- مرحوم قطب الدّین راوندى در کتاب خود آورده است :امام سجّاد صلوات اللّه علیه چون نماز صبح را به جا مى آورد؛ در جایگاه خود مى نشست و دعا مى خواند تا موقعى که خورشید طلوع نماید؛ و پس از طلوع خورشید، دو رکعت نماز براى سلامتى خود و افراد خانواده اش مى خواند و سپس مختصرى مى خوابید.
و چون از خواب بیدار مى شد، دندان هاى خود را مسواک مى نمود و بعد از آن مشغول صرف صبحانه مى گردید.(54)
2 - مرحوم کلینى ، به نقل از حضرت صادق آل محمّد علیهم السّلام حکایت فرماید:هرگاه یکى از دامادهاى امام سجّاد علیه السّلام داخل منزل وى مى گردید و بر حضرتش وارد مى شد، امام سجّاد علیه السّلام عباى خود را از دوش بر مى گرفت و براى او پهن مى نمود تا روى آن بنشیند.
و سپس به داماد خود مى فرمود: خوش آمدى ، که تو هم تأمین کننده هزینه هاى خانواده خود و هم ، نگه دارنده ناموس خود از شرّ هواهاى نفسانى و اجانب هستى .(55)
3 - روزى امام سجّاد علیه السّلام مشغول خوندن نماز بود، که در بین نماز عباى آن حضرت از روى شانه اش افتاد و حضرت بدون کمترین توجّهى نسبت به آن ، با همان حالت به نماز خود ادامه داد.
چون از نماز فارغ شد یکى از اصحاب آن حضرت جلو آمد و اظهار داشت : یاابن رسول اللّه ! چرا هنگامى که عبا از روى شانه شما افتاد، بدون توجّه به آن ، به نماز خود ادامه دادى !؟
امام علیه السّلام فرمود: این چه اعتراضى است که مطرح مى کنى !؟
آیا مى دانى من در حال نماز، در مقابل چه کسى قرار داشتم ؛ و با چه کسى سخن مى گفتم ؟
آیا توجّه ندارى ، هر مقدارى که از نماز با خلوص و توجّه کامل به خداوند متعال باشد به همان مقدار مقبول درگاه الهى قرار مى گیرد.
آن شخص گفت : پس واى بر حال ما، که بیچاره هستیم .
و حضرت فرمود: از لطف و رحمت پروردگار مهربان ناامید نباشید، چون خداوند متعال به وسیله نمازهاى نافله ، نواقص نماز را تکمیل و جبران مى نماید.(56)
4 - روزى شخصى حضرت سجّاد علیه السّلام را تعریف و تمجید کرد واظهار علاقه شدیدى نسبت به آن حضرت داشت .
امام علیه السّلام فرمود: خداوندا، به تو پناه مى برم از این که مبادا دیگران مرا دوست بدارند، در حالى که تو مرا دشمن داشته باشى .
همچنین حکایت کره اند:روزى که عید عرفه بود، آن حضرت از محلّى عبور مى نمود، عدّه اى را مشاهده کرد که در حال گدائى بودند و از این و آن تقاضاى کمک مى کردند.
حضرت با حالت تعجّب به آن ها نگاهى نمود و فرمود: واى بر شما، که در مثل چنین روزى - روز عرفه - از غیر خداوند متعال ، کمک مى طلبید و چشم امید به دیگران بسته اید.(57)
5 - مرحوم کلینى رحمة اللّه علیه در کتاب شریف کافى آورده است :
شخصى به نام سعید بن مسیّب حکایت کند:روزى به محضر مبارک امام سجّاد علىّ بن الحسین علیهماالسّلام وارد شدم در حالتى که آن حضرت مشغول خواندن نماز بود، پس چون نماز خود را به پایان رساند، شخصى درب خانه را زد.
حضرت فرمود: سائلى - گدائى - آمده است و تقاضاى کمک دارد، او را ناامید مگردانید.(58)
پی نوشتها:
54- اعلام الورى 297؛ کشف الغمه 2/286؛ اعیان الشیعه 1/630.
55- طبقات ابن سعد 5/156.
56- تاریخ آل محمد 127؛ تاریخ گزیده 203.
57- ارشاد 2/154.
58- اعلام الوردى 297؛ کشف اغمه 2/284؛ فصول المهمة 209؛ نور البصار 142