حسین بن على علیه السلام در چند فراز از سخنانش ، مردم کوفه را مورد ملامت و نکوهش قرار داده ، حالت تزلزل و نوسان روحى ، پیمان شکنى و عدم ثبات فکرى - عقیدتى آنان را که یکى از عوامل مهم آن ، تغذیه از حرام و استفاده از هدایاى غیر مشروع حکام و فرمانداران معاویه بود، مطرح نموده است ، آنگاه به ثمره تلخ و نتیجه خطر ناک این وضع نابسامان عقیدتى آنان اشاره کرده است و آن حمایت بى دریغشان آنان از بنى امیه دشمنان سرسخت اسلام و قرآن و عداوت و دشمنى با امام و رهبرشان و با فرزند پیامبرشان مى باشد که با علم و آگاهى و شناختى که از او دارند، به جنگ با وى آماده شده و جنایاتى که در تاریخ بشریت بى سابقه است ، مرتکب گردانیده اند.
این درسى است براى همه مسلمانان در طول تاریخ که ممکن است افرادى به همان علل و عواملى که موجب انحراف مردم کوفه گردید، منحرف گردند و در عین ادعاى اسلام و پیروى از قرآن ، عملا در اختیار دشمنان اسلام و حرکتشان در مسیر تحقق اهداف و آرمان آنان باشد و حتى گاهى سکوتشان موجب تقویت جبهه دشمن و تایید و تثبیت حکومت نااهلان و بنى امیه هاى دوران گردد.
و قد اتتنى کتبتکم و قدمت على رسلکم ببیعتکم ، انکم لا تسلمونى و لا تخذلونى ، فان اتممتم على بیعتکم تصیبوا رشدکم ... و ان لم تفعلوا و نقضتم عهد کم و خلعتم بیعتى من اعناقکم فلعمرى ما هى لکم بنکر، لقد فعلتموها بابى و اخى و ابن عمى مسلم ، فالمغرور من اغتربکم ، فحظکم اخطاتم ، و نصیبکم ضیعتم ، و من نکث فانما ینکث على نفسه ...
(و به سیله نامه ها و پیام پیکهایى که به من فرستادید، با من بیعت نمودید و پیمان بستید که در مقابل دشمن ، مرا تنها نخواهید گذاشت و دست از یاریم نخواهید کشید، اینک اگر بر این پیمان وفادار و باقى بودید، به سعادت و ارزش انسانى خود دست یافته اید... و اگر با من پیمان شکنى کنید و بر بیعت خود باقى نمانید، به خدا سوگند! این عمل شما بى سابقه نیست که با پدرم و برادرم و پسر عمویم مسلم هم این چنین رفتار نمودید، پس کسى گول خورده است که به حرف شما اعتماد کند شما مردمانى هستید که در به دست آوردن نصیب اسلامى خود، راه خطا پیموده و سهم خود را به رایگان از دست داده اید و هر کس پیمان شکنى کند، خود متضرر خواهد گردید....)
این جملات ، بخشى از سخنرانى حسین بن على علیه السلام است که در( منزل بیضه) به سپاهیان (حر بن یزید ریاحى) ایراد فرمود.
الناس عبید الدنیا، و الدین لعق السنتهم ، یحوطونه ما درت معائشهم ، فاذا محصورا بالبلاء قل الدیانون .
(این مردم (مردم کوفه ) برده و اسیر دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان ، پیروى نمودن آنان از دین تا آنجاست که زندگیشان در رفاه باشد و آنگاه که در بوته امتحان قرار بگیرند، دینداران ، کم خواهند بود).
این فراز، آخرین جمله در خطبه حسین بن على بن على علیه السلام است که پس از ورود به کربلا در میان اهل بیت و یاران خویش ایراد فرمود.
توضیح اینکه : منظور از(الناس) با قرینه صدر و ذیل خطبه و شرایط موجود، مردم کوفه مى باشد و(الف و لام) نه براى(جنس) بلکه براى (عهد خارجى) است .
و اراکم قد اجتمعتم على امر قد اسخطتم الله فیه علیکم ، و اعرض بوجهه الکریم عنکم ، و احل بکم نقمته ، فنعم الرب ربنا، و بئس العبید انتم ، اقررتم بالطاعة و امنتم بالرسول محمد صل الله علیه و آله وسلم ثم انکم زحفتم الى ذریته و عترته تریدون قتلهم ، لقد استحوذ علیکم الشیطان فانساکم ذکر الله العظیم فتبا لکم و لما تریدون ...
(مى بینم که شما (مردم کوفه ) براى امرى اجتماع کرده اید که خشم خدا را بر علیه خود بر انگیخته اید و موجب اعراض خدا از شما گردیده و غضبش را بر شما فرو فرستاده است . چه نیکوست خداى ما و چه بندگانى هستید شماها که به فرمان خدا گردن نهادید و به پیامبرش ایمان آوردید و سپس گردیده و خداى بزرگ را از یاد شما برده است ، ننگ بر شما بر آنچه اراده کرده اید.)
این فراز، بخشى از اولین سخنرانى حسین بن على علیه السلام در روز عاشوراست که خطاب به سپاهیان عمر سعد، ایراد فرموده است .
و انما ادعوکم الى سبیل الرشاد، فمن اطاعنى کان من المرشدین و من عصانى کان من المهلکین ، و کلکم عاص لامرى غیر مستمع لقولى ، قد انخزلت عطیاتکم من الحرام و ملئت بطونکم من الحرام فطبع الله على قلوبکم ، و یلکم الا تنصتون ؟! الا تسمعون ؟!
(...من شما (مردم کوفه ) را به رشد و سعادت فرا مى خوانم ، هر کس را من پیروى کند، از رشد یافتگان است و هر کس مخالفت ورزد، از هلاک شدگان است . اینک همه شما سرکشى و عصیان و با دستور من مخالفت مى کنید که گفتار مرا نمى شنوید، آرى در اثر هدایاى حرام که به دست شما رسیده و در اثر غذاهاى حرام که شکمهاى شما از آنها انباشته شده ، خداوند این چنین بر دلهاى شما مهر زده است واى بر شما! چرا ساکت نمى شوید؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمى دهید؟!)
و این فراز و دو فراز آینده ، از دومین سخنرانى حسین بن على علیه السلام در روز عاشوراست ما مشروح این دو سخنرانى را با ذکر منابع ، در (سخنان حسین بن على علیه السلام ) نقل نموده ایم .
فقبحا لکم فانما انتم من طواغیت الامة و شذاذ الاحزاب و نبذة الکتاب و نفثة الشیطان و عصبة الاثام و محرفى الکتاب و مطفئى السنن و قتله اولاد الانبیاء و مبیرى عترة الاوصیاء و ملحقى العهار بالنسب و موذى المومنین و صراخ ائمة المستهزئین الذین جعلوا القران عضین .
(رویتان سیاه باد! شما از سرکشان امت و از بازماندگان احزاب مشرک هستید که قرآن را به دور انداخته اید و از دماغ شیطان افتاده اید. شما از گروه جنایتکاران و تحریف کنندگان کتاب و خاموش کنندگان سنن هستید که فرزندان پیامبر را مى کشید و نسل اوصیا را ریشه کن مى کنید. شما پیروان کسانى هستید که زنازادگان را به نسب ملحق کردند و اذیت کنند گان مومنان و فریاد رس پیشوایان استهزا کنندگان مى باشید که قرآن را بخشهایى نامفهوم و بى محتوا تصور مى کنند.)
اجل و الله ! الخذل فیکم معروف ، و شجت علیه عروقکم ، و توراثته اصولکم و فروعکم ، و نبتت علیه قلوبکم ، و غشیت به صدورکم فکنتم اخبث ثمرة شجى للناس و اکلة للغاصب ...
(آرى ، به خدا سوگند! مکر و فریب ، از صفات بارز شماست که رگ و ریشه شما بر آن استوار و تنه و شاخه شما آن را به ارث برده و دلهایتان با این عادت نکوهیده ، رشد نموده و سینه هایتان با آن مملو گردید، است به آن میوه نامبارک شبیه هستید که در گلوى باغبان رنج دیده اش ، گیر کند، و در کام سارق ستمگر شیرین و گوارا باشد.)
نویسنده:محمد صادق نجمى
منبع : پیام عاشورا