سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
قالیباف: حداقل 4 درصد از رشد 8 درصدی قابل تحقق است
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، روز شنبه گذشته در مراسم تجلیل از پژوهشگران مرکز پژوهش های مجلس، ضمن تبریک هفته پژوهش گفته است: امروز تنها سندی که بالادستی ماست و مهلت قانونی آن تمام نشده برنامه هفتم است...برنامه هفتمی که امروز در دست من و شماست با یک خرد جمعی و با توجه به واقعیات گذشته تنظیم شده، البته من نمی گویم این بی نقص است؛ هم اکنون بحث‌هایی در حوزه رشد 8 درصدی وجود دارد که آیا می توانیم به آن برسیم یا خیر؟!
به گزارش مشرق، او تأکید می‌کند: مطمئنا اگر بهره‌وری و سرمایه‌گذاری به درستی انجام شود حداقل 4 درصد از رشد 8 درصدی قابل تحقق است.
قالیباف می‌افزاید: برنامه هفتم امروز میثاق ملی همه ما است و همه باید برای اجرای آن تلاش کنند، زمانی که به مردم می‌گوییم از برق کم مصرف کنید، این کار را انجام می‌دهند؛ پس مردم با ما همراهی دارند.[1]
*صحبت‌های قالیباف درباره ماجرای رشد 8 درصدی و اینکه چه میزان از آن قابل تحقق است؛ قبلا و در لفظی دیگر توسط رئیس‌جمهور پزشکیان نیز مطرح شده بود.
دقت شود که این سخنان مصداق معارضه با قانون نیست بلکه ارائه یک نگاه کارشناسی و تحلیلی نسبت به قانون است.
در واقع، فارغ از اینکه قالیباف و پزشکیان درست گفته باشند یا غلط اما نباید با این پیش‌فرض به استقبال سخن آنان رفت که می‌خواهند قانون را به محاق بکشند! (مشابه رفتاری که عده‌ای با پزشکیان کردند!)
جامعه باید بیاموزد که در قبال نظرات کارشناسی یا تحلیلی به اقتراح و گفتن و شنیدن روی بیاورد و بدترین اتفاق در این حیطه "تکفیر" و ترور شخصیت است.
دولت پزشکیان تا اینجا و در بحث کاهش تورم گام‌های خوبی برداشته است و به نظر می‌رسد در صورت ادامه تدبیرها و همکاری خوب دولت و مجلس؛ بتوان میزانی از رشد اقتصادی معین شده در قانون را محقق کرد.
***
"میراث داعش" برای تئوریسین‌های شکست ایران
الهه کولایی، از فعالان جریان سیاسی خاص به تازگی در اظهاراتی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، گفته است:
"تحولات سوریه بار دیگر نشان داد، عمق استراتژیک ایران در داخل کشور و در تامین رضایت و برآورده کردن نیازها و خواسته‌های مردم ایران قرار گرفته است. در مورد ایران به ویژه این موضوع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا کشور ما به گونه‌ای «تنهایی استراتژیک» دچار است، که اهمیت اراده و خواسته‌های مردم را برجسته‌تر می‌سازد."[2]
*حرف خانم کولایی به این معنیست که ایران باید سر جای خودش می‌نشست و در سوریه هم حضور پیدا نمی‌کرد!
این فهم ناشی از نداشتن مطالعه، ندانستن فلسفه و فقدان تحلیل صحیح در ذهن یک انسان شکل می‌گیرد.
چه اگر خانم کولایی از این 3 برخوردار بود آنگاه می‌دانست که نخستین نیاز یک انسان و هر جامعه انسانی امنیت است. امنیتی که اگر نباشد؛ نه رضایتی هست و نه نانی برای خوردن!
او سپس می‌دانست که یک حکومت خردمند نمی‌تواند برای تأمین امنیت مردمانش صرفا به داخل مرزها اکتفا کند و هنگامی که شاهد شکل‌گیری هسته‌های ناامنی علیه خود در خارج از کشور نیز هست باید به سمت محو آنها بشتابد.
خانم کولایی همچنین نمی‌داند که عملگری‌های فرامرزی مصداق اتمّ خواست و رضایت مردم هستند آن هنگام که امنیت می‌آورند، مؤید فرصت‌های اقتصادی جدید هستند و بسط هژمونیک ایجاد می‌کنند.
جالب است که خانم کولایی در اظهارات خود نخواسته مقولاتی مثل "محو داعش به دست ایران"، تفاوت گروه‌های غالب سوری در حرکت اخیر با تکفیری‌های سابق و خرد شدن قلم پای گروه‌های تروریستی که تا 50 کیلومتری مرز ایران هم رسیده بودند را به یاد بیاورد.
می‌ماند بحث شرایط جدید سوریه و مبحث همیشگی "تغییرات ژئو پولتیک" که آن هم شامل اظهارات خانم کولایی نیست. بلکه یک پدیده ممکن‌الوقوع در هر زمان و مکانی است که یک کشور هژمون مثل ایران باید همواره خود را با شرایط جدید منطبق سازد.
اشتباه‌ترین و البته خطرناک‌ترین نتیجه در قبال قضایای سوریه، مباحثی است که خانم کولایی مطرح کرده‌اند.
ما نظیر همین تجربه سوریه را در جنگ بوسنی و هرزگوین هم داشتیم. بعدها از بوسنی رفتیم اما قوی‌تر سر بر آوردیم.
به نظر می‌رسد تئوریسین‌های شکست ایران باید نسبت خود را با واقعیت‌ها مشخص کنند.
طبعا داعش هم که نباشد اما میراث فکری داعش این است که ایران بزرگ و دستاوردهایش را شکست‌خورده جلوه دهد!
ماجرای تنهایی استراتژیک ایران(!) نیز در چارچوب اغلاط قبلی خانم کولایی قابل فهم است...
***
خجالت علامه جوادی‌آملی از چند جوان و "ماجرای نخبگان"
شفقنا گزارش داد: علامه جوادی‌آملی، مرجع تقلید و مفسّر برجسته قرآن کریم طی سخنانی در دیدار اخیر خود با وزیر علوم به ذکر خاطره‌ای از دوران دفاع مقدس پرداخته و گفته است:
"ما عزیزانی داشتیم که در زمستان سرد کردستان، برای حفظ سنگرهای خود آنقدر مقاومت کردند و ماندند تا از سرما یخ زدند و به شهادت رسیدند! وقتی پیکر اینها رو آوردند در مسجد اعظم قم، ما معمولا در مجلس ترحیم قرآن و فاتحه میخوانیم و تا آخر فرصت نشستن نیست، اما آن شب تا آخر مجلس نشستم و گریه کردم نه برای ثواب، بلکه گریه خجالت! الان هم این چنین جوانانی هستند که باید قدر آنها را دانست چرا که اینها سرمایه‌های ما هستند."[3]
*خاطره علامه جوادی‌آملی و نحوه خضوع ایشان در مقابل پیکر شهدای نخبه‌ای که برای دفاع از اسلام و میهن در سرما یخ زدند؛ اگرچه تأملات بسیار عمیقی را طلب می‌کند لکن بخش مهمتری هم در بیان ایشان وجود دارد و آن تأکید این مفسّر قرآن کریم بر قدردانی از سرمایه‌های کشور است.
طبعا منظور علامه از سرمایه؛ نخبگانی است که دلی در گروه اسلام و ایران دارند. نخبگانی که چه در میدان جنگ و چه در میدان مدیریت و علم و سیاست و اقتصاد؛ عمل مجاهدانه دارند و کارنامه‌های خوب را ارائه می‌کنند.
باید دقت کرد که یک نخبه اگر در نقطه‌ای که باید، به‌کارگیری نشود و حاکمیت و جامعه اجازه بروز نبوغ او را ندهند؛ زندگی جدیدی را در پیش خواهد گرفت و اگرچه با زجر اما همانند یک شهروند معمولی به زیست خود ادامه خواهد داد. لکن این مردم و حاکمیت هستند که در هنگامه مشکلات و در آرزوی پیشرفت‌های بیشتر؛ راهکارها را نمی‌یابند!
زیرا راهکارها ممکن است نزد آن نخبگانی باشد که در پرتو بی‌توجهی و حتی دشمنی و شماتت یک جامعه؛ یا شناخته نشده‌اند و یا شناخته شده و به انزوا کشانده شده‌اند.
حفر چاه و کارگری در نخلستان‌ها توسط علی(ع) در زمانه‌ای که باید امورات مسلمین و جهان اسلام را رهبری و مدیریت می‌کرد؛ مثال تامّ و تمام این قضیه است.
***
1_ mshrgh.ir/1672643
2_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-690847
3_ https://fa.shafaqna.com/?p=1945653
