستاری تبدیل به دانشکدهی پرستاری شود.
انتظار پرستاران واقعی از مردم این است که اگر خدای نکرده یک دختر که اسم خودش را «پرستار» گذاشته است، حرکات ناشایستی داشت تصور نکنند که همهی پرستاران مثل او هستند. در هر صنف و طبقهای خوب و بد وجود دارد. پرستاران میگویند: «ما هر چقدر که ناراحتی درونی داشته باشیم با روبهرو شدن با بیمار لبخند و مهربانی از ما دور نمیشود پس منصفانه نیست که پارهای از مردم به احساسات و عواطف توجه نداشته باشند.»
با پرستاران مهربان باشید
شهلا روشن: یک پرستار باید آنقدر مهربان باشد که تحمل درد و رنج را برای بیمار آسان کند. او باید چون فرشتهای زمینی و خاکی در غم و درد ازپاافتادگان و بیماران شریک شود و رنجهایشان را تحملپذیر کند. همین پرستار باید در عین حال آنقدر قوی باشد که در اتاق عمل شکافتن سینه و شکم انسانها و بریدن استخوانهایشان را ببیند و نیز بر بالین بیمار ناظر مرگ دردناک او باشد.
یک پرستار در طول عمرش صدها بار با یک بیمار انس گرفته، به او عادت کرده و مهرش را در دل جا داده اما مرگ به سراغ این بیمار آمده و پرستار بنا به ضرورت وظیفهی انسانی خود بر بالین مریضی که دوستش دارد نشسته، لبخند دروغین زده و کوشیده تا لحظات مرگ را برایش آسان کند و وقتی درگذشته بر بالینش خون گریسته است. این است واقعیت دردناک شغل پرستاری. پس بنویسید مردم با پرستاران مهربان باشند.
259