ماهان شبکه ایرانیان

غزل عاشورایی از بابا فغانی شیرازی

هر گل که بر دمید ز هامون کربلا دارد نشان تازه مدفون کربلا پروانه نجات شهیدان محشرست مهر طلا ببین شده گلگون کربلا در جستجوی گوهر یکدانه نجف کردم روان دو رود به جیحون کربلا نیل ست هر عشور به بیت الحزن روان از دیده های مردم محزون کربلا در هر قبیله، از قِبَل خوان اهل بیت ماتم رسیده ای شده مجنون کربلا بس فتنه ها که بر سرِ مروانیان رسید وقت طلوع اختر گر ...

هر گل که بر دمید ز هامون کربلا 
دارد نشان تازه مدفون کربلا 

پروانه نجات شهیدان محشرست 
مهر طلا ببین شده گلگون کربلا 

در جستجوی گوهر یکدانه نجف 
کردم روان دو رود به جیحون کربلا 

نیل ست هر عشور به بیت الحزن روان 
از دیده های مردم محزون کربلا 

در هر قبیله، از قِبَل خوان اهل بیت 
ماتم رسیده ای شده مجنون کربلا 

بس فتنه ها که بر سرِ مروانیان رسید 
وقت طلوع اختر گردون کربلا 

بردند داغ فتنه آخرْ زمان به خاک 
مرغانِ زخم خورده مفتون کربلا 

گرگان پیر، دامن پیراهن حسین 
ناحق زدند در عرق خون کربلا 

خونابه روان جگر پاره حسین 
در هر دیار سر زده بیرون کربلا**زیرنویس=گلواژه، به انتخاب محمد مطهّر، دفتر چهارم، ص 455.@.


منبع : راسخون
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان