پس از آنکه دورنمائى از وضعیت اسلام و مسلمانان را در زمان امام حسین علیه السلام دیدیم ، و فهمیدیم که احکام اسلامى بطور کلى دگرگون و بازیچه دست امثال معاویه شده است ، و دیدیم بزرگان دین چگونه تحقیر مى شوند ولى افراد پست و خونریز محترم و قدرتمند گردیده اند.
و دیدیم که اهل بیت پیامبر و شیعیان آنها تا چه حد تحت فشار و ظلم قرار گرفته بودند، و از طرف دیگر راه حق و باطل بر مردم متشبه شده بود، و در اثر تبلیغات شدید و مغرضانه ، چگونه حقائق را وارونه جلوه داده بودند آیا با وجود این همه انحراف که اسلام را به مرز نابودى کامل سوق مى داد، امام حسین که حافظ و نگهبان دین از طرف خداوند است ، مى تواند آرام بگیرد.
وقتى آرمان دین در معرض خطر است ، وقتى اهداف نبوت که نشان دادن راه حق و باطل است ، دچار تزلزل شد. و مردم راه حق را از باطل تشخیص نمى دهند، و واقعا خیال مى کنند که معاویه و روش او بر حق و اهل بیت بر باطل هستند، اینجاست که همان آرمان که باعث شد، حضرت على علیه السلام از اعتراض خونین در مقابل خلفاء اجتناب کند، که همان حفظ اسلام و جلوگیرى از ارتداد و تضعیف اسلام بود،
همین آرمان در زمان امام حسین باعث شد که حضرتش قیام کند، چرا که حفظ اسلام در زمان حضرت على به سکوت و آرامش بود و در زمان امام حسین به قیام و نهضت .
امام چهارم علیه السلام مى فرمود: هیچ روزى مثل روز حسین علیه السلام نیست ، سى هزار نفر در مقابل او جمع شدند که مى پنداشتند از این امت هستند، همگى بخاطر خدا تصمیم به ریختن خون او گرفته بودند، و هر چه سیدالشهداء آنها را به خدا تذکر مى داد، دست بردار نبودند تا با ظلم و ستم او را کشتند(1).
نویسنده: سید محمد نجفى یزدى
پی نوشت:
1- بحار ج 44 ص 298 از خصال و امالى صدوق ره .
منبع : کتاب اسرار عاشورا